هرچند وقایع سال ۱۹۹۴ مکزیک که منجر به شدیدترین سقوط تاریخی پزو در برابر دلار تنها در عرض یک هفته شد، در ماهیت متفاوت با اتفاقاتی است که در ایران رخ داد، اما مبنای اقتصادی این دو بسیار شبیه هم است و نشان از آن دارد که تغییرات نرخ ارز چگونه میتواند منجر به یک بحران مالی شدید شود.
سقوط ارزش ریال در برابر سایر ارزها طی یکسال گذشته از دیدگاههای بسیاری مورد تبیین قرار گرفته است. برخی آن را مستقیما به تحریم های غرب و کاهش درآمد نفتی نسبت داده اند و برخی دیگر آن را ناشی از سوء مدیریت دولت در عرصه اقتصادی دانسته اند. برخی دیگر هم که البته تعداد آنها بسیار اندک است، از دیدگاهی دیگر این اقدام را تلاشی عمدی برای تحریک اقتصاد کشور قلمداد کرده اند.
اما بحران ارزی کشور طی یکسال گذشته، که مستقیما تاثیر خود را بر تورم و کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان گذاشت، تمام ماجرا نیست و حرکت به سمت نرخ ارز شناور آنگونه که در بودجه ۹۲ پیش بینی شده است، چنانچه به درستی مدیریت نشود، میتواند آثار جبران ناپذیر بیشتری را بر اقتصاد کشور داشته باشد.
این امر از آن روی مطرح میشود که یک تجربه تاریخی بسیار مشهور و در عین حال به لحاظ منطق اقتصادی بسیار مشابه با آنچه در ایران شاهد بودیم، وجود دارد که هشدار در خصوص حرکت یکباره به سمت ارز شناور مدیریت شده را پیش میکشد. یعنی بحران ۱۹۹۴ مکزیک که به بحران تکیلا معروف است.
در سال ۱۹۹۴ که سال انتخابات ریاست جمهوری در مکزیک بود، سلسله اتفاقاتی در همان سال و قبل از آن منجر به آن شد که به یکباره و در عرض یک هفته پزوی مکزیک نیمی از ارزش خود را در برابر دلار از دست بدهد و به معنای واقعی یک بحران ارزی در مکزیک شکل گرفت.
تا پیش از آن سیاستگذاری نرخ ارز در اقتصاد مکزیک مانند ایران بر مبنای نرخ ارز ثابت بود و بانک مرکزی مکزیک با استفاده از ذخایر ارزی خود این نرخ ثابت را حمایت میکرد.
آیا ایران بحران تکیلای مکزیک را تجربه میکند؟در ۱۹۹۴ و همزمان با یک شورش مسلحانه بر علیه دولت وقت، کاندیدای حزب انقلاب نهادی مکزیک که رئیس جمهور وقت آن را تعیین کرده بود، پیش از انتخابات به قتل رسید و این یک امر بیسابقه در مکزیک بود. زیرا هرچند تا پیش از آن قتل و ترور سیاستمداران در مکزیک مسبوق به سابقه بود، اما قتل آنها قبل از آنکه در مقام خود قرار بگیرند امری غیر عادی بود. این امر منجر به ایجاد یک بحران سیاسی در مکزیک شد.
هرچند در نهایت کاندیدای جایگزین کولوزیوی مقتول به ریاست جمهوری رسید اما در سپتامبر همان سال دبیر کل حزب انقلاب نهادی به قتل رسید که معنای آن برای سرمایه گذاران بی ثباتی سیاسی مکزیک بود و منجر به خروج سرمایه ها از مکزیک شد. همزمان علاقه سرمایه گذاران برای خرید پزو در بازارهای بین المللی نیز افت کرد.
هرچند قرار نبود در دوران ریاست جمهوری جدید، کاهشی رسمی در ارزش پزو اتفاق بیفتد اما، همین عوامل منجر به آن شد که رسما بسیاری از خارجی ها و خود مکزیکی ها، اقدام به تبدیل دارایی های خود به پس اندازهای ارزی کنند. کاهش خرید پزو، خروج سرمایه ها از مکزیک و تبدیل دارایی ها به دلار شرایط را برای بانک مرکزی مکزیک برای حمایت از نرخ ارز ثابت با توجه به کاهش ذخایر ارزی سخت کرد.
آیا ایران بحران تکیلای مکزیک را تجربه میکند؟این امر منجر به آن شد که هرچند دولت جدید قول داده بود تا نرخ ارز ثابت را ادامه دهد، چندی بعد از رسیدن به قدرت رسما نرخ ارز شناور را در دستور کار اقتصادی قرار داد. همین امر و آزاد کردن نرخ ارز منجر به آن شد که پزو در عرض یک هفته نیمی از ارزش خود را در برابر دلار از دست بدهد و به برابری ۷.۲ در برابر یک دلار برسد – پیش از آن هر دلار برابر ۴ پزو بود – و یک بحران اساسی مالی برای مکزیک ایجاد کند.
این بحران در نهایت با ورود ایالات متحده و صندوق بین المللی پول خاتمه یافت. به این گونه که ایالات متحده در قالب تعهدات نفتا به سرعت شروع به خرید پزو در بازار های بین الملل کرد و وامهای تضمین سرمایه گذاری را در اختیار دولت مکزیک قرار داد. در نهایت ۶ پزو در هر دلار نرخی بود که پول ملی مکزیک در آن به ثبات رسید و تا سال ۱۹۹۷ این کشور توانست تمام بدهی خود به آمریکا را نیز پرداخت کند.
مرور این وقایع نشان میدهد که چگونه بی ثباتی در فضای یک کشور و کاهش ذخایر ارزی در پی خروج سرمایه یا به دلایل دیگر میتواند منجر به ایجاد تغییرات سریع اقتصادی در یک کشور شود.
بدون شک شباهت زیادی بین این بحران و آنچه در اقتصاد ایران شاهد آن بودیم وجود دارد. وجود یک نرخ ارز ثابت، بی ثباتی و همچنین کاهش ذخایر ارزی وجه مشترک ایران و مکزیک سال ۱۹۹۴ است. هرچند عوامل و دلایل هر کدام از این دو متفاوت است اما ماهیت آنها در منطق اقتصادی یکسان است.
حال اتفاقی که مکزیک را در سال ۱۹۹۴ مجبور به اتخاذ سیاست نرخ ارز شناور کرد، آن چیزی است که در ایران نیز در حال رخ دادن است و حرکت به سمت ارز شناور مدیریت شده در دستور کار بودجه سال ۹۲. البته این امر طبق برنامه پنجم توسعه است و لزوم حرکت به سمت ارز شناور یک ضرورت غیر قابل انکار.
اما آنچه در این میان اهمیت دارد توجه به این نکته است که حرکت یکباره به سمت ارز شناور میتواند دقیقا همانند آن چیزی را که بحران مکزیک را رقم زد در اقتصاد ایران نیز به وجود آورد و رها سازی ارز منجر به شدید تر شدن افزایش نرخ ارز در بازار ایران شود.
البته گویا سیاستگذاران اقتصادی مرکز مبادلات ارزی و یک نرخ سوم را دقیقا به همین دلیل تعبیه کرده اند که از بروز یک چنین شوکی در اقتصاد جلوگیری کنند. اما اینکه نرخ ارز مبادلاتی و خود مرکز مبادلات تا چه حد توان ایجاد یک نرخ تعادلی در بازار را دارد و آیا این نرخ تعادلی میتواند مبنای حرکت به سمت نرخ ارز شناور مدیریت شده باشد خود مسئله ای قابل بررسی است.
رضا راعی معاون اسبق ارزی بانک مرکزی نیز پیش از این در یادداشتی اشاره کرده است که اولویت دولت بعدی برای نرخ ارز حرکت به سمت یک نرخ تعادلی و کشف آن و سپس در صورت وجود شرایط حرکت به سمت تعیین نرخ ذاتی ارز است. این امر حکایت از آن دارد که تنها تعیین نرخ ارز شناور به خودی خود در اقتصاد کشور یک ارزش نیست و چنانچه تبعات آن به درستی سنجیده نشود، منجر به تعمیق بحران ارزی خواهد شد .
منبع: تابناک