صدیقه موسوی*: اقتصاد دغدغه امروز ماست. این جوابی است که این روزها در همه جا و از همه‌کس شنیده می‌شود. زمانی که قرار است از تغییرات اجتماعی و سیاسی و حقوق شهروندی حرفی به میان بیاید، این نگرانی‌های اقتصادی است که ورد زبان کوچک و بزرگ، فعال سیاسی، روشنفکر، استاد دانشگاه و مردم عادی است. تصور زیبای لغو تحریم‌ها و رسیدن به اقتصادی شکوفا که رشک دوست و دشمن را برانگیزند، خواست ملی‌ای است که سرلوحه عزم دولت فعلی نیز قرار گرفته و سایه سنگین آن بر سر مطالبات شهروندان کشور افتاده و به این زودی‌ها هم قرار نیست به کنار برود. زیرا به قول زعما، بزرگان کشوری، لشکری و دانشگاهی اول باید کمیت لنگ اقتصاد حرکت خود را شروع کند تا چرخ ارابه سیاست و خواست‌های اجتماعی و حقوق شهروندی بچرخد و ملت راضی ایران در پشت این ارابه شانس در میدان نبرد با دیگر کشورها سربلند بیرون بیایند.
در این پروسه بلندنظرانه و خوش‌بینانه هیچ شکی نیست که حتی جای تشویق و کمک‌رسانی نیز وجود دارد. اما شاید در این کشور احزاب و گروه‌های سیاسی از همین نگاه تک نظرانه به موضوعات پیرامونی بود که آسیب دیدند، آسیبی که زمانی برای گروه‌‌هایی تا حبس و زندان و خروج از عرصه‌های مدیریتی نیز پیش رفت. درست است که این روزها به گفته زعمای کشور، همه باید متفق‌القول دولت را برای گشودن گره کور اقتصاد و بهترشدن استانداردهای زندگی یاری کنند و حرف از موضوعات دیگر در حاشیه این بحث قرار گیرد. اما این قربانی‌کردن یک خواست در پای خواست دیگر، تجربه تلخی است که حداقل در این ۱۶ سال اخیر اکثریت جامعه ایران با آن آشنا بوده و خاطراتی دارند. البته که در روند تعقیب یک هدف والا برای یک کشور «مردم، نخبگان و روشنفکران» آن باید دست در دست هم از تاکید بر نقاط ضعف کاسته و به سمت اشتراکات گام بردارند، اما این کاهش نقاط ضعف نباید به سرپوش گذاشتن بر سایر خواست‌ها و امیدهای دیگران تبدیل شود. یک کشور رو به رشد متشکل از طبقات و دسته‌های اجتماعی گوناگون است که این گروه‌ها هرچند که در بیان خواست‌های ملی همسو و یک دل هستند. اما مردم هم برای خودشان تعریف خاص و مطالبات مشخص دارند، همانند تحولات سیاسی در راستای بهتر شدن فضای مانور سیاسی، تغیرات اجتماعی برای حرکت رو به جلو، آزادی بیان و مطبوعات برای رساندن حرف‌هایی که همه نمی‌توانند بگویند به گوش آنان که باید بدانند و بشنوند.
در یک چنین نگاهی، هیچ موضوعی نباید فدای موضوع دیگر شود و هر خواستی به جای خود باید پیگیری و مطرح شود. اقتصاد مقوله درستی است به‌جای خود. اما همه می‌دانند که این اقتصاد به این روز افتاده، تمامی مشکلات خود را از تحریم‌ها ندارد و ریشه این موضوع گسترده‌تر از این حرف‌هاست. اگر به واقع عزمی برای ترمیم آن است، هم با دیپلماسی فعال خارجی و هم پیگیری ریشه‌های داخلی می‌توان به بهبود آن اندیشید. اما در این میان خواست‌های اجتماعی و سیاسی و حقوق شهروندی و اقلیت‌های قومی و مذهبی هم موضوع دست دوم و سر فرصت رسیدگی شدنی نیست. زیرا همین خواست‌ها بود که در شعارهای انتخاباتی اخیر هم مطرح شدند و نشان داد که این‌ها هم دغدغه‌ها و مطالبات عمومی همین شهروندان است و همسو با اقتصاد موضوع روز جامعه‌اند. مطالباتی که این روزها کمرنگ شده‌اند و در حاشیه موضوع دیگری قرار گرفته‌اند، خواسته‌هایی که در عرصه دولتی در وزارتخانه‌هایی که نتوانستند تا ماه‌ها بعد از روی کار آمدن دولت به نتیجه برسند (علوم و تحقیقات، ورزش و جوانان، آموزش و پرورش) و در عرصه اجتماعی گروه‌ها و احزاب و دسته‌هایی که هنوز نمی‌توانند برای حرکت‌های بعدی خود تصمیم‌گیری کنند و زندانیانی که منتظرند تا اگر قلم عفوی بر خطاهایشان نخورد، همچنان دیوارها و میله‌های آهنی را تحمل کنند.

این گزیده شدن از یک سوراخ ( نگاه منفرد بر موضوع واحد) سیکل تکراری سیاست ایران و دولت‌های جدید و دولتمردان آن است که انگار علاجی برای آن نمی‌توان یافت. گویا در شروع هر دولت تنها مسکنی بر تب جامعه تب آلوده می‌شود تا کمی از هیجانات پیرامونی بکاهد. همگی ما شهروندان مفتخر به شهروندی این کشور بزرگ هستیم و در زمانی که باید و قرار باشد، از خون و جان و آبرو و هر آنچه داریم برای این خاک هزینه داده و می‌دهیم. در این علاقه‌مندی معیار و محکی نیست که بتوانیم همدیگر را بسنجیم، مگر در عرصه عمل. همگی آنجا که لازم است، در راه اتحاد و انسجام کشور می‌کوشیم و حتی‌المقدور کاری که می‌توانیم انجام دهیم، رفتن به پای صندوق رای و انتخاب یک سیاستمدار همسوی‌مان است که تجلی اراده ملی و سیاسی ماست. اما از سوی دیگر این تجلی اراده و همراهانش هم باید بدانند شهروندان ایرانی تلفیقی از تمامی خواست‌ها و امیدهای بزرگ و کوچک برای بهبود اوضاع کشور و خود و فرزندانشان هستند. شاید در برهه‌ای یک خواست مهم‌تر و حیاتی تر باشد، اما آن‌ها همه خواست‌ها و برنامه‌ها را می‌خواهند و مطالبه می‌کنند و آگاه و بینا این موضوعات را می‌بینند. از این رو نادیده گرفتن هر کدام از این مطالبات می‌تواند به محاق رفتن اراده ملی جماعتی باشد که زمانی خواست و انتخابشان بوده است.

انتهای پیام


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=18143
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد
اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد
اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد
اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد
اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد
اقتصاد جای مطالبات اجتماعی را نمی‌گیرد