مراسم سخنرانی دکتر ایرج هشی، اقتصاددان برجسته کشور و استاد دانشگاه استافوردشایر انگلستان، با موضوع عوامل موثر بر کارایی بانکها؛ مقایسه کشورهای در حال گذار به اقتصاد بازار مبنا، در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۹۴ و در دانشگاه خاتم- وابسته به بانکپاسارگاد- برگزار شد.
مراسم سخنرانی دکتر ایرج هشی، اقتصاددان برجسته کشور و استاد دانشگاه استافوردشایر انگلستان، با موضوع عوامل موثر بر کارایی بانکها؛ مقایسه کشورهای در حال گذار به اقتصاد بازار مبنا، در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۹۴ و در دانشگاه خاتم- وابسته به بانکپاسارگاد- برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول، در این مراسم سخنرانی که با حضور مدیرعامل بانکپاسارگاد، اعضای هیاتمدیره، اعضای هیاتعامل، اعضای هیاتعلمی دانشگاه خاتم، اساتید این دانشگاه، جمعی از مدیران ستادی و رییسهای شعبههای بانکپاسارگاد و گروهی از دانشجویان برگزار شد، دکتر ایرج هشی در خصوص کارایی در نظام بانکداری و عوامل موثر بر کارایی، بررسی آماری و بیان نتایج تحقیقی جامع در این خصوص و … ایراد سخنرانی کرد.
بر اساس این خبر، دکتر هشی در آغاز ضمن اشاره به اهمیت پرداختن به این موضوع گفت: نظام بانکی ارتباط مستقیم و دو طرفهای با رشد اقتصادی دارد. در نتیجه افزایش کارایی بانکها بر رشد اقتصادی و رشد پایدار تاثیر دارد. وی ادامه داد: کشورهای مورد بحث در تحقیق انجامشده، مدت زمان بسیار طولانی تحت نظامی بودند که در آن همه چیز در کنترل و اختیار دولت بود و نظام بازار، به غیر از نظام بازار سیاه، کاملا محو شدهبود. به تدریج این نظام تغییر کرد و پس از ۲۵ سال، برخی از این کشورها آنقدر پیشرفته شدند که توانستند به اتحادیه اروپا بپیوندند. نظام مالی در این کشورها عمدتا بانکمحور است. یعنی سایر بازارهای مالی در این کشورها یا وجود ندارد و یا در سطح پایینی قرار دارند. در این مورد هم تحقیق مهم و قابل اتکایی وجود نداشت. وی افزود: در این کشورها پس از دوران گذار از اقتصاد سوسیالیستی یا دولتی برنامه مبنا به اقتصاد بازار مبنا، قوانین و نهادهای مرتبط با این نظام ایجاد شد.
دکتر هشی در بخشی دیگر از سخنان خود به توضیح در خصوص مفاهیم کارایی پرداخت و تصریح کرد: تعابیر بسیار زیادی در مورد کارایی وجود دارد. به عنوان مثال اگر سازمانی ۱۰۰ درصد پتانسیل خود را تولید کند، کاملا کارا است. کارایی را میتوان از جنبههای فنی، تخصیص دادهها و اقتصادی مورد بررسی قرار داد.
وی در ادامه به راههای بررسی کارایی اشاره کرده و ادامه داد: در این مورد روشهای ساده و سطحی و همچنین روشهای پیشرفتهتر و کاملتری وجود دارد. به عنوان مثال برخی عنوان میکنند سود و نسبتهای مالی بانکها، از راههای بررسی میزان کارایی است. اما معیارهای خیلی دقیقی نیست. اما روشهای کاملتری وجود دارد که به تحلیل سرحد کارایی معروف است و با استفاده از آمار و تحلیلهای دقیق، میزان کارایی را میسنجند.
وی ادامه داد: در بسیاری از شرکتها و کارخانهها، محصول نهایی کاملا مشخص و ملموس است. اما در بانکها، به روشنی معلوم نیست و بستگی به نوع نقشی دارد که برای بانکها تعریف میکنیم. دو تعریف عمده از نقش بانکها مطرح است. بانکها به عنوان واسطههای مالی و بانکها به عنوان تولیدکنندگان خدمات بانکی. در صورت در نظرگرفتن نقش اول، دادهها یا عوامل تولید عبارتند از نیرویکار، سرمایه و سپردهها و خروجیها یا محصولات عبارتند از وامها و سایر داراییهای درآمدساز. در صورت در نظر گرفتن نقش دوم، دادهها نیروی کار و سرمایه و خروجیها سپردهها و وامها و سایر خدمات هستند.
دکتر هشی ضمن اشاره به روشهای تخمین کارایی خاطرنشان کرد: کارایی تنها به رشد محصولات و رشد دادهها، بستگی ندارد بلکه به برخی دیگر از عوامل نیز ربط دارد. این عوامل میتوانند هم به تفاوت بین تکتک بانکها ( تعداد مشتریان، تعداد شعبهها، درصد مالکیت خارجی و … ) برگردد و هم میتواند به تفاوت در صنعت بانکداری ( تعداد بانکها، درجه تمرکز، درجه رقابت و … ) بازگردد.
وی همچنین به عوامل موثر بر کارایی اشاره کرده و ادامه داد: عوامل محیطی مانند پیشرفت اقتصادی ( محصول ناخالص ملی سرانه)، نرخ تورم، کیفیت نهادهای کشور (نظارتی و تنظیمی)، درجه رقابت در صنعت بانکداری و تراکم جمعیت ( تعداد جمعیت در هر کشور) از عوامل موثر بر کارایی هستند.
وی در ادامه به عوامل مربوط به خصوصیت بانکها اشاره کرد و افزود: عواملی مانند اندازه بانکها ( میزان داراییها)، درجه اورویزهشدن در بانک ( سپردهها و وامها)، عضویت در اتحادیه اروپا، ریسک ( ریسک اعتبارات و عملیاتی)، مالکیت بانکها ( خارجی و مخلوط)، هزینه بدهیهای وصول نشده و … از عواملی هستند که بر کارایی اثرات مثبت و یا منفی میگذارند.
دکتر هشی در پایان سخنان خود ضمن ارایه آمار، ارقام و تحلیلهای کارشناسی در خصوص کشورهای مورد بحث، به سوالات و ابهامات حاضرین در جلسه پاسخ داد.
گفتنی است ایرج هشی تحصیلات کارشناسی خود را در سال ۱۹۶۶ در رشته مهندسی نفت دانشکده نفت آبادان تمام کرد. او مدرک کارشناسیارشد خود را از دانشگاه مریلند در ایالات متحده (۱۹۶۹) و مدرک دکترای خود را از دانشگاه کیل در انگلستان (۱۹۸۰) در رشته اقتصاد دریافت کرد. وی در حال حاضر استاد تماموقت اقتصاد و همچنین مدیر مرکز پژوهش اقتصادهای نوظهور در مدرسه بازرگانی دانشگاه استافوردشایر انگلستان است. پژوهشهای او درحوزه مشکلات اقتصاد خرد در دوران انتقال از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار در اروپای مرکزی و شرقی، به خصوص در زمینههایی چون سیاستهای انتقالی، خصوصیسازی، حاکمیت شرکتی، تجدید ساختار سازمانی،رقابتپذیری صنایع، ورشکستگی و سازماندهی مجدد، سیاستهای تشویق رقابت و مشارکت مالی کارکنان در سود و مالکیت شرکتها، تمرکز یافتهاند. مقالات متعدد وی در مجلات مختلف علمی و تخصصی اقتصادی به چاپ رسیده است.
انتهای پیام