«اقتصاد اسلامی»، واژه ای که برخی از کارشناسان حتی در مورد ترکیب آن نیز تردید دارند. گروهی هم البته هستند که از این اندیشه به شدت دفاع می کنند. در آستانه برگزاری انتخابات اکنون دوباره این بحث از سوی سعید جلیلی مطرح شده است.
قائلان به وجود علم اقتصاد اسلامی معتقدند که اقتصاد اسلامی به توصیف و تبیین و پیشبینی شرایط میپردازد. اقتصاد اسلامی، علم اقصاد جهانی است و محدود به جامعه اسلامی نمیشود. در حقیقت علم اقتصاد مبتنی بر مبانی بینشی و معرفتشناسانهی اسلامی است. این گروه معتقدند با تغییر مبانی اقتصاد از بنیان های غربی به اسلامی می توان به اقتصاد اسلامی رسید.
منتقدان اما معتقدند که ایجاد یک علم در یک روند تاریخی شکل می گیرد و نمی توان با ترکیب چند اصل یک علم خلق کرد. علاوه بر این شناخت مبانی (اگر قابل احصاء باشد) پس از شکل گیری علم صورت می گیرد و نمی توان این روند را وارونه طی کرد.
از سوی دیگر منتقدان همواره بر این نکته که اقتصاد اسلامی، به معنی متعارف علم است یا نه تردید دارند. برخی موافقان اقتصاد اسلامی اما در علم بودن اقتصاد اسلامی به معنی متعارف لزومی نمی بینند.
البته این گروه در مقام عمل هیچگاه به اقتصادی مجزا دست نیافتند و تنها با تفسیر دیگرگونه از اندیشه های غربی آن را به اجرا گذاشتند. دراین میان گروهی با اندیشه های سوسیالیستی ابتدا آن را مطرح کردند اما در ادامه گروهی با اسلامیزه کردن اندیشه های لیبرالی آن را ادمه دادند.
در زمان تبلیغات انتخابات سال ۱۳۸۴، احمدینژاد شعارهایی صریح علیه اقتصاد لیبرال داد و از لزوم اجرای احکام اسلامی در اقتصاد سخن گفت. همین شعارها باعث حمایت اقتصاددانان علاقهمند به اقتصاد اسلامی از او شد. افرادی چون پرویز داوودی، محمد خوش چهره، حسین عیوضلو، مهدی رضوی یا الیاس نادران که به مقابله تئوریک با سیاستهای لیبرال دولتهای هاشمی و خاتمی مشهور بودند، در آن زمان به حمایت از احمدینژاد پرداختند.
احمدی نژاد ابتدا با طرح مفهوم عدالت، دخالت در قیمت گذاری و کاهش نرخ سود از خود یک چهره چپ گرا در اقتصاد نشان داد اما در ادامه با اصلاح قیمت ها و اجرای طرح هدفمندی رو به سوی اقتصاد لیبرال آورد اما با یک تفاوت. این بار مشاوران وی اقتصاددانانی از دانشگاه امام صادق بودند که بنا داشتند سرمایه داری غربی را اسلامیزه کنند.
اندیشمندان حلقه امام صادق معتقد بودند که قیمت ها به فرموده پیامبر اکرم(ص) در آسمان تعیین می شود و از همین روایت و روایاتی از این دست به عدم دخالت دولت در بازار و عدم قیمت گذاری می رسند. معتقدند که تاویل این روایت که قیمت ها در آسمان تعیین می شود همان مقراض دو تکه عرضه و تقاضا است.
حلقه امام صادقی ها را می توان جریان حامی اقتصاد بازار و سرمایه داری دانست که تلاش می کنند از طریق فقه و اجتهاد دینی و تأویل به این مهم برسند. این جریان فکری که بدلیل حمایت های حکومتی بسیار هم رونق گرفته اند،معتقدند که اقتصاد در زمان معصوم نیز به سبک بازار آزاد اداره شده است. آخرین نمونه سیاست گذاری این گروه را باید در حذف یارانه ها و پرداخت نقدی آن دید.
سیاستی که به دلیل اجرای شتاب زده و ناقص آن صدای بسیاری از اقتصاد دانان از چپ تا لیبرال را در آورد. رشد نرخ تورم، کاهش رشد اقتصادی و گسترش شکاف طبقاتی از جمله دستاورد های این شیوه از اقتصاد بوده است.
اکنون در نزدیکی انتخابات سعید جلیلی منادی این اندیشه است. وی از همان افرادی استفاده می کند که پیش از این به محمود احمدی نژاد مشاوره اقتصادی داده اند. محمدهادی زاهدی وفا نماینده اقتصادی سعید جلیلی است. زاهدی وفا از اساتید و دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) است. اولین حضور موثر زاهدی وفا را می توان در همراهی اش با احمدی نژاد در زمان مناظره با موسوی در جریان انتخابات ۸۸ دانست. وی در آن ایام همراه با مشائی و کلهر به احمدی نژاد مشاوره می داد.
منبع: فرارو