مجتبی کردنوری در نخستین سال‌های پس از انقلاب یعنی از سال ۱۳۶۰ و به مدت هفت سال در سمت رئیس کل اداره نشر اسکناس بانک مرکزی مشغول به کار بود. این گفت‌وگو به بهانه چاپ اسکناس جدید ۲۰هزار‌تومانی و بررسی ابعاد این موضوع انجام شد، اما دامنه بحث به دوران مدیریت وی در اداره نشر اسکناس بانک مرکزی نیز کشیده شد.

او در این گفت‌وگو می‌گوید با توجه به چند برابر شدن قیمت‌ها و حجم پول در اقتصاد کشور، اسکناس‌ها هم باید درشت‌تر شده و اسکناس ۵۰هزار‌تومانی هم وارد اقتصاد ایران شود. مجتبی کردنوری معتقد است یکی از دلایل مقاومت مسوولان بانکی و اجرایی در برابر نشر اسکناس‌های درشت‌تر، این است که «ورود این اسکناس‌ها واقعیت‌های تورم را در ذهن مردم تداعی می‌کند.» یک نکته جالب در سابقه کاری این مدیر قدیمی بانک مرکزی، سمت او در باشگاه استقلال تهران است. کردنوری پس از تغییر نام این باشگاه در اوایل انقلاب و در سال ۱۳۵۸، تا اواخر دهه ۶۰ به عنوان مدیر یا سرپرست در این باشگاه مسوولیت داشت.

همان طور که می‌دانید در حال حاضر بحث‌هایی مطرح‌شده مبنی بر اینکه قرار است به زودی اسکناس ۵۰هزار‌تومانی وارد اقتصاد ایران شود. یکی از مسائلی که همیشه در مورد انتشار اسکناس‌های درشت‌تر گفته می‌شود این است که ورود آنها به چرخه پولی، ممکن است اثرات تورمی داشته باشد و از همین ناحیه به افزایش قیمت‌ها کمک کند که خب با توجه به تورم فعلی خیلی پیامد مطلوبی نیست. به نظر شما این تحلیل چقدر درست است و شما برای نشر اسکناس جدید چه تبعاتی را متصور هستید؟
در حال حاضر چک‌پول ۵۰هزار‌تومانی رایج است و در گردش پول و پرداخت کشور مثل اسکناس مورد استفاده قرار می‌گیرد، هر چند نمی‌توان این چک‌پول‌ها را جزو اسکناس قرار داد. اما نکته‌ای که می‌خواستم عرض کنم این است که وقتی به هر حال یک ابزار پرداخت نقدی که حالا دقیقاً اسکناس نیست ولی کارکرد اسکناس را دارد، اکنون به جریان افتاده، دیگر آن بحث اثرات روانی تا حدود زیادی خنثی شده است. یعنی اثر روانی تورمی که قرار بوده انتشار اسکناس‌های بزرگ‌تر در پی داشته باشد، همین حالا هم با وجود چک‌پول به مقدار زیادی وارد شده است. یعنی از این ناحیه به اعتقاد من ورود اسکناس ۲۰هزار‌تومانی به اقتصاد ایران هزینه زیادی از جهت اثرات روانی بر تورم نخواهد داشت.
اما موضوع مهمی که به نظرم باید مورد توجه قرار گیرد این است که در حال حاضر اسکناس‌هایی از سوی بانک مرکزی نشر داده می‌شود که هزینه چاپ آنها از ارزش آنها بیشتر است. البته این بحث درستی نیست که بگوییم چون هزینه چاپ اسکناس از ارزش اسمی آن بیشتر شده، انتشار آن مقرون به صرفه نیست. چون این اسکناس بارها در اقتصاد به گردش می‌افتد و از این جهت منافع چاپ آن از ارزش اسمی بیشتر می‌شود. اما به هر حال ما باید یک نظام بهینه برای اندازه‌های اسکناس‌های در گردش‌مان داشته باشیم. الان به گونه‌ای شده که تفاوت بین کوچک‌ترین اسکناس رسمی ما با درشت‌ترین پول‌هایمان مشخص نیست که بر اساس چه مبنایی قرار گرفته و همین مساله هم به فرسودگی بیشتر اسکناس‌ها در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر دامن می‌زند.

  علاوه بر بحث هزینه‌های چاپ، نشر یک اسکناس درشت‌تر چه منافعی می‌تواند برای سیستم پولی کشور داشته باشد؟
یک جنبه این منافع در همین هزینه‌های چاپ بود که عرض کردم. چون ورود یک اسکناس جدید به صورت یک مکانیسم خودکار به خروج اسکناس کوچک‌تر منجر می‌شود و از لحاظ ارزش هم یکی از آنها معادل ارزش تعداد بالایی از اسکناس‌های کوچک‌تر را پوشش می‌دهد. اما صرفه‌جویی دیگری که در هزینه‌ها صورت می‌گیرد مربوط به هزینه‌های نقل و انتقال اسکناس‌هاست و سهولتی که در داد و ستد ایجاد خواهد کرد. بنابراین در کل، با توجه به رشدی که در قیمت‌ها صورت گرفته و نیز افزایشی که در حجم پول و نقدینگی شاهد آن بوده‌ایم، نشر اسکناس جدید هم ضروری است، هم اینکه از این جهاتی که اشاره شد، هزینه‌ای ندارد و برای اقتصاد ما مفید خواهد بود.

اشاره کردید که چک‌پول‌های ۵۰هزار‌تومانی فعلی یک جور کارکرد اسکناس پیدا کرده و به راحتی مبادله شده و از سوی مردم نگه داشته می‌شود. به نظر می‌رسد بانک مرکزی با اینکه به دنبال خارج کردن این چک‌پول‌هاست اما ناگزیر به حفظ آنها شده است. ورود اسکناس‌های درشت‌تر چه اثراتی بر این پدیده دارد؟
این چک‌پول‌ها به هر حال مسائلی را برای مدیریت و سیاستگذاری پولی کشور ایجاد می‌کند. یعنی اینها می‌دانید که اسکناس نیست و یک جور حواله است، یعنی یک برگ اعتباری است که از سوی بانک مرکزی به جریان انداخته می‌شود و حالا در شیوه اجرایی آن هم که ایراداتی وارد شده است. اما پشتوانه آن مشخص نیست و همین‌طور اثرات آن بر نقدینگی و متغیرهای پولی به همان شکل نیست. اما خب از طرفی هم الان با توجه به افزایش قیمت‌ها و نقدینگی که عرض کردم، نیاز به یک ابزار پرداخت نقدی در این ابعاد حس می‌شود. به همین خاطر برداشت من این است که در صورتی که الان انتشار اسکناس ۲۰هزار‌تومانی و مدتی بعد هم ۵۰هزار‌تومانی داشته باشیم، از این جهت که این اقدام خودبه‌خود به جمع‌آوری این ایران‌چک‌ها منجر می‌شود، می‌تواند اتفاق خوبی باشد. یعنی ما در چند گام بتوانیم به سمت اسکناس معادلی برای این ایران‌چک ۵۰هزار‌تومانی حرکت کنیم.
  فکر می‌کنم در دوره شما هم بحث این چک‌پول‌ها مطرح بود، البته با این تفاوت که چک‌پول‌ها متعلق به بانک‌ها و نه بانک مرکزی بود. چه مسائلی منجر به این شد که ما شاهد ظهور این چک‌پول‌ها در اقتصاد ایران باشیم؟
در دوره ما به این دلیل این چک‌پول‌ها متداول شد که به خاطر فاصله زیاد اسکناس‌های کوچک موجود با حجم پول مورد نیاز، نیاز به تبادل حجم بالایی اسکناس بود. در آن زمان هم مجبور بودیم تا زمانی که این فاصله توسط اسکناس‌های درشت‌تر پر شود، حضور این چک‌پول‌ها را قبول کنیم تا جابه‌جایی اسکناس‌های ریز در حجم زیاد را محدود کنیم. این چک‌پول‌ها به این شکل بود که بانک به جای دادن مقدار زیادی اسکناس، یک حواله به مشتری بدهد و مشتری هم پس از تحویل آن حواله به یک بانک دیگر، بتواند پول را در آنجا نگه دارد و به این شکل داد و ستدها با استفاده از این حواله‌ها که حالا به شکل چک‌پول در آمده بود، انجام شود. اما از لحاظ مدت‌دار بودن این حواله‌ها و همین موضوع صادر شدن از جانب بانک‌ها، به اندازه الان کارکرد اسکناس نگرفته بود و شبیه ایران‌چک‌های الان نبود.

گویا این چک‌پول‌ها بعد از مدتی جعل هم شد و مسائلی را ایجاد کرده بود. این قضیه از چه قرار بود؟
در مرحله اول انتشار این چک‌پول‌ها، بانک‌ها از کاغذ عادی برای چاپ چک‌پول استفاده می‌کردند هرچند ابزار چاپ‌شان ابزار چاپ اسکناس بود. اما بالاخره همین باکیفیت نبودن کاغذ استفاده‌شده مشکل سوء‌استفاده از چک‌پول‌ها را پیش آورد. سیستم‌های الکترونیکی هم که برای تشخیص صحت این چک‌پول‌ها نبود. این شد که مواردی از جعل این چک‌پول‌ها پیش آمد که مشکلاتی را برای برخی بانک‌ها ایجاد کرد.
بعدتر اما بانک‌ها از کاغذهای با استحکام بیشتری استفاده کردند که این چک‌پول‌ها را شبیه اسکناس می‌کرد و موارد امنیت بیشتری در آن رعایت شده بود. این کار خب هزینه‌های زیادی را به همراه داشت اما چک‌پول‌ها را مطمئن کرد و جلوی مشکلات قبلی را گرفت. اما باز همان موقع هم دغدغه ما این بود که بتوانیم به سمت اسکناس‌های درشت حرکت کنیم تا جلوی مسائلی که به خاطر چک‌پول‌ها ایجاد می‌شود، گرفته شود.

  سال گذشته از سوی مجلس طرح‌هایی مطرح شده بود که انتشار و گردش ایران‌چک ۵۰هزار‌تومانی در امسال متوقف شود. فکر می‌کنید با توجه به مسائلی که از ناحیه چک‌پول‌ها پیش می‌آید، بهترین راهکار برای مقابله با آنها چیست؟
من فکر می‌کنم به هر حال نقشی که این چک‌پول‌ها بر عهده گرفته‌اند طوری است که نبود آنها هم مسائلی را برای نظام اسکناس ما ایجاد می‌کند. یعنی بهترین راه این است که ما به سمت اسکناس‌های درشت‌تر حرکت کنیم تا اینکه چک‌پول‌ها خود به خود از چرخه خارج شود و پول رایج به شکل اسکناس معادل جایگزین آنها شود. من فکر می‌کنم با توجه به شرایط و همچنین استفاده‌ای که از اسکناس ۲۰هزار‌تومانی می‌شود، این اسکناس برای اقتصاد ایران کوچک نیز هست. اما بهتر است گام اول این اسکناس باشد تا بعد اسکناس ۵۰هزار‌تومانی هم داشته باشیم. این موضوع باعث خواهد شد بانک مرکزی بتواند مدیریت پولی خود را به شکل خوبی انجام دهد.

  بنابراین شما موافق ورود اسکناس‌های درشت‌تر به اقتصاد هستید. فکر می‌کنید الان زمان مناسبی برای ورود پول درشت‌تر به چرخه اقتصادی کشور باشد؟
به نظر من با توجه به تورم و رشد نقدینگی فعلی تا چند وقت دیگر حتی چک‌پول‌های ۵۰هزار‌تومانی نیز ممکن است در مبادلات ما بهترین کارایی را نداشته باشد و نیاز به اسکناس‌های درشت‌تر حس شود. به همین دلیل هر چه زودتر ورود اسکناس ۲۰هزار‌تومانی و پس از آن اسکناس ۵۰هزار‌تومانی صورت بگیرد، به نفع اقتصاد ماست. ابزارهای پرداخت ما باید به صورت پول رایج شود و از حالت چک‌پول بیرون بیاید، بنابراین ما باید برنامه‌ای برای شکل مطلوب نظام پرداخت نقدی‌مان و ترکیب اسکناس‌هایمان تدارک ببینیم. خصوصاً من مجدداً تاکید می‌کنم که در شرایط تورمی فعلی، پول‌های کوچک فعلی دیگر قدرت خریدی ندارد و به مرور حذف خواهند شد و ما ناگزیر به جایگزینی پول‌های درشت هستیم.

 یک بحث دیگری هم که در دو، سه سال قبل دولت مخصوصاً خیلی به آن توجه داشت حذف صفرها از پول ملی بود و اینکه مخصوصاً حالا هم که اسکناس‌های درشت‌تری دارد می‌آید، صفرهای زیاد اسکناس‌های ما ممکن است صورت خوبی نداشته باشد. نظر شما در این باره چیست؟ فکر می‌کنید الان زمان مناسبی برای حذف صفر از پول ما باشد؟
ببینید مساله‌ای که مورد توجه قرار نمی‌گیرد این است که حذف صفر باید جزیی از یک طرح جامع باشد و مکانیسم‌های متعدد دیگری هم در آن لحاظ شود. علاوه بر اینکه مسائل و تبعات روانی هم باید مد نظر قرار داده شود. شما تجربه‌های موفق حذف صفر در کشورهای جهان را هم که ببینید مشاهده می‌کنید، برنامه مدونی برای نظام پولی در دست داشته‌اند که حذف صفر فقط یک قسمت آن بوده است. بخش مهم‌تر این برنامه باید کنترل تورم باشد. یعنی شما وقتی یک شرایط تورمی داشته باشید حذف صفر نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه به خاطر تغییر نسبت‌ها قیمت‌ها می‌تواند مساله‌ساز هم باشد. به همین خاطر تاکید من این است که برنامه‌های این چنینی را ما نمی‌توانیم به شکل تک‌بعدی اجرا کنیم. اقدام ترکیه در حذف صفر را ما می‌توانیم به عنوان یک الگو مدنظر داشته باشیم. چنین طرح‌هایی در ابعاد ملی را نمی‌توان تکه‌تکه انجام داد، چون با این شرایط تورم باعث خواهد شد صفرها برگردد و با بی‌ارزش‌تر شدن اسکناس‌ها، شرایط بدتر هم بشود. خصوصاً اینکه چنین طرح‌هایی ممکن است تناسب قیمت‌ها را تغییر دهد و نمی‌توانیم بگوییم خب الان صفرها را حذف می‌کنیم، چند سال بعد دوباره صفرها برگشتند باز ما این کار را تکرار می‌کنیم. هزینه چنین طرح‌هایی برای جایگزینی اسکناس‌ها و قیمت‌ها بیشتر از آن است که به چشم یک طرح کوتاه‌مدت یا موقتی به آن نگاه شود.

به معضل تورم اشاره کردید که مسائل زیادی را برای نظام پولی ایجاد کرده است. این مساله در آینده چه اثراتی برای اسکناس‌ها به جا خواهد گذاشت؟
من فکر می‌کنم وقتش رسیده که بالاخره یک اجماعی بین مسوولان اجرایی ما برای مهار تورم صورت بگیرد. الان تورم دارد شرایط نگران‌کننده‌ای برای اقتصاد ما ایجاد می‌کند. در مورد نظام پولی و اسکناس‌ها هم اگر می‌پرسید، در صورتی که روند تورم مهار نشود و به همین شکل تداوم بیابد، ممکن است در گام دیگر ما نیاز به اسکناس‌های بالای ۵۰هزار‌تومانی داشته باشیم. خب الان عرض کردم به دلیل وجود ایران‌چک‌های ۵۰هزار‌تومانی، اثرات تورمی پول درشت تا یک حدی مهار شده است. اما اگر قرار باشد مثلاً اسکناس ۱۰۰هزار‌تومانی منتشر شود، این موضوع اثرات روانی خوبی به دنبال نخواهد داشت. اما با این روند تورم ما داریم به سمت این نقطه حرکت می‌کنیم.

  آقای کردنوری، الان با توجه به حجم نقدینگی فعلی خیلی از کارشناس‌ها اذعان دارند ما باید اسکناس‌های بالای ۱۰هزار‌تومانی را در اقتصاد به گردش بیندازیم و بحث آن حتی از یکی، دو سال گذشته هم مطرح بوده است. فکر می‌کنید چه دلیلی دارد که مسوولان بانک مرکزی در مقابل این مساله به نوعی مقاومت کرده‌اند یا می‌کنند؟
من خیلی دلایل منطقی برای این مقاومت نمی‌بینم. یعنی وقتی همه قیمت‌ها و حجم پول چند برابر می‌شود، مشخص است که اسکناس‌های ما هم باید این فاصله را طی کند. اما ذهنیتی که من فکر می‌کنم وجود دارد، نگرانی از اثرات روانی و مسائل روانی است که ممکن است پول‌های بزرگ بر مردم و قیمت‌ها در پی داشته باشد. اما به باور من فعلاً این اثرات روانی تا زمانی که اسکناس‌های بالای ۵۰هزار‌تومانی منتشر نشود، وجود نخواهد داشت و در واقع ایران‌چک‌های ۵۰هزار‌تومانی تا حد زیادی این کار را کرده است.
اما یک مساله دیگر که می‌خواهم به آن اشاره کنم، بعضی مسائل اجرایی است که ممکن است به دلیل انتشار پول‌های درشت‌تر خصوصاً در شهرهای کوچک و روستاها اثراتی را در پی داشته باشد. چون به هر حال در بعضی مناطق ممکن است بعضی قیمت‌ها کمتر باشد. معمولاً ورود یک پول درشت به اقتصاد با خروج پول‌های کوچک‌تر همراه می‌شود و من فکر می‌کنم با ورود اسکناس‌های جدید، ما تا یک مدت دیگر ۵۰‌تومانی و حتی صد‌تومانی را در چرخه گردش اسکناس نخواهیم داشت. اینها الان ممکن است در برخی از مبادلات در شهرهای کوچک و روستاها نقش داشته باشد. مثلاً شما الان کرایه تاکسی در تهران کمتر از ۵۰۰ تومان ندارید، اما در خیلی از جاهای دیگر کرایه تاکسی مبالغ کمتری است. از این جهت فکر می‌کنم اینکه قیمت‌ها به سمت اسکناس‌های درشت کشیده خواهد شد نیز یکی از مسائلی است که اثرات تورمی آن ممکن است تصمیم‌گیری‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده باشد.

  یعنی می‌توان گفت اسکناس‌های درشت اثرات و کارکردهای متفاوتی در شهرهای کوچک و بزرگ به همراه دارد؟
تا حدودی همین طور است که می‌گویید. یعنی همین واحدهای کوچک قیمتی که در شهرهای کوچک‌تر مثل کرایه تاکسی‌ها وجود دارد، وقتی اسکناس‌های کوچک ما از آن بزرگ‌تر شود، یک مقدار اثرات تورمی در آن مناطق به دنبال خواهد داشت. توجه داشته باشید که در شهرهای کوچک و روستاهای ما میزان مبادله کمتر است و قیمت‌ها هم ریزتر است، که اسکناس‌های کوچک‌تر ما با اینکه در شهرهای بزرگ این را حس نمی‌کنیم، ممکن است در آنجا متناسب با قیمت نشود.
اما در مقابل در شهرهای بزرگ، مبادلات نیاز به اسکناس‌های بزرگ‌تر دارد و حتی با اسکناس‌های فعلی هم در بعضی معاملات نیاز به حجم بالایی از تبادل اسکناس است. بنابراین نتیجه‌ای که می‌توانیم از این بحث بگیریم این است که اسکناس‌های درشت مبادله را در شهرهای بزرگ راحت‌تر می‌کند، اما در شهرهای کوچک به این شکل نیست.
البته یک موضوع دیگر هم من احتمال می‌دهم که در محاسبات تصمیم‌گیران ما در خصوص انتشار اسکناس بزرگ وجود داشته باشد. وقتی اسکناس درشت‌تری وارد می‌شود، خواه‌ناخواه این مساله مردم را به یاد قیمت‌های بالا‌رفته و تورم اقتصادی می‌اندازد و این خیلی مطلوب مسوولان نیست. یعنی از این بابت که ورود اسکناس‌های درشت‌تر، واقعیت‌های تورم را در ذهن مردم تداعی می‌کند، ممکن است مسوولان بانک مرکزی یا دولت به نوعی در مقابل ضرورت ورود آن مقاومت کنند و اکراه داشته باشند.
حالا خارج از این بحث، می‌خواستم نظر شما را در خصوص جایگاه اسکناس در اقتصاد ایران هم جویا شوم. گفته می‌شود سرانه تعداد اسکناس در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر ایران عدد بالایی دارد و این موضوع مسائل خاصی برای نظام پولی کشور ایجاد می‌کند.
سرانه اسکناس در ایران ۱۰۵برگ است، یعنی برای هر ایرانی به طور متوسط ۱۰۵برگ اسکناس منتشر شده و در جریان است. این نشان می‌دهد مردم در ایران با اسکناس عجین هستند. در حالی که در اروپا این عدد ۱۲ و در هند و پاکستان نزدیک به ۵۰ است. به غیر از این، می‌توان به نسبتی از اسکناس‌های منتشر‌شده اشاره کرد که توسط مردم نگهداری می‌شود. این نسبت بر اساس معیارهای جهانی و در کشورهای پیشرفته نزدیک به ۱۴درصد است، در حالی که بعد از انقلاب، این عدد به ۳۱درصد رسید، یعنی ۳۱درصد اسکناس‌ها در دست مردم بود که سهم خیلی بالایی است.
از طرفی این نشان می‌دهد تا چه اندازه زندگی مردم با پول گره خورده و مردم برای آینده و زندگی خودشان سعی کرده‌اند که سهم قابل ملاحظه‌ای از دارایی و نقدینگی‌شان را به شکل اسکناس در دسترس خود داشته باشند که احتمالاً عامل نااطمینانی نیز در این موضوع اثرگذار بوده است. اما این مساله، روی بانک مرکزی و نشر اسکناس فشار بالایی را وارد کرده است.

شما جزو اولین مسوولان نشر اسکناس پس از انقلاب در کشور بودید. این مساله یعنی بالا بودن حجم اسکناس در دست مردم چه تبعاتی برای بانک مرکزی در سال‌های ابتدایی انقلاب داشت؟
کافی است حجم زیاد اسکناس به علاوه میزان سرانه و اشتیاق مردم به پول را در نظر بگیرید و اینکه باید بعد از انقلاب اسکناس‌ها کاملاً عوض هم می‌شد. من سال ۱۳۶۰ رئیس اداره نشر اسکناس بانک مرکزی شدم. آن سال‌ها برای نشر اسکناس سال‌های پر‌مشغله‌ای بود و وقتی که انقلاب شده بود، اسکناس‌ها در حال جمع‌آوری بود. به دلیل همین مسائل خیلی از افراد هم آن موقع بانک مرکزی را به خاطر نشر اسکناس می‌شناختند و اداره نشر اسکناس هم به خاطر همین موضوع، از مهم‌ترین و حساس‌ترین اداره‌های کشور به شمار می‌آمد. چاپ اسکناس‌ها هم در آن زمان با توجه به مسائل پیش‌آمده و امکانات کشور، عملی زمان‌بر بود و حداقل شش تا هشت ماه طول می‌کشید. علاوه بر این، برای تعویض اسکناس‌هایی هم که مردم برای تعویض می‌آوردند، راه‌های محدودی وجود داشت. در آن زمان حتی شب‌ها هم چاپخانه‌های خیابان فردوسی و لاله‌زار تحت حفاظت‌های وسیع شهربانی آن دوره، تماماً برای بانک مرکزی در حال کار بود. اسکناس‌هایی که صبح از بانک مرکزی گرفته می‌شد و شب برمی‌گشت، سریعاً خرج می‌شد. به هر حال ما در بانک مرکزی و اداره نشر اسکناس مجبور بودیم با این وقایع، خود را در مسیر اجرایی کار قرار دهیم.

اداره نشر اسکناس علاوه بر تهیه اسکناس‌های جدید و تامین حجم اسکناس مورد نیاز چه کارهای دیگری را بر عهده داشت؟
به خاطر امکاناتی که برای نگهداری اسکناس‌ها داشتیم، بعضی وظایف دیگر نیز به ما محول شد. مثلاً یکی از کارهایی که در اداره نشر اسکناس انجام می‌شد این بود که کلیه فلزات و اشیای گرانبهایی که از افراد ضبط می‌شد، قانوناً ملزم بودند که به بانک مرکزی تحویل بدهند و وظیفه نگهداری از اینها هم بر عهده اداره نشر اسکناس بود که وظیفه خیلی سنگینی بود. علاوه بر این، کاخ‌هایی هم بود که از حکومت سابق به جا مانده بود و نیاز به رسیدگی داشت. اداره نشر اسکناس در هر یک از اینها هم برای جمع‌آوری اشیای قیمتی نماینده داشت و باید این اشیا را به خزانه‌داری بانک مرکزی منتقل می‌کرد و زیر نظر اداره نشر اسکناس در بانک مرکزی نگهداری می‌شد.

  در زمینه مسائل دیگر مثل مسائل پولی چطور؟ به هر حال آن دوره، دوره خاصی بود و مسائلی که در آن زمان به جز نشر اسکناس وجود داشت، تمهیدات و تدابیر خاصی را می‌طلبید.
یکی دیگر از مسائلی که وجود داشت، این بود که بانک‌ها پول مردم را می‌گرفتند و به بانک مرکزی می‌آوردند و وظیفه تفکیک این اسکناس‌ها با اداره نشر اسکناس بود. در اداره، اسکناس‌های قابل استفاده از اسکناس‌های فرسوده تفکیک می‌شد تا دوباره بانک‌ها بیایند و این پول‌ها را بگیرند و به گردش بیندازند. یا اینکه نشر اسکناس و خزانه‌های بانک مرکزی شمارش نشده بود و قبل از من هم شمارش نشده بود. اما اگر یک سال هم نیرو و وقت صرف می‌شد، نمی‌توانستیم موجودی آنجا را با دفاتر تطبیق و تایید کنیم. یعنی کل آنچه خزانه‌دار کل کشور دفاترش را دارد، به طور فیزیکی این اشیا و پول آن در بانک مرکزی وجود داشت، این هم از دیگر مشکلات بانک مرکزی و اداره نشر اسکناس بود.

با همه این موضوعاتی که برای پرداختن وجود داشت کارکرد مدیریت پولی به حاشیه نمی‌رفت؟ گفته می‌شود طرح پول‌رسانی در زمان شما به اجرا درآمد. شما چطور اسکناس‌ها را بین مناطق و نهادهای متقاضی تخصیص می‌کردید؟
همان‌طور که گفتم بیشتر کارهایی که به اداره نشر اسکناس محول شده بود، کارهایی بود که شکل یدی و فیزیکی داشت و با وظایف معمولی این اداره نمی‌خواند. من هیچ وقت نخواستم آن کارکرد را برای اداره بپذیرم، اما رسیدن به آن کار اصلی که مدیریت پولی بود، به دلیل همین مسائل، چندان شدنی نبود. ما اطلاعات کمی داشتیم و حتی فرصتی هم نمی‌یافتیم که به دنبال اطلاعات و آمار باشیم و نیازهای سیستم پولی کشور را بدانیم. بانک‌ها به ما اعلام می‌کردند که نیاز دارند و بر اساس اعلام آنها، اسکناس سفارش می‌دادیم، یعنی هیچ معیار علمی در این زمینه نبود.
اما اقدامی که در دوره ما عملی شد، طرح پول‌رسانی بود. هدف ما از این طرح این بود که اسیر نیازهای لحظه‌ای و منطقه‌ای نشویم. یعنی مثلاً دیگر با اعلام مناطق از نیازها اطلاع پیدا نکنیم. بر همین اساس طرح پول‌رسانی را بنا کردیم. در این طرح، اولاً اجازه ندادیم پول از مناطق خارج بشود که برای این کار همه استان‌ها را در هشت استان ادغام کردیم و در هر استان یک ناظر پولی در یک واحد از اداره در آنجا که تاسیس شده بود، فرستادیم تا اسکناس‌های هر استان در همان جا تخصیص داده شود. طرح پول‌رسانی یکی از کارهای خوب بانک مرکزی در آن زمان بود و هنوز هم این طرح به طور وسیع‌تر در حال اجراست.

در آن دوره درآمدهای نفتی کشور هم تا حدودی مثل امروز به محدودیت برخورده بود. شما در بانک مرکزی در آن دوره برای تامین هزینه‌ها چه می‌کردید؟
در تامین هزینه‌ها در مواقعی که به مشکلات حاد بر‌می‌خوردیم، به دنبال تامین پشتوانه برای پول جدید و گرفتن اسکناس جدید می‌رفتیم.

  با توجه به اینکه الان هم بحث اسکناس‌های جدید مطرح است، این موضوع یعنی انتشار اسکناس جدید، چه تبعاتی به همراه داشت؟
اسکناس جدید به شکل خلق پول از سوی بانک مرکزی همان‌طوری که اطلاع دارید خیلی می‌توانست مشکل ایجاد کند. از این جهت که به عنوان یک پول قوی تورم‌زایی زیادی داشت. چون پول قوی بانک مرکزی بود که به گردش می‌افتاد و در هر گردشی به میزان ۷۰ درصد ارزش خودش، نقدینگی ایجاد می‌کرد. یعنی اگر ۱۰۰ واحد پول قوی ایجاد می‌شد، در اولین گردشی که به دست مشتریان بانک‌ها می‌رفت، بانک می‌توانست به جای ۱۰۰ واحد ۱۷۰ واحد اعتبار دست دومش را بدهد و همین‌طور گردش‌ها موجب می‌شد پول جدیدی ایجاد شود که فشارش در نهایت به بانک مرکزی و سیستم بانکی بر‌می‌گشت.
تورم‌زایی این پول هم به همین میزان موثر بود. به خاطر همین همیشه روسای بانک مرکزی سعی می‌کردند به نحوی از زیر این کار شانه خالی کنند و پول قوی به بازار وارد نکنند، چون عواقبش برای بانک مرکزی بدتر بود.

*تجارت فردا


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=5643
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

تبعات چاپ اسکناس درشت
تبعات چاپ اسکناس درشت
تبعات چاپ اسکناس درشت
تبعات چاپ اسکناس درشت
تبعات چاپ اسکناس درشت
تبعات چاپ اسکناس درشت