روند فرسایشی نزولی شاخص کل بورس تهران در حالی ۶ ماه پیاپی و تا پیش از سیاستهای حمایتی و بروز نتایج آن در هفته گذشته ادامه یافت که بهطور رسمی براساس تعریف جهانی با حدود ۲۰ درصد افت این بازار وارد فاز رکودی شده است، با این حال آغاز روند افزایشی بازار در روزهای معاملاتی گذشته و افزایش حجم و ارزش معاملاتی در بورس طی این مدت نویدگر تغییر شرایط در این بازار است.
روند فرسایشی نزولی شاخص کل بورس تهران در حالی ۶ ماه پیاپی و تا پیش از سیاستهای حمایتی و بروز نتایج آن در هفته گذشته ادامه یافت که بهطور رسمی براساس تعریف جهانی با حدود ۲۰ درصد افت این بازار وارد فاز رکودی شده است، با این حال آغاز روند افزایشی بازار در روزهای معاملاتی گذشته و افزایش حجم و ارزش معاملاتی در بورس طی این مدت نویدگر تغییر شرایط در این بازار است.
این در حالی است که حجم معاملات طی ۶ ماه اخیر به پایینترین مقدار خود طی یکی، دو سال اخیر رسیده است که اگر شرایط جدید ادامه نیابد، میتواند هشداری برای بازار سهام باشد. بررسی تاریخی دوران رکود بازارهای سهام نشان میدهد عموما در دوران رشد، حجم معاملات کاهش و برعکس در زمان ناامیدی به وضعیت بازار حجم معاملات افزایش مییابد. این در حالی است که در شرایط فعلی بورس تهران خلاف این امر مشاهده میشود؛ یعنی شاخص کل بورس و حجم معاملات با یکدیگر همگام شده و در مسیر کاهشی پیش میروند. یکی از دلایل این امر را میتوان رکود نسبی در سایر بازارهای سرمایهگذاری عنوان کرد که هزینه فرصت باقی ماندن در بورس را کاهش داده است.
آماده باش یا کمبود نقدینگی؟
گرچه برخی کمبود نقدینگی در بازار سهام را عامل رکود معاملاتی عنوان میکنند، اما شرایط نامناسب سایر بازارهای سرمایهگذاری این فرض را زیر سوال میبرد. به عبارت دقیقتر، در شرایطی که کلیه بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز، طلا و مسکن در وضعیت مناسبی نبوده و نیستند، نمیتوان انتظار داشت که سرمایه موجود در اختیار سهامداران بورسی، جذب سایر بازارها شده باشد. بر این اساس، شاید بهتر باشد به جای آنکه از کمبود نقدینگی سخن بگوییم، حالت آماده باش را برای این سرمایهها در نظر بگیریم.
ابهام در وضعیت بازارهای سرمایهگذاری و پیوند خوردن آنها با نتیجه مذاکرات هستهای عامل اصلی این حالت انتظاری برای نقدینگی به شمار میآید. بر این اساس، واضح است که با تعیین تکلیف وضعیت بازارها، بار دیگر نقدینگی مسیر خود را پیدا خواهد کرد و نگرانی درخصوص کمبود نقدینگی از بین میرود.
بهترین ماه ۹۳، ضعیفتر از بدترین ماه ۹۲
سال ۹۲ بدون شک، یکی از پویاترین دوران تاریخ بورس تهران به شمار میآید، سالی که طی آن بهطور متوسط روزانه بیش از ۷۰۰ میلیون سهم میان سهامداران معامله میشد. همانطور که در نمودار مربوط به حجم معاملات طی سالهای ۹۲ و ۹۳ مشاهده میشود، شهریور ۹۲ ضعیفترین ماه سال مزبور از منظر حجم معاملات به شمار میآید. در آن دوران، هراس از اثرگذاری ناآرامیهای سوریه منجر به افت نسبی حجم معاملات بورس شده بود. در این شرایط، بررسی میانگین حجم معاملات روزانه در بهترین ماه سال ۹۳، یعنی اردیبهشت، نشان میدهد که حجم معاملات آن نسبت به بدترین ماه سال ۹۲ کمتر است. این امر گواهی بر شدت ضعف معاملات در سال ۹۳ است که نشان از غیرپویا بودن وضعیت فعلی بازار سهام دارد.
بررسی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد از ابتدای خرداد تاکنون متوسط حجم معاملات روزانه نسبت به سال ۹۲ بیش از ۵۰ درصد افت داشته است. همچنین، میانگین حجم معاملات روزانه از ابتدای سال ۹۳ نسبت به میانگین آن در سال ۹۲، حدود ۴۰ درصد افت داشته است، درحالیکه تعداد معاملات تنها ۲۰ درصد کاهش یافتهاند.
این امر علاوهبر آنکه نشان از رکود شدید معاملاتی دارد، بر حضور بیشتر سهامداران حقوقی تاکید میکند. به عبارت دقیق تر، حجم نسبت به تعداد دفعات معاملات کاهش بیشتری داشته که حاکی از افت متوسط حجم طی هر دفعه معامله است و این ویژگی خرید و فروش سهامداران حقیقی به علت دارایی کمتر آنها است.
حرکت متضاد معاملات و شاخص داوجونز
شاخص داوجونز یا میانگین صنعتی داوجونز (DJI)، یکی از مهمترین شاخصهای بازار سهام تعریف شده توسط مجله وال استریت و شامل ۳۰ شرکت بزرگ آمریکایی است. این شاخص مهمترین نوع خود در یکی از پیشرفتهترین بازارهای سهام دنیا است. بنابراین، بررسی روند آن و نحوه رفتار سهامداران آن میتواند اطلاعات ارزشمندی به همراه داشته باشد.
همانطور که در نمودار مشاهده میشود، در دوران رکود جهانی که از اواخر ۲۰۰۷ اثر خود را بر بازار سهام آمریکا نیز گذاشت، حجم معاملات برخلاف شاخص کل حرکت کرده است. به عبارت دقیق تر، در زمانی که پیشبینی از روند بازار نزولی است، سهامداران بهمنظور جلوگیری از زیان بیشتر اقدام به فروش میکنند. در این دوران حتی کسانی که با نگاه بلندمدت اقدام به خرید کرده بودند برای حفظ سرمایه خود از زیان بیشتر، اقدام به فروش میکنند. همچنین، عدهای که به دنبال سودهای کوتاهمدت هستند فعالیت بیشتری پیدا میکنند.
از سوی دیگر، زمانی که شاخص وارد فاز صعودی و با رشد همراه میشود، حجم معاملات به تناسب افت پیدا میکند. به عنوان مثال، مشاهده میشود طی دو، سه سال اخیر با رشد شاخص داوجونز، حجم معاملات کاهش یافته است و حتی در زمانهایی که حجم معاملات جهش یافته، مصادف با افتهای ملایم شاخص است. این مساله را میتوان اینگونه تفسیر کرد که در زمان خوشبینی نسبت به وضعیت بازار، سهامداران تمایلی به فروش نداشته و بیشتر معاملهگران روزانه (daily trader) فعالیت میکنند و سرمایههای جدید نیز با احتیاط بیشتری وارد میشوند تا در اوج قیمتی خرید نکنند.
رفتار متفاوت بورس تهران و داوجونز
بررسی روند معاملات و شاخص کل بورس تهران رفتار کاملا متفاوتی را نسبت به بازار سهام آمریکا طی دو سال اخیر نشان میدهد. در حقیقت، طی سال ۹۲ که شاخص کل روند به شدت صعودی را طی کرد، حجم معاملات نیز همزمان با آن افزایش یافته و از اواخر سال نیز همین روند به صورت معکوس ادامه پیدا کرده است.
علت همگام بودن روند افزایش حجم و شاخص کل در سال ۹۲ را میتوان به خوشبینی شدید سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه دانست که منجر به ورود هر چه بیشتر نقدینگی به این بازار شد. در واقع، ارزش کل بازار سرمایه نسبت به نقدینگی موجود در کشور بسیار پایین است، همین امر باعث شد تا نقدینگی واردشده حجم معاملات را با جهش مواجه کند. این در حالی است که در بازارهای سهام پیشرفته، ارزش بازار با کل نقدینگی کشور قابل مقایسه است و در نتیجه آن بخش از نقدینگی جدیدی که تمایل به ورود به بورس پیدا میکند چندان بالا نیست. بنابراین، طبیعی است که در قیمتهای بالا، نقدینگیهای جدیدی که وارد میشوند قادر به خرید حجم کمتری از سهام هستند. اما درخصوص روند نزولی شاخص که با کاهش حجم معاملات نیز همراه شد، چند عامل اثرگذار بوده است. نخستین مساله، تحلیلهای خوشبینانه و تصمیمات عجولانه مسوولان برای حمایت بیفایده از وضعیت بورس بود که منجر به طولانی مدت شدن روند نزولی شد. به این ترتیب، بخش قابل توجهی از سهامداران با گذرا پنداشتن روند نزولی، از فروش سهام خود سر باز زدند. این روند تا جایی پیش رفت که سهامداران مزبور با زیانهای بزرگی مواجه شدند و بهنحوی تبدیل به «سرمایههای خفته» شدند که هیچ فعالیتی در معاملات ندارند. دومین دلیلی که میتوان درخصوص تفاوت رفتاری بورس تهران و داوجونز ارائه کرد، ماهیت بازارهای سرمایهگذاری است. در اقتصادهای پیشرفته، بازارها عموما درخلاف جهت هم حرکت میکنند و رکود یکی، رونق دیگری را در پی دارد. مثلا، زمانی که بازار سهام با افت مواجه میشود و وضعیت اقتصادی مناسب نیست، سرمایهگذاران به سمت کالاهای بادوامی مثل بازار طلا میروند. حال آنکه مشاهده میشود در شرایط فعلی اقتصاد ایران، هم بورس و هم بازار طلا و سکه وضعیت مناسبی ندارند که این امر انگیزهای برای خروج سرمایه سهامداران بهویژه سرمایههای خفته ایجاد نمیکند.
در نهایت نیز میتوان به بحث توافقات هستهای اشاره کرد که به عقیده بسیاری از کارشناسان میتواند بورس تهران را از وضعیت رکود خارج کند. بنابراین آن دسته از سهامدارانی که با خوشبینی نسبت به آینده بورس وضعیت نزول خزشی شاخص را تحمل کردهاند اکنون نیز شانس خود را برای رشد این بازار قائلند.
نرسیدن به توافقات هستهای احتمال افزایش قیمت دلار و سکه را نیز تشدید میکند که به عنوان بازار رقیب، جذابیت جدیدی برای سرمایههای باقی مانده در بورس ایجاد میکند. بر این اساس، افزایش حجم معاملات با توجه به قانون حجم مبنا در بورس تهران، اگر در شرایط نزولی بازار انجام شود میتواند ریزشهای شدیدتر شاخص کل را به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر، در شرایط فعلی که حجم معاملات پایین است، حتی اگر کلیه معاملات در منفی ۴ درصد (بیشترین بازه ممکن تغییرات روزانه قیمت) انجام شود، چون حجم معاملات به حجم مبنا نمیرسد، قیمتهای پایانی کمتر از ۴ درصد کاهش مییابند. بر این اساس، افزایش حجم معاملات در بازار منفی منجر به کاهش بیشتر قیمتهای پایانی و در نتیجه افت شدید شاخص کل میشود که هشداری برای بازار سهام به شمار میآید.
منبع: دنیای اقتصاد