ساعت ۱۰۰ میلیونی یا تسبیح ۱۰۰۰ تومانی؟ تفاوت طرز پولدار شدن زنجانی و عسگراولادی نشان می دهد یک جای کار می لنگد.
به گزارش پول پرس، به بهانه دستگیری بابک زنجانی، زندگی مالی او را با پولدارهای استخوان دار مقایسه کرده است. تفاوت طرز پولدار شدن زنجانی و عسگراولادی نشان می دهد یک جای کار می لنگد.
به گزارش حاشیه، دستگیر که شد واکنش ها متفاوت بود. عده ای خوشحال شدند و گفتند یکی از رانت خواران دانه درشت بازداشت شده و لابد به تخلفات مالی اش رسیدگی می شود. عجیب آن بود کسانی از دستگیری اش ناراحت شدند که از برخورد با صاحبان سرمایه و کارآفرینان اما در این میان خیلی ها دو به شک بودند که باید از دستگیری اش خوشحال باشند یا ناراحت. خیلی ها مطمئن نبودند که بابک زنجانی، همان جوان میلیاردر معروف که اسمش در سال های اخیر نقل محافل شده بود، سرمایه دار و کارآفرین است یا رانت خوار و مفسد اقتصادی و دستگیری اش برخورد نادرست با ثروتمندان و صاحبان سرمایه است یا برخورد درست و عادلانه با متخلفان عرصه اقتصاد. بابک زنجانی، همان ثروتمند جوان چند هزار میلیاردی معروف، نامی است که این روزها زیاد شنیده می شود و خیلی ها بر سر اینکه بازداشت او از سوی قوه قضاییه، اقدام درستی بوده یا نه با هم اختلاف نظر دارند. اما سوال اصلی آنجا مطرح می شود که با رجوع به سابقه فعالیت اقتصادی زنجانی، اینکه کارش را از کجا شروع کرده، با چه کسانی خط و ربط داشته و از سوی چه کسانی احتمالا حمایت شده، بپرسیم که آیا واقعا می شود بابک زنجانی را سرمایه دار و کارآفرین دانست یا آنکه حجم رانت و رانت خواری و سفارش بازی در فعالیت های اقتصادی او آنقدر هست که قبل از سرمایه دار دانستنش، او را رانت خوار و مفسد اقتصادی بشناسیم. حالا بعد از بازداشت بابک زنجانی از سوی قوه قضاییه و بعد از همه اما و اگرها بر سر درست یا نادرست بودن این بازداشت، تلاش کردیم بگوییم فعال اقتصادی بودن از نوع بابک زنجانی چه فرقی با فعال اقتصادی بودن از نوع اسدالله عسگراولادی و امثال او دارد و چرا بابک زنجانی همچون عسگراولادی، پیرمرد ثروتمند قدیمی، تنها یک سرمایه دار یا فعال اقتصادی شفاف و پاک دست و قابل دفاع نیست.
اسدالله عسگراولادی
شروع کار
فعالیت اقتصادی را از بازار و ۱۳-۱۲ سالگی شروع کرد. اولین حقوقی که در دوره شاگردی گرفت روزی دو ریال بود.
کارمندی
سال های بعد از آن و پس از اتمام تحصیل، کارمند بود و در شرکتی کار می کردکه فعالیتش در زمینه صادرات بود. می گوید از همانجا به کار در عرصه صادرات علاقمند شده بود.
کارت بازرگانی
با وجود آنکه سنش کم بود، بعد از مصاحبه با رئیس اتاق بازرگانی توانست کارت بازرگانی بگیرد. دو سال بعد با قسط حجره ای به مبلغ چهار هزار تومان خرید و رشته خشکبار را انتخاب کرد. صادرات را از صفر با صادرات زیره شروع کرد و قسطی پنج تن زیره خرید.
دستش در جیب خودش است
اولین انبارش را در خیابان تختی تهران خرید و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کرد که این کارخانه هنوز هم فعالیت می کند و آنقدر سابقه فعالیت شفاف دارد که در مبادلات زیره در جهان اثرگذار است. هیچ وقت از رانت و امکانات دولتی استفاده نکرد. همیشه می گویدکه از گرفتن وام ها و تسهیلات بانکی هم پرهیز می کند و تنها با دارایی و سرمایه خودش کار می کند.
اعتبار شخصی
چندین سال بعد صادرات پسته و کشمش را به کارش اضافه کرد و چون این کار سرمایه سنگینی می خواست، به اعتبار خوش حسابی اش از بازار نسیه جنس برمی داشت و پول آن را پس از فروش پرداخت می کرد.
کمک به بازار برای بهبود وضع کسب و کار
۱۶ سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران ونایب رئیس اتاق بود و هنوز هم است. در طول ۵۴ سال تجارت، در ایران ۱۰ کارخانه دارد که همچنان فعالیت می کنند. حوزه اصلی کار او از همان اول آغاز تا هم اکنون واردات و صادرات بوده است. هیچ وقت در فعالیت اقتصادی از این شاخه به آن شاخه نپرید و وارد حوزه های شبهه برانگیز و عجیب و غریب نشد.
اهل سادگی
ساده زیستی و عادی بودن همیشه برایش ارزش بوده است. در هیچ عکسی در کنار هواپیمای شخصی یا اتومبیل گرانقیمت دیده نمی شود، ساده می پوشد، ساده می گردد و اگرچه می گوید که ثروتمند است اا هرگز فخرفروشی حاصل از ثروت که در عرف عام مردم، ویژگی «نوکیسه» های اقتصادی است در عسگراولادی دیده نمی شود.
به عکس و رسانه علاقه ای ندارد
هیچ وقت شیفته عکس و خبر و مصاحبه نبود و نیست. همیشه می گوید من یک تاجر معمولی هستم. اگرچه همیشه شناخته شده بوده، اما این شناخته شده بودن نه به خاطر شهرت طلبی و تلاش برای پر رنگ شدن در رسانه ها بلکه به دلیل فعالیت طولانی مدت و قدمت دار اقتصادی اش در عرصه واردات و صادرات است.
همیشه عسگر اولادی بوده
هیچ وقت انگج و برچسب مفسد اقتصادی و رانت خوار به او نچسبید. نامش در حاشیه هیچ پرونده تخلف مالی و فساد اقتصادی شنیده نشد. هیچ وقت مورد اتهام یا تحت پیگرد قضایی قرار نگرفت. همیشه یکی از ثروتمندترین افراد ایران و در عین حال یکی از بی حاشیه ترین هایشان بوده است.
بابک زنجانی
شروع کار
در بازار سکه و طلاکارش را شروع کرد و کارگاهی داشت با ۲۰-۱۵ کارگر. نقره و طلا را می خرید و پس از ساخت آنها را می فروخت.
دلالی
از طلاسازی و کسب به معنای عرفی آن فاصله گرفت. وارد خرید و فروش و دلالی سکه، طلا و ارز شد. کارگاه طلاسازی اش را فروخت و با پول آن به خرید و فروش ارز روی آورد.
رانندگی و رفاقت
پس از پایان دوره سربازی که به گفته خودش در آن دوره راننده رئیس بانک مرکزی بود، توزیع کننده دلار در بازار شد و روزانه ۲۰ میلیون دلار در بازار توزیع می کردو حول و حوش ۱۷ میلیون تومان دستمزد می گرفت. با سرمایه ۸۰۰ میلیونی حاصل از توزیع دلار وارد صادرات سالامبور شد.
از بیت المال استفاده می کند
از ورشکستگی در تجارت سالامبور و دو سال تحمل زندان، از ورشکستگی خلاص شد، در کیش کارخانه لوازم آرایشی سورینت را تاسیس کرد و شرکت های واردات و صادرات در ترکیه راه انداخت. از همانجا که می گوید راننده مرحوم نوربخش بوده و در بازار ارز توزیع می کرده تا آشنایی و همکاری اش با قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) و وزارت نفت و تامین اجتماعی، همه وهمه با شبهه و شائبه رانت خواری و استفاده از رانت و امکانات دولتی همراه است.
همسایه ها یاری کنید
در امارات موسسه مالی و اعتباری تاسیس کرد. هواپیمایی قشم ایرلاین ویک ایرلاین در ترکیه خرید. با کمک سفیر تاجیکستان در ایران و رئیس جمهور این کشور، در تاجیکستان بانک خرید و برای انتقال پول قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) و زیر مجموعه های وزارت نفت از خارج، ال سی های مدت دار باز کرد.
همیشه به دنبال منافع شخصی
مسیر فعالیت های اقتصادی اش پیچ در پیچ و خیلی جاها غیرقابل ردگیری است. از خریدو فروش طلا و ارز شروع کرد، وارد تجارت و صادرات و واردات شد، بانک زد، هواپیمایی خرید، برای ساخت فیلم های سینمایی پول داد، در وزارت نفت وتامین اجتماعی سروکله اش پیدا شد و در نهایت وارد عرصه ورزش شد و برای خودش باشگاه خرید، عرصه ای که خیلی ها آن را بهترین جا برای پولشویی و گم کردن رد پول های مسئله دار می دانند.
اهل نمایش
ساعت ۱۰۰ میلیون تومانی به دست می بندد، در جت شخصی اش عکس می اندازد، دفتر شخصی عریض و طویلش در سورینت مجلل است و بروز و ظهور ثروتمند بودنش به چشم می زند. نمایش ثروت و اعلام سرمایه دار بودن در انظار عمومی از علاقمندی هایش است.
می میرد برای شهرت
عاشق شهرت است. این را می شود از مصاحبه های پی در پی اخیرش با رسانه های داخلی و حتی خارجی و از عکس های متعددی که از خودش با این و آن منتشر می کند، فهمید. همچنین چند وقت قبل بود که مصاحبه اش با تلویزیون فارسی بی بی سی کلی سروصدا راه انداخت و عکس های او با شخصیت های مختلف، بارها در رسانه ها بازنشر داده شد.
تا حالا «ب.ز» بوده
اولین بار مخفف نامش «ب.ز» در پرونده تخلف میلیاردی شنیده شد. اتهام تخلف مالی زیاد حول و حوش او هست، از بازنگرداندن پول نفتی که فروخته به وزارت نفت تا حضور پرسروصدایش در تخلفات تامین اجتماعی دوران مرتضوی و حالا هم که از سوی قوه قضائیه بازداشت شده است.
انتهای پیام