در واقع آنچه مردم از کاهش تورم انتظار دارند، ایجاد ارزانی است. یعنی گمان میکنند زمانی تورم کنترل شده است که ما با کاهش قیمتها مواجه باشیم.
نرخ تورم سرانجام تکرقمی شد. طبق وعده قبلی وزیر اقتصاد تورم آذرماه به زیر ١٠ درصد رسید. مرکز آمار روز گذشته تورم نقطه به نقطه آبان را ٩/٩ و تورم سالانه منتهی به آبان را ۶/١٢ درصد اعلام کرد. این اعداد در واقع گویای آن است که در دو سالی که از افزایش بیمهابای قیمتها در سالهای ٩١ و ٩٢ گذشته است دولت توانسته توفیق ٧۵ درصدی در کنترل تورم به دست آورد. به بیان سادهتر رساندن تورم از ٢/۴١ درصد در خرداد ٩٢ به ٩/٩ درصد آذر امسال از کاهش ٣/٣١ واحد درصدی حکایت میکند.
اما با وجود اینکه نرخ تورم در دو سال گذشته با شتاب روند نزولی را طی کرده است مردم از این کاهش تورم احساس رضایت ندارند و به گفته خودشان این افت تورم را احساس نمیکنند. در واقع آنچه مردم از کاهش تورم انتظار دارند، ایجاد ارزانی است. یعنی گمان میکنند زمانی تورم کنترل شده است که ما با کاهش قیمتها مواجه باشیم. اما این گمان در ادبیات اقتصاد تصور صحیحی نیست چراکه تورم در واقع به مفهوم افزایش قیمتهاست و وقتی صحبت از کاهش نرخ تورم میشود یعنی شتاب و میزان افزایش قیمتها کمتر شده است. به عبارت دیگر وقتی گفته میشود تورم به ٩/٩ درصد رسید یعنی قیمتها به اندازه ٩/٩ درصد نسبت به سال قبل همین زمان افزایش داشته است. اما باید در نظر گرفت که افزایش ٩/٩ درصدی قیمت با افزایش ۴١ درصدی قیمت تفاوت زیادی دارد. بنابراین با کاهش نرخ تورم از ۴١ به ٩/٩ درصد فشار ناشی از افزایش قیمتها بر مردم کاسته شده است.
تورم روزانه ۵/٩ درصد
میزان افزایش قیمتها در کالاهایی که هر روز خانوار آن را خریداری میکنند ۵/٩ درصد شده است. تفکیک کالاهای سبد روزانه تورم نشان میدهد که اقلام مختلف خوراکی و آشامیدنی، دخانیات و حمل و نقل که مردم به طور روزانه نسبت به تهیه آن اقدام میکنند تورمی زیر ١٠ درصد و تکرقمی داشته است. اما تفکیک سبد کالاها و خدمات مورد نیاز در طول ماه و سال تورم ۶/١۴ درصد در آذر سال جاری را حکایت میکند. کالاهایی از جمله پوشاک و کفش، مسکن، آب و برق و سوخت، بهداشت و درمان، آموزش، تفریح و سرگرمی، مبلمان و لوازم خانگی، ارتباطات و هتل و رستوران مجموع کالا و خدماتی است که در طول ماه و سال خانوار نسبت به خرید آن اقدام میکنند.
برای محاسبه نرخ تورم سه شاخص اصلی مورد بررسی قرار میگیرد. شاخص تولیدکننده (ppi)، شاخص مصرفکننده (cpi) و تورم کل. شاخص تولیدکننده به معنی هزینه تمامشده تولید است. وقتی با افت قیمت و کاهش نرخ تورم در این بخش روبهرو هستیم به این مفهوم خواهد بود که هزینههای تولید روندی کاهشی داشته است. این اتفاق میتواند بر روی قیمت تمام شده محصولات و با یک وقفه زمانی بر قیمت مصرفکننده نیز تاثیر داشته باشد. وقتی شاخص قیمت مصرفکننده با افت مواجه میشود میتوان انتظار داشت که تورم کل نیز تحت تاثیر آن نزولی شود. به این ترتیب کاهش هزینه تولید به مفهوم آن خواهد بود که مصرفکننده محصولات را با نرخ تورم کمتری خواهد خرید. البته این به معنی آن نیست که قیمت محصولات ارزان میشود بلکه معنی این اتفاق آن است که شاخص گرانی این محصولات کمتر شده یا نرخ صعودی تورم با روند کندتری پیش میرود. به این ترتیب فرد یا مصرفکننده محصولات را با افزایش قیمت کمتری خواهد خرید.
فشار تورم بر فقرا کمتر شد
یکی از مواردی که باعث تاثیرگذاری بیشتر تورم بر گروههای فقیر نسبت به گروههای ثروتمند میشود تورم بالاتر مواد خوراکی از کل هزینههای خانوارهای با درآمد پایینتر نسبت به دهکهای بالاتر درآمدی (هزینهای) بیشتر است و همین امر باعث میشود تا تورم، هزینههای دهکهای پایین هزینهای را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. با این توضیح مشخص میشود که کاهش نرخ تورم خوراکیها در ماههای اخیر سبب فشار کمتر بر گروه فقرا شده است.
موضوعی که در سالهای آخر دولت دهم و بعد از اجرای هدفمندی یارانهها برعکس اتفاق افتاد. در این مدت سهم هزینههای خوراکی از کل هزینههای یک خانوار در دهک دهم هزینهای در همه سالهای مورد بررسی بسیار بیشتر از این سهم در خانوار دهک اول هزینهای است. به طوری که این اختلاف در کمترین مورد در سال ١٣٨٧، ٢٧/١٩ درصد بوده و در بیشترین مورد طی سالهای مورد بررسی به ٧٨/٣٩ درصد رسیده است. نرخ تورم در گروه مواد خوراکی به غیر از دو سال ١٣٨۴ و ١٣٨۵ بیش از نرخ تورم شاخص کل بوده و در سالهای افزایش نرخ تورم به خصوص سالهای ١٣٩٠ تا ١٣٩٢ اختلاف این دو افزایش یافته به طوری که در سال ١٣٩٠ این اختلاف به حدود ١٧ درصد رسیده است. در نتیجه تاثیرگذاری تورم بر قدرت خرید گروههای کمدرآمد نسبت به گروههای با درآمد بالاتر اختلاف بین گروههای کمدرآمد و پردرآمد را بیشتر کرده و منجر به افزایش نابرابری شده است. بررسی نرخ تورم در دهکهای مختلف هزینهای نشان میدهد نرخ تورم، گروههای کمدرآمد را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. در مدت مورد بررسی نرخ تورم دهک اول هزینهای یعنی کمدرآمدترین گروه در سالهای مورد بررسی همواره بیش از نرخ تورم دهک دهم بوده است. همچنین در سالهایی که تورم افزایش داشته این اختلاف بیشتر شده است. به طوری که در سال ١٣٨٧ نرخ تورم دهک اول ٢٩ درصد و نرخ تورم دهک دهم ٨/ ٢١ درصد بوده که اختلاف ٢/ ٧ درصدی بین این دو بیشترین اختلاف در طول دوره مورد بررسی است و پس از آن اختلاف ١/ ۶ درصدی در سال ١٣٩٠ در رتبه دوم قرار دارد. همچنین در سالهای ١٣٨۴ و ١٣٨٨ که کمترین نرخ تورم دوره برای هر دو گروه هزینهای ثبت شده، اختلاف بین نرخ تورم دو گروه نیز در حداقل و به ترتیب ٧/ ١ و ٢/٢ درصد است. بنابراین تورم گروههای فقیر همواره بیشتر بوده و در نتیجه درآمد یا هزینه واقعی آنها بر اثر تورم بیشتر از گروههای پردرآمد کاهش پیدا کرده است.
انتهای پیام