هما کبیری: بررسی قیمت کالاهایاساسی در مرداد ماه سال ۸۴ که محمود احمدینژاد دولت را تحویل گرفت و تابستان ۹۲ که قرار است دولت را تحویل دهد حاکی از نصف شدن قدرت خرید کارگران با حداقل حقوق و اقشار آسیبپذیر جامعه است؛ بهطوری که اگر یک کارگر در سال ۸۴ با حقوق دریافتی ۱۵۰هزار تومان قادر بود ۳۰ کیلوگرم گوشت با قیمت متوسط ۵هزار تومان بخرد، در تابستان سال ۹۲ با حداقل حقوق دریافتی ۴۸۰هزار تومانی، تنها میتواند ۱۶ کیلوگرم گوشت با متوسط قیمتی هر کیلوگرم ۳۰هزار تومان خریداری کند. این موضوع موید آن است که هرچند حداقل حقوق دریافتی کارگری طی ۸ سال گذشته ۳.۲ برابر شده، اما افزایش قیمت کالاهایاساسی بیش از ۶ تا ۱۰ برابر افزایش یافته و به همین ترتیب قدرت خرید مردم کاهش یافته است.
قیمت گوشت ۶ برابر و تخممرغ ۷ برابر شد
افزایش قیمتها در فاصله مرداد ۸۴ تاکنون زمانی شکل ملموس به خود میگیرد که پایه حقوق و قیمتهای ۸ سال پیش با قیمتها و پایه حقوق فعلی مقایسه شود. حداقل حقوق کارگران در سال ۸۴، ۱۲۲هزار و ۵۹۲ تومان بود که با جمع مزایا و حق مسکن و… به زحمت به ۱۵۰هزار تومان میرسید. این در حالی است که حداقل حقوق کارمندان ۲۰۱ هزار و ۲۵۰ تومان تعیین شده بود و همچنین حداقل حقوق ماهانه بازنشستگان تامیناجتماعی نیز ۱۷۰هزار و ۷۴۱تومان بود.
این روزها با همه افزایش حقوقی که برای کارگران منظور شد، پایه حقوق کارگری از سوی وزارت کار از سقف ۵۰۰هزار تومان فراتر نرفت و در ۴۸۷هزار و ۱۲۵ تومان متوقف شد که در بهترین حالت با بن خواربار و حق مسکن به ۵۳۲هزار و ۱۲۵ تومان میرسد. حداقل حقوق کارمندان دولت نیز ۳۱۸هزار و ۷۸۰ و حداقل حقوق بازنشستگان ۴۷۰هزار و ۵۸۰ تومان تعیین شد. این در حالی است که قیمت مهمترین کالاهای سبد کالاهایاساسی ۸ سال پیش نیز قابل مقایسه با قیمتهای فعلی نبود. در سال ۸۴، متوسط قیمت گوشت گوسفند حدود ۴۸۵۰ تا ۵۶۰۰ بود و گوشت گوساله نیز در بیشترین قیمت ۴۶۰۰ تومان بود، هر چند که در بسیاری از ماهها ارزانتر هم به فروش میرسید. تخممرغ هم در سال ۸۴، در میادین میوه و ترهبار شانهای هزار تومان بود که با افزایش ناگهانی قیمت آن به مرز ۱۴۵۰ تومان رسید. آن روزها اگر تخممرغ به صورت عددی از سوپرمارکتها خریده میشد، قیمت هر عدد ۳۵ تا ۵۵ تومان بود. قیمت حبوبات نیز بین ۲ تا ۴هزار تومان متغیر بود.
اما قیمت گوشت گوساله در سطح شهر به کیلویی ۲۸هزار و ۳۰۰ تومان رسیده و گوشت گوسفندی نیز مرز ۳۰هزار تومان را رد کرده است. هرچند که این قیمتها متوسط قیمتها و نرخ اعلام شده از سوی بانک مرکزی است، اما به وفور در سطح شهر قیمتهایی بالاتر از این ارقام دیده میشود. تخممرغ نیز که این روزها شانهای ۷۴۰۰ تومان در میادین میوه و ترهبار عرضه میشود، در مغازههای خردهفروشی به قیمت هر عدد ۳۵۰ تا ۴۵۰ تومان به فروش میرسد. این در حالی است که تخممرغهای حاوی امگا۳، دوزرده یا محلی با قیمتهایی بیش از این به فروش میرسند که حاکی از افزایش هزار درصدی تنها یک کالا در طول ۸ سال گذشته دارد.
کاهش ۳۰ درصدی قدرت خرید مرغ
اما در این میان قیمت مرغ که در سال ۸۴ به ازای هر کیلوگرم ۱۲۰۰ تومان بود، پس از پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای فراوان در ماه جاری به حدود ۶۰۰۰ تومان رسید تا افزایش بیش از ۴۰۰ درصدی را تجربه کند. با یک محاسبه سرانگشتی یک کارگر با حداقل حقوق ۱۲۲هزار و ۵۰۰ تومانی ماهانهاش در سال ۸۴ قادر به خرید ۱۰۲ کیلوگرم مرغ بود اما در سال ۹۲ با افزایش قیمت مرغ، با پایه حقوق ۴۸۰هزار تومانی وزارت کار تنها میتواند ۸۰ کیلوگرم مرغ خریداری کند. این حاکی از آن است که قدرت خرید مردم در طول این ۸ سال برای خرید این کالا، نزدیک به ۳۰درصد کاهش یافته است.
روغن مایع نیز از آن دست کالاهایاساسی است که تهیه آن در ۸ سال گذشته با چالشهای زیادی مواجه شد. قطع ارز مرجع واردات مواد اولیه روغن و افزایش چندباره قیمت آن موجب شد تا روغن لیتری ۸۵۰ تومان به لیتری ۴۶۰۰ تومان برسد. به این ترتیب قوطی ۱.۵ لیتری روغن مایع در سال ۸۴ که به قیمت ۱۲۷۵ تومان به فروش میرسید، تیرماه ۹۲ به قیمت ۶۹۰۰ تومان به فروش میرسد تا این کالایاساسی نیز در ۸ سال گذشته افزایش ۴۴۱ درصدی را تجربه کرده باشد. این در حالی است که یک کارگر با پایه حقوق ۱۲۲هزار و ۵۰۰ تومانی وزارت کار در سال ۸۴ قادر بود ۱۴۵ لیتر روغن مایع خریداری کند که رقم قابلتوجهی است اما در سال ۹۲ این رقم با حقوق ۴۸۰هزار تومانی وزارت کار به ۱۰۴ لیتر کاهش یافت. این بدان معناست که قدرت خرید مردم در خرید کالایی همچون روغن در ۸ سال گذشته ۴۰ درصد کاهش یافته است.
قیمت متوسط ماهی جنوب نیز در سال ۸۴، حدود ۲هزار تومان برآورد شده بود که این روزها حداقل قیمت برای این نوع ماهی ۱۰هزار تومان است که از رشد ۵ برابری آن حکایت میکند.
کارگران ۸۰ درصد کمتر برنج میخرند
برنج نیز از آن دست کالاهایی است که در سبد خوراکیهای ایرانیان جایگاه ویژهای دارد و از آن به عنوان یکی از غذاهای اصلی یاد میشود. سال ۸۴ قیمت برنج ایرانی بین هر کیلوگرم هزار تا ۱۲۰۰ تومان متغیر بود حتی در برخی موارد برنج ۹۸۰ تومانی نیز دیده میشد اما امروز هر کیلوگرم برنج ایرانی مرغوب با بیش از ۷هزار تومان به فروش میرسد و قیمت برنج هندی وارداتی آن هم در صورت وجود در میادین میوه و ترهبار ۲۸۰۰ تومان است. این به معنای این است که در ۸ سال گذشته قیمت برنج ۷ برابر شده، در حالی که پایه حقوق کارگری در بهترین حالت در این مدت ۳ برابر شده است. با یک محاسبه میتوان نشان داد کارگران در سال ۸۴ با حداقل حقوق دریافتی قادر بودند ۱۲۲ کیلوگرم برنج ایرانی مرغوب خریداری کنند، اما در سال ۹۲، یک کارگر اگر بخواهد همه حقوق دریافتیاش را برنج بخرد، تنها میتواند ۶۸ کیلوگرم برنج ایرانی با کیفیت متوسط خریداری کند و این یعنی قدرت خرید کارگران در خرید برنج ایرانی نزدیک به ۸۰ درصد کاهش یافته است.
بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمت لبنیات و بهویژه شیر از لیتری ۲۵۰ تومان به ۲۱۰۰ تومان، مجبور به حذف لبنیات از برنامه روزانهشان شدهاند. نان نیز به دلیل افزایش نرخ گندم و اجرای قانون هدفمندی یارانهها، افزایش قابلتوجهی داشت بهطوری که هر عدد نان لواش ۲۵تومانی در سال ۸۴ به ۱۲۵ تومان در سالجاری رسید. اما قوتغالب مردم را نمیتوان تغییر داد و به همین دلیل بسیاری از موادغذایی غیرضروری در سبد برنامه غذایی مردم به اجبار حذف شد. هر چند که بسیاری از مردم کالاهایی از جمله میوه را از سبد موادغذایی مورد نیازشان به دلیل افزایش بسیار زیاد قیمتها حذف کردهاند و عده زیادی هم در بهترین حالت مرغ را جایگزین گوشت کردهاند، اما باز هم با ۲۰۰هزار تومان ۸ سال پیش نمیتوان به اندازه یکسوم آن روزها سبد کالاهایاساسی مورد نیاز خانوار را تامین کرد. هر چند که کاهش ارزش پول ملی را به عنوان یکی از دلایل کاهش میزان خرید یاد میکنند، اما افزایش قیمتها و نزدیک به ۱۰ برابر شدن قیمت بسیاری از آنها در مقابل افزایش ۲ تا ۳ برابری پایه حقوقها قابلتامل است. این روزها، موضوع گرانی و افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم تا جایی اهمیت پیدا کرده که رئیسجمهور منتخب نیز جدیترین برنامه اقتصادی کوتاهمدت و بلندمدتش را روی مهار گرانی و کاهش نرخ تورم متمرکز کرده است. این موضوع از آنجایی شکل جدیتر به خود میگیرد که با زندگی روزمره مردم گره خورده و در هر یک از فعالیتهای روزمره رد پایی چشمگیر و اساسی دارد؛ از تغییر قیمت نان به عنوان قوتغالب مردم گرفته تا تغییر اساسی قیمتهای سبد کالاهایاساسی و حذف اجباری برخی کالاها از مصرف روزانه، همه و همه حاکی از اتفاق مهمی است که در سالهای اخیر در سبد خرید خانوار افتاده است.
منبع: تهران امروز