احمد فرهادی*: مدیران را می‌توان بنا به روش‌های متفاوت و از دیدگاه‌های متعدد مورد سنجش قرار داد و به تقسیم‌بندی خاصی رسید. در این یادداشت ما قصد داریم که از منظر انتخاب و فرآیند انتصاب مدیران به پاره‌ای از مشکلات فراروی فضای کسب‌وکار و صنعت اشاره کنیم. برای راهیابی به مقصد مورد نظر از دو گزاره شروع خواهیم کرد، گزاره اول که به پایین‌بودن میزان کار مفید در ایران و گزاره دوم که به پایین‌بودن میزان بهره‌وری اشاره دارد.
نخست – پایین‌بودن میزان کار مفید در ایران: مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرد که در خوشبینانه‌ترین حالت ساعات کار مفید در ایران در هر روز حداکثر دو ساعت است که میزان هفتگی آن به بیشتر از ۱۱ساعت نمی‌رسد. البته برخی آمارهای دیگر نیز این میزان را شش تا هفت ساعت در هفته برآورد کرده است. با این حال میزان ساعات کار مفید هفتگی در ژاپن ۴۰ تا ۶۰ ساعت و در کره‌جنوبی نیز ۵۴ تا ۷۲ ساعت برآورد می‌شود. با این حال باید گفت متاسفانه آمارهای ارایه‌شده در مورد میزان ساعات کار مفید کارکنان شاغل در بخش دولتی کشور به هیچ‌وجه قابل قبول نیست؛ چراکه برآورد شده است متوسط ساعت کار مفید افراد در بخش دولتی در طول یک روز فقط ۲۲دقیقه است.
دوم – پایین‌بودن میزان بهره‌وری در ایران: براساس تحقیق سازمان بهره‌وری آسیایی، میزان بهره‌وری هر نیروی کار در ایران به صورت سالیانه ۴۵‌هزاردلار در نظر گرفته شده است. این رقم در مورد کارگران بحرینی ۴۸‌هزارو۷۰۰دلار و برای کارگران شاغل در کشور کویت نیز ۵۸‌هزاروصددلار است. همچنین در قطر میزان بهره‌وری هر نیروی کار در سال به میزان ۱۴۲‌هزارو۷۰۰دلار و در عربستان نیز ۷۰‌هزاروصددلار است. این میزان در مورد کارگران اماراتی ۹۴‌هزاروصددلار و برای کارگران کشور مالزی ۳۵‌هزاردلار برآورد شده است. از سویی میزان بهره‌وری سالانه کارگران شاغل در کشور آسیای جنوب شرقی، ژاپن ۶۳‌هزارو۹۰۰دلار و در ایالات متحده آمریکا نیز ۹۳‌هزارو۳۰۰دلار اعلام شد.
اما چرا چنین شده و به کدامین علت میزان کار مفید و بهره‌وری در ایران پایین است؟ گرچه در بررسی دلایل این دو گزاره موارد بسیاری را می‌توان برشمرد اما ما در این گزارش قصد داریم تا از منظر مدیریتی نگاهی به این موضوعات کرده و تلاش کنیم تا دلایلی را بیان کنیم.
مایلم سخن را از اینجا آغاز کنم که بنگاه‌های اقتصادی با انتصاب و انتخاب مدیر در پی کدامین هدفند؟ پاسخ دشوار نیست. می‌توانیم اینگونه باور داشته باشیم که مدیر فردی است با ویژگی‌های ممتاز و با توسل به آن ویژگی‌ها می‌تواند به‌سان سکانداری متبحر، پاروزنان را به پاروزنی وا دارد. در آنها این باور را ایجاد کند که مقصدی موجود است و برای رسیدن به آن مقصد چاره‌ای ندارند جز اینکه پارو بزنند، از دیگران سریع‌تر و قوی‌تر. چنین درکی از فرد مدیر به تعریفی آکادمیک از مدیریت انجامید: «هنر انجام کار به وسیله دیگران.»  دقیقا پس از درک‌ شأن و نقش مدیران در چرخه کسب و کار و صنعت بود که انتخاب مدیران به‌عنوان یکی از دغدغه‌های مهم سازمان‌ها و شرکت‌ها جایگاه مهمی یافت و کوشش‌های بسیار به کار رفت تا مدیران قابل و توانمندی برای بخش‌های صنعتی به‌کار گرفته شود. در دهه‌های اخیر، دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی بر آن شدند تا با استفاده از روش‌ها و منش‌هایی ویژه «مدیر» بپرورانند و این چرخه پرورش مدیران در سرزمین‌هایی که رشد فضای کسب و کار به توانایی‌ها و شایستگی‌ها بستگی داشت، ثمرات متعددی بر جای گذاشت به‌طوری‌که می‌توان گفت وزن عمده رشد صنعت در غرب بر دوش خلاقیت و قابلیت مدیران آن سرزمین بوده است. و جالب آنکه بدانیم در همین بلاد هم برای انتخاب و انتصاب مدیران روش و منشی به نام «کانون‌های ارزیابی» ایجاد شد و نقش آن در انتخاب مدیران بسیار حایز اهمیت شد.  اما در ایران داستان مدیریت مدیران، به‌گونه‌ای دیگر طی شده است. به نظر می‌رسد تفاوت عمده چنین باشد که از گذشته‌های دورتر صنعت در ایران به شیوه دستوری رشد کرده است و دقیقا به همین علت هیچ‌گاه وزن اصلی رشد آن بر دوش قابلیت و خلاقیت مدیران نبوده است و نقشی که مدیران در چرخه صنعتی غرب بازی کرده‌اند در ایران هیچ‌گاه دیده نشده است. البته مفهوم این سخن ندیدن تلاش‌های ارزشمند مدیران متخصص و لایق ایران‌زمین نیست بلکه سخن از انتصاب مدیران است که ما آن را مدیران دستوری نام‌گذاری می‌کنیم.  صدالبته که صنعت دستوری، مدیر دستوری هم پرورانده است! قیمت محصولاتش هم دستوری شده! و صادراتش هم براساس دستور صورت می‌گیرد! و اصلا انتخاب مدیران هم براساس دستور صورت می‌گیرد. ناگفته پیداست که اتخاذ چنین روشی در مدیریت روش سودمندی نیست و با توسل به چنین چرخه‌ای نمی‌توان گره‌ای از کارها گشود. کم نیستند مدیرانی که در این سال‌ها نه براساس تخصص و تجربه که براساس قومیت و رابطه در پست‌های بالایی و میانی چرخه کسب‌وکار صنعتی ایران قرار گرفته‌اند.
شاید امروزه برای درمان مشکلات عرصه صنعت راهکارهای متعددی وجود داشته باشد، شاید امروزه برخی بهترین راه خروج از مشکلات صنعت را منوط به برداشتن تحریم‌ها بدانند، شاید اعضای تیم اقتصاد و صنعت دولت منتخب انتخاب نقشه‌های متعددی برای بازگشت رونق به اقتصاد در سر داشته باشند و‌ هزاران شاید دیگر اما به نظر می‌رسد یک اقدام بسیار مهم می‌تواند تمام زیرساخت صنعت و اقتصاد ایران را دگرگون کند و آن چیزی نیست جز توجه ویژه به انتخاب مدیران لایق و توانمند و انتصاب آنها براساس شایستگی‌ها.
*کارشناس اقتصادی
منبع: شرق


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=9950
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

مدیران دستوری
مدیران دستوری
مدیران دستوری
مدیران دستوری
مدیران دستوری