زهرا علی اکبری*: از محتوای تولید شده برای پیامکهای انبوهی که برای مشترکان تلفن همراه ارسال میشد و انصراف از یارانهها را دستخوش شوخی و خنده کرده بود که بگذریم، اتفاقات دیگری نیز رخ داده است. در شرایطی که دولت عزم خود را جزم کرده بود تا حداقل ۱۰ میلیون نفر را راضی کند تا از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند، تنها ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر ثبتنام نکردند تا معلوم شود حتی اگر به عقیده دولت وضعیت ۱۰ میلیون نفر از ساکنان این مرز و بوم عالی است، از نظر خودشان نیازمند دریافت ماهانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان هستند. اما چرا ماجرای انصراف از یارانهها آن طور که خواسته دولت بود پیش نرفت؟
وقتی دولت آماده میشد تا برنامه تبلیغاتی “انصراف” را پیش ببرد و دومین دور ثبتنام از خواستاران یارانه نقدی را آغاز کند، قبض برقی به دست برخی رسید که برق از سر مشترکان پراند. در حالیکه قرار بود تعرفه برق افزایشی ۲۴ درصدی را تجربه کند، به گفته برخی افزایشی تا ۹۰ درصد را شاهد بود و اشتباه است به سادگی از کنار این اشتباه محاسباتی گذشت . مقامات وزارت نیرو اعلام کردند بنا به خواسته رئیسجمهور قبضهای برق باطل شده است و در اطلاعیهای ضمن عذرخواهی از مردم خواستار عدم پرداخت قبضها شدند اما قبضها کار خود را کرده بود، حتی آنها که نیمبند به انصراف فکر میکردند با دیدن رقم ۶۰ هزار تومان و ۷۰ هزار تومان به جای قیمتهای قبلی عزمشان بیش از پیش جزم شد تا یارانه دریافت کنند چرا که اوضاع را در سایر حوزهها نیز همین قدر نامطلوب دیدند .
از سوی دیگر از اولین روز ثبت نام برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها تا آخرین روز ، قیمت دلار و سکه در بازار رو به افزایش گذاشت و قیمت هر دلار از ۳۰۵۰ تومان به حدود ۳۲۰۰ تومان رسید و قیمت هر قطعه سکه نیز رشدی ۲۰ هزار تومانی را تجربه کرد.این رشد قیمتها همزمان بود با سقوط شاخص بورس و اعلام تصمیمات ضدو نقیض دولت برای کاهش نرخ سود سپردههای بانکی . در چنین شرایطی آیا انتظار انصراف از یارانهها انتظاری بجا بود؟ آیا مردمی که دوسال فشار تورمی سنگین را تحمل کرده بودند میتوانستند در شرایطی که شاهد بالا رفتن پله به پله قیمت دلار و سکه هستند، راضی به چشمپوشی از ۴۵ هزار تومان شوند؟
این اما همه ماجرا نبود . شاید اگر قیمت بنزین به جای دیروز، در همان اولین روز ثبتنام یارانهها اعلام میشد، تکلیف خیلیها روشنتر بود که چه کنند . دولت بدون شفافیت ، در حالی که از اعلام هر خبری درباره محدوده قیمتی بنزین نیز خودداری میکرد، از مردم میخواست که از دریافت یارانه انصراف دهند . نباید به سادگی از کنار تبلیغات ضد تبلیغ صدا و سیما و برخی رسانهها نیز عبور کرد، وقتی نشان میداد فلان ورزشکار که درآمد یک سالش با درآمد حداقل ۱۱۱ کارگر در کشور برابری میکند از دریافت یارانه انصراف داده است، تنها این شبهه ایجاد میشد که چرا یارانه می گرفت که حالا انصراف دهد . در کل تصمیم ۷۳ میلیون نفری که برای دریافت یارانه ثبتنام کردند را نه بیاعتمادی به دولت که بیاعتمادی به اوضاع اقتصادی کشوری باید دانست که بیش از چهار دهه است با تورم دو رقمی روبهروست و رکوردها را در این حوزه شکسته است . در کل حتی اگر به عقیده دولت ۱۰ میلیون نفر نیازی به دریافت یارانه ندارند، ثبتنامها نشان داد که اتفاقا این افراد از نظر خودشان نیازمند هستند و “احساس نیازمندی” از خود “نیازمندی” بسیار مخربتر است .
منبع: قانون