با ۴٢ میلیارد تومان از اعتبارات نهاد، ٣٧ هزار سکه طلا خریدند نهاد را با ١٧٨٠ نفر تحویل گرفتند، با ٣٧٠٠ کارمند تحویل دادند فقط ٩٠ میلیارد تومان قرارداد و تعهد خرده‌پا برای ما ارثیه گذاشتند.

ساختمان نهاد ریاست‌جمهوری در ساعت‌های پایانی یک روز گرم تابستانی آنقدر ساکت است که باید قدم‌ها را هم آهسته برداشت. رییس‌جمهور و اعضای هیات دولت به همدان رفته‌اند اما در طبقه هفتم ساختمان کوثر نهاد ریاست‌جمهوری مردی نشسته که عنوانش معاون کل نهاد ریاست‌جمهوری است. مرتضی بانک همان ویژگی‌هایی را دارد که مردان حسن روحانی دارند. محافظه‌کاری همه دولتمردان برای نگفتن از گذشته‌ای را که از نگاه او ممکن است مردم را نگران کند حفظ کرده اما قبول دارد که اگر دولتمردان دولت یازدهم از مشکلات‌شان می‌گفتند شرایط بهتری داشتند. اعداد و ارقام را حفظ است آن‌گونه که وقتی از عملکرد این دولت از او می‌پرسی درست و دقیق از آنچه به این دولت ارث رسیده و آنچه حالا داریم پرده بر‌می‌دارد. با این همه در لابلای بیان شرایط دیروز و امروز یک کشور جمله معترضه می‌آورد و گلایه هم می‌کند. در کنار آن محافظه‌کاری که برای نگران نکردن مردم دارد اما همانقدر صراحت برای مواجهه با منتقدان دولت دارد. منتقدانی که از نگاه او فقط انتقاد نمی‌کنند بلکه افراطی هم هستند و از روز بعد از توافق هسته‌ای تصمیم گرفته‌اند به میدان بیایند و جلوی موفقیت دولت را بگیرند. افراطیونی که اتهام می‌زنند و کنار می‌روند. مرتضی بانک دولتمردی که این روزها بر لبه ۶٠ سالگی قدم می‌زند اما برای این دسته از منتقدان پاسخ دارد و می‌گوید باید پاسخگوی اقدامات سابق‌شان باشند، سکه‌هایی که توزیع کرده‌اند و قراردادهایی که بسته‌اند. مرتضی بانک به عنوان مسوول نهادی که از همان روز اول با مشکل کم مواجه نبوده است در این بعد ازظهر تابستانی حرف زیاد دارد. از سکه‌های طلای بی‌حساب و کتابی که در دولت سابق توزیع شده است، از ١۶ میلیارد تومانی که برداشت شد، از بدهی‌های کلانی که از قراردادهای دولت سابق با پیمانکاران به ارث رسیده است. از مصوبه‌های دولت سابق که نه در هیات دولت تصویب شده نه در مجلس اما با امضای رییس‌جمهور حالا عنوان مصوبه دارد و دولت یازدهم ملزم به اجرای آن است. متن گفت‌وگو با مرتضی بانک، معاون کل نهاد ریاست‌جمهوری در مورد آنچه داشتیم و آنچه امروز داریم را در ادامه می‌خوانید:

حالا که دولت به نیمه عمر خود رسیده است اجازه بدهید با عملکرد دولت آغاز کنیم. شما به عنوان عضوی از دولت تصور می‌کنید که دولت چقدر در مسیر خود موفق بوده است؟

این سوال به نظرم سوال اساسی و در عین حال خیلی گسترده است و شاید در یک مصاحبه نشود ابعاد مختلف آن را مطرح کرد. برای پاسخ به این سوال باید وضعیت گذشته و زمانی که دولت را تحویل گرفتیم با اقداماتی که در طول این مدت انجام شده است با حوز‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مقایسه کرد. این موضوع ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد.

خب اگر مایل باشید از زمان آغاز به کار دولت شروع کنیم. شرایط چطور بود؟

شاید لازم باشد کمی کلی‌تر صحبت کنم. برای شروع بحث باید بگویم در مجموع عملکرد دولت را بسیار موفق و حتی بیش از حد انتظار می‌بینم و فکر می‌کنم با همه محدودیت‌ها و مشکلاتی که وجود داشته این عملکرد بسیار مثبت و ارزشمند است. وضعیت اقتصادی در دولت گذشته را اگر بخواهیم با شرایط موجود مقایسه کنیم نخستین موضوعی که بسیار قابل توجه است و برای مردم هم تقریبا مشخص است میزان درآمدی است که آن دولت داشته است. این درآمد در تاریخ دولت‌های پس از انقلاب بی‌سابقه بود و شاید بتوانیم آن را برابر با کل درآمدهای بعد از انقلاب بدانیم. این مبلغ بسیار هنگفت، چیزی در حدود هفتصد میلیارد دلار بوده و امروز دولت آقای روحانی با نفتی که بشکه‌ای زیر ۴٠ دلار است در حال تنظیم اقتصاد است. اگر تنها همین رقم را در نظر بگیریم و اضافه بکنیم که دولت قبل با بدهی‌های کلانی که تنها چیزی حدود ١۴٠ هزار میلیارد تومان آن ناشی از مصوبات سفرهای استانی بوده است روبه‌رو بود. قابل توجه که این مبلغ با قیمت‌های سال‌های ٨۵ و ٨٧ و٩٠ بوده است و اگر بخواهد با معیارهای الان مقایسه شود این ١۴٠ هزار میلیارد تومان چندین برابر شده است. بخشی از این تعهدات در زمانی بوده است که دلار ٧٠٠ تا ٨٠٠ تومان قیمت داشته است، دلاری که یک‌شبه به ٣ تا ۴هزار تومان هم رسید. اینکه ارزش پول کشور یک شبه به یک چهارم کاهش پیدا بکند آن هم با آن درآمدهای وحشتناک بدون شک یک فاجعه تاریخی است. این همه تعهدات هم وجود داشته است. علاوه بر سفرهای استانی بدهی کلان بعدی هم بدهی بانک‌ها بوده است. بحث مسکن مهر هم موضوع بعدی است که تعهدات کلانی بر دوش این دولت گذاشته است بدون اینکه اصلا منبعی برای آن در نظر گرفته شده باشد. این وضعیت عمومی و کلی بود که در کنار تورم ۴٠ درصدی در کشور حاکم بود. به علاوه، رکود شدید موجود آن زمان و شاخص‌های عمومی اقتصادی که همگی به ضرر مردم و به صورت منفی بود. رشد منهای شش درصدی در کشور که توسعه را با بحران جدی روبه‌رو کرده بود که واقعا در تاریخ پس از انقلاب چنین چیزی بی‌سابقه بوده است آن هم با وجود آن حجم از درآمدها.

خیلی‌ها می‌گویند که بدهی‌ها درست اندازه درآمدهای دولت بوده است.

بله چیزی حدود ٢٠٠ هزار میلیارد فقط بدهی‌های بانکی بود. و در ضمن آنکه در سال٩٢ بسیاری از ذخایر استراتژیک ما مثل گندم دچار مشکلات اساسی بود که اخبار اینها منتقل نشد. چقدر می‌توان مردم را نگران و برای آنها دلهره ایجاد کرد؟ اما من می‌خواهم این را بگویم که شرایط اقتصادی کشور از نظر تولید، رشد و قیمت‌ها شرایط بسیار نگران‌کننده بود. در کنار این‌همه مشکلات باید به مساله فساد در این دوره اشاره کرد که به همان صورت که درآمدهای بی‌شمار در دولت قبل ایجاد شد فسادی هم که در این دوره به وجود آمد در کشور بی‌سابقه بوده است. از جمله آنها بحث فساد سه هزار میلیاردی و تخلفات بابک زنجانی نمونه‌های آن است. در نتیجه مشکلات اقتصادی و مفاسد گسترده برای دولت جدید هزینه‌های بسیار سنگینی تحمیل کرده است تا بتواند این مسائل را حل و فصل کنند. از لحاظ سیاست خارجی نیز ما در شرایط خوبی نبودیم. سیاست خارجی ما به خصوص در چهار سال دوم دولت سابق دیگر وجود خارجی نداشت. سیاست خارجی دارای دو بخش است. یک بخش روابط دوجانبه است و بخش دیگر روابط بین‌المللی. در روابط دو جانبه تقریبا می‌توان گفت رفت و آمد اساسی وجود نداشت و با کشورهای غربی و اروپایی تحریم کامل شده بودیم و سایر دیدارها در سطوح بسیار پایین انجام می‌شد. در کشورهای منطقه هم تردد خاصی نداشتیم و تنها با یکی، دو کشور رفت و آمد انجام می‌شد. البته هر نوع رابطه‌ای که داشته باشیم برای کشور خوب است اما این روابط منفعتی برای ما نداشت. با همسایه‌ها هم ما دچار مشکلات گسترده‌ای بودیم و رفت و آمدها آنچنان چشمگیر و سازنده نبود. در روابط بین‌الملل هم فقط و فقط آنچه اتفاق می‌افتاد شرکت در جلسات و مجامعی بود که به صورت روتین برگزار می‌شد و هیچ ارزش جدیدی در روابط دو جانبه ما ایجاد نمی‌کرد. در برخی مجامع هم که در حد مدیرکل برگزار می‌شد، و از کشور ما خلاف شؤونات در سطح رییس‌جمهور شرکت می‌کردیم و حتی در این اواخر شاهد بودید که حتی هیچ کس هم به استقبال رییس دولت نیامد. به هر حال این سال‌ها همان سال‌هایی بود که ما ۶ قطعنامه گرفته بودیم. این قطعنامه‌ها، قطعنامه‌های بسیار هزینه‌بری برای کشور ما بود اما متاسفانه در آن سال‌ها تا ساعت‌های پایانی صدور قطعنامه هم تحلیل مجموعه کارشناسی سیاست خارجی دولت این بود که قطعنامه‌ای صادر نمی‌شود و با همین نگاه و نیت که ما تحریم نمی‌شویم فعالیت‌ها برنامه‌ریزی شده بود. فکر می‌کردند که با سیاست خارجی تقابلی و طرح موضوعاتی مثل هلوکاست هزینه‌ای برای ما ندارد اما دیدیم که آنقدر قدرت تحلیل غیردقیق بود که نه یک بلکه شش قطعنامه در ذیل فصل هفت منشور ملل متحد علیه ما صادر شد. به خوبی هم می‌دانید که خارج شدن از تعهدات و محدودیت‌های این قطعنامه‌ها تحت فصل هفت منشور به این سادگی‌ها نخواهد بود. این وضعیت سیاست خارجی ما بود و هر روز هم تحریم‌های جدیدی وضع می‌شد. به شرایطی رسیده بودیم که بر اساس مصوبه کنگره امریکا به ما اجازه داده بودند که نفت را تا سقف یک میلیون بشکه و تنها به شش کشور بفروشیم. در این مورد باید بپرسم که واقعا آیا این عزت برای ما است ؟ که با مصوبه نهادهای امریکایی نفت بفروشیم؟ آنقدر به ضعف در سیاست خارجی برسیم که همه کشورها برای محدود کردن ما متحد و هم‌پیمان شوند؟ مشکل دیگری که در ابتدای کار، دولت با آن مواجه بود تعهدات بسیار زیاد به جا مانده از دولت سابق است. خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن آسان بود. اینکه از کیسه مردم و نه از کیسه مهمان خرج شود و خود را حاتم طایی معرفی کنی کار بسیار ساده‌ای بود. هر روز تعهدات جدیدی مطرح می‌شد.

فکر می‌کنید چقدر از تعهداتی که دولت سابق برای این دولت ایجاد کرده است مانده و حالا به روایت شما روی شانه‌های مسوولان این دولت سنگینی می‌کند؟

شاید این عدم اطلاع‌رسانی هم به دلیل عدم سازماندهی باشد که دولت به خاطر گرفتاری‌های متعددی که داشته است در این زمینه نتوانسته به خوبی اطلاع‌رسانی بکند گرچه در حال حاضر شرایط مناسب‌تری ایجاد شده است اما در این زمینه باید به این نکته توجه کنیم که تبلیغات دست دولت نیست و خدمات دولت در برنامه‌های رسانه ملی جایگاه ویژه‌ای ندارد.

من اسم این موضوع را تبلیغات نمی‌گذارم بیشتر روشنگری است به نظرم.

بله همان روشنگری. همین هم دست دولت نیست. فوقش دولت می‌تواند یکی یا دو روزنامه یا سایت همسو را با خود همراه کند اما آنچه خوب می‌تواند کار و اطلاع‌رسانی به موقع کند گزارش‌های مختلفی است که صدا و سیما و نهادهای رسمی خبری انجام بدهند که این فرصت در اختیار دولت نیست. اینکه برخی ایراد می‌گیرند باید بدانند که عمده ایراد از رسانه ملی است که نمی‌خواهد نقش این دولت را در ساماندهی مشکلات اقتصادی و سیاسی منعکس کند.

من قبول دارم که مردم متوجه تغییر شده‌اند. اما شما خودتان در صحبت‌های‌تان اشاره کردید که چقدر می‌شود مردم را نگران کرد؟ از مجموعه مواضع کلی دولتمردان این‌گونه به نظر می‌رسد که یا برای نگران نکردن مردم یا برای آنکه مردم ناامید نشوند روشنگری از اقدامات دولت سابق یا آن بخش از مشکلاتی را که با آنها روبه‌رو بودند را در دستور کار خود قرار نداده‌اند. اما فکر نمی‌کنید ادامه چنین مسیری نتیجه عکس بدهد و بسیاری از مردم با توجه به علمی که از مشکلات دولت ندارند از کندی تحرکات این دولت ناامید شوند و به سمت جناح رقیب بروند؟ اصلا اراده‌ای برای این کار وجود داشته است؟

اگر دولت بتواند در رابطه با شعارهایی که داده و تحقق انتظارات مردم اقدام کند گام اساسی ومهمی برداشته است. در مورد مردم، ما دو عنصر را باید در نظر بگیریم. یکی منافع شخصی آنهاست و دیگری منافع ملی. ملت ما در بسیاری از مقاطع به پای تامین منافع ملی از منافع شخصی خودش می‌گذرد. ما این موضوع را در مقاطع مختلف دیده و درک کرده‌ایم. حالا از جنگ و جبهه گرفته تا مواقعی مثل سیل و زلزله. در زمینه اقتصادی هم به نظر من مردم همین‌طور هستند. با وجود مشکلات اقتصادی که دارند این بالندگی را دارند که در کجاها کدام منافع را در اولویت قرار دهند. البته من قبول دارم که ممکن است در کوتاه‌مدت، این عدم روشنگری تاثیرات ناخوشایندی را در اذهان مردم ایجاد بکند اما من فکر می‌کنم مهم این است که برنامه‌های دولت بتواند موفقیت‌آمیز اجرا شود و به نتیجه برسد. مثلا در مورد بحث هسته‌ای توافقات یک نقطه عطفی در تاریخ تصمیم‌گیری کشور ایجاد کرد و دولت با این تصمیم توانست بسیاری از خطرات و نگرانی‌هایی که اگر این توافق انجام نمی‌شد اتفاق می‌افتاد را مرتفع کند. اصلا من به مسائل نظامی کاری ندارم اما شما در کنگره امریکا دیدید چه مواضعی را نمایندگان کنگره می‌گرفتند و تا کجاها رفته بودند. این جمعی که در کنگره نشسته بودند قابل باور نیست که تا این اندازه تند و افراطی باشند. بدون شک اگر مسیر رسیدن به توافق هسته‌ای طی نمی‌شد آن تصمیمات کنگره امریکا که از حدود یک سال و نیم پیش گرفته شده بود اگر مصوب می‌شد مشخص نبود چه سرنوشتی برای کشور رقم می‌خورد. به نظر من مردم همه این مسائل را حس و لمس می‌کنند. درست است که شاید حالا هم تمام مفاد موافقتنامه را ندانند اما سرجمع می‌فهمند که این اتفاق مهم سرنوشت کشور را تغییر داد. به هر صورت من هم معتقدم که بیش از این باید در زمینه اطلاع‌رسانی کار کرد اما اطلاع‌رسانی فقط این نیست که صرفا روی برخی آمار و ارقامی که فقط نگرانی ایجاد می‌کند پافشاری و آنها را مطرح کنیم. الان به راحتی می‌توان سیاست خارجی امروز را با سیاست خارجی دیروز مقایسه کرد. این همه رفت و آمد به کشور ما می‌شود. در بخش اقتصاد هم همین‌طور اتفاقات بسیار بسیار مثبتی رخ داده است. همین بحث پرداخت یارانه‌ها در شرایطی که نفت ۴٠ دلار است را با شرایطی که نفت ١۴٠ دلار بود مقایسه کنید. همین را مردم به خوبی می‌توانند لمس کنند. اینکه بگوییم مشکل داریم درست نیست و به نظر من دولت آنقدر توانمند است و آنقدر قدرت دارد که می‌تواند این مشکلات را طی زمان حل کند. مهم این است که برنامه‌های دولت را به صورت عملیاتی و ملموس ارایه کنیم. در بودجه سال ٩۴ قیمت نفت را ٧٢ دلار پیش بینی کرده‌اند در صورتی که این‌گونه نیست و ۴٠ دلار بیشتر قیمت ندارد. زمینه‌هایی مثل بهداشت عمومی و طرح سلامت، کار ساده‌ای نبوده است و با وجود آنکه یارانه‌ها در موعد قانونی‌اش پرداخت شده است دولت توانسته است طرح سلامت را هم اجرایی کند. این کار ارزشمندی است چراکه یکی از ایمنی‌های مهم در جامعه بحث سلامت است. حالا خیال مردم راحت است که با طرح جامع سلامت دولت در بخش درمان پشتیبانی لازم را از مردم انجام داده است. در مورد مسکن مهر هم از ٧٠ درصد پیشرفت فیزیکی به ٨٧ درصد رسیده‌اند آن هم در چنین شرایط سخت مالی. تفاوت اصلی در دیدگاه‌های دولت‌هاست؛ یک دولت خود را فراقانونی می‌داند و این دولت معتقد به قانونمداری است تفاوت در این مسائل است اما نکته اینجاست که این دولت نمی‌خواهد برای مسائلی مثل مسکن مهر پایه پولی کشور را برای تامین اعتبارات مسکن مهر تغییر دهد آنچنان که در تاریخ بی سابقه بود در شرایط کنونی بخش زیادی از مشکلات اقتصادی دولت قبل در حال حل شدن است. تورم ۴٠ درصدی الان به ١۴ درصد رسیده است. الان ثباتی که در وضعیت اقتصادی کشور و ارز به وجود آمده است رشد ٣درصدی اقتصادی که کار بسیار مهمی است انجام شده است. من می‌خواهم سوال کنم چطور آقایانی که تا این اندازه احساس دلواپسی دارند در زمانی که ارزش پول ملی به یک چهارم رسید کجا سوال کردند که چرا ارزش پول یک کشور به این میزان رسید و به هیچکس هم پاسخگو نبودند. آن زمان کجا بودند آقایان؟

همین افراد اما حالا برچسب منتقد دولت با خود دارند و تلاش می‌کنند ایرادی از دولت بگیرند تا سکوت سال‌های قبل‌شان را جبران کنند. قبول دارید؟

صد در صد. من معتقدم که افراطیون تصمیم گرفته‌اند پس از توافق هسته‌ای وارد صحنه شوند و آثار این موفقیت را کاهش دهند. این است که هر روز یکی از وزرای دولت سابق دروغی آنقدر بزرگ را می‌گوید که باور شود. مثلا یکی از وزرای سابق آمده است و گفته که حقوق وزرای دولت یازدهم ۴٠٠ برابر شده است که این موضوع یک دروغ آشکار است اما سطح مسائل‌شان هم در همین حد است تا دولت را تخریب کنند. البته نهاد ریاست‌جمهوری در این مورد هم شکایت می‌کند چراکه نسبت دروغ به دولت داده شده است. همین آقای وزیر سابقی که چنین اتهامی را به دولت زده من نمی‌دانم که می‌تواند بیاید پاسخ دهد که چگونه وزارتخانه ایشان در طول سه سال ١۴٣٠ سکه طلا از همین دولت گرفته است؟ آیا می‌تواند بیاید پاسخ بدهد که با این سکه‌های طلا چه کرده است؟

شما این موارد را پیگیری نکرده‌اید؟

ببینید باید به مسائل اساسی پرداخت بحث اصلی بدهی‌های افرادی مثل بابک زنجانی است که بلایی را به سر کشور آورده است که آن را نمی‌توان به این سادگی حل و فصل کرد. اگر قرار باشد مسائل ریز مطرح شود، آنقدر موضوع هست که حساب ندارد.

خب مخالفان دولت می‌آیند با وجود تخلفات گسترده علیه دولت صحبت می‌کنند و اتهام می‌زنند اما به نظر می‌رسد که در این مورد دیگر منش دولت کمی آزاردهنده شده است.

در مورد اظهارات این آقای وزیر اطلاع‌رسانی شده است, تکذیب هم شده اقدامات حقوقی هم انجام می‌شود یکی از مسائل این است که دولت امکان اینکه در چنین مواقعی رسانه‌های عمومی را با خود همراه کند ندارد. مثلا همین سیل اخیر را در نظر بگیرید. درست است که ممکن است ضعفی در عملکرد باشد اما دیدید که چقدر روی همین سیل رسانه‌های عمومی کشور مانور دادند اما وقتی که دلار از ٨٠٠ تومان به ٣۴٠٠ تومان رسید خواب بودند و هیچ عکس‌العملی نشان ندادند.

اگر اجازه بدهید از این فرصت استفاده کنیم و کمی روی مسائل تعهدات به‌جامانده از دولت قبل ریز شویم. شما در مجموعه نهاد ریاست‌جمهوری با بدهی‌ها، استخدام‌های بی‌ضابطه و برداشت‌های غیرقانونی روبه‌رو بودید. اگر ممکن است به سراغ این مسائل برویم و ببینیم که این مشکلات پس از دو سال به کجا رسیده است؟

ببینید یک گزارشی یادم هست که جانشین معاونت نیروی انسانی رییس‌جمهور مطرح کرد که چیزی حدود نزدیک به ۵٠٠ هزار نفر در دولت سابق به صورت قراردادی به دولت اضافه شده‌اند. این نکته را هم در نظر بگیرید که با نحوه یارانه پرداخت کردن دولت سابق ٧۵ میلیون نفر یارانه‌بگیر هم تبدیل به حقوق‌بگیر دولت شده‌اند چراکه قرار این بود که سوبسیدها حذف بشود و درآمدی که از این طریق ایجاد می‌شود بخشی برای کمک به اقشار ضعیف و بخشی برای تولید و بهداشت و بخشی دیگر به خزانه دولت برود. خب زمانی که هیچ یک از این اتفاقات نیفتاده است یعنی اینکه مردم را حقوق‌بگیر خودمان کرده‌ایم. یعنی ٧۵ میلیون نفر حقوق‌بگیر درست کرده‌ایم.

حتی آن اوایل گفته می‌شد که تعداد دریافت‌کنندگان یارانه بیشتر از جمعیت کشور هم هست.

قرار بود از حذف سوبسیدها به مردم کمک بکنیم که درآمد حاصل ار آن حدود ٢۵ هزار میلیارد تومان بیشتر نبود اما دولت بیش از ۴۵هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می‌کند. نه سهم تولید را دادند و نه سایر بخش‌ها. و به این معنی بود که سوبسیدها به صورت نقدی دو برابر گذشته پرداخت می‌شود نتیجتا اقتصاد کشور را تخریب و تورم و نقدینگی را بالا برد. این پول خود مردم بود که تحت عنوان یارانه نقدی پرداخت کردند. غیر از این هم چیزی حدود ۴۵٠ هزار نفر به انحای مختلف شرکتی به دولت اضافه شده‌اند. در نهاد ریاست‌جمهوری از زمانی که دولت هشتم به دولت نهم تحویل داده شده است چیزی حدود ١٧٨٠ نفر کارمند داشته است که زمانی که دولت یازدهم دولت را تحویل گرفت کارکنان نهاد حدود ٣٧٠٠ نفر بودند یعنی ٢٠٠٠ نفر در طول این دو دولت به نهاد ریاست‌جمهوری اضافه شدند که خیلی از آنها هم تحصیلات مناسب و کارشناسی ندارند. تلاش‌هایی صورت گرفته تا ساختارهای بخش‌های مختلف را تنظیم و کوچک کرده و ادغام‌های مختلفی انجام شده است. این تفکر که برای ایجاد اشتغال که کارمندان دولت اضافه شوند ساده‌ترین کار است. دولت که تولید نمی‌کند و وظیفه‌اش نظارت و هدایت است. خب زمانی که شما درآمد ندارید و این افراد را به بدنه دولت اضافه می‌کنید چه معنی می‌تواند داشته باشد؟ باید نفت بیشتری بفروشیم و حقوق بدهیم. اگر قرار بود ساده‌ترین کارها را دولت انجام بدهد که هنر نبود.

در مورد برداشت غیرقانونی ١۶ میلیاردی از حساب نهاد ریاست‌جمهوری توسط مسوولان دولت سابق چطور؟ پیگیری خاصی انجام داده‌اید؟

ریخت و پاش‌های زیادی در سال‌های دولت قبل شکل گرفته بود که من بازهم می‌گویم که برداشت ١۶ میلیارد تومان یکی از آنها بود. اینکه در روزهای آخر تصمیم بگیرند به دانشگاهی که به صورت خصوصی قرار است راه‌اندازی شود از حساب نهاد ریاست‌جمهوری کمک کند یعنی فراقانونی عمل کردن.

آن هم دانشگاهی که حتی محوز هم نداشته است.

بله. برای تامین هزینه‌های آن دانشگاه ١۶ میلیارد تومان از حساب دولت برمی‌دارند. پس معلوم می‌شود در خیلی دیگر از موارد هم همین‌طور عمل کرده‌اند. نه قانون داشته‌اند و نه مصوبه. البته در مورد ١۶ میلیارد تومان اقدامات حقوقی در موعد خودش انجام شده است و شاید یکی از موضوعات پرونده این روزهای آقای بقایی باشد. دیوان محاسبات همان موقع پول را برگرداند و در حال حاضر هم خود دیوان محاسبات پرونده را دنبال می‌کند اما هنوز محکومیتی در این پرونده به صورت مشخص اعمال نشده است.

من خاطرم هست شما در زمان ارایه لایحه بودجه به مجلس در گفت‌وگویی اعلام کردید که افزایش بودجه نهاد ریاست‌جمهوری به این علت بوده که بدهی‌های به‌جامانده از دولت سابق را صاف کنند. بدهی‌ها بیشتر از همین مسیر بوده است؟

مثلا چیزی حدود ٣۴ میلیارد تومان ادعا از سوی یک پیمانکار در مورد اجلاس غیرمتعهدها وجود دارد که این موضوع هم جای بحث دارد که کل کار عملیات اجرایی این اجلاس را به یک بخش خصوصی داده‌اند که از فرودگاه تا فرودگاه و شام و ناهار را، یک شرکت انجام دهد. آن هم با رقم‌های بالایی که تعهداتش بجامانده است. حالا این پیمانکار از ما طلبکار است. که مجموعا حدود ٩٠ میلیارد تومان از این دست ادعا در نهاد ریاست‌جمهوری به عنوان بدهی وجود دارد که با رقم‌هایی که ما داریم اصلا قادر به پرداخت نیستیم که پیش‌بینی‌هایی صورت گرفته، این اضافه شدن اعتبارات نیست بلکه به صورت پرداخت دیون است. یا در موضوع مربوط به صندوق قرض‌الحسنه شهیدان رجایی و باهنر این صندوق بعد از شهادت شهیدان رجایی و باهنر برای کمک به کارکنان نهاد ایجاد شده بود اما آمده بودند و با یکسری اقدامات غیرحقوقی آن را تبدیل به یک صندوق خصوصی کرده بودند که با اقدامات قانونی که در این مورد شد صندوق به جایگاه اصلی خود برگشت. تخلف واقعا خیلی زیاد است. ۴٢ میلیارد تومان تنها در عرض سه سال سکه طلا خریده بودند و توزیع کرده بودند. ۴٢ میلیارد تومان رقم کمی نیست که در عرض سه سال ٧۴ هزار سکه طلا از اعتبارات نهاد ریاست‌جمهوری خریداری شود؟ شما ببینید همین بی‌توجهی به قانون به جایی رسید که ما الان با مصوبه‌هایی از دولت قبل روبه‌رو هستیم که مراحل تصویب‌نامه را نگذرانده و به مجلس هم نرفته اما مصوبه شده است.

یعنی خود رییس‌جمهور شخصا مصوبه را امضا کرده‌اند؟

بله، تعدادشان هم یکی دوتا نیست. واقعا حجم تخلفات از ریز و درشت بسیار زیاد است. اگر ما بخواهیم این موارد را به مردم بگوییم جز مکدر شدن خاطر آنها نتیجه‌ای نخواهد داشت. ما باید تلاش کنیم تا برنامه‌های دولت اجرا شود و من معتقدم که اگر برنامه‌های دولت انجام شود نظرات مردم جلب می‌شود.

شما در اظهارات‌تان هم مطرح کردید که منتقدان دولت و به ویژه افراطیون پس از توافق هسته‌ای تصمیم گرفته‌اند که به میدان بیایند و با دولت مخالفت کنند. به نظر می‌رسد که این توافق زیاد به مذاق آنها خوش نیامده است و در تلاش هستند با چنین اقداماتی هم اجازه موفقیت‌های بیشتر به دولت را ندهند، هم در انتخابات امسال مجلس تاثیر بگذارند و هم اینکه به نوعی مانع از پیروزی آقای روحانی در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری شوند. چقدر فکر می‌کنید در این مسیر بتوانند موفق شوند؟

افراطیون همه تلاش‌شان بر این است که برنامه‌های شاخص دولت اجرایی نشود. مقاطعی هم که برنامه‌های دولت موفقیت‌آمیز اجرا می‌شود همان شیوه تبلیغات منفی خودشان را در سطح بسیار گسترده‌ای جایگزین می‌کنند تا آن را تخطئه کنند یا آثارش را از بین ببرند. تلاش‌شان را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای شاهد بودید چراکه می‌دانستند اگر این اتفاق بیفتد تمام آن چیزی که در طول این هشت سال ساخته بودند فرو می‌ریزد. در بحث هسته‌ای دولت همه خط قرمزها را رعایت کرد و حتی فراتر از آنها رعایت کرد و توانست توافق را انجام بدهد. این اتفاق خیلی مهمی است که شش قطعنامه یکجا برداشته شود. من واقعا این سوال برایم وجود دارد که زمانی که پشت سر هم قطعنامه صادر می‌شد و این همه محدودیت و مشکل اقتصادی را به وجود آورد یک نفر نگفت این مسائل باید به بحث و مناظره گذاشته شود. این افرادی که حالا اینقدر نگران هستند آن موقع کجا بودند. اما حالا که قطعنامه‌ها برداشته شده است این‌گونه ابراز احساسات منفی می‌کنند. این دوگانگی‌ها را چگونه می‌خواهند پاسخ دهند؟ قوه قضاییه به دلیل شکایت مجلس احضارشان می‌کنند اما نمی‌روند جواب دهند اما خودشان می‌روند شکایت می‌کنند. این سیاست یک بام و دو هوا چیست؟ اگر خودت نمی‌روی تا در دادگاه شرکت کنی که نمی‌توانی از کس دیگری بخواهی که به دادگاه بیاید. این همان رفتار دوگانه و عوامفریبانه است که در منتقدان دولت دیده می‌شود. در موفقیت‌های دولت، سیاست‌شان این است که آنچنان دولت را تخریب کنند که نتایج موفقیتش دیده نشود. شما دیدید در فاصله یک‌ماهه چقدر آقایان آمدند و مصاحبه کردند. از شکایت دولت قبل شروع شد و بعد هم مصاحبه‌های تخریبی و غیرمنطقی. به نظر می‌رسد که این موضوع شروع زمان برای تخریب برنامه‌های دولت است.

منبع: اعتماد


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=68553
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

ماجرای سکه‌های دولت نهم
ماجرای سکه‌های دولت نهم
ماجرای سکه‌های دولت نهم
ماجرای سکه‌های دولت نهم
ماجرای سکه‌های دولت نهم
ماجرای سکه‌های دولت نهم