یک تعادل عمومی در اقتصاد وجود دارد که اگر این تعادل به هر ترتیبی از بین رود، مسائل جدی برای اقتصاد ایجاد میشود. این تعادل، تعادلی بین سود بانکی و نرخ تورم است.
*میثم رادپور/ کارشناس اقتصادی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول، طبیعی است که نرخ سود بانکی باید بالاتر از نرخ تورم باشد، درغیر اینصورت یک عدم تعادل جدی در اقتصاد و همچنین فرصت کسب سود بدون تحمل ریسک ایجاد میشود. در بازه زمانی چهار الی پنج سال اخیر وضعیتی در اقتصاد کشور ایجاد شده که قابل قبولتر است، در واقع بهطور مشخص نرخ سود بانکی بالاتر از نرخ تورم است، اما اختلاف موجود بدقواره است. به تعبیری به فاصله بین نرخ سود بانکی و نرخ تورم، نرخ سود واقعی گفته میشود. این فاصله عموما نمایانگر شاخص بهرهوری است، یعنی هرچقدر میزان بهرهوری بیشتر باشد، انتظار میرود که فاصله بین نرخ تورم و نرخ سود بانکی بیشتر باشد. مسالهای که الان دیده میشود، اختلاف موجود نه به علت افزایش بهرهوری یا تغییر در المانهای بهرهوری اقتصاد کشور ایجاد شده، بلکه بهدلیل مسائل عمده نظام بانکی به وجود آمده است. در واقع بانکهای ایران ترازنامه ضعیفی دارند. به همین دلیل، وضعیت ناهنجاری که در نظام بانکی کشور وجود دارد، تقاضا برای جذب سپرده از سوی بانکها به میزان زیادی بالا میرود، چراکه میخواهند فشارهای نقدینگی خود را تحمل کنند. بهدلیل فشارهای نقدینگی، بانکها به شدت دنبال جذب پول هستند و برای این امر با هم رقابت میکنند. در واقع از آنجایی که مساله حیات بانکها مطرح است، تقریبا هر نرخی را که بتواند حیات را به آنها برگرداند، مناسب است. به همین دلیل شاهدیم که در هر کشوری که نرخ تورم کمتر از ۱۰درصد شده است، نرخ سود بانکی بیشتر از ۲۰درصد است و این اختلاف موجود عادی نیست. ضرورت کاهش سود بانکی بر کسی پوشیده نیست، ولی مساله به همین سادگی نیست. اگر بانک مرکزی نرخ جریمه سپرده قانونی را پایین بیاورد، این امر به آن معناست که حجم زیادی از پول باید وارد بانکها شود، چون بانکها متقاضی میشوند و پایه پولی کشور بالا میرود و با وضعیتی که نرخ تورم در کشور ما دارد، منطقی این است که نرخ سود بانکی کاهش یابد، ولی این کاهش در دوره فعلی بهدلیل مسائل عمده نظام بانکی بهصورت دستوری نمیتواند انجام شود. در این مسیر، ابتدا باید فکری به حال مسائل عمده نظام بانکی شود. در واقع ما در کشور خود با یک بحران بانکی مواجه هستیم و در این بحران قصد کاهش نرخ سود بانکی را داریم، در چنین شرایطی کاهش نرخ سود بانکی که یک سیاست پولی انبساطی است، تعداد زیادی از طرحها و خرید بسیاری از کالاها توجیهپذیر میشوند و سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی توجیهپذیری بیشتری پیدا میکند. بهنظر میرسد در شرایط حاکم، کاهش نرخ سود بانکی هرچند منطقی بهنظر میرسد و باید در طول زمان اتفاق بیفتد، ولی اگر این تصمیم یک طرفه و بدون توجه به تبعات آن انجام شود، با نقدینگی موجود، کاهش نرخ سود بانکی مردم ترجیح میدهند جنس خریداری کنند به جای اینکه پول خود را در بانک سپردهگذاری کنند.