بر این اساس جلوگیری از فرار مالیاتی حائز اهمیت است. طبق آمارها بیش از ۲۵ درصد فرار مالیاتی وجود دارد که اگر این پول با تولید ناخالص داخلی محاسبه شود متوجه خواهید شد که چندین هزار میلیارد تومان دولت هر ساله از دست میدهد.
آلبرت بغزیان: یکی از راههایی که میتوان اتکای کشور را نسبت به درآمد نفتی کاهش داد بحث درآمدهای مالیاتی است. سهم مالیات بر درآمد دولت باید افزایش پیدا کند تا از این طریق بتواند هزینههای خود را پوشش دهد.
کشورهایی که پایه و اساس آنها بر مبنای مالیات است کشورهای موفقی هستند. یک آنکه دولت به مردم به دلیل دریافت مالیات پاسخگو است و مردم نیز با پرداخت پول از دولت طلبکارتر هستند. این رویه به توسعه یک کشور کمک قابل توجهی میکند. اگر ایران وارد چنین جریانی شود و جایگزینی برای درآمد نفتی خود پیدا کند با هر نوسان قیمتی دچار مشکل نخواهد شد. در کشورمان به علت حاکم بودن درآمدهای نفتی از همان ابتدا هیچ فشاری برای دریافت مالیات وارد نشد و همین امر سبب شد که فرار مالیاتی افزایش پیدا کند، نرخ مالیات پایین باشد و دولت انگیزهای برای دریافت مالیات نداشته باشد.
هر زمان که نوسان قیمت ارز و کاهش قیمت نفت رخ میدهد ما شاهد توجه دولتمردان به موضوع مالیات هستیم. زمانیکه موارد عنوان شده بهبود پیدا کند مجدداً بحث مالیات و مشکلاتی که این بخش دارد به فراموشی سپرده میشود. همواره یکی از سؤالها که از لایحه بودجه وجود دارد قیمت نفت و دلار است. دولت با تعیین این نرخها مسیر سال آینده خود را مشخص میکند.
اگر در سال مالی قیمت نفت کاهش یا ارز افزایش پیدا کند احتمال کسری بودجه پدیدار و نگرانیهایی ایجاد میشود. لذا برای جلوگیری و تکرار این موضوعات باید دولت به فکر سایر درآمدها باشد. اگر دولت مالیات را در بودجه پررنگتر ببیند این باعث خواهد شد که میزان وابستگی به درآمدهای نفتی کاهش پیدا کند. این موضوع مهمی است که امیدواریم در دولت یازدهم مورد توجه قرار گیرد.
زمانیکه مبنای پیشبینی قیمت از آینده باشد دولت این امکان را ندارد که بدرستی برای یکسال برنامهریزی کند. اگر درآمد نفتی خوب باشد دولت در اجرای طرحهای ملی و عمرانی موفق خواهد بود اما عکس این موضوع باعث توقف طرحها خواهد شد. این اتکا سالهای متمادی برای ایران چالش ایجاد کرد، حال رویه گذشته باید تغییر کند. دولت پیشرو اقتصاد است و باید سرمایهگذاریهای لازم را داشته باشد، از اینرو دولت نباید در مسیری گام بردارد که بر هزینه هایش افزوده شود.
وقتی دولت با نوسان روبهرو میشود نخستین نکتهای که مطرح میکند سیاست ریاضتی و جلوگیری از خام فروشی است اما این رویکرد کاملاً مقطعی است و با افزایش قیمت هر بشکه نفت دولت به خانه اول خود یعنی وابسته بودن به پول نفت باز میگردد. لذا معتقدم برای آنکه دولت پاسخگو باشد و مردم هم سهمی داشته باشند و بتوانند مطالبات خود را از دولت طلب کنند باید به سراغ مالیات رفت.
بر این اساس جلوگیری از فرار مالیاتی حائز اهمیت است. طبق آمارها بیش از ۲۵ درصد فرار مالیاتی وجود دارد که اگر این پول با تولید ناخالص داخلی محاسبه شود متوجه خواهید شد که چندین هزار میلیارد تومان دولت هر ساله از دست میدهد.
اخذ مالیات تنها نباید مشمول کارمندان شوند. خیلی از واحدهای صنفی هستند که باوجود درآمد بالا هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند یا حتی در جدول مالیاتی دیده نشدهاند. از اینرو باید روند دریافت مالیات از واحدهای صنفی بازنگری شود. به عنوان مثال چرا بساز و بفروشها مالیات خیلی کمی میدهند اما همه میدانند که آنها درآمدهای بالایی دارند. افزایش نرخ مالیات هم باید مورد توجه قرار گیرد.
میزان مالیات از کارمندان ۲۵ درصد است اما گروههایی هستند که باوجود داشتن درآمد بالا از مالیات معاف هستند. مسأله دیگر تجمیع مالیاتی است. افرادی هستند که در جاهای مختلفی فعالیت میکنند اما هیچ مالیاتی نمیپردازند. این افراد باید شناسایی شوند و دولت ساماندهی در این بخش داشته باشد. خیلی از فعالیتها هستند که میتوانند مالیات بدهند، لذا هیچ دلیلی وجود ندارد که از مالیات معاف شوند. اگر دولت موارد عنوان شده را اصلاح کند میتواند به این مسأله خوشبین باشد که روزی درآمدهای مالیاتی جایگزین درآمدهای نفتی شود.
انتهای پیام