بابک زنجانی عقبه ای در خارج از کشور داشت که به او در انجام این امور کمک می کرد. مورد دیگر آن که عقبه مالی بابک زنجانی چه از دارایی های خودش و چه از سوی کسانی که او را حمایت می کردند، پشتیبان وی بود و وی توانست با پول، این اعتمادسازی را به وجود بیاورد.
گفت و گو با حسن خسروجردی، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی را با سوال درباره بابک زنجانی آغاز می کنیم. فردی که یک تنه اتحادیه را به مبارزه طلبید و توانست نفت ایران را صادر کند اما ۲ میلیارد یورو از پولش را باز پس نداد. یکی از رسانه ها به نقل از او گفته بود که بازداشت بابک زنجانی کاری نادرست بوده است. این خبر را او در گفت و گو با ما تکذیب کرد و نکات جدیدی را در خصوص فعالیت بابک زنجانی بیان داشت. او معتقد است عقبه مالی و حمایتی که از او می شد بابک زنجانی را به این جایگاه و شهرت رساند. خسروجردی در این گفت و گو به موضوعات دیگری از قبیل ساخت پالایشگاه و این که آیا در صادرات قیر مافیایی است یا خیر پرداخت.
با وجود آن که در زمان تحریم محدودیتی برای صادرات نفت و فرآورده های نفتی برای اتحادیه وجود نداشت چه عاملی سبب شد تا شخصی مانند بابک زنجانی بتواند بازار فروش نفت را در دست بگیرد اما اتحادیه که یک کنسرسیوم است نتواند این کار را کند؟
موضوع بابک زنجانی مقوله ای جدا از فعالیت های اتحادیه است.
بابک زنجانی عقبه ای در خارج از کشور داشت که به او در انجام این امور کمک می کرد. مورد دیگر آن که عقبه مالی بابک زنجانی چه از دارایی های خودش و چه از سوی کسانی که او را حمایت می کردند، پشتیبان وی بود و وی توانست با پول، این اعتمادسازی را به وجود بیاورد. این فرد از روز اولی که شروع به خرید نفت کرد، برای این کار پول پرداخت و این که این پول را از کجا آورد، بحثی جداست. در اصل در آن زمان می بایست به یک مجموعه ای که خیلی از مدیران آن دست اندرکاران سابق شرکت نفت بوده اند اعتماد می شد، اما این طور نشد.
دلیل آن این بود که ما نمی توانستیم نقدینگی بسیار بزرگی را برای این کار بدهیم؛ چرا که این مبلغ را نداشتیم. بانک ها هم برای این کار ساخته نشده بودند که در کنار ما قرار بگیرند. بر خلاف تلاش هایی که برای جلب اعتماد بانک ها انجام دادیم، نتوانستیم این تعامل را بین بانک ها و خودمان ایجاد کنیم تا از ما حمایت و پشتیبانی کنند و ما هم عملیات بازاریابی و فروش را انجام دهیم. ساختار بانک ها به گونه دیگری تعریف شده بود، به همین سبب علی رغم علاقه مندی و تمایل بانک ها وقتی به قوانین و ضوابط برخورد می کردیم، امکان ایجاد این تعامل وجود نداشت.
ما در گذشته بجز این اواخر نتوانستیم دولت سابق را قانع کنیم که با ما هم اعتباری کار کند، در حالی که اکثر فروشندگان نفتی بجز بابک زنجانی که بخشی از تعهداتش به صورت ضمانتنامه تعریف شده بود، با دولت به صورت اعتباری کار می کردند، اما دولت حاضر به قبول ریسک و اعتماد به ما نشد.
در دولت فعلی وضعیت به چه صورت است؟
همیشه در خصوص نفت محافظه کاری و نگرانی وجود داشته و در رابطه با دولت فعلی باید بگویم باز هم وضعیت به همان گونه است و یک سری قوانین دست و پاگیر وجود دارد که شرایط را سخت می کند اما به اعتقاد من اگر مراجع باور دارند که ما می توانیم از عهده این کار برآییم، باید به ما اعتماد کنند و شرایط را تسهیل کنند.
متاسفانه با وجود آن که قبول کرده اند ما این کار را به صورت کارمزدی عهده دار شویم اما باز هم کار دشوار است. مثلاً الان که شاید بتوانیم در کنار دولت کاری را پیش ببریم شرایط سخت تر شده است.
به نظر من باید توجه داشت در شرایط کنونی شاید فقط با پروسس و ساخت پالایشگاه بتوانیم وارد بازار شویم نه با فروش نفت خام.
چرا؟ مگر شرایط به چه صورت است؟
در حال حاضر عرضه در بازار جهانی نفت خام بیشتر از تقاضا است و عراق و عربستان در شرایط فعلی کاهش عرضه ما را پوشش داده اند و جای خالی ما در بازار را پر کرده اند. در حال حاضر که هر روز عرضه نفت خام در بازارهای جهانی بیشتر می شود، شانس فروش نفت خام برای ما با توجه به شرایط کنونی کاهش می یابد. در نهایت ما فقط می توانیم این کاهش را از طریق پروسس یا ساخت پالایشگاه پوشش دهیم.
سیاستی که اتحادیه در حال حاضر برای تعمیق جایگاه ایران در بین کشور های نفتی جهان تعقیب می کند حول چه موضوعی است؟
در حال حاضر ما با ۹ شرکت میانه خارجی به صورت کنسرسیوم در ارتباط هستیم و خوشبختانه هر روز تمایل شرکت های بین المللی برای پیوستن به کنسرسیوم ما بیشتر می شود. سیاستی که ما تعقیب می کنیم نیز همین است که یک کنسرسیوم با شرکت های ایرانی و شرکت های میانه خارجی تشکیل دهیم نه شرکت های مطرح و مهم جهانی.
در نهایت سیاستی که ما در اتحادیه تعقیب می کنیم، سیاست از A تا Z است ما می خواهیم در ساخت پالایشگاه ها و پمپ بنزین ها و… مشارکت کنیم و برای انجام این کار ما در تلاشیم با شرکت های میانه خارجی در کشورهای مقصد همکاری کنیم.
ما چه میزان از بازار جهانی نفت را می توانیم در اختیار بگیریم؟
در حال حاضر امریکا در شرف حذف از بازار جهانی است چرا که نفت (شیل اویل) تولیدی آن جوابگوی نیازهای امریکا است بر اساس این، من فکر می کنم حتی در صورت بهبود روابط ما تنها شانس فروش یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه را خواهیم داشت در نهایت ما باید روی پروسس و پالایشگاه سرمایه گذاری کنیم و تولید را بالاببریم و در نیاز به این امر شکی نیست اما مازاد تولید را باید در پالایشگاه ها تبدیل به فرآورده کنیم. در حال حاضر اگر شرکتی خارجی اقدام به سرمایه گذاری در ساخت پالایشگاه های کشور کند، ما از آن استقبال می کنیم اما اکنون ما فقط توانایی ساخت پالایشگاه های
۲۰ هزار بشکه ای را داریم.
به طور کلی باید بگویم حتی اگر متوجه شویم که بخشی از بازار جهانی خالی است و ما بخواهیم با نفت خام تولیدی مان آن را پوشش دهیم، باز هم نمی توانیم این بازار را باز پس بگیریم چرا که در حال حاضر عراق بدون وجود تحریم هایی که ما داریم، نفت را با تخفیف بیشتری به بازار عرضه می کند به همین سبب اگر بازار هم خالی باشد، باز هم ما اولویت اول در به دست گرفتن این بازار نیستیم.
به نظر شما قیمت نفت تا پایان سال ۲۰۱۴ پایین تر از نرخ کنونی خواهد آمد؟
من اعتقاد دارم که قیمت نفت خام در بازار جهانی در سال آینده پایین نخواهد آمد. در حال حاضر نفت تولیدی امریکا در حدود ۷۵ الی ۸۵ دلار برای هر بشکه هزینه در بر دارد با وجود این حجم از هزینه تولید، پایین آمدن قیمت جهانی نفت منطقی و اقتصادی نخواهد بود و در این صورت این کشورها خود صادرکننده خواهند شد. پیش بینی من این است که در سال ۲۰۱۴ قیمت نفت پایین نخواهد آمد اما در صورتی که قیمت در بازار جهانی از نرخ کنونی پایین تر بیاید، ما شانس فروش بیشتر را هم خواهیم داشت. با وجود این پایین آمدن قیمت نفت که موجب فروش بیشتر می شود، باز هم برای کشور ما اقتصادی و به صلاح نیست. پس منطقی است که ما هم کمک کنیم تا قیمت نفت پایین تر از ۱۰۰ دلار نیاید. می باید به سمت فروش فرآورده به جای نفت خام برویم. در این صورت حتی اگر امکان عرضه نفت خام به بازار جهانی را نداشته باشیم خودمان خریدار نفت خودمان خواهیم شد و این به ما کمک می کند تا بازار بهتری برای نفت خود پیدا کنیم.
بحث ساخت پالایشگاه توسط بخش خصوصی در کدام مرحله است؟
در گذشته در دولت عده ای بودند که معتقد بودند پالایشگاه نفت اقتصادی نیست بخصوص پالایشگاه های کوچک. بخش خصوصی تا به حال ۱۱ پالایشگاه در مقیاس کوچک ساخته است که در حال حاضر ۷ مورد آن فعال است و این پالایشگاه ها توجیه اقتصادی دارند اما مشکلی که وجود دارد این است که نگاهی که بعضی از عناصر دولت به ساخت پالایشگاه دارند نگاهی قدیمی است با این وجود وزیر قبلی هیاتی را مسئول کرد تا بررسی های لازم را برای این پالایشگاه ها انجام دهند و بررسی های این هیات نیز حاکی از توجیه اقتصادی ساخت پالایشگاه کوچک بود. البته در حال حاضر هیچ کدام از پالایشگاه های بزرگی که در کشور داریم با در نظر گرفتن نرخ بین المللی اقتصادی نیستند چون بالای ۴۰ درصد فرآورده سنگین دارند، فرآورده سنگینی که بخشی از آن به قیر تبدیل می شود و بخش دیگر آن به مازوت. بخشی که قیر از آن تولید می شود متاسفانه دولت ماده اولیه تولید آن (VB) را حدود ۴۰۰ الی ۴۲۰ دلار در هر تن بیشتر نمی فروشد در صورتی که قیمت نفت در بازار جهانی حدود ۸۰۰ دلار در هر تن می رسد. در نهایت حدود ۴۰ درصد از نفت ما با ۳۸۰ دلار کاهش فروخته می شود و بخشی از VB مازوت هم که تبدیل به مازوت می شود با یک کالای گرانتر از نفت ترکیب می شود تا تبدیل به مازوت شود در حالی که متوسط قیمت فوب آن ۶۰۰ دلار است.
۶۰ درصد مابقی فرآورده ها نیز حدود ۷۰ الی ۸۰ دلار سود در بازار جهانی به قیمت فوب فروخته می شود. در نهایت پالایشگاه های ما اگر با قیمت های جهانی مقایسه شوند در حال حاضر زیان ده است.
اما اگر بخواهیم این پالایشگاه ها را اقتصادی کنیم چه کار باید کنیم؟
به عقیده من برای آن که بخواهند وضعیت این پالایشگاه ها را اقتصادی کنند می توانند قیمت خوراک فرآورده ها نظیر قیر را بالاببرند تا فاصله زیان فروش این محصول کمتر شود. شکل دیگری که می تواند وضعیت پالایشگاه های کشور را اقتصادی کند این است که تا حدودی فناوری را تغییر دهند تا تولید فرآورده سنگین حداکثر به ۱۵ الی ۲۰ درصد برسد اما در شرایط فعلی این اقدام را اقتصادی نمی دانند اما سوال من این است که در شرایط فعلی اگر ما یک پالایشگاه جدید با فناوری به روز بسازیم آیا اقتصادی نیست؟
این اقتصادی است ولی پالایشگاه موجود به لحاظ بین المللی اقتصادی نیست. پالایشگاه های کوچک که با فناوری جدید توسط بخش خصوصی ساخته شده حداکثر میزان فرآورده های سنگین تولیدی آن در حدود ۱۵ درصد است، در نهایت ساخت این پالایشگاه ها کاملاً توجیه اقتصادی دارد.نکته دیگری که پالایشگاه های کوچک را اقتصادی کرده است سولفورزدایی است که کیفیت کالارا بالامی برد.
وضعیت پالایشگاه هایی که در سایر کشور ها ساخته شده به چه صورت است؟
بسیاری از پالایشگاه ها در اروپا به سبب آن که با قیمت جهانی توجیه اقتصادی ندارند بسته شده است، اما در پالایشگاه های داخل کشور به سبب برخورداری نفت از یارانه و به تبع آن بنزین و سایر فرآورده ها به نظر می رسد فعالیت های ما توجیه اقتصادی دارد و موجب شده تا ضرر و زیان ناشی از آن را حس نکنیم.
حتی قیمت ها را هم بموقع تغییر نمی دهیم، به طور مثال زمانی که برای بنزین قیمت ۷۰۰تومان در نظر گفته شد دلار در حدود هزار تومان بود اما در حال حاضر که دلار نزدیک ۳ هزار تومان است همچنان همان نرخ بنزین ۷۰۰ تومان باقی مانده است در حالی که اگر قیمت بنزین را با توجه به نرخ دلار تا ۵/۲ برابر هم بالامی بردیم در اصل افزایش قیمتی برای بنزین رخ نداده بود تنها ما قیمت بنزین را به روز کرده بودیم و این به نفع خود جامعه بود.
به نظر شما در بحث صادرات قیر در کشور ما مافیایی وجود دارد یا خیر؟
نخست باید در نظر گرفت مافیا در اقتصاد به چه مفهومی است و یک شرایط مافیا به مفهوم گروهی است که تحت هر شرایط، تجارتی را محدود به خود کرده اند و اجازه ورود به کس دیگری نمی دهند. نوعاً ممکن است این گروه خلاف های متعددی را برای به دست آوردن منافع خود انجام دهند، در تعریف دیگر می بینیم شرکت هایی به واسطه ویژگی خاصی، فعالیت خاصی محدود به آن ها شده است اما در قیر به اعتقاد من مافیایی وجود ندارد، چرا که کسی با دیگری سازش ندارد. اگر ما در قیر مافیا داشتیم در حال حاضر شرایط به گونه دیگری بود. اگر مافیا وجود داشت این مافیا قیمت قیر را کنترل می کرد و حداقل این قیمت را بالامی برد تا خودش سود کند. چطور مافیایی در قیر داریم که توانایی هماهنگی و کنترل و… را ندارد؟! چرا که یکی از ویژگی های مافیا این است که برای قیمت کالای تحت سلطه خود تعیین تکلیف می کند. اگر ما چنین چیزی را داشتیم در کشور ما قیمت بخشی از نفت به این اندازه پایین نبود. معنی آن این است که مافیایی در قیر نداریم بلکه برعکس! در این بخش به حدی تخریب وجود دارد که اجازه داشتن یک قیمت معقول را به ما نمی دهد. من فکر می کنم اگر مافیایی در قیر بود شرایط خیلی بهتر از حال بود.
وضعیت ما در منطقه به چه صورت است؟
ما بزرگترین تولیدکننده قیر در خاورمیانه هستیم، وقتی حدود ۴۰درصد از فرآورده های تولیدی پالایشگاه های ما با قیر است و یا مازوت، پس ما حتی می توانیم قیمت را در منطقه کنترل کنیم. در بحث مازوت، عراق نیز سهم چشمگیری در تولید مازوت دارد اما این مازوت بیشتر به صورت VB و یا نفت سنگین است و ما می توانیم از این شرایط استفاده کنیم.
اگر بتوانیم در مناطق مرزی پالایشگاه تاسیس کنیم می توانیم از ورود مازوت غیر استاندارد عراق به خلیج فارس جلوگیری کنیم و اگر استاندارد باشد می توانیم بخشی از مازوت عراق را به مصرف نیروگاه های داخل تخصیص دهیم و سوآپ مازوت را بدون رقیب عرضه کنیم.
برنامه شما برای همکاری با ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز به چه صورت است؟
طبیعی است کسانی که عضو اتحادیه هستند از قاچاق کشور زیان می کنند چرا که این قاچاق فرآورده غیرمرغوب روی قیمت واقعی کالای استاندارد تاثیر می گذارد.
متولی این کار ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز است، در نهایت ما باید از این ستاد چه از لحاظ کارشناسی و چه از لحاظ علمی حمایت کنیم و علاوه بر این می توانیم آزمایشگاه هایی در مرز کشور برای همکاری با سازمان استاندارد بسازیم و در اختیار این سازمان قرار دهیم تا کالایی که می خواهد از مرز عبور کند منتظر جواب آزمایشگاه های داخل نشود. این نیازمند هماهنگی میان اتحادیه و ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز و سازمان استاندارد و همین طور گمرک است.
نظر شما در خصوص وضعیت کشور با کلید خوردن لغو تحریم های نفتی چیست؟ آیا لغوتحریم ها به اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفتی نیز که متشکل از شرکت های خصوصی است کمکی می کند؟
بی شک لغو تحریم روی صنعت پتروشیمی تاثیر می گذارد. فضای نگرانی و بلاتکلیفی را می شکند و انگیزه به وجود می آورد.
بسیاری از شرکت های بین المللی و اروپایی که تا به حال انگیزه ای برای آمدن به ایران نداشتند جرات و انگیزه پیدا کرده و مذاکرات خود را با ایران شروع کرده اند تا به محض لغو تحریم به ایران بازگردند.
در دو سال اخیر اتحادیه با شرکت های بسیاری مذاکره داشت اما با وجود تمایل این شرکت ها برای همکاری با ایران، مذاکرات بی ثمر می ماند. اما در حال حاضر این شرکت ها به ایران می آیند و ابراز تمایل برای پیوستن به کنسرسیوم اتحادیه می کنند و در نظر دارند اگر امکان همکاری با دولت برای آن ها میسر نیست با بخش خصوصی همکاری نمایند. در نهایت اگر این سرمایه ها در کنار هم قرار بگیرد می تواند طرح های بزرگی را در کشور تامین مالی کند و این طلیعه مثبتی است. به نظر من در حال حاضر تحریم آن صورت خشمگینی را که داشت کنار گذاشته و به ما لبخند می زند و اجازه حرف زدن داده است.
اما این که بگوییم تحریم به سرعت لغو خواهد شد این طور نخواهد بود و تحقق آن را بعید می دانم و ما هم در بخش خصوصی اساس را بر پایداری تحریم ها گذاشته ایم و خوشبختانه در این زمینه موفق هم بوده ایم.
یعنی اخباری تحت عنوان بالارفتن هزینه های اتحادیه به موجب تحریم را قبول ندارید؟
درست است که هزینه های صادرات اتحادیه به سبب تحریم بالارفته اما کار آن متوقف نشده است.
در این دولت موانع گمرکی و پیمان نامه ارزی و بعضی از جریانات مالیاتی کمی روان تر شده و این برای ما امید بخش است اما ما همیشه از تحریم داخلی عاجز بودیم نه از تحریم خارجی. از تحریم های خارجی بخصوص در بحث صادرات ضرری متوجه بخش خصوصی نیست چراکه تمامی هزینه ها از مشتری گرفته خواهد شد و ما محصولی را با زیان نمی فروشیم. البته در بخش واردات کمی خسارت وجود دارد.
در حال حاضر هم به اعتقاد من اگر دولت به بخش خصوصی اعتماد می کرد به این اندازه پولمان در کشورهای دیگر رسوب نمی کرد. وضعیت تحریم با زمان جنگ تفاوت چندانی ندارد در آن زمان دولت به مردم اعتماد کرد و اسلحه به دست مردم داد اما در این شرایط چرا دولت به همان مدیران سابق خود که در حال حاضر اکثر آن ها سکان یکی از بخش های خصوصی را در دست گرفته اند اعتماد نمی کند مگر این مدیران همان مدیران معتمد سابق دولت نبوده اند؟
منبع: روزنامه ایران