دکترپویا جبلعاملی*: معلوم نیست که این چه تقدیری است که ما هر بار باید تجربههای اشتباه گذشته را بار دیگر تجربه کنیم! زمانی که تورم داخلی با تورم جهانی و کشورهای طرف تجاری ما اختلاف فاحشی داشت و اقتصاددانان به اشکال مختلف میکوشیدند که به سیاستگذاران این پیام را برسانند که اگر نرخ ارز به میزان این اختلاف تعدیل نشود، آن قدر بر منابع ارزی فشار وارد میشود که بالاخره شوک ارزی رخ خواهد داد. آنان پیام را نگرفتند و شوک رخ داد. شوکی که سه سال سخت را برای اقتصاد ایران رقم زد و اولین محصولش بی ثباتی. گذشت زمان و دولتی بر سرکار آمده که بنایی دیگر در سر دارد و به همین علت هم به انتظاراتی دامن زده است که همین انتظارات چهره مطلوب تری را از اقتصاد به دست داده است.
نرخ تورم نقطه به نقطه کاهش یافته است و نرخ دلار و سکه به عنوان ابزارهای امن در زمانی که ریسکها فزونی مییابند، افت محسوسی داشته است. اگرچه این افتها به خودی خود و از آن رو که نشانه کمرنگ شدن ریسکها است، خوشایند است، اما سیاستگذاری که به دنبال تحقق اهداف سیاستی خویش است، به جز این تثبیت بازار باید تصویری از نرخ مطلوب را نیز در ذهن داشته باشد.
آیا بهراستی نرخ مطلوب دلار در کانال ۲۰۰۰ تومان است؟ به جز انتظارات مثبت در بازار، وقتی شما صفی از متقاضیان ثبت سفارش را دارید؛ اما به دلیل کمبود عرضه ارز به این تقاضاها جواب مثبت نمیدهید و این باعث کاهش چشمگیر تقاضای موثر میشود معلوم است که نرخ ارز بازار کاهش مییابد. کاهش این نرخ خود باعث میشود که صف تقاضا باز هم طویلتر شود و این وضعیت تنها مترصد یک اتفاق است که بار دیگر شوک قیمتی رخ دهد. به عبارت دیگر، بخشی از کاهش فعلی در بازار ارز به علت افت شدید تقاضای وارداتی رخ داده است که امری موقتی است و دولت برای جلوگیری از شوک آتی باید بخشی از صف را وارد تقاضای موثر کند. از سوی دیگر، با توجه به اختلاف تورم حداقل ۳۰ درصدی اگر بهای دلار رسمی را نیز معیار قرار دهیم، برای آنکه دچار اشتباه گذشته نشویم، این رقم باید به نرخ دلار رسمی افزوده شود و سیاستگذار باید برای رسیدن بهای بازار آزاد به این نرخ تلاش کند تا قدرت رقابتی اقتصاد از دست نرود. شاید این مقاله جزو اولین هشدارها در مورد کاهش بیش از حد نرخ ارز باشد، اما بیمی که میرود آن است که اقتصاد ما دچار دور باطلی شود که از یکسو، دولت وقتی وضعیت ارزی خوب است، بدون توجه به آنکه نرخ مطلوب چیست تمایل به پایین نگه داشتن نرخ ارز دارد و در دوره بعد به خاطر این سیاست با کوچکترین مشکلی دچار شوک قیمتی میشود. کاهش قیمت ارز میتواند به عنوان فرصتی برای احیای نظام تک نرخی ارز استفاده شود و با اطمینان از کاهش فشارهای بینالمللی مقامات پولی قادرند از این فرصت بهره برند؛ اما زمانی که نظام تک نرخی احیا شد، باید هم در جهت یافتن نرخ مطلوب بکوشند و هم بازار را با قدرت انحصاری که دارند به سمت آن نرخ مطلوب سوق دهند و هر بار نیز در جهت تعدیل آن نرخ اقدام کنند تا دچار دور باطل ارزی نشوند.
انتهای پیام