*امید توشه
در حال حاضر در میان مدیران میانی بانکها و حتی رده بالاتر ترسی و عدم ریسکی وجود دارد که بهتر میبینند به جای پرداخت تسهیلات دارای ریسک به بخش تولید و صنعت و حتی کارآفرینان، دست روی دست بگذارند
یکی از مشکلات فعلی سیستم بانکداری کشور کاهش توان وام دهی بانکهای کشور است. حجم بالای مطالبات معوق بانکها آنها را در موقعیت نامطلوبی قرار داده است. هر چند بخشنامه و آییننامه بانک مرکزی به بانکها حکایت از آن دارد که درخصوص وامهای کوچک سختگیری زیادی به عمل نیاورند، اما بانکها به علت مشکلات مختلف، سنگاندازی حتی برای وامهای کمتر از ۱۰ میلیون تومانی را متوقف نمیکنند. از طرف دیگر بیاطمینانی مردم نسبت به آینده سبب شده تا سرمایه نقدی را بهصورت راکد نزد خود نگه دارند و تمایلی به گردش درآوردن آن در نظام بانکی نداشته باشند. همچنین افزایش هزینههای زندگی باعث شده تا توان مردم در پس انداز خرد و سپردن آن به بانکها کاهش پیدا کند و بالاخره نیز عدم بازگشت اقساط تسهیلات اعطایی بانکها با وام گیرندگان به سومین عامل در ضعف وام دهی بانکها منجر شده است.
اتفاقات سال گذشته در حوزه ارزی باعث شد تا بخشی از سرمایههای مردم در سیستم بانکی به بازارهای موازی منتقل و تبدیل به ارز و طلا شود. حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده شاهین شهر در مجلس هم به این موضوع به عنوان یکی از عوامل کاهش قدرت وام دهی بانکها اشاره کرده و میگوید: «با وضعیتی که در بازار ارز و طلا به وجود آمد، مردم همچنان در بهت و شوک ناشی از آن هستند و نمیتوانند تصمیم درست را برای سرمایههای خود اتخاذ کنند. در واقع مردم تصمیم گرفتند برای سود بیشتر سرمایههای خود را وارد بازارهای طلا و ارز کنند و همچنان تصمیم ندارند تا آن را وارد بانکها کنند. این مسئله فشار زیادی روی بانکها ایجاد کرده است.»اما احمد امیرآبادی فراهانی دیگر عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به نکته دیگری اشاره کرده و معتقد است: «مسئله پایین بودن قیمت تسهیلات باعث شده تا بانکها سرمایه خود را وارد حوزههای دیگری کنند که برایشان سودآوری بیشتری دارد. در واقع نرخ بهره بانکی که توسط بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار به بانکها ابلاغ شده است، باعث شده تا بانکها سعی کنند منابع خود را در جای دیگری مصرف کنند.» به گفته، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی، در حال حاضر بانکها با مشکل بزرگ عدم تعادل میان منابع و مصارف روبهرو هستند.
مشکل عدم پرداخت وام توسط بانکها به حدی مشکل ساز شد که حدود یک ماه پیش شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد، از پرداخت «یارانه سود وام» به بانکهایی خبر داد که از منابع غیر قرضالحسنهشان وامهای کوچک پرداخت کنند. او گفته بود، در سالهای پیش در بسیاری از بانکها منابع قرض الحسنه بدون استفاده داشتیم با وجود این، برخی از نیازها پوشش داده نمیشد اما در چند سال اخیر با توجه به مصوبات، نظارتها و ایجاد سامانهای در بانک مرکزی میزان منابع و مصارف بانکها رصد میشود. به گفته حسینی، بر این اساس، پارسال بانکها به ویژه بانکهای دولتی تا صد در صد منابع قرض الحسنه شان را وام دادند به این علت، اکنون با محدودیت منابع مواجه هستند و امکان پرداخت وام قرض الحسنه را ندارند.
کاهش قدرت پس انداز مردم
پایین آمدن قدرت خرید مردم و در نتیجه کاهش پساندازها هم در این وضعیت نقش پررنگی داشته است. امیرآبادی فرهانی معتقد است، این موضوع هم یکی از عوامل کاهش میزان اعتبار بانکها شده است و مردم هم به علت پایینتر بودن نرخ بهره بانکی از میزان تورم، سرمایههای خود را در بخشهای دیگر به جریان انداختهاند. اما در هفتههای اخیر و با رکود در بازار طلا و ارز احتمال بهبود شرایط در نیمه دوم سال وجود دارد.
البته این نماینده مجلس معتقد است، شرایط فعلی از قدرت مدیریت بانکها خارج است و نمیتوان آنها را در این وضعیت مقصر شناخت. چراکه تا سرمایهای در اختیار بانک نباشد، نمیتواند آن را در اختیار دیگران بگذارد و با کاهش علاقه مردم برای پسانداز و سرمایهگذاری در بانکها، بانکها نیز توان خود را از دست دادهاند.
از سوی دیگر، حسینعلی حاجی دلیگانی به نکته دیگری اشاره میکند و میگوید: «در حال حاضر در میان مدیران میانی بانکها و حتی رده بالاتر ترسی و عدم ریسکی وجود دارد که بهتر میبینند به جای پرداخت تسهیلات دارای ریسک به بخش تولید و صنعت و حتی کارآفرینان، دست روی دست بگذارند. بنده ریشه این ترس را در نتیجه اتفاقهای بعد از فساد بزرگ سه هزار میلیارد تومانی میدانم. در واقع آن اتفاق باعث شد تا مدیران بانکها دچار ترس و رعب شوند که ممکن است بعد از پرداخت تسهیلات به درخواست کنندهای که کاملا از وی شناختی ندارند، دچار مشکلات بعدی شوند. همین امر باعث پایین آمدن قدرت ریسک پذیری در پرداخت تسهیلات و ایستایی در میان مدیران شبکه بانکی کشور شده است.»به اعتقاد این نماینده مجلس، باید در سیاستگذاریها قدرت اختیار مدیران را بیشتر کنیم. زمانی که مدیری توان خلاقیت و ریسک نداشته باشد،تبدیل به اپراتور میشود که باعث عدم رشد خواهد شد. بعد از فساد بزرگ بانکی نظارت بر پرداخت تسهیلات چنان حجیم شده است که مدیران بانکی ترجیح میدهند برای عدم مواجهه با برخوردهای چکشی احتمالی در آینده، درخواست کنندگان تسهیلات را دست خالی از شعبه بیرون بفرستند. موردی که مدیرکل یکی از بانکهای بزرگ کشور در استان اصفهان به آن اذعان داشت، این مسئله را تایید میکرد.
نقش مطالبات معوق
آخرین آماری که از حجم میزان معوقات بانکی وجود دارد، ۵۰هزار میلیارد تومان است. کوروش پرویزیان عضو شورای پول و اعتبار حدود ۱۰ روز پیش با اعلام این خبر و با بیان اینکه موضوع مطالبات معوق مورد توجه سیاستگذاران پولی کشور است گفته بود: «در بحث کنترل بدهی بانکها، خطوط جدید اعتباری در سال گذشته داده نشد یا بسیار محدود شد و از طرف دیگر اضافه برداشتها و وصول مطالبات جدیتر پیگیری شده و بانکها توانستند با ایجاد کمیتههای اجرایی، مطالبات معوق را وصول کنند.» نمایندگان مجلس هم معوقات بانکی را یکی از دلایل اصلی کاهش قدرت پرداخت تسهیلات در بانکها میدانند؛ احمد امیرآبادی فراهانی، نماینده قم در مجلس با اشاره به رقم ۵۰هزار میلیارد تومانی مطالبات معوق بانکی میگوید: «اگر این حجم به سیستم گردش مالی بانکها برگردد، امکان وام به هزاران واحد کوچک صنعتی و تولیدی فراهم خواهد شد و مشکلات امروز در کاهش قدرت بانک در پرداخت تسهیلات کاهش خواهد یافت.» حاجی دلیگانی هم نقش مطالبات معوق بانکی را بسیار مهم ارزیابی میکند و میگوید: «مطالبات معوق را باید به سه دسته اصلی تقسیم کرد؛ ابتدا وامهای کوچک است که بیشتر توسط اشخاص حقیقی دریافت شده و اینها به سرعت به سیستم بانکی بر میگردد. دسته دیگر اشخاص حقوقی و شرکت و واحدهای صنعتی هستند که به دلایل مختلف دچار مشکل شدهاند و در حال حاضر توان بازپرداخت تسهیلات را ندارند که باید به آنها کمک کرد تا بتوانند به سوددهی برسند تا قرض خود را ادا کنند. اما دسته سوم آنهایی هستند که وامهای بزرگی از سیستم بانکی دریافت کردهاند و نه تنها تسهیلات را در جای خود هزینه نکردهاند بلکه حاضر نیستند آن را باز پرداخت کنند. این عده به عنوان وام تولیدی، تسهیلات دریافت کردهاند اما آن را در بخشهای دلالی و غیره سرمایهگذاری کردهاند. به نظر بنده باید با این عده شدیدترین برخوردها انجام شود.»
منبع: تهران امروز