بازار سرمایه گویی علاقه عجیبی بهدرجازدن پیدا کرده و بهنظر میرسد رخوت و رکود چنان تکتک شرکتهایش را فرا گرفته که تمایلش به حرکت بسیار کم شده است. بازاری که سال گذشته چنان پرجنبوجوش بود که هر سرمایهگذاری را به حضور تشویق میکرد، گوشه عزلت گزیده و آرام و بیصدا نظارهگر طرح و بستهای است که گاه و بیگاه بهعنوان نسخه برایش پیچیده میشود. اما مشکل اینجاست که نویسندگان، در فضای تئوری به بررسی و حل مشکلات این بازار میپردازند حال آنکه در عمل این بازار پیچیدهتر از آن چیزی است که در کتابهای مالی و اقتصادی بر اساس تئوریها و نظریهها نگاشته میشوند. بازار ما حتی با آنچه در کشورهای دیگر نیز مشاهده میشود، تفاوتهای بنیادی دارد. بازاری که تنها با درگیرکردن سرمایهتان قادر به شناخت جزییات رفتاریاش خواهید بود. از دور دستی بر آتش داشتن و ارایه راهحلهای تئوری، قطعا جوابگوی نیاز این بازار نیست. اینگونه بستهها و حمایتها، نه تنها قادر نیست تب بازار را درمان کند، بلکه برعکس گاه سبب تشنجش نیز خواهد شد. برخلاف برخی از نگارندگان، سرمایهگذاران بازار که سالهاست سرمایهشان با این بازار عجین شده، درک خوبی از حال و احوالش دارند و بهراحتی تشخیص میدهند کدام راهحل برای بورس ما مفید و اجرایی است و کدامیک تنها شعاری زیباست. همین آگاهی، سبب میشود تا سرمایهگذاران واقعی شعار را بهراحتی از واقعیت جدا کنند و واکنشی نسبت به حرفهای قشنگی که هرگز «رخ نخواهد داد»، نشان ندهند. اینگونه است که بورس ما نیز در حالی که نهتنها اخبار منفی در فضایش نمیپیچد بلکه خبرهای مثبتی هم که در گوشه و کنارش به گوش میرسد، همچنان مریضاحوال است و آرام در گوشهای نظارهگر.
عدم ثبات در سیاستگذاریها
محمدعلی احمدزاداصل گفت: «متاسفانه برخی مسوولان ما به کارکردهای بازار سرمایه واقف نیستند. کارشناسان متولی، گاه در صحبتهای خود سیلی محکمی بر پیکره بازار سرمایه وارد میکنند. بهعنوان مثال زمانی که کمیسیون اقتصادی مطرح میکند نرخ خوراک پتروشیمیها تا ۲۰سنت هم جا دارند، به راحتی التهاب زیادی در بازار به خصوص در شرکتهای این صنعت به وجود میآورند. وقتی که نرخ سود بانکی هر سال دستخوش تغییر میشود، صنعت واسطهگریهای مالی و به دنبالش سایر صنایع دچار گیجی میشوند. در سایر کشورها مسوولان امر تلاش میکنند صحبتهایشان به گونهای باشد که بازارهای مالی را تحتالشعاع قرار ندهند. اما در کشور ما گاه یک جمله میتواند بورس را زیر و رو کند. این رویکرد حکایت از این دارد که مسوولان بازار سرمایه را در اولویتهای کاری خود قرار نمیدهند. در چنین شرایطی نهادینهشدن رکود، طبیعی است، چراکه دیدگاه مسوولان، حفظ منافع سهامداران نیست و جایگاه ویژهای نیز برای این آیینه اقتصادی کشور در دولت و مجلس وجود ندارد. این در حالی است که تنها فرابورس، ارزشی معادل ۴۲۰هزارمیلیاردتومان دارد اما در گوشهای مهجور مانده است. حجم نقدینگی ۶۱۲هزارمیلیارد عنوان میشود اما هیچ برنامه مدونی برای جذبش در بورس تدوین نمیشود. اینها تنها حکایت ازاین دارد که کارکردهای شگفتانگیز بازار سرمایه برای کارشناسان و متولیان بازار مشخص نیست. مدیرعامل هلدینگ امید، با اشاره به اینکه بازار قبلا نیز این بستههای حمایتی را آزموده است، گفت: «متاسفانه از چگونگی قابلیت اجرایی این بستهها در هیچ بخشی سخنی به میان نیامده و همین امر سبب شده تا حتی بستههایی نظیر خروج غیرتورمی، چشمانداز مثبتی به بازار ندهد. این بستهها تنها توانستهاند جلو حرکت روبهپایین بازار را بگیرند چرا که مثلا اجرایی و عملیاتیشدن این بستهها در گرو نتایج مثبت مذاکرات ژنو است. به نظر من، بسته حمایتی خروج غیرتورمی از رکود، زمانی میتواند بهدرستی اجرا شود که تابو تحریمها بشکند و با بازشدن فضای سیاسی و بهدنبالش اقتصادی در کشور، قادر به اجرای سیاستهای باثبات و بلندمدت در بخشهای مختلف صنعت، پتروشیمی، نفت، گاز، معادن و… باشیم.»
مدیرعامل هلدینگ امید با اشاره به اینکه متاسفانه در این بستههای حمایتی راهکارهای عملی دیده نشده است مطرح کرد: «آنچه در خصوص بازار سرمایه در این بستهها مطرح شده،«تامین مالی بلندمدت» است، اما از مصادیق رسیدن به آن و چگونگی اجرایی و عملیاتیشدنشان هیچ حرفی به میان نیامده است. بسته رفع موانع تولید نیز بهطور حتم برای صنعت و اقتصاد ما حیاتی است به شرطی که بتوان آن را عملیاتی کرد حتی راهبردهای بازار سرمایه هم که اخیرا تشریح شده تنها به وظایف سازمان پرداخته و بورس را منتزع از اقتصاد دیده است. این در حالی است که بورس، جدای از اقتصاد نیست و هرگاه تحولی در اقتصاد رخ دهد، بهسرعت آثارش در بازار سرمایه رخنمایی خواهد کرد. اما نکته حایزاهمیت اینجاست که تئوریهای اقتصادی تا قبل از اجراییشدنشان هیچ تاثیری بر جای نخواهند گذاشت.»
احمدزاداصل، با اشاره به اینکه اعلام سیاستهای باثبات و بلندمدت در صنایع مختلف مانند نفت و گاز و واسطهگریهای مالی نیاز بازار امروز است، تشریح کرد: «ارایه بستههای گوناگون و شعارهای حمایتگونه، راهگشای بازار امروز ما نیست. این اقدامات تنها میتواند از التهاب بازار بکاهد، اندکی آن را کنترل کرده و از افتش جلوگیری کند.»
مدیرعامل هلدینگ امید معتقد است که: «مداخله در بازار سرمایه چنانچه از خارج از بدنه اصلی شرکتها باشد، اثرات سوئی برجا خواهد گذاشت.»وی در این خصوص ابراز کرد: «مداخله بهمعنای غیرواقعی نشاندادن شرایط است. بنابراین، مهمترین امر در مداخله این است که در صورت نیاز مبرم به مداخله، این امر باید کوتاهمدت و محدود باشد. بازاری که قیمت محصولش با عرضه و تقاضا تعیین میشود، نباید شاهد مداخلهگر باشد. چرا که بازار خود، مسیر صحیح را درمییابد. حال اگر در شرایط خاصی نیاز به مداخله احساس شد، این امر هم باید کوتاهمدت باشد و هم اینکه تنها از سوی خود شرکت سرمایهپذیر انجام شود. نهاینکه شخص یا نهاد ثالثی متولی انجام آن شود. چرا که حضور وی تنها میتواند سبب نگرانی در بلندمدت شود. اما اگر نهادهای بازارگردان از طرف خود شرکتها به حمایت از سهمشان بپردازند، بهتدریج، بازار خودانتظام شکل گرفته و فرازوفرودش را خود تعیین و در مسیر صحیحش قرار میگیرد.»
احمدزاداصل با اشاره به درجازدن شاخص، حوالی ۷۴هزار واحد خاطرنشان کرد: «در حال حاضر رفع نگرانی جزیی که با ارایه بستهای حمایتی رخ داده سبب شده تا بازار از نزول دست بشوید و به درجازدن تن دهد. اما اگر این بستهها عملیاتی نشوند و مداخلهها نیز همچنان ادامه یابد، که البته امری غیرمنطقی است، متاسفانه دوباره شاهد افت در بازار سرمایه خواهیم بود. در مقابل چنانچه بستهها عملیاتی شوند و دولت سیاستهایش را برای بلندمدت در بخشهای مختلف صنعت اعلام کند، تحول شگرفی در این بازار رخ میدهد.»
وی با گلایه از عدم شفافیت در برخی مصادیق اقتصادی مطرح کرد: «متاسفانه نرخ بهره ما هنوز مشخص نیست. اعلام کاهش نرخ سود بانکها خود میتواند بیثباتی در اقتصاد کشور و بهدنبالش بازار سرمایه را بههمراه داشته باشد. نرخ خوراک پتروشیمی در سالجاری ۱۳سنت اعلام شده اما آیا این نرخ در سال آینده هم بدون تغییر خواهد بود؟ این اماواگرها میتواند برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه بهعنوان افتی باشد که سبب فرار سرمایه میشود.
منبع: شرق