حدود یکسال از نوسان‌های ارزی در اقتصاد ایران گذشت و هنوز هم این روزهای پرنوسان اقتصاد ایران تمام نشده است!

اقتصاد ایران در سطح کلان شرایط ویژه‌ای را از سر می‌گذراند و هر روز با خبری تحت نوسان‌های سیاسی است. به طور خلاصه و عمده، ماجرا از اعتراض های دی ماه ۹۶ آغاز و با روند تحریم های جدید آمریکا علیه ایران به اوج خود رسید.

همین موضوعات سیاسی، اولین آثار خود را در تغییرات نرخ ارز و برهم خوردن نظم وارداتی کشور گذاشت و در ادامه به برهم خوردن نظام تولید کشور و کاهش ظرفیت تولید یا تعطیلی برخی از تولیدات منجر شد.

گران شدن زندگی

همچنین ادامه زنجیره مشکلات، جو روانی حاکم بر بازارهای مختلف را تغییر داد و در نهایت، به معیشت و اقتصاد خرد ایران هم آسیب‌های فراوان زد. در نهایت این مشکلات، یکسال گذشته به یکی از سخت‌ترین سالهای زندگی مردم تبدیل شد و با وجود اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به اقلام اساسی و ضروری معیشت مردم، شاهد ۳تا۴ برابر شدن قیمت‌ها در بیشتر بازارها بودیم.

چرا که بهانه لازم در همه سطوح اقتصاد وجود داشت و نرخ ارز تا ۳برابر(دست کم و میانگین) افزایش داشت و همین کافی بود تا روند گرانسازی‌ها در همه صنوف آغاز شود.

همین تغییرات قیمتی، در ابعاد معیشتی مردم خود را نشان داد و جو خریدهای هیجانی را کلید زد.

حقوق‌های معوق و بیکاری

از طرفی دیگر هم، اقتصاد معیشت و زندگی عمومی مردم با بیکاری و روند اخراج ها و تعدیل‌ها و نپرداختن حقوق ماهانه مردم، نگرانی‌های بیشتری ایجاد کرد و دل نگرانی‌های عمومی را فزونی داد.

می توان گفت همین حقوق‌های معوق کارگران، کارمندان و شاغلان صنوف مختلف دلیلی شد برای تشدید اعتراض‌های صنفی و بهره‌گیری‌های سیاسی مخالفان دولت.

چرا که حقوق بگیران افزایش درآمدی نداشتند اما هزینه‌های خود را چند برابر میدیدند و با اجاره خانه‌های چند برابر شده و هزینه‌های سربار خود گرفتارتر از قبل شده‌اند.

کشف فسادهای بزرگ

همچنین در سوی دیگر اقتصادایران، کشف فسادهای انبوه و عیان شدن سواستفاده‌گران اقتصادی که عنوان سلطان هم بر آنها نهاده می‌شود، در برهم ریختگی اوضاع اقتصادی یکسال اخیر و باورهای عمومی مردم نقش گسترده‌ای داشت که دولت از آن غافل بود.

همه میپرسند اینان کیستند و چگونه توانستند رانت و فساد ایجاد کنند؟این پرسش‌های بی پاسخ همچنان با انفعال و سکوت پاسخ داده می شود و کسی نیست که برای مردم توضیح دهد که کشف این فسادها با اراده کدام دولت محقق شده است؟

چه گذشت بر سر دولت و ملت؟

مرور شرایط یکسال گذشته در همین چند خط و به صورت محدود را اگر بخواهیم با یک نتیجه گیری و طرح یک نکته ساده خاتمه دهیم، باید به غفلت بزرگ دولت از موضوع اطلاع رسانی و گرفتاری در «مارپیچ سکوت» محدود کنیم.

مشکلات اقتصادی و کمبودها ویا ضعف‌های مدیریتی و سیاسی در جای خود قابل نقد و طرح است، اما مرور همین چند بخش به خوبی غفلت دولتمردان را به ما نشان می‌دهد.

عدم همکلامی با مردم آسیب دیده و بهره نگرفتن از قدرت همراهی مردم با مشکلات موجود، این پرسش را مطرح می‌کند که در این شلوغی و آوار مشکلات بر اقتصاد ایران، چرا مجریان و سیاستگذاران کشور دغدغه‌های ساده این کردم را نشنیده‌اند. آیا انتظار بزرگی است که بخواهیم همه ارکان اطلاع رسانی دولت دست کم با مردم همدل و همنشین باشند؟

رئیس جمهور در رای قوه مجریه باید بداند که چرا دولتمردان در یکسال گذشته بیشتر ماه‌های کاری خود را در سکوت رسانه‌ای سپری کردند و حتی در قبال اعتراض‌های خیابانی مردم هم منفعلانه، نظاره‌گر بودند و سخنی با مردم نداشتند.

وی باید اکنون بداند که ادامه این رویه و حبس در اتاق‌های فکر منفعل، ثمره‌اش بذر نا امیدی ردر دلهای مردمی شده ایت که با امید به او رای داده بودند.

دولت چه کند؟

به هرحال؛حالا وقت چاره اندیشی است و دولت باید همین حالا به خود بیاید و با ذهن و فکر اکثریت جامعه همراه شود! تا بفهمد چرا مردم، این‌همه دل نگرانی‌ دارند و چرا می‌شنوند که سال۹۸، سخت‌تر از حالا پیش بینی می‌شود؟!

ختم کلام اینکه؛ مشکلات و موانع زیادی پیش روی کشور، دولت و ملت است اما آیا این مشکلات و کمبودها بیشتر از ۸سال ایستادگی در جنگ است که نمی‌توان مدیریتش کرد؟

مشکل امروز اقتصاد ایران و هیجان‌های موجود با همدلی و همراهی جمعی قابل حل است؛ اگر و تنها اگر دولت با افکار عمومی همراه شود و با مردم سخن بگوید. اگر دولت علمی رفتار کند و با کمک کارشناسان فن، از ابزار افکارسنجی دقیق بهره گیرد و با قدرت جمعی «اتحاد با اکثریت» به جنگ مشکلات برود.

این جملات شعار نیست و بارها در موسم انتخابات تکرار شده است؛ حالا ماییم و انتظار برای شنیده شدن اکثریت جامعه و استفاده از قدرت هم‌افزایی جمعی.

حمیدرضا طهماسبی‌پور/ کارشناس ارشدارتباطات و روزنامه نگاری


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=124748
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست
دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست
دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست
دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست
دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست
دولت در حوزه افکار عمومی، عملگرا نیست