با وجودی که برخی افراد تلاش بسیاری کردند تا خبر تغییر مدیرعامل بانک سرمایه را تکذیب کنند، اما این انتصاب تایید شد تا احمد درخشنده مدیرعامل پرحاشیه ترین بانک کشور شود. بانکی که به جرات میتوان گفت متولی اصلی ایجاد آن اعتقادی به آن ندارد.
پول پرس- علیرضا سمیعی: با وجودی که برخی افراد تلاش بسیاری کردند تا خبر تغییر مدیرعامل بانک سرمایه را تکذیب کنند، اما این انتصاب تایید شد تا احمد درخشنده مدیرعامل پرحاشیه ترین بانک کشور شود. بانکی که به جرات میتوان گفت متولی اصلی ایجاد آن اعتقادی به آن ندارد.
سالها پیش زمانی که در روزنامه جهان صنعت قلم میزدم، در کشاکش استعفا یا ماندن دکتر حسینی هاشمی مدیرعامل آن زمان این بانک، مطلبی نوشتم با عنوانی که تیتر همین نوشته شده است. آن روز نوشتم که صندوق ذخیره فرهنگیان هرچند از دهه ۶۰ خورشیدی پیگیر تاسیس بانک اختصاصی خود بوده است. اما هیچ گاه یک نقشه راه مشخص برای این بانک ترسیم نرکده است و مشخص نیست اگر بانک دانش وسرمایه (نامی که انها دنبالش بودند) شکل بگیرد چه بر سرش خواهد امد. چندی بعد که مدتی را در این مجموعه فعالیت کردم، به این واقیعت پی بردم که سرمایه بانک نخواهد شد و حال پس از گذشت ۸ سال از تاسیس بانک سرمایه و ۶ سال از نوشتن ان مطلب، بر همگان حتی مدیران و سهامداران مشخص شده است که این بانک سرنوشت خوشی نخواهد داشت و محکوم به فناست.
احمد درخشنده ای که از ابتدای این هفته مدیریت بانک سرمایه را در دست گرفت، ششمین مدیرعامل در ۸ سال است. یعنی به طور متوسط هر یک سال و چهار ماه، یک نفر زمام امور این بانک را در دست گرفته است.
اما چرا بانک سرمایه با پشتوانه عظیم قشر محترم فرهنگیان در طی این سالها هنوز نتوانسته جایگاه خود را بازیابد؟ تا جایی که وزیر آموزش و پرورش در اندیشه تاسیس بانک دیگری است؟
شاید برای پاسخ به این سوال بد نباشد نگاهی بیاندازیم به وضعیت بانک پاسارگاد، بانکی خصوصی دیگری که همزمان با سرمایه تاسیس شد.
بانک پاسارگاد از زمان تاسیس تا امروز یک مدیرعامل داشته است، سهامدار ارشدش ان قدر با فکر وبرنامه آغاز کرد که هم اکنون این بانک در شمار برترین بانک های کشور است. اما در مقابل در بانک سرمایه، سهامداران دیگر آنقدر به سهامدار عمده بی اعتمادند که هرروز یک عده ان را میخرند و چند صباحی بعد به نفر یا شرکتی دیگر میفروشند.
آن چنان که حتی شهرداری تهران با آن همه حجم سرمایه گذاری ترجیح داد سهم خود را به کسانی دیگر بفروشد که آن برادران خریدار حال در بازداشت هستند و هنوز وضعیت این سهام که گفته می شود حدود ۴۲ درصد است نیز مشخص نیست.
بارها اعلام شده که صندوق ذخیره فرهنگیان نیز در صدد فروش سهام خود در این بانک است تا بتواند یک بانک دیگر (انشاء اله) با شرایط بهتر تاسیس کند که البته هربار این خبرها تکذیب شده که فروشی در کار نیست و وقتی بیشتر تحقیق میشود، مشخص شد که خریدار جا زده!
درخشنده در شرایطی بر مسند مدیریت بانک سرمایه تکیه میزند که میراثدار وضعیت خوبی نیست. شنیدهها از بانک مرکزی حکایت از کاهش ۱۱ درصدی منابع این بانک در دی ماه ۹۲ نسبت به اسفند ۹۱ دارد. مدیرعامل پیشین نیز در یک سال و اندی حضور خود هرگز در جمع خبرنگاران حاضر نشد و ابهامها برجای خود باقی مانده است. تنها آنچه که از بیرون این دژ خیابان قرنی پیداست ، این است که مدیران آن و روابط عمومی علاقه ای به دیده شدن ندارن جز در تلویزیون!
ای کاش بانک مرکزی فکری به حال آبروی نظام بانکی میکرد. آبرویی که نه توسط موسسههای بدون مجوز که توسط سهامداران یک بانک ۸ ساله بازیچه قرار گرفته است.
انتهای پیام
جوابیه کارمند بانک سرمایه به مطلب توهین آمیز علیرضا سمیعی علیه بانک سرمایه
امرزو، چهارشنبه، هفتم اسفند ۹۲، مثل همیشه خبرگزاری های بانکی رو مرور میکردم که با مطلب بسیار توهین آمیز و تند علیرضا سمیعی در پول پرس مواجه شدم. اینکه هر بانکی مشکلاتی را در طول دوران فعالیتش سپری میکند غیرقابل انکار است. اتفاقاتی که گاه برای بانکهایی همچون ملی و صادرات مثل اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی و گاه برای بانک کارآفرین که ماههاست مدیرعامل ندارد و موارد بسیار دیگر ممکن است اتفاق بیفتد. اما این چیزها را افرادی معلوم الحال مثل علیرضا سمیعی نمی فهمند و باید با زبان خودشان با آنها صحبت کرد.
جناب آقای علیرضا سمیعی!
از خاطرات بدی که برای شما در بانک سرمایه در طول دوران کاری تان رقم خورده خبر ندارم و نمیدانم کجایتان سوخته که اینگونه و گستاخانه زبان به توهین به این بانک گشوده اید. پیشنهاد میکنم دهانتان را ببندید که بوی بدش حال همه ما را بهم میزند.
گفته بودی روزنامه نگاری! ولی بیشتر قلم به مزد به نظر میرسی، مقاله ات نه بوی انتقاد داشت و نه طعم شکایت؛ بیشتر بوی سوختگی میداد!!!
گفته بودی پرحاشیه ایم! شاید خیلی چیزها را فراموش کردی که بانک سرمایه را پرحاشیه ترین بانک کشور میدانی. از کدام حاشیه حرف میزنی وقتی بعضی بانکهای کشور هنوز با اختلاس معروف دست و پنجه نرم میکنند. مطالبات معوق دارند یا سهامشان چنگی به دل نمیزند و حتی گاهی وقتها قیمت سهامشان زیر قیمت اسمی می آید. اگر میگفتی چرا سود سهامداران پرداخت نمیشود یا اینکه تکلیف حق تقدم سهام ها چه شده، منطقی بود که البته یک مشکل حقوقی است و خدا بخواهد حل میشود.
گفته بودی بانک سرمایه بانک نخواهد شد و روبه فناست! صورتهای مالی ما را از کجایت در میاوری که دو دوتایت میشود هیچی. اگر میخواهی سپرده گذاران و سهامداران را بجان بانک بیندازی، چوب در لانه زنبور کرده ای و آب در خوابگاه خودت!
گفته بودی متولی اصلی بانک (آموزش و پرورش) در فکر تاسیس بانک دیگری است! آنچه که ما خوانده ایم و شنیده ایم و دیده ایم چیز دیگریست. اخبارت را از همین پول پرس باید گرفته باشی یا از همین سایتهایی که مثل خاله زنکها بدون آنکه خبری را بخوانند کپی پیست میکنند و در آخر هم میشوند خبرگزاری! اگر نمیدانی بدان! وزیر آموزش و پرورش در شبکه دو در پاسخ به سوال مجری برنامه که آیا آموزش و پرورش قرار است بانکی جهت فرهنگیان افتتاح کند گفته که ما بانک داریم. بانک سرمایه را از آن خود میدانیم و برنامه ویژه ای مثل کارت فرهنگ و … برای فرهنگیان در سال ۹۳ در نظر گرفته ایم.
گفته بودی ساختمان ادرات مرکزی بانک سرمایه دژ است! اگر فکر میکنی خیایان سپهبد قرنی تو را یاد دوران جنگ و تانک و خون و خونریزی می اندازد بهتر است راهت را کج کنی تا چشمت به این دژ نخورد و داغت تازه نشود. پیشنهاد میکنم حتی اگر کلاه خودت را باد اینجا آورد، سراغش نیایی که وضعیت برایت بدجور قرمز است.
گفته بودی مدیر بانک و روابط عمومی علاقه به دیده شدن ندارند جز در تلویزیون! دلم میخواست اینجا بودی تا جوابت را در گوشت میگفتم. همه حرفها را نمیشود رسانه ای کرد.
گفته بودی بانک سرمایه آبروی نظام بانکی را برده و آن را به بازیچه گرفته! مطمئن باش حرفت را به گوش مسئولین بانک مرکزی می رسانم که حتما جلوی اسم بانک سرمایه یک پرانتز باز کنند و مزخرفاتت را در آن بگذارد.
در پایان از مسولین بانک سرمایه به عنوان عضوی کوچک از این خانواده بزرگ تقاضا میکنم که ادعاها و اتهامات کذب علیرضا سمیعی را مورد شکایت قرار داده که مبادا باز هم افرادی چنین معلوم الحال زبان به این اراجیف بگشایند.
از همه به جهت ادبیات بکار رفته در این مطلب عذرخواهی میکنم.
“وبلاگ کارمند بانک سرمایه”
از خانم م… که برادرشون سمت عالی منطقه آزاد دارند بعیده این جوابیه نوشتن. احتمالا بدجور این حرف سوزونده شون که جای جوابیه رسمی این متن رو فرستادند. جالبه که متن روی وبلاگشون رو ادیت کرده اند