حالا سوئیفت وصل شده و تازه برگشتهایم به چند سال قبل و داریم از ابتداییترین خدمات و فناوریهای بانکی بهرهمند میشویم.
رضا قربانی: برجام به فرجام رسید؛ ماشین توسعه که خاموش شده بود قرار است روشن شود. برجام به فرجام رسید؛ اما در عصر اشباع انسانها از پیام و رسانه و دسترسی لحظهبهلحظه، حداقل دو روایت و دو برداشت متفاوت از یک رویداد واحد نشر یافته است. هر دو روایت تقریباً سیاسی است و غیر فنی. یکی مثبت مثبت، یکی منفی منفی. گویی برجام همهچیز یا هیچچیز است. گویی عینک سیاست زدگی در عصرِ اشباعِ انسانها از پیام باعث شده یادمان برود که این روزها عینک گوگل و هدست واقعیت مجازی آکیلس به دنبال راهی برای تغییر سبک زندگی مردم هستند و باید این عینکهای عهدبوقی را دور بیندازیم.
حالا سوئیفت وصل شده و تازه برگشتهایم به چند سال قبل و داریم از ابتداییترین خدمات و فناوریهای بانکی بهرهمند میشویم. در هرم سلسلهمراتب نیازهای بانکی، سوئیفت اگر آن پایین پایین نباشد، خیلی هم بالا نیست. با برجام به چند سال قبل برگشتهایم و بیشتر از تحلیلهای هیجانزده نیازمند بررسی دقیق و شفافسازی مسیر پیشِرو هستیم. فناوری در سالهایی که ما تحریم بودیم تخت گاز پیش رفته بود و البته مهمتر از فناوری، راه و روش توسعه فناوری است که خودش یک فناوری شده است. ببینید که آمریکاییها بعد از اماواگرهای فراوان و برنامهریزیهای متعدد چگونه سرانجام به سراغ EMV رفتند و ما هنوز شروع نکردهایم. خود پیادهسازی این استانداردها یک فناوری است. دسترسی به ویزا و مستر برخلاف چیزی که در رسانههای عمومی گفته میشود، مسئله اساسی ما در هنگامه فرجام برجام نیست. ما هنوز نمیدانیم تکلیفمان در برابر تلفن همراه چیست. ما گرفتار فناوری شدهایم و هر دم نسیمی وارد کشور میشود که اگر بهدرستی ندانیم دنبال چه هستیم هرکدام ما را به سویی خواهند کشاند.
تقریباً همه فعالان صنعت بانکداری و پرداخت ایران قبول دارند که ما در سالهای گذشته پیشرفتهای خوبی درزمینۀ فناوری داشتهایم. اما این پیشرفتها زمانی قابلقبول است که بخواهیم فقط با خودمان تجارت کنیم و وقتی قرار است به سراغ تجارت با جهان برویم، که چارهای جز این هم نداریم، دچار اشکال خواهیم شد. هرچند که دسترسی دوباره ما به سوئیفت یعنی رسیدن به حداقلهایی که در ارتباطات بینبانکی در جهان امروز لازم است، اما این همهچیز نیست. دسترسی به سوئیفت تازه آغاز راه است. در ادامه باید تکلیفمان در برابر استانداردهایی مثل EMV را روشن کنیم. برای تعامل چارهای نداریم جز اینکه زبان تعامل با جهان را یاد بگیریم و برای این، عینک هیجانزدگی و سیاست زدگی را باید برداریم. ما باید بتوانیم تعامل اقتصادی با دنیا داشته باشیم و برای این لازم است کسبوکارها بیشتر از گذشته جدی گرفته شوند.
اگر قرار باشد مانند گذشته همهچیز از یک کانال بگذرد، در بر همان پاشنه خواهد چرخید که تاکنون چرخیده. شاید وقت آن رسیده باشد که این اعتمادبهنفس را در کسبوکارهای فناورانه ایجاد کنیم که پیشگام تعامل با جهان شوند و مطمئن باشیم که اگر کسبوکارهای ما شروع به تعامل با جهان کنند این کار را بهتر از دولت و حاکمیت انجام خواهند داد. سرمایه موجود ترسویی است و از سیاست زدگی وحشت دارد و تا زمانی که هایوهویهای مختلف پیرامون یک مسئله فنی از سکه نیفتد، کسبوکارها قدم از قدم برنمیدارند و ترجیح میدهند پشت سر کسی حرکت کنند که کتکخور خوبی داشته باشد. این یعنی هیچدرهیچ!
منبع: هفته نامه عصر ارتباط