همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش

علی طالب زاده*

دادن وعده و شعار همیشه در تمامی عرصه های سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف رخ داده و در آینده نیز رخ خواهد داد.اما وعده های داده شده به لحاظ نوع ادعا و نحوه عمل در کشورهای مختلف فرق می کند.در برخی از کشورهای غربی و یا به بیان بهتر پیشرفته هر زمان که وعده ای از سوی مسوولی داده شود و پس از گذشت مدت زمانی این وعده محقق و یا کاملا اجرا نشوند، مسوول مربوط باید از فضای سیاسی یا اقتصادی خداحافظی کند.چرا که دیگر توان اجرای وعده های داده شده خود را ندارد و بنابراین نمی تواند برای جامعه مفید باشد.
اما دادن وعده و شعار بی پشتوانه که اکثرا با هدف جو سازی در کشورهای در حال توسعه بیان می شود، بسیار رواج دارد.در کشورمان نیز حداقل در یک دهه اخیر این وعده دادن ها بسیار رواج یافته و تنها کار مسوولان محترم حداقل در حوزه تخصصی اقتصاد همین شده است.

نمونه و مصداق بارز برای این موضوع بسیار زیاد است.از نیمه کاره رها شدن پروژه های عمرانی گرفته تا وعده ارزانی ارز و کاهش تورم .درباره ارز و تورم که اکنون دو محور اصلی و تاثیر گذار بر اقتصاد ملی است ؛می شود به تعدد وعده های عملی نشده پی برد.

اکنون مسوول اصلی سیاست ارزی و پولی کشور بانک مرکزی است. بانک مرکزی و رئیس اش یعنی محمود بهمنی را اگر نگوئیم قهرمان حداقل یک اسطوره در وعده هاست.وعده هایی که دیگر نه مردم و نه بازار برای تحقق آن امید دارند و گویی شاخص های اقتصادی اصلی دیگر حرف های بهمنی را جدی نمی گیرند و حتی معکوس هم جواب می دهد.

یادمان نرفته وقتی نرخ ارز از ۹۰۰ تومان شروع به صعود به قله ۱۲۰۰ تومان را کرد بهمنی با ابهت به میان رسانه ها آمد و گفت ” هر کس ارز و سکه بخرد زیان می کند “.اما به دلیل اجرایی نشدن وعده های پیشین و واقعی نبودن سخنان رئیس کل با واقعیات جامعه(کاهش شدید ارزش پول ملی و بالا رفتن سطح نقدینگی) همه کاری را که محمود بهمنی گفته بود را انجام دادند اما با فعل معکوس! یعنی هر کس پولی در زیر بالش یا بانک داشت رفت دلار و سکه خرید.

گویا مردم و بازار بهتر از بانک مرکزی با آن همه دفتر و کارمند و کارشناس اوضاع بازار را می شناسد.برای همین تنها چند ماه زمان لازم بود تا پیش بینی و سخنان بهمنی خلاف واقع شود و هر کس دلار و سکه خرید سود های میلیون و میلیاردی برد.

حالا هم که بازار جهانی طلا رد حال سقوط قیمتی است و بانک مرکزی نگران از دست دادن نقدینگی اش شده نه برای رضای مردم بلکه برای فرار از زیان خود سکه های پیش فروش را لطف کرده و زودتر تحویل می دهد.این هم نمونه دیگری است که بانک مرکزی نیز اکنون به مانند کاسبان بازاری فکر سود و زیان خود است.در غیر اینصورت چرا بانک مرکزی یک ماه قبل سکه هارا تحویل نداد؟

طبیعی است که بازار و مردمی که هر روز با قیمت ها و واقعیات اقتصاد زندگی می کنند نباید هم حرف ها و وعده های مسوولان اقتصادی را گوش کنند.نمونه دیگر اش را می توان تورم در بعد تئوریک و یا گرانی در لفظ عوام دید.

اکنون تورم رسمی و دولتی به مرز ۳۱ درصد رسیده که از دید عوام بیش از این است ولی بانک مرکزی بر سر یک درصد چانه می زند که تورم اعلامی از سوی مرکز آمار ایران درست نیست و تورم ما درست تر است! معلوم نیست ۳۰ و ۳۱ درصد چه میزان برای بانک مرکزی اهمیت دارد که در حال چانه زنی است؟

مهم نفس تورم بالا و یا گرانی کمر شکن است که هنوز درمانی برای آن پیدا نشده است.البته تنها فعل مثبتی که امسال بهمنی داشته ابراز نارضایتی از تورم است.وی فروردین ماه امسال گفته” ما از این نقدینگی و تورم اصلا راضی نیستیم ولی از آنچه می‌توانست اتفاق بیفتد به این نقطه رساندیم و از این جهت راضی هستیم ولی از خود میزان نقدینگی و تورم راضی نیستیم.”

از سویی، هرچند اعلام نارضایتی محمود بهمنی از وضعیت تورمی و نقدینگی، به عنوان رئیس کل بانک مرکزی، خوب و به جا است، اما نتیجه این نارضایتی چیست؟ آیا وقت آن نشده است که مسئولان بانک مرکزی و نهادهای اقتصادی صادقانه از خود بپرسند که برای مهار تورم کشور چه کاری کرده اند و چه برنامه ای داشته اند؟

شاید بهتر باشد که بهمنی هر چند در عمل و وعده در حد و اندازه همتای آمریکایی خود(بن برنانکه رئیس بانک مرکزی آمریکا) نیست اما حداقل در سکوت خبری به مانند وی عمل کند.

منبع: اخباربانک

انتهای پیام


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=4973
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش
همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش
همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش
همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش
همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش
همه وعده های بانک مرکزی و رئیسش