به نظر میرسد با توجه به اینکه سرمایهگذاران خارجی علاقمند به شروع فعالیت خود در ایران از مناطق آزاد هستند، حضور بانکهای خارجی میتواند روزنه امیدی به جذب سرمایههای بیشتر باشد.
حضور بانکهای فراساحلی در مناطق آزاد جذابیت زیادی به پا کرده است و به نظر میرسد با توجه به اینکه سرمایهگذاران خارجی علاقمند به شروع فعالیت خود در ایران از مناطق آزاد هستند، این اتفاق میتواند روزنه امیدی به جذب سرمایههای بیشتر باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول، ناصر خرمالی مدیر امور بانک و بیمه شورای عالی مناطق آزاد کشور درباره حضور بانکهای فراساحلی در مناطق آزاد کشور گفتوگویی تفصیلی با آنا داشته است که در ادامه میخوانید.
اقداماتی جهت تاسیس بانکهای فراساحلی در مناطق آزاد کشور صورت گرفته است. با توجه به اینکه ایجاد شعب بانک نیاز به تایید شورای عالی بانکداری دارد آیا اکنون مشکلی برای تاسیس این بانکها در مناطق آزاد وجود ندارد؟
مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد. ما دستورالعمل خاصی درباره تاسیس بانکهای برونمرزی در مناطق آزاد و اساساً در سرزمین اصلی نداشتیم. بانکهای برونمرزی موقعیت جغرافیایی را طلب میکنند که خارج از قلمرو گمرکی است. به عبارت دیگر خارج از سرزمین اصلی و داخل مناطق آزاد هر کشوری ایجاد میشود.
در هر صورت کشور ما هیچ دستوالعملی چه در سرزمین اصلی و چه در مناطق آزاد نداشته است. اما از شهریورماه امسال به بعد چون این دستورالعمل توسط شورای پول و اعتبار تصویب و ابلاغ شد دیگر آن محدودیت یا به عبارت دیگر بحث فقدان ضابطه قانونی مطرح نیست.
پس اکنون برای تاسیس بانکهای برونمرزی دیگر نیازی به تایید شورای عالی بانکداری نیست؟
دیگر نیازی به این امر وجود ندارد. در واقع متقاضی درخواست خود را به سازمانهای مناطق آزاد ارائه میکند و درخواست وی به دبیرخانه و در مرحله بعد به بانک مرکزی ارسال میشود. با توجه به اینکه اکنون سلسله مراتب مشخص شده است، بانک مرکزی شرایط و مدارک را بررسی کرده و مجوزش را صادر میکند.
شورایعالی پول و اعتبار با صدور مجوز این دسته از بانکها چندان کاری ندارد و فقط اساسنامه این بانکها را تایید میکند.
شرایط ذکر شده برای تاسیس مرکز مالی در کیش هم لحاظ شده است؟
خیر، هنوز مراحل طی نشده و در حال پیگیری است.
نرخ سود بانکهای فراساحلی به صورت بینالمللی محاسبه میشود یا با قوانین داخلی بانک مرکزی هماهنگی پیدا میکند؟
از آنجا که در دستورالعمل این دسته از بانکها عنوان بانکهای فراساحلی آورده شده بنابراین اینگونه استنباط میشود که باید رویههای متعارف بینالمللی را رعایت کنند. اینجا نیز به همین صورت است و باید به صورت رویههای بینالمللی عملیاتی شوند لذا نمیتوانیم بانکی را ایجاد کنیم و بگوییم بخشی از خدمات را با شورای پول و اعتبار و بخش دیگر را با شرایط بانک مرکزی پیش میبریم. در این صورت بحث بینالمللی بودن آن زیر سوال میرود.
در واقع نرخ سود بانکی دو دسته است. یکی نرخ سود تسهیلات و دیگری نرخ سود سپرده بانکی است که هر دو نرخ بر اساس عرضه و تقاضای بازار مشخص میشود.
اکنون بانکها در سرزمین اصلی برای سپردههایشان نرخ سود ۲۰ الی ۲۲ درصد را ارائه کرده و بر این اساس در حال رقابت هستند. این امر بر اساس دستوالعمل دولت در حال انجام است اما باید گفت که دستوری عمل کردن در نظام اقتصادی بازخورد چندان خوبی ندارد. چرا که باید بازار خود تعیین کند که نرخ سود چه مقدار باشد و چه تسهیلاتی با چه نرخ سودی در اختیار متقاضیان قرار بگیرد.
بر این اساس در بانکهای برون مرزی قانون عرضه و تقاضا حاکم است و نرخ سود سپرده، تسهیلات و حتی نرخ کارمزد خدمات بانکی هم توسط خود بازار تعیین شده و توسط بانکهای حاضر در مناطق آزاد اعمال میشود.
به طور مثال اگر بانکی داخلی در سرزمین اصلی تسهیلاتی را با نرخ سود ۲۰ درصد ارائه میدهد، بانک های فراساحلی در مناطق آزاد نرخ سود ۱۴ درصد ارائه میکنند یا اگر نرخ سود سپرده در سرزمین اصلی مثلاً برای هر ۱۰۰ میلیون ۱۰ درصد باشد ممکن است در بانکهای فراساحلی سود ۸ درصدی پرداخت شود.
پرداخت و یا دریافت سود از محل سپردهها و تسهیلات دست خود بانکهای مستقر در مناطق آزاد است که با رویههای متعارف هدایت میشوند پس شرایط آنها با بانکهای سرزمین اصلی متفاوت خواهد بود.
این تفاوت لطمهای به بانکداری داخلی نمیزند؟ و آیا بانکهای فراساحلی تنها فعایتهای ارزی انجام میدهند؟
بانکهای فراساحلی صرفاً فعالیتهای ارزی انجام خواهند داد.
به نظر میرسد در حوزههای پولی و بانکی کشور یعنی هم در حوزه بیمه، هم بورس و هم بانکها که در اصل اجزاء نهادهای مالی کشور هستند، رقابتی وجود ندارد. باید دید دیگران چطور رفتار می کنند و شاید شرایط مساعدتری فراهم شود و ما بتوانیم از فرمولهای آنها به نفع خود استفاده کنیم. اساسا ما در بخش پولی و بانکی رقابتی به این شکل نداریم و شاید حضور این بانکها رقابت ایجاد کنند.
از طرفی این بانکها پول ارزان قیمت وارد کشور میکنند. برای مثال در بانکهای سویس و آلمان برای نگهداری از پول هزینه نیز دریافت میکنند نه اینکه سودی هم به مشتری پرداخت کنند. پس این شرایط میتواند مساعد هم باشد چرا که بانکهای فراساحلی پول ارزان را با قیمت ۲ الی ۳ درصد ارائه میکنند و در واقع پول کلانی میتواند از این طریق وارد کشور شود.
همچنین ما قصد داریم این پول ارزان قیمت را به دست کسانی برسانیم که بتوانند خوب از آن استفاده کنند، نه اینکه این پول به اشخاص داده شود تا تورم ایجاد کرده و با آن ساخت وساز و یا خورو خریداری کنند. به نظر من بهتر این است که این پول ها وارد بخشهای زیرساختی و زیربنایی شود تا بار تورمی آن هم به حداقل برسد.
امکان گرفتن فاینانس از بانکهای فراساحلی وجود داد؟
زمانی که بحث فاینانس مطرح میشود دو بخش خصوصی و دولتی به میان میآید. اما آنچه که از آن استنباط میشود فاینانس بخش دولتی کشور است یعنی آنها پروژهای مانند پل خلیج فارس را تامین مالی میکنند اما عنوان میشود که کشور چین فاینانس انجام داده است. بر این اساس با توجه به شرایط موجود کشور هنوز بحث فاینانس چندان عملیاتی نشده است.
حضور این بانکها با پول ارزان قیمت میتواند پروژههای ما را نیز هر چه سریعتر عملیاتی کند.
این بانکها به صورت غیرمستقیم فاینانس میکنند یا میتوانند این کار را مستقیماً انجام دهند؟
میتوانند به صورت مستقیم فایناس را انجام دهند چرا که به نمایندگی از شرکتهای مختلف فعالیت خواهند کرد.در واقع این بانکها عاملی برای ورود نفر سوم و ارائه خدمت مالی یا همان تسهیلات فاینانس از سوی دولت یا هر شخص به خدمتگیرنده در داخل مناطق آزاد کشور میشوند.
آیا این بانکها میتوانند تضمین سرمایه کنند و در واقع ضمانتنامههای بانکی صادر کنند؟
قطعا اینگونه است. بانکهای برونمرزی یا فراساحلی کلیه خدمات متعارف یک بانک داخلی را انجام میدهند اما یک سری خدمات بیشتر را نیز پوشش میدهند. ای خدمات شامل ارائه فاینانسها، ورود پولهای ارزان قیمت، تعیین نرخ سود سپرده و تسهیلات و نرخ کارمزدهای بانکی بر اساس عرضه و تقاضا در بازار و… است.
آیا امکان حضور بانکهای آمریکایی در مناطق آراد کشور وجود دارد؟
بحث حضور آمریکا در حوزههای مختلف یک بحث کلان اجتماعی است. اگر در بحث کلان جامعه به این نتیجه رسیدیم که میتوان با این کشور در ارتباط بود، ما نیز می توانیم حضور بانکها در مناطق آزاد را بررسی کنیم.
در سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی رهبری به جذب منابع اشاره شده است که اتفاقاً یکی از ماموریتهای مناطق آزاد هم این موضوع است. اما اینکه درباره ایجاد و تاسیس بانکهای برونمرزی مناطق آزاد میتوان با این کشور در ارتباط باشد یا خیر، بحث کلانی است که باید مشخص شده و بعد تصمیم گیری شود.
به نظر نمیرسد بانکها در لیست کارهایی قرار داشته باشند که ورودشان به کشور ممنوع شده و فکر نمیکنم در این موضوع بخواهند سختگیرانه عمل کنند. اکنون باید دید سیاست دولت در زمینه همکاری نهادهای مالی با کشور آمریکا به چه شکلی است و هر آنچه که از سوی دولت ابلاغ شود، ما میتوانیم انجام دهیم.
اکنون که دستورالعمل ورود بانکهای فراساحلی تنظیم شده است آیا شرایطی هم در نظر گرفته شده است تا این بانکها برای ورود به مناطق آزاد رغبت بیشتری پیدا کنند؟
با توجه به حصاری که به ناحق کشور را در بر گرفته بود اکنون پس از برجام این حصار اقتصادی برداشته میشود. منابع عظیمی در کشور وجود دارد و رفع این محدودیتها و شرایط ایجاد شده فرصت بسیار بزرگی برای فعالیت های سود آور است. در این زمینه حوزه بانکداری نیز مستثنی نیست بنابراین حضور در ایران با چنین موقعیتی برای آنها یک فرصت مناسب است.
در واقع بانکهای خارجی خودشان تمایل به حضور دارند و هیچ اتفاق خاصی برای تسهیل ورود آنها نشده است؟
شرایطی که ما توانستیم پیش بیاوریم تدوین دستورالعمل برای حضور بانکهای فراساحلی بود زیرا برای حضور آنها یک شکاف وجود داشت که نمیدانستند چه ضوابطی را باید رعایت کنند.
در هر صورت اکنون این امر از سوی مرجع عالی پولی بانکی کشور که همان شورای پول و اعتبار است، پیش آمده و ما زمینه قانونی حضور آنها را فراهم کردهایم. پیش از این هیچ مقرراتی برای ورود این بانکها در کشور وجود نداشت.
انتهای پیام