یادش بهخیر زمانی با ۱۰۰ میلیون تومان در همین هشت سال پیش شما میتوانستید در شمالیترین نقطه تهران یک واحد آپارتمان شیک خریداری کنید. آن زمانها، هنوز ریال اینقدر ضعیف نشده بود اما اکنون دیگر خبری از خرید آپارتمان در بالای شهر با ۱۰۰ میلیون تومان و ابهت ریال نیست. اکنون قیمت هر متر مربع در منطقهای چون فرمانیه به طور متوسط به ۱۵ میلیون تومان رسیده و این یعنی ارزش یک آپارتمان ۱۰۰ متری به حدود ۵/۱ میلیارد تومان افزایش داشته است.
علی طالب زاده: یادش بهخیر زمانی با ۱۰۰ میلیون تومان در همین هشت سال پیش شما میتوانستید در شمالیترین نقطه تهران یک واحد آپارتمان شیک خریداری کنید. آن زمانها، هنوز ریال اینقدر ضعیف نشده بود اما اکنون دیگر خبری از خرید آپارتمان در بالای شهر با ۱۰۰ میلیون تومان و ابهت ریال نیست. اکنون قیمت هر متر مربع در منطقهای چون فرمانیه به طور متوسط به ۱۵ میلیون تومان رسیده و این یعنی ارزش یک آپارتمان ۱۰۰ متری به حدود ۵/۱ میلیارد تومان افزایش داشته است.
با سقوط ارزش ریال و رشد بهای ارزهای عمده به ویژه دلار، خرید محصول خاص یا تأسیس واحد اقتصادی نیازمند نوشتن رقم خرید با صفرهای بسیار است. اما در این میان نمونههایی وجود دارد که میتوان در همین دوران با خرج چند صد میلیارد تومان، بانکدار شد. بانکدار شدن با وجود تورم و کاهش ارزش ریال هنوز صرفه اقتصادی خوبی دارد. برای همین است که کارتابل مدیران بانک مرکزی پر است از پیشنهاد رنگارنگ تأسیس بانک و مؤسسه اعتباری.
براساس قانون اکنون میتوان با ۴۰۰ میلیارد تومان یک بانک خصوصی تأسیس کرد یا با ۳۰۰ میلیارد تومان یک مؤسسه اعتباری دایر کرد. به عنوان مثال اکنون چندین سرمایهدار با فروش چند ده آپارتمان و پنتهاوس لوکس خود در مناطق شمالی تهران میتوانند سرمایه تأسیس یک مؤسسه یا بانک را فراهم کنند و بانک را محل خوبی برای تزریق منابع مالی گسترده به پروژههای ساختمانی خود کنند؛ بحثی که اکنون درباره چندین بانک صدق میکند و بانکهای خصوصی با سرمایه شخصی و گروهی توانستهاند بانکدار شوند و منابع امانتی مردم را در راه امیال خود به کار بگیرند.
با توجه به افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش ریال به نظر میرسد که بانک مرکزی باید در میزان حداقل سرمایه تأسیس مؤسسات اعتباری بازنگری کند. با وجود اینکه بانک مرکزی به شدت بر افزایش سرمایه بانکهای خصوصی برای افزایش کفایت سرمایه آنها تأکید کرده است، اما غفلت یا اهمالکاری باعث شده سرمایه پایه بانکهای کشور در دوران فعلی بسیار ناچیز به نظر برسد. این سرمایه اندک بانکها باعث شده ریسک بانکها افزایش و توان تسهیلاتدهی و سرمایهگذاری آنها محدود یا صفر شود.
این در حالی است که بسیاری از بانکها در تأمین این حداقل سرمایه نیز دچار مشکل جدی هستند. بانک مرکزی باید رقم حداقل سرمایه تأسیس بانک و مؤسسات اعتباری را به خاطر کاهش ریسک و جلوگیری از تأسیس قارچگونه این مؤسسات بهصورت منطقی بالا ببرد.
افزایش سرمایه بانکها و مؤسسات به بانک مرکزی اجازه میدهد تا در برنامه ریزیهای خود، با ریسک کمتری گام بردارد و توان مالی و بنیه بانکها نیز همسو با افزایش تورم افزایش یابد. اکنون بانک مرکزی با معضل سرمایه پایین بانکها مواجه است.
سرمایه ۴۰۰ میلیارد تومانی برای تأسیس بانک در شرایط فعلی زیاد نیست و به نظر میرسد که بانک مرکزی میتواند با افزایش رقم پایه تأسیس بانک و مؤسسه هم مشکلات تسهیلاتدهی و توان مالی بانکها را حل کند و هم از افزایش قارچگونه بانک و مؤسسه جلوگیری کند. بانک یک واحد اقتصادی خاص است.
خاص به خاطر اینکه بانک مرکزی (دولت) به خاطر ارائه مجوز نهایی مسئولیت ریسک بانک را میپذیرد. بنابراین برای اینکه شاهد بروز ورشکستگی و عدم پاسخگویی نهاد مالی در شرایط بحران نباشیم باید حداقل سرمایه بانک به یک هزار میلیارد تومان برسد. در این صورت هر گروهی که توانسته باشد این میزان سرمایه را تودیع کند، میتوان بر ریسک آن حساب کرد.
انتهای پیام