ارز مسافرتی به آن ارزی گفته می شود که شخص جهت سفر به کشور خارجی از آن استفاده می کند. امروزه که دلار مرجع تمام ارزهاست (منهای کشورهای ناحیه ی یورو که با پول واحد خود یعنی یورو مبادله می کنند که البته آن ها هم خیلی مستثنی نیستند ) اکثر تبادلات بازرگانی، مبادلات نفتی، مبادلات کالاهای اساسی، تجارت و …. به کمک دلار انجام می گیرد. پس نقش دلار تاثیر گذار به نظر می رسد. اما امروزه به دلیل ارتباطات بین کشورها ، ترجیح به مسافرت برون مرزی در ایران و تفریحات برون مرزی نقش دلار را بارزتر و برجسته تر کرده است.
به گزارش پول پرس، از زمانی که تحریم های گسترده انجام شده افزایش برابری ارزش دلار نسبت به ریال را داشتیم و این امر باعث شده که قیمت دلار افزایش و نوسان شدیدی پیدا کند که این نوسان شدید از مهر ماه سال ۹۰ به تدریج اوج گرفت در تابستان ۹۱ به بدترین حالت خود رسید که دلار از ۹۰۰ تومان به ۴۰۰۰ و ۴۱۰۰ تومان رسید و در آن زمان بدترین دوره برابری ارزش دلار و ریال به چشم خورده است به نحوی که اگر زمانی یک دلار ۸۰۰ برابر پول ما ارزش داشت در تابستان ۹۱ هر دلار آمریکا ۴۰۰۰ برابر پول کشورمان ارزش پیدا کرده بود و این واقعا دردناک و تاسف آور بود.
از اواخر سال ۹۰ و اوایل ۹۱ که تغییرات دلار محسوس تر شد بحث ارز مبادلاتی و محدود سازی ارز تخصیص یافته پیش کشیده شد که این امر حتی در بخشنامه های بانک مرکزی هم به چشم می خورد. برای مثال اگر بر اساس بخشنامه دولت مورخ ۶/۱۱/۹۰ چارت سازمانی تخصیص دلار بین ۴۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار بود این عدد با توجه به شرایط خاص به ۳۰۰ دلار کاهش یافت که این شرایط بغرنج به خاطر کمبود دلار و کاهش ارزش پولی بود.
اما بر اساس بخشنامه بانک مرکزی در سال ۱۳۹۱ میزان ارز مبادله ای ۳۰۰ دلار یا معادل آن برای افراد بالای ۱۲ سال که با شرایط مصوب و بر اساس قانون برنامه سفر به خارجج از کشور تدوین شده بود تعلق می گرفت، می توانست ۳۰۰ دلار را با قیمت ارز مبادله ای ۲۴۰۰ تومان دریافت کند حال آنکه قیمت ارز در بازار ۴۰۰۰ تومان بود که این فرآیند با نشان ادن اصل گذرنامه ، ریز اطلاعات، ویزا و بلیط مسافرتی ممهور به مهر آزانس مسافرتی انجام می شد.
این وضعیت بغرنج تا روی کار آمدن دولت یازدهم ادامه داشت و با پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات دلار کم کم و تدریجا با کاهش قیمت مواجه شد و در آذر ماه سال ۱۳۹۲ قیمت دلار به ۲۹۸۰ تومان رسید و تمایل برای دریافت ارز مسافرتی از طریق مبادله ای کاهش یافت زیرا به فرض اگر فردی قصد خرید ۳۰۰ دلار ارز را داشت تنها تفاوت هر دلار با بازار آزاد کمتر از ۳۰۰ تومان بود و ارزش بوروکراسی و کاغذ بازی را نداشت. و این یکی از بزرگترین موفقیت ها و دستاردهای دکتر حسن روحانی تعبیر می شد که به مدیریت ارز نیز معروف شد. در نظر بگیرید که در دو دوره مختلف تنش ارزی و ثبات ارزی قیمت ارز مسافرتی ۳۴۰۰ تا ۲۶۰۰ تومان بود و قیمت ارز آزاد ۴۱۰۰ تومان و در دوره ثبات ارزی ارز مبادله ای مسافرتی ۲۶۰۰ و ارز آزاد ۲۹۸۰ تا ۳۰۵۰ تومان و این خود نشان دهنده ثبات نسبی بازار ارز را در دولت یازدهم دارد.
به گزارش عصر خبر، اما روی دیگر ماجرا این است که آیا ارز مسافرتی تخصیص یافته برای موارد غیر ضروری مثل سفرهای غیر ضروری بهتر است یا برای دانشجویان و نخبگان آینده ساز کشور؟ به عبارت بهتر محق تر کیست آنکه با ارز مسافرتی در سواحل آنتالیا حمام آفتاب می گیرد یا آن کسی که ارز مسافرتی هزینه درسی و خورد و خوراک و تحقیقات و آموزش دوران تحصیلش می شود و این موضوع باید به جد بررسی شود؟ به نظر میرسد دانشجویی که در غربت در مضیغه است و به سختی گذران معاش می کند به این ارز محق تر است تا مرفه بی درد تجمل گرا.
یکی از دانشجویانی که خارج از کشور درس می خواند به ما گفت: من با ۳۰۰ دلار چه کنم؟ من انواع هزینه ها را دارم و این پول کفاف مرا نمی دهد، دولت باید ارزهای مربوط به سفرهای غیر ضروری را کم یا قطع کند یا به ۳۰ تا ۵۰ درصد موجود کاهش دهد تا محق ترین ها از این ارز استفاده کنند.
ضمنا استراتژی ارزی باید به سمت تامین ارز به سمت کالاهای اساسی مثل روغن، برنج، گندم، دارو و اقلام بهداشتی ضروری، داروهای بیماریهای خاص حرکت کند و ارز اختصاصی باید به دانشجویان و نخبگان بورسیه بین حداقل ۷۰۰ تا ۱۴۰ دلار جدا از ارز تخصیص یافته باشد تا آینده سازان کشور کمتر مضیغه های ارزی را احساس کنند.
انتهای پیام