دولت در حالی تصمیم گرفته است نسبت به کاهش نرخ سود سپردههای بانکی اقدام کند که به تازگی با تبلیغات گسترده بانکها این توفیق را یافتهاند حجم سپردههای خود را اندکی افزایش دهند. کاهش نرخ سود سپردههای بانکی ، آن هم در فاصلهای کوتاه از زمان افزایش آن مشتی از خروار اقتصاد ایران است. این سوال بسیار مهم در این میان باید از سوی مقامات و مسئولان تصمیمگیر بانکی پاسخ داده شود که چرا نرخ سپردهها با وجود هشدارهای فراوان کارشناسان و فعالان بخش صنعت و تولید افزایش یافت تا دوباره نظام بانکی مجبور شود در فاصله ای کوتاه نسبت به کاهش این نرخ اقدام کند تا به سپردهگذاران و فعالان اقتصادی کشور ثابت کند، هنوز “ثبات” گوهر گمشده اقتصادی ایران است و نمیتوان بر آن تکیه داشت و حسابی بر آن باز کرد. حال با کاهش نرخ سپردههای بانکی آیا سپردهها سر از بازارهای طلا و سکه و ارز در نخواهد آورد. همین امروز اگر یکی از بازرسان و گزارشگران دستگاههای دولتی در میدان فردوسی و سبزه میدان حضور یابند، خواهند دید دلار چه میلی به ترقی دارد و سکه چطور خود را به قیمت بالای یک میلیون تومان آویزان کرده است و قصد ندارد به اندکی پایین تر از این مبلغ نیز رضایت دهد. در چنین شرایطی آیا ضروری نیست تصمیمات با احتیاط بیشتری اتخاذ شوند. هدف از این نوشتار دفاع از سود ۲۵ درصد و ۲۷ درصد برخی موسسات و بانکها نیست بلکه هدف دفاع از ثباتی است که باید در تصمیمگیریها وجود داشته باشد اما وجود ندارد و متاسفانه کسی نیز پاسخگوی چرایی نبودش نیست. تولید در ایران ضربه دیده است، بازار سرمایه روزهای سختی را پشت سر گذاشته است و سیستم بانکی ورشکسته ایران نیز در سودای جذب سپرده و تجربه شرایط بهتر ، دو ماهی است راهی رفته است که گویا نباید میرفت. موضوع همین نبایدهاست که چرا “باید ” میشود و سر از وادی اجرا درمیآورد. وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد توقف روند تنها نشاندهنده خلأ بزرگی است به نام نظارت و خلأیی بزرگتر به نام ثبات. برخی کاهش نرخ سود سپردههای بانکی را کمک به بازار سرمایه میدانند اما طبیعتا با این وضعیت بازار سرمایه اوضاع به نفع دلالان میدان فردوسی که اینروزها بلندتر از چند ماه گذشته واژه”دلار، دلار” را بر زبان میرانند خواهد بود. منبع: قانون