برآیند مسائل مختلف بر بازار نشاندهنده آن است که دلار همیشه بیشترین تاثیر را بر روند بازارها در ایران دارد.
به صورت پیوسته رشد و نزول بازارهای ایران به وضعیت دلار در کشور بستگی دارد و این مهم چه در بازارهای سنتی مانند میوه و تربار ملموس است و هم بر بازارهای مدرن مانند بازارسهام. تداعی این موضوع بر نگارنده غالب است که دلار در رشد و نزولش تبدیل به چالشی برای بازار شده و باید آگاهانه بر این بازار رصد کرد تا از انباشته بررسیهای مختلف بتوانیم وضعیت بازارهایی که در آن مشغول به فعالیت هستیم را مدیریت کنیم.
در بررسیهای تحلیلهای موجود در کشور به این رسیدیم که در ماههای اخیر ارزش پول ملی ۵۴ درصد نزول کرده. البته نباید این مهم را فراموش کنیم که بعد از یک رشد کاذب در دلار تا سال ۹۲؛ از سال ۹۲ به این سو ریال توانسته بود ۳۰ درصد از ارزش خویش را بازآوری کند اما مساله بد اینجاست که این بازآوری ارزش تنها با اهرم سرکوبگرانه انجام شد و نشان از رشد مجدد دلار به منطقه قبلی خود بوده است که همین هم شد و دلار حتی بالاتر از قیمتهای سال ۹۲ را امروز در حال تجربه کردن است که بدون شک این بازگشت قیمت برمیگردد به سیاستهای درست بانک مرکزی در واقعی کردن و تک نرخی کردن قیمت ارز.
رویکردی که میتواند باعث تغییر مسیر جالبی به دلار بدهد و آن اینکه دلار از وضعیت سیاست محوری به اقتصاد محوری روی بیاورد و رشد و نزولش به مولفههای اقتصادی در کشور مرتبط شود و نه مولفههای سیاسی. البته بسیار مهم است برآورد اثر تورمی نرخ دلار بر معیشت مردم؛ اما نباید فراموش کنیم بیش از تاثیر رشد خود دلار بر بازار در کوتاهمدت بار روانی آن بسیار تاثیرگذارتر است آنجا که دولت و رسانه دست در دست یکدیگر میتوانند از اثر دلار بر معیشت مردم کم کنند برای مثال در ایامی مانند شب یلدا بیش از آنکه دلار بر قیمتها در بازار تاثیر بگذارد دو عامل افزایش تقاضا و تغییر فصل باعث رشد قیمتها در بازار میشوند که همین موضوع در شب عید هم نمایان است که در چند سال اخیر دولت توانست با همسویی رسانهها از بزرگنمایی رشد قیمت دلار در بازار بکاهد و رشد قیمت دلار در میان عامه مردم عادی جلوه کند و اینجاست که میتوان به این مهم دست یافت که مدیریت بر معیشت مردم باید به صورت مدیریت بر اثر روانی رشد قیمت دلار باشد و نه صرفا مدیریت بر رشد دلار!
شاید در این نگاره به این سوال برسیم که چرا رشد قیمت دلار میتواند تاثیر کمی بر معیشت و بازار بگذارد؟ جوابی که میتوان بر سوال داشت این است که رشد ۲۰ درصدی قیمت دلار در کوتاهمدت ۴ درصد و در بلندمدت ۸ درصد بر بازار تاثیر میگذارد که البته اگر این رشد قیمت در زمان طولانی و با مدیریت احساسات مردم باشد تاثیر بهشدت کمتری بر بازار خواهد گذاشت. اما اگر بار روانی آن مدیریت نشود میتواند تاثیری چند برابر رشدی که انجام داده بر بازار بگذارد. اما خوب است بدانیم؛ در صادرات دلار نقش اساسی را بازی میکند و فروش ارز در بازار توسط دولت برای مدیریت بازار موجب کاهش قیمت ارز میشود ولی روی صادرات، اثر کاهنده دارد که میزان آن تابع میزان کاهش قیمت دلار خواهد بود.
در شرایط مدیریت و کاهش قیمت دلار توسط بانک مرکزی اجناس صادراتی تولیدی ایران مانند سیمان، قطعات، لوله و اتصالات و مواد پتروشیمیبرای کشور مقصد، گرانتر از محصولات مشابه کشورهای دیگر تمام میشود. این یعنی صادرکننده که مازاد تولید داخلی را به صادرات اختصاص داده و با این کار جایگزین بانک مرکزی دلار وارد بازار میکند؛ دچار کاهش درآمد و در برخی مواقع دچار زیان میشود و این سلسله ادامه پیدا کرده و صادرات در کشور کم شده و دلار کمتری وارد کشور میشود و بانک مرکزی باید بیشتر از دلار ذخیره شده به بازار تزریق کند.
اما باید دانست خود صادرات باعث تورم در کشور هم میشود ولی راهکار مهار تورم ناشی از صادرات تنها این است که دولت نگاه ویژهای به بخش تولید داشته باشد زیرا با افزایش تولید و بالا رفتن بهره وری به رشد و شکوفایی اقتصادی میرسیم که این افزایش تولید و رشد سرمایه تولیدکننده مولفه مهم از رشد اقتصادی است زیرا باعث افزایش نیروی کار واحدهای تولیدی صنعتی شده و این یعنی اشتغالزایی و تامین آتیه آحاد جامعه و رشد درآمدها همراه با رشد قیمتها و اینجاست که دلار ارزان از یک چالش برای بازار، تبدیل به یک فرصت برای بازار میشود.
منبع: اعتماد