اهمیت پرداخت مالیات و ضرورت دریافت بهنگام و نیز به‌کارگیری درست آن از مباحث قدیمی و تقریبا همیشگی جامعه ایران است.

در چند روز اخیر سخنان مقام معظم رهبری که ضمن فریضه برشمردن پرداخت مالیات آن‌را از عوامل مهم قطع وابستگی به اقتصاد نفتی دانستند و نیز مصوبه اوایل هفته مجلس که بسیاری از آستان‌های مقدس و قرارگاه‌های سازندگی را ملزم به پرداخت مالیات کرد یک‌بار دیگر اهمیت چنین کنش اقتصادی مدنی و سودمندی را محل طرح و توجه قرار داد. امروزه تقریباً مالیات‌گیری مهم‌ترین منبع تأمین درآمد و هزینه اغلب دولت‌های مدرن به حساب می‌آید بنابراین تلاش برای تبدیل مالیات‌پردازی به فرهنگ مقبول عمومی و نیز تعریف‌ساز و کار و فرآیندهای منطقی اخذ مالیات و توأمان تلاش برای پاسخگو کردن دولت در قبال نحوه هزینه درآمدهای مالیاتی و عمومی بخشی از نگرش و رفتار مستمر و مسئولانه دولت و شهروندان جوامع توسعه یافته به حساب می‌آید. البته اهمیت مسئله مالیات‌دهی و مالیات‌گیری صرفاً در حوزه اقتصادی محصور نمی‌ماند. از حیث سیاسی مالیات می‌تواند در حکم ابزار و عاملی برای تنظیم و تعدیل رابطه و مناسبات مردم و حکومت نیز ایفای نقش کنند. دولت مالیات بگیر برخلاف دولت‌های رانتی و تحصیل‌دار نیازمند مراجعه همیشگی به جامعه است .حیات و ممات این دولت‌ها نه به دلارهای نفتی بی حساب وکتاب بلکه به مزد و مالیات قاعده‌مند و حساب شده‌‌ای وابسته است که مردم در قبال تایید کارایی و کارآمدی دولت به حساب آن واریز و از آن حساب‌کشی می‌کنند. این قبیل دولت‌ها مجبور به ایجاد و تقویت نهادهای مدنی حائل میان خود و جامعه مالیات پردازند. از حیث سیاست خارجی پرداخت مالیات توأم با حساب‌کشی می‌تواند از عوامل تعدیل‌کننده جهت گیری‌های سیاسی و بیرونی دولت و حکومت نیز به حساب آید. همه دولت‌های مالیات بگیر و وابسته به جامعه چاره‌ای ندارند جز اینکه آرزوها، تصمیمات و برنامه‌های سیاسی خود را با میزان کمک و همراهی مادی و معنوی مردم هماهنگ سازند. اگر چنین باشد دولت مالیات بگیر برای ورود به هر چالش و درگیری سیاسی چه در داخل و چه در سطح جهانی قبل از هر چیز باید متوجه هزینه‌ها و ملاحظات مالی آن باشد. چنین دغدغه‌ای قطعا عاملی بازدارنده در ورود به بسیاری منازعات تبلیغاتی و غیرضروری خواهد شد. تردیدی نیست که رویاپردازی‌هایی شبیه مدیریت جهانی در دولت قبل خاستگاه و محرکی جز درآمدهای مفت نفتی نداشته‌است وگرنه کدام ملتی است که اجازه دهد پول مالیات او آن‌هم در بدترین شرایط اقتصادی صرف مثلاً بازسازی ساختمان‌ها و بهسازی راه‌های جنوب شرقی ونزوئلا شود. در سطح اجتماعی وقوع فسادهای مالی و نیز مفاسد اداری و اقتصادی بطور کلی با نوع درآمد دولت‌های رانتی و غیر پاسخگو در ارتباط است . فساد زائیده درآمدها و هزینه‌های بی حساب و کتاب است .دولت‌های رانتی نفت ومنابع طبیعیرا نه ثروت و دارایی ملی و عمومی بلکه غنائم بعد از تسخیر قدرت تلقی می‌کنند . مسلم است که غنیمت را باید تقسیم کرد و طبیعی است که در این میان سهم کسی به اندازه ۴۵هزارتومان یارانه نقدی و سهم دیگری سه هزارمیلیارد شود.از همین منظر اجتماعی توزیع نابرابر سهم مالیاتی یکی از عوامل مهم تولید بی عدالتی اجتماعی نیز هست . متاسفانه نبود سیستم‌های دقیق ارزیابی درآمدهای شهروندان سبب فرارهای مالیاتی عمده مشاغل پردرآمد شده است و به این ترتیب تیغ مالیاتی دولت جز علیه کارکنان حقوق بگیر با درآمدهای اندک علیه طبقات ، اقشارو نهادهای دیگری برندگی خاصی ندارد . به تعبیری می‌توان گفت که عمده درآمدهای مالیاتی اکنون دولت از کسانی تامین می‌شود که دراستفاده از تسهیلات و خدمات عمومی دولت سهم و مرتبه ای ندارند .

جدای از سیستم معیوب مالیاتی اینکه چرا ایرانیان اساسا با مالیات پردازی میانه ای ندارند موضوعی عمیق و نیازمند بررسی‌های فرهنگی ، تاریخی و روانشناختی است .تنفر تاریخی ایرانی‌ها از پرداخت مالیات به نوع ساختار زمین داری در ایران مربوط است. در سیستم تیول داری مالیات و سوروسات در بهترین حالت نوعی باج خواهی حکومتی به شمار می‌رفت .و یکی از بهترین روش‌های فرار مالیاتی و در کل تامین امنیت املاک و دارایی‌ها تبدیل آنان به موقوفه بود .در ذهنیت تاریخی ایرانیان مالیات پولی بود که حکومت می‌گرفت تا علیه خود آنان یا حداقل برخلاف میل آنان بکار گیرد و مالیات گریزی نوعی ذکاوت و فراست فردی به حساب می‌آمد. زدودن رسوبات چنین نگرشی نیازمند فرهنگ‌سازی جدی از طریق شفاف سازی مالی و جلب اعتماد عمومی است. گام اول در این مسیر یکسان نگری قانونی به همه افراد ، نهادها و موسسات در آمد زاست. بسیاری از موقوفه‌ها اکنون آشکارا وارد فعالیت‌های تجاری و درآمدزایی شده و از قالب سنتی موقوفه خارج شده‌اند بنابرقانون دلیلی برای معافیت‌های مالیاتی آنان باقی نمی‌ماند . معاف دانستن مالیاتی بسیاری از موسساتی که اساس درآمدزایی آنان ناشی از حمایت‌ها و انحصارات حکومتی است می‌تواند به الگویی مخدر برای گریزهای مالیاتی مبدل شود . در مجموع برای مالیات‌گیری هم فرهنگ سازی لازم است ، هم الگوسازی وهم شفافیت مالی .به مردم باید اطمینان داد که فسادهای اقتصادی محصول بحران‌های سیاسی وعدم نظارت مقطعی بوده و دیگر هرگز تکرار نخواهدشد .

سلبریتی‌ها مالیات می‌دهند؟

رضا رویگری، بازیگر
به یاد دارم ۵ درصد مالیات دریافت می‌شد که آن را هم خود تلویزیون می‌پرداخت، اما در حال حاضر این قانون دیگر وجود ندارد. البته امیدوارم بار دیگر نحوه پرداخت مالیات به صورت گذشته بازگردد، چون وقت و حوصله رفتن به اداره دارایی را ندارم. در حال حاضر از سوی اداره دارایی پیامک هایی فرستاده می‌شود که سال به سال برای پرداخت مالیات به اداره دارایی می‌رویم.پرداخت مالیات ما به این صورت است که بر اساس قراردادی که داریم، باید شخصا برای پرداخت مالیات اقدام کنیم. البته جالب است بدانید معمولا تمامی مبلغی که در قرارداد آمده پرداخت نمی شود اما وقت پرداخت مالیات ما باید مالیات تمام مبلغ قرار داد را بپردازیم. برای مثال از قراردادی که ۱۰ میلیون تومان است، ۵ میلیون آن به ما پرداخت نمی شود اما مالیات ۱۰ میلیون تومان را می‌پردازیم. هنرمندی که مبلغ قرارداد خود را به طور کامل دریافت نکرده است، چرا باید مالیات بپردازد؟ به طور کلی باید هنرمندان و اهالی سینما معاف از مالیات باشند. مالیات را باید پرداخت کرد، همه مردم دنیا هم مالیات می‌پردازند اما نه برای کسی که پولی که برای آن زحمت کشیده را هم دریافت نمی کند.
مهدی شیرزاد ، فیلمنامه نویس
در حال حاضر اعضای خانه سینما معاف از مالیات هستند. البته به شرط این که اظهارنامه نوشته باشند و اظهارنامه آنها هم منطبق با واقعیت باشد یعنی چیزی از درآمد خود را مخفی نکنند.ولی نویسنده هایی که عضو خانه سینما نیستند، از قرارداد هایی که دارند ۵ درصد به عنوان مالیات کسر می‌شود. که در واقع این پنج درصد را تهیه کننده از قرار داد کسر کرده و به حساب دولت واریزمی کند، ولی ممکن است اداره دارایی تشخیص دهد نویسنده ای علاوه بر مالیات تکلیفی باید مالیات دیگری نیز بپردازد. که فکر می‌کنم ۳۰ یا ۴۰ درصد است. ممکن است اظهار نامه را به اشتباه پر کرده باشید، حالا به عمد یا سهوا، که در این صورت باید بر اساس در آمد واقعی ۳۰ الی ۴۰ درصد مالیات اخذ شود.معمولا فرار مالیاتی از سوی نویسنده‌ها صورت نمی گیرد، چون اسم نویسنده‌ها در تیتراژ می‌آید و مشخص است که پول دریافت کرده اند. فرار مالیاتی بیشتر از سوی تهیه‌کننده‌ها صورت می‌گیرد که گردش مالی بالایی دارند. البته نویسنده هایی که عضو خانه سینما نیستند هم ، می‌توانند بخشی از درآمد خود را مخفی کرده و در نتیجه مالیات آن را نپردازند.
مسعود رایگان، بازیگر
تلویزیون به موقع پول هنرمندان را نمی پردازد.البته من موافق ۵ درصد مالیات هستم، به شرطی که پرداختی وجود داشته باشد. در واقع پرداختی وجود ندارد و تنها روی کاغذ است. بعضی از همکاران ما سه الی چهار سال است که دستمزدشان پرداخته نشده است. تلویزیون هم پیش از پرداخت، ۵ درصد مالیات را از قرارداد‌ها کسر می‌کند. البته قانونی بود که اعضای خانه سینما مالیات نپردازند.
مرجانه گلچین، بازیگر
شرایط کاری ما بازیگران سینما و تلویزیون با عرف موجود متفاوت است و به همین دلیل طبق قاعده نباید به ما مالیات تعلق بگیرد، کما اینکه طبق بندی از قانون ما از دادن مالیات معاف هستیم، اما بعضا مشاهده می‌شود که به ما مالیات تعلق گرفته و حتی در شرایطی جریمه هم می‌شویم که این با قانون و قاعده در تضاد است. فرقی نمی کند تلویزیون باشد یا سینما، قاعدتا نباید مالیاتی از بازیگر گرفته شود اما گاهی این اتفاق می‌افتد که ما اعتراض می‌کنیم و می‌گویند حق با شماست و نباید مالیات بدهید ولی گاهی ما را جریمه می‌کنند. شغل ما از این روی با عرف متفاوت است که دارای ثبات نیست، برای مثال بنده ۱۰ سال از بازیگری به دور بودم و کار نکردم و در عوض امکان دارد در یک سال دو یا سه کار انجام دهم. اگر درآمد حاصله از این دو یا سه کار را در ۱۰ سال تقسیم کنیم درآمد بنده با درآمد یک کارمند مساوی می‌شود. خانه سینما اما تا حدی مشکل را حل کرده، در واقع وقتی قرارداد می‌بندیم چون عضو خانه سینما هستیم و کارت عضویت داریم، از خانه سینما تاییدیه می‌گیریم و معاف می‌شویم.
هوشنگ نصیرزاده، کارشناس حقوقی فوتبال
امر واضح و مبرهن این است که هر کس که دارای درآمد است باید مالیات خود را پرداخت کند. در عرصه فوتبال هم چون پول‌هایی که در باشگاه‌ها رد و بدل می‌شود هنگفت است طی دو مرحله از بازیکنان و کادر تیم‌ها مالیات کسر می‌شود.
مرحله اول در خود باشگاه انجام می‌شود و باشگاه ۵ الی ۱۰ درصد از مبلغ قرارداد را به عنوان مالیات کسر می‌کند و در مرحله دوم الباقی مالیات بازیکن توسط اداره مالیات و امور دارایی کسر می‌شود. بر اساس قاعده ای که پیش از این وجود داشت و اشتباه بود، باشگاه تقبل می‌کرد که مالیات بازیکن را بدهد و دیده می‌شد که این اتفاق نمی افتاد و بازیکن ممنوع‌الخروج می‌شد. نمونه این اتفاق حالا برای آقایان قطبی و برانکو به وقوع پیوسته است.
این‌ها ادعا می‌کنند که باشگاه و فدراسیون موظف به پرداخت مالیات‌شان بوده اند ولی به هر صورت حالا اگر برای هدایت پرسپولیس به ایران بیایند ممنوع الخروج می‌شوند، باشگاه می‌تواند مالیات‌شان را بپردازد ولی باید این اتفاق با نام خودشان بیفتد تا ممنوع الخروج نشوند.
در واقع مجازات عدم پرداخت مالیات در کشور ما ممنوع‌الخروجی است حال آنکه در سایر کشورها فرار مالیاتی اخلال در نظام اقتصادی محسوب می‌شود و به مانند چاپ اسکناس تلقی شده و زندان دارد.
اتفاق دیگری که مشکل ساز بود این بود که باشگاه‌ها ۵ تا ۱۰ درصد از قرار داد را به عنوان مالیات کسر می‌کردند و فهرست بازیکنان را همراه با چک مالیاتی شان به اداره مالیات می‌فرستادند و مشکل آن وقتی به وجود می‌آمد که آن چک پاس نمی شد و اداره مالیات تمام مالیات را مجدد از بازیکن کسر می‌کرد. اینها ناهنجاری‌های موجود در بحث مالیات در فوتبال بود. از سوی دیگر اداره مالیات به محض دیدن برگه قرارداد و بدون توجه به اینکه آیا مبلغ قرارداد محقق شده یا نه مالیات را محاسبه می‌کرد و از بازیکن می‌گرفت در صورتی که درست این است که مالیات بر درآمد باشد. برای مثال قرارداد بازیکنی یکصد میلیون تومان بوده اما ۳۳ میلیون دریافت کرده است ولی اداره مالیات همان مالیات یکصد میلیون را مطالبه می‌کرد.
بیشتر این مشکلات از آن جا ناشی می‌شد که پیش از این یک قرارداد داخلی وجود داشت که به حسابداری خود باشگاه مربوط بود و یک قرارداد فدراسیونی که پول کمتری در آن بود. از سال ۹۲ قراردادها یکپارچه شدند و در واقع همان قرارداد داخلی ماند. از این پس اگر موضوعی در قراردادها وجود دارد که شفاف نیست به فدراسیون مربوط نمی شود زیرا باشگاه‌ها طبق قانون تجارت تشکیل شده‌اند و هیات مدیره و مدیرعامل و حساب بانکی مجزا دارند و اختلالات مالی شان به فدراسیون مربوط نمی شود. فدراسیون رفت و برگشت مالی باشگاه را نظاره می‌کند و قراردادها را یک کاسه می‌بیند ولی تخلف به باشگاه مربوط است و اگر باشگاه فریبکار باشد فدراسیون نیز جزو فریب خوردگان است نه جزو دست‌اندرکاران. به طور کلی اما همه چیز به نفع اداره مالیات به پایان می‌رسد زیرا اداره مالیات از مبلغ مندرج در قرارداد مالیات کسر می‌کند نه از دریافتی ها.

منبع: قانون


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=57441
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟
چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟
چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟
چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟
چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟
چرا ایرانی‌ها مالیات نمی پردازند؟