نسبت مصارف به منابع بانکها به حدود ۹۷ درصد کاهش یافته است
آمارها نشان میدهد شکاف موجود در منابع و مصارف نظام بانکی کشور در حال تعدیل است. بر اساس تازهترین گزارشهای بانک مرکزی، میزان سپردههای جذب شده از سوی بانکها در خردادماه در حدود ۵/۳ درصد رشد داشته است، در حالی که مانده تسهیلات نظام بانکی تنها ۸/۱ درصد افزایش یافته است.
در یک سال گذشته (یک سال منتهی به خردادماه) نیز رشد حدودا ۲۸ درصدی سپردهها در مقایسه با رشد حدودا ۱۸ درصدی تسهیلات، موجب تعدیل شکاف منابع و مصارف در ترازنامه بانکها و کاهش آن از سطح ۱۰۵ درصدی در خرداد سال گذشته به سطح حدودا ۹۷ درصدی در خرداد سالجاری شده است. کارشناسان میزان مطلوب این نسبت را حدود ۸۰ درصد میدانند. روندهای اخیر باعث شده است کل مانده سپردههای بانکها تا خردادماه به حدود ۵۳۱ هزار میلیارد تومان برسد و مانده تسهیلات آنها نیز تا پایان بهار رقم ۴۵۹ هزار میلیارد تومانی را ثبت کند. کاهش شکاف بین تسهیلات و سپردهها تازهترین گزارشهای منتشر شده نشان میدهد به دلیل رشد بیشتر سپردههای نظام بانکی در مقایسه با تسهیلات اعطا شده از سوی آنها، بخشی از شکاف «مصارف و منابع بانکها» در حال کاهش است. بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی که وضعیت سپرده و تسهیلات بانکها و موسسات مالی و اعتباری کشور تا پایان خردادماه را بررسی کرده است، در خردادماه سپردههای جذب شده از سوی بانکهای کشور به میزان ۵/۳ درصد رشد کرده که میزان جذب سپردهها با احتساب کسری قانونی را به میزان ۸/۳ درصد افزایش داده است. این در حالی است که در این ماه، تسهیلات اعطا شده از سوی بانکها ۸/۱ درصد رشد داشته است. این روند باعث شده کل مانده سپردههای بانکها تا خردادماه به حدود ۵۳۱ هزار میلیارد تومان برسد و مانده تسهیلات آنها نیز تا پایان بهار رقم ۴۵۹ هزار میلیارد تومانی را ثبت کند. علاوهبر این، مانده سپردههای بانکها با احتساب کسری قانونی نیز به رقم حدودا ۴۷۱ هزار میلیارد تومان رسیده است. با توجه به اینکه برای نسبت تسهیلات به سپردهها پس از کسر ذخیره قانونی برای محاسبه میزان شکاف منابع و مصارف مورد استفاده قرار میگیرد، با توجه به روند تغییرات اخیر میتوان مشاهده کرد که نسبت «مصارف به منابع بانکی» یا همان نسبت «تسهیلات به سپردهها (با احتساب کسری قانونی)» از رقم ۳/۹۹ درصد در اردیبهشتماه به رقم ۴/۹۷ درصد در خردادماه کاهش یافته است. در سالهای پیشین و همزمان با سیاستهای دولت که اعطای بیشتر تسهیلات از سوی بانکها را تشویق میکرد، روند ایجاد شده باعث شده بود که میزان مصارف یا مانده تسهیلات بانکها که معادل وامها و اعتبارات پرداخت شده از سوی آنها بود، از میزان منابع یا سپردههای جذب شده از سوی آنها بیشتر شود. این عدمتعادل، باعث مشکلات بسیاری برای نظام بانکی کشور شده بود و هشدارهای زیادی را از سوی کارشناسان به همراه داشت. از جمله، گفته میشد بخش قابلملاحظهای از مطالبات معوق یا غیرجاری بانکها که معادل وامهای پرداخت شده و بیبازگشت آنها بود، از شکاف قابلتوجه در مصارف و منابع آنها ناشی میشده است. بر اساس گزارشها، میزان وامهای بیبازگشت آنها بر اساس آمارهای جدید، به رقمی در حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.با این حال، گزارشهای جدید حاکی از کاهش تدریجی شکاف «مصارف و منابع» بانکها در خردادماه است. هر چند به گفته کارشناسان، این نسبت در صورتی که در حوالی ۸۰ درصد باشد، نشان از وضعیت سالم اقتصاد از لحاظ تعادل در پرداختهای بانکی دارد. به عبارت دیگر، برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب از لحاظ سپردهها و تسهیلات بانکی، نسبت کنونی ۴/۹۷ درصدی از تسهیلات به سپردهها، باید حدودا ۱۷ درصد دیگر نیز کاهش یابد. افزایش سپردهها یا کاهش تسهیلات؟ با توجه به اینکه میزان شکاف بین مصارف و منابع بانکی، از محاسبه نسبت «تسهیلات به سپردهها (با احتساب کسری قانونی)» به دست میآید، برای اینکه این نسبت از سطوح بالای فعلی خود پایین بیاید، لازم است یا «تسهیلات» به نسبت سپردهها کمتر شود، یا سپردهها در مقایسه با تسهیلات افزایش بیشتری یابد. یک راهکار این موضوع میتواند «رشد سپردهها با نرخ بالاتر از تسهیلات» باشد. به نظر میرسد آمارهای جدید تاییدکننده چنین روندی از رشد بیشتر سپردهها و کاهش نسبت مصارف و منابع بانکی باشد.همانطور که آمارها نشان میدهد، در خردادماه رشد سپردههای جذب شده به میزان ۵/۳ درصد و رشد تسهیلات پرداخت شده نیز به میزان ۸/۱ درصد بود. نتیجه این روند، کاهش نسبت مصارف به منابع بانکی و رسیدن آن از رقم ۳/۹۹ درصدی اردیبهشت به رقم ۴/۹۷ درصدی در خردادماه بود. این کاهش از رشد بیشتر سپردهها در مقایسه با تسهیلات نشات گرفته که در صورت تداوم، میتواند وضعیت عدمتعادل کنونی در بانکها را به سوی ثبات بیشتر هدایت کند. کارشناسان معتقدند روند فعلی در اصلاح عدمتعادل بانکها، تحتتاثیر دو عامل اصلی بوده است: عامل اول وضعیت باثباتتر بازارها در مقایسه با گذشته است. به عنوان مثال، کاهش نوسان در بازارهای ارز و طلا باعث شده است بخشی از نقدینگی که با انگیزه کسب سود وارد این بازارها شده بود، از کسب سود از نوسانها ناامید شده و به نظام بانکی برگردد و در قالب «رشد سپردهها» خود را نشان دهد. موضوع دوم نیز، تغییر در سیاستهای دولت در خصوص فشار به بانکها برای اعطای تسهیلات و خصوصا اعطای تسهیلات تکلیفی به برخی از پروژههای «خاص» بوده است که نرخ پرداخت تسهیلات را کاهش داده است. این روند در صورتی که با نظارت بیشتر و دقیقتر روی اعطای تسهیلات بانکها همراه شود، میتواند معضل دوم بانکها را در شرایط فعلی یعنی «رقم بالای مطالبات معوق» نیز بهبود دهد. روند چند سال گذشته بانک مرکزی آمار مربوط به مقادیر سپردهها و تسهیلات بانکی را به تفکیک ماهانه از سال ۱۳۸۸ و به تفکیک سالانه از سال ۱۳۸۵ منتشر میکند. بر اساس اطلاعات بانک مرکزی میتوان تغییرات نسبت سپردهها به تسهیلات (پس از کسر ذخیره قانونی) را از خردادماه سال ۱۳۸۸ تاکنون بررسی کرد. این مقایسه حاکی از این است که این نسبت در خردادماه سال ۱۳۸۸، در سطح بالای ۱۰۷ درصد بوده است. در سالهای بعد نیز این نسبت روندی نوسانی داشته، به طوری که در آمار موجود از موجودی آن در خردادماه سالهای گذشته، میزان آن در خردادماه سال ۱۳۹۰ بالاترین رقم در سالهای اخیر بوده است. میزان مصارف به منابع بانکها در خردادماه سال ۱۳۹۰ معادل ۱۰۹ درصد بود که حکایت از شکاف ۲۹ درصدی در تسهیلات و سپردههای بانکها و ظهور عدمتعادل عمیقی در ترازنامه بانکها داشت، البته در فاصله این دو سال یعنی سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰، این نسبت قدری کاهش در سال ۱۳۸۹ را تجربه کرده بود و مقدار آن در این سال به عدد حدودا ۱۰۴ درصد کاسته شده بود، کاهشی که با افزایش شدید در سال ۱۳۹۰، اثرات آن از بین رفت. از خردادماه دو سال پیش تاکنون؛ اما روند نسبت با وجود فراز و نشیبهای ماهانه، مجموعا کاهشی بوده و امیدواری برای اصلاح عدمتعادل در ترازنامه بانکها را ایجاد کرده است. آنطور که آمارها میگوید، این نسبت در خردادماه سال ۱۳۹۱ تا حدود ۱۰۵ درصد کاسته شده بود و تازهترین آمار منتشر شده نیز، از نزول آن تا سطح ۹۷ درصدی در خردادماه سالجاری حکایت دارد. موضوعی که نشان میدهد در یک سال گذشته، تا حد قابلقبولی؛ یعنی حدودا هشت درصد از این شکاف کاسته شده است. در صورتی که در سالهای بعد نیز در این سطوح از نسبت مصارف به منابع کاسته شود، میتوان انتظار داشت تا خردادماه سال ۱۳۹۴، میزان تسهیلات به سپردهها (با احتساب کسری قانونی) که معادل با نسبت مصارف به منابع است، تا سطح ۸۱ درصد کاسته شود که به معنای پایان عدمتعادل فعلی خواهد بود. بر اساس آمارها، تعدیل این نسبت و کاهش میزان شکاف در منابع و مصارف، در یک سال گذشته نیز به دنبال رشد بییشتر سپردهها در مقایسه با تسهیلات به دست آمده است. به طوری که در فاصله خردادماه سال ۱۳۹۱ تا خردادماه سال ۱۳۹۲، در حدود ۹/۲۷ درصد به میزان سپردههای جذب شده از سوی بانکها اضافه شد، در حالی که رشد میزان مانده تسهیلات آنها در حدود ۲/۱۸ درصد بوده است. کمتر شدن نرخ رشد مانده تسهیلات بانکها میتواند تحتتاثیر کاهش فشار دولت برای اعطای تسهیلات تکلیفی، افت تمایل خود بانکها به اعطای تسهیلات (خصوصا با نرخهای دستوری) و بردن منابع بانکی از سوی بانکها به بازارهای پرسودتر رخ داده باشد. یک دلیل دیگر این موضوع نیز میتواند بازگشت بیشتر منابع و تسهیلات بازپرداخت نشده به بانکها باشد، اما تا زمانی که اطلاعات جزئیتر از اجزای تسهیلات بانکی و روند آنها منتشر نشود، نمیتوان مشخص کرد که کاهش در نرخ رشد تسهیلات بانکی که تعدیل شکاف منابع و مصارف را موجب شده، تا چه میزان تحتتاثیر بازگشت مطالبات معوق بوده است.
منبع: دنیای اقتصاد