دکتر حسین راغفر*: شایعات مبنی بر افزایش قیمت بنزین که اخیر به میزان قابل توجهی بالا و شدت گرفته و قرار است بهزودی با رقم بالاتری عرضه شود، نخست این تردید را بهوجود میآورد که آیا نقض یکی از وعدههای دولت نبوده است که قیمت حاملهای انرژی قرار نیست افزایش یابد و دوم اینکه آیا مقدمهای برای افزایشهای بعدی نیست که افزایش سال آینده احتمالا قرار باشد که بر مبنای این افزایش صورت گیرد، بدین معنا که افزایش بعدی دیگری نیز داشته باشیم؟ آنچه مسلم است اینکه افزایش قیمتها، موجب ایجاد تورم بالایی در اقتصاد خواهد شد که در شرایط رکود تورمی کنونی آسیبهای جدی به فعالیتهای مولد تولیدی بهخصوص به بخشهای تولید و ساخت درکشور وارد میکند. درشرایط کنونی بسیاری از کارفرماها توان پرداخت دستمزدهای نیروی کار خود را ندارند و بسیاری از واحدهای تولیدی ماههاست که ناتوان از پرداخت دستمزدها هستند و بعضا ناگزیر به دریافت وامهایی با بهرههای بالا از بانکها میشوند. درصورتی که قیمت حاملهای انرژی در شرایط رکود تورمی افزایش یابد، اولین آسیب به بخش تولید خواهد بود و این دسته از فعالیتها عملا تعطیل خواهند شد. همزمان اگر قرار باشد افزایش قیمتها در سال آینده نیز مجددا صورت پذیرد، شاهدیم حتی در وضعیت افزایش قیمتها، سود بسیاری از موسسات مالی-اعتباری و بعضی بانکها افزایش یافته است درحالی که در اثر تورم، بنگاههای تولیدی آسیب دیدهاند اما فعالیتهای غیرمولد، سفتهبازی و دلالی در جامعه پرسود بودهاند که آسیب گسترده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در پی دارد. رشد جرائم
و افسردگی در بین جوانان افزایش پیدا خواهد کرد که یکی از دلایل اصلی رشد فرار مغزهاست. همزمان باید انتظار داشته باشیم آسیبهای محیط زیستی نیز افزایش یابد. گران شدن سوخت در بسیاری از مناطق کشور میزان مصرف یا سهم انرژی برای گرمایش خانوارهای گروه پایینجمعیتی را با افزایش چشمگیری در هزینههای انرژیشان مواجه کرده است. حتی در کلانشهر اصلی کشور، تهران سهم سوخت در هزینه خانوارهای دهکهای پایینجمعیتی پیش از اجرای مرحله اول تا پایان سال ۹۰ که پس از سپری شدن دو زمستان در کشور افزایش ۵۰ درصدی در هزینه سوخت خانوارهای دو دهک پایین جمعیتی ایجاد شده حکایت از آسیبپذیری این گروه از خانوارها دارد که نسبت به افزایش قیمت انرژی بالاست. هزینههای ایجادشده در مناطق شهرستانهای مختلف بهصورت افزایش ۵۰ درصدی استفاده از چوب و صددرصدی بوتهها برای گرمایش درمناطق مختلف کشور، آسیبهای محیط زیستی بیسابقهای را تحمیل میکند و اگر افزایش قیمت حاملها را داشتهباشیم، باید انتظار تبعات فاجعههای محیط زیستی دربسیاری از مناطق را داشته باشیم. خبرهایی مبنی بر استفاده غیراستاندارد از وسایل گرمایشی در خانوارها برای گرم کردن اتاق در بین خانوارهای آسیبپذیر که به فوت پدرومادر همراه سه کودک انجامیده که ناشی از ناتوانی مردم در تامین حداقلهای زندگی است. ضمن اینکه افزایش قیمتها در همین سطح قیمتهای حاملهای انرژی متوقف نشده و موجب خواهد شد بسیاری از دیگر اقلام زندگی از جمله ارز افزایش یابد که یکی از منابع اصلی نابرابری ثروت در جامعه است. بهنظر میرسد در سالهای اخیر افزایش قیمت ارز و دلایل سفتهبازیهای بنگاهها و موسسات مالی در خرید و فروش ارز، سکه و طلا یکی از دلایل مانع شدن کاهش ارزش قیمت ارز در بازار بوده است که هزینههایش بهصورت افزایش قیمت کالاهای وارداتی و بهویژه دارو در کشور خود را متجلی خواهد کرد و آسیبهایی در زندگی مردم بههمراه خواهد داشت و مسئولیتهای اجتماعی بزرگی را متوجه دولت میکند که اصلیترین عامل افزایش قیمتهاست. درحالی که فرصتهای قانونی دیگری در اختیار دولت قرار دارد که اصلیترین آنها جمعآوری مالیات بهویژه از افرادی که درفعالیتهای اقتصادی حضوردارند و معاف از مالیات هستند! دولت باید نقش دولت را بهمعنای کامل خود ایفا کند و بتواند ازمنابع موجود به نحو بهتری استفاده کند. با توجه به اقلام کالایی دیگر که دولت پرداخت میکند، چیزی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان در سال بهعنوان یارانه پرداخت میکند درحالی که هزینههای اتلاف منابع زیادی در این فرآیند صورت میگیرد که دولت میتواند با صرفهجویی به نحو بهتری از آن استفاده کند. هزینههای اتلاف منابع گستردهای که عملا از بزرگشدن دولت نشات گرفته است. مجموعه اینها اخطاری به سیاستگذارانی است که مسئول عواقب سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اقداماتی هستند که اتخاذ میکنند.
* اقتصاددان و استاد دانشگاه
منبع: آرمان