*احسان باقری: ایران جز معدود کشورهایی است که نظام بانکداری آن کاملا اسلامی است و نظام بانکداری متعارف در بازار پولی آن فعالیت ندارد . اما این تمرکز نه تنها بانکداری اسلامی را در سطح جهانی مطرح نساخته است بلکه در کمال تعجب پیشروان بانکداری اسلامی بانکهای غیر ایرانی و حتی در موارد غیر اسلامی هستند . چه اینکه انتظار بر این بوده و هست که بانکداران ایرانی پرچم دار بسط و توسعه بانکداری اسلامی در نظام بانکی جهانی باشند . در این یادداشت بر آنیم از نگاهی متفاوت به این مقوله نظر کنیم و دلایل این عدم موفقیت را به اختصار مرور نماییم .
دلایل این عدم توفیق لااقل در دو سطح قابل بررسی است ، اول سطح کلان که بیانگر و نشانگر موضوعاتی است که در اقتصاد اسلامی به آن پرداخته می شود و به بانکداری به عنوان یکی از ابزارهای اصلی این اقتصاد نظر کرده و عملکرد آن را ارزیابی می کنند . بیشتر تحلیل ها در این زمینه نیز به همین سطح بر می گردد و بیشتر از سوی اقتصاددانان اسلامی بیان شده است .
سطح دوم ، سطح خرد ، که مربوط به رفتار و حوزه عمل بانکداران است . این عملکرد از سوی خبرگان و صاحبنظران این صنعت مورد نقد جدی قرار نگرفته است . جایگاه این ارزیابی و نقدهای منصفانه ، همواره دربانکداری اسلامی ایران خالی بوده است .
لذا در این یادداشت به دلایل عدم موفقیت استقرار بانکداری اسلامی در سطح نظام بانکداری ایران تاکید و توجه داریم .
اولین اشکال را می توان در فلسفه و نگاه بانکداران ایران به مقوله بانکداری اسلامی جستجو کرد . مدیران نظام بانکی علی رغم شعارهای خود با تاکید بر عوامل موفقیت در بانکداری متعارف که همانا سود به عنوان اصلی ترین معیار است ، عملکرد خود را صرفاٌ متوجه آن کرده اند . نکته جالب اینکه بانکهایی که معیارهای خود را منطبق بر اهداف بانکداری اسلامی قرار داده اند در تراز نامه خود همواره ضرر و زیان نشان می دهند .
آیا واقعیت بانکداری اسلامی ضرر و زیان است ؟ برای رد این ادعا می توان حداقل ۲ دلیل را ذکر کرد . اول فلسفه شریعت در تدوین قوانین یک معامله شفاف ، دقیق ، حقیقی و سودآور است که اساس عقود در بانکداری اسلامی را تشکیل می دهد . در تعریف کدام یک از عقود عنوان شده است در مشارکتهایی ورود کنید که با ریسک بالا امکان بازگشت سرمایه نا محتمل است ؟ چطور می توان این شرایط را در معاملات در نظر گرفت و ضرر و زیان نشان داد؟
دوم موفقیت تجربه های جهانی در این حوزه که باعث شده است از بانکداری اسلامی به عنوان یکی از سریعترین بخش ها در رشد بانکداری جهانی با حداقل سالی ۱۰ تا ۱۵ درصد یاد کنند . بنابراین بانکداران ایرانی سود را به عنوان نتیجه ثانویه و حتمی برای مبادلات مالی مبتنی بر شریعت با کسب سود به هر قیمت و به عنوان نتیجه اولیه اشتباه گرفته اند .
علاوه بر دوگانگی معیارها ، نقد دیگری که می توان بر نوع نگاه بانکداران ایرانی وارد نمود ، نداشتن آرمانهای مشخص و پایبندی به آنها برای تحقق اهداف اولیه ، اصلی و مورد تاکید اسلام در تحقق موضوعاتی چون عدالت و رفاه جامعه است . در مرور کارنامه بانکهای موفق اسلامی در سال ۲۰۱۳ موسسه بنکر ، کمتر بانکی را می توان یافت که یک نوآوری یا خدمت برای رفاه جامعه و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه خود ارایه نکرده باشد . خدماتی برای ترویج وقف ، ازدواج ، اشتغال و … از این دسته اند . بانکداران ایرانی در عوض چه می کنند؟ سعی دارند به هر طریق از زیر بار ارایه این خدمات شانه خالی کنند ، نمونه بارز و مسلم آن تسهیلات ازدواج و خود اشتغالی که جوانان هنوز برای دریافت آن در شعب بانکها سرگردان هستند .
مرور عملکرد بانکهای اسلامی و غیر اسلامی ( دارای بخش بانکداری اسلامی ) نشان دهنده عزم جدی آنها در نوآوری و خلق راه حل ها ، ابزارها ،سیستم ها ، بازارها و …. منطبق با شریعت است . این در حالی است که نوآوری در سیستم بانکداری اسلامی ایران سالهاست که خاموش و محدود به بخش بانکداری الکترونیک است. بانکداری ایران در خلق خدمات و محصولات ، استراتژیها و ساختارها ، بازارها و … ناکارآمد و ناموفق است . باز در گزارش بنکر یکی از شاخص های اصلی بانکداران اسلامی موفق در سطح جهانی ، تعهد و توفیق آنها در نوآوری در زمینه های مختلف عنوان شده است . نوآوری در خدمات و محصولات مبتنی بر شریعت ، نوآوری در بانکداری الکترونیک ، نوآوری در بانکداری شرکتی و اختصاصی ، نوآوری در خلق و نفوذ در بازارهای جدید و … تنها نمونه هایی از توفیقات بانکداری اسلامی در دوره جدید است .
بانکداری اسلامی در ایران اشکالات دیگری نیز دارد . به عنوان مثال ضرورت اعتبارسنجی دقیق سالهاست در دنیای نوین بانکداری مطرح و گامهای اساسی در این خصوص برداشته شده است . نظامهای اعتبار سنجی به رشد و بلوغ قابل توجهی دست یافته اند و امروزه نقش بسزایی در مدیریت ریسک بانکها بازی می کنند . در بانکداری اسلامی که اساس آن را عقود مشارکتی تشکیل می دهد و مهمترین اصل در آن ، رفع تقارن اطلاعاتی است ، نقش نظامهای اعتبارسنجی بیشتر جلوه کرده و ضرورت می یابد . بانکداری ایران در این زمینه چه کرده است ؟ هنوز بانکداران ایرانی در برابر آن از خود مقاومت نشان می دهند و توفیقی در پیاده سازی آن حاصل نکرده اند .
حسابداری و مدیریت مالی بانکداری اسلامی در ایران هنوز بر اساس اصول و مبانی بانکداری متعارف و شناخته شده است . حاکمیت شرکتی در بانکداری ایران جایگاه خود را نیافته ، این در حالی است که ضرورت آن به مراتب بیشتر از دیگر اشکال بانکداری است زیرا به عنوان مثال ، در بانکداری اسلامی سپرده گذاران به دلیل نقش خود، یکی از مهمترین ذینفعان بانک به شمار می روند ، در حالی که بر عملکرد بانک کنترل و نظارتی ندارند . بانکداران اسلامی به دلیل نوع ریسک های مترتب بر سرمایه گذاری ها ، که مهمترین ریسک در بانکداری اسلامی به شمار می رود ، هنوز مدیریت ریسک در سیستم را پیاده سازی و اجرا نکرده اند .
در حالیکه بانکداری اسلامی در بیش از ۸۶ کشور جهان فعالیت دارد و جهان اسلام بیش از یک و نیم میلیارد نفر جمعیت دارد ، بانکداری ایران، پای خود را از مرزهای کشور بیرون نگذاشته ، در دیگر نقاط جهان فعالیت جدی ندارد و مشتری و بازار قابل توجه مسلمان غیر ایرانی ندارد و تنها در مرزهای امن داخلی به رقابت مشغول است .
بانکداری اسلامی در ایران به جز چالشهای کلان با چالشهای خرد در سطح تجربه استقرار یک نظام بانکداری بومی ، اسلامی مواجه است . بانکداران ایرانی برای پیاده سازی آن نیازمند تغییرات بسیار عمیقی هستند . آنها باید نگاه خود را اصلاح کنند ، دیدگاه هایشان را توسعه بخشند ، نوآورتر باشند ، الزامات و زیرساختها را به درستی شناسایی و پیاده کنند ، پای از بازار و رقابت داخلی فراتر گذارند و بیش از پیش به رسالت خود بیاندیشند ، آن روز شاید موفقیت حاصل شود .

*کارشناس ارشد بازاریابی خدمات بانکی


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=14931
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم
در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم
در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم
در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم
در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم
در بانکداری اسلامی موفق نبوده ایم