بازدهی متوسط بورس تهران در هفته‌یی که گذشت برای نخستین‌بار در سال۹۴ به محدوده منفی رسید. با افتی که برای دماسنج بازار رخ داد شاخص به ارتفاع ۶۲هزار و ۳۲۲واحدی رسید.

بازدهی متوسط بورس تهران در هفته‌یی که گذشت برای نخستین‌بار در سال۹۴ به محدوده منفی رسید. با افتی که برای دماسنج بازار رخ داد شاخص به ارتفاع ۶۲هزار و ۳۲۲واحدی رسید، این درحالی بود که در ابتدای سال شاخص کل با رقم ۶۲هزار و ۵۳۱واحد آغاز به کار کرد. فضای امیدواری حاصل از بیانیه لوزان که درابتدای سال حاصل شده بود، شاخص کل را به‌صورت هیجانی مثبت کرد، این موضوع باعث شد که شاخص تا ۱۷فروردین تا سطح تقریبا ۷۱هزار واحدی صعود کرد. کمتر کسی در آن زمان انتظار داشت که شاخص کل از محدوده ۷۰هزار واحدی عقب‌نشینی کند، اما عرضه‌های اولیه‌یی که ابتدای سال رخ داد، باعث شد شاخص کل نه‌تنها در آن محدوده تثبیت نشود که روند نزولی در پیش گیرد.
بحث درباره اینکه کدام فاکتورها بیشترین اثر را بر روند نزولی شاخص داشتند، بسیار است. برخی کارشناسان معتقد بودند که دلیل عمده سکته شاخص در کانال ۷۰هزار واحد، برخورد ناشیانه سازمان بورس و اوراق بهادار تهران دررابطه با عرضه‌های اولیه بود. عرضه‌های اولیه رگباری که ابتدای سال رخ داد یا دست‌کم در شرف وقوع بود، باعث انتقال بخش قابل‌توجهی از نقدینگی بازار بود که در آن مدت برای بازار جنبه قوت لایموت محسوب می‌شد.
چگونه کار به اینجا رسید؟
کاهش شدید نقدینگی از دیگر علل افت ارزش معاملات و کاهش شدید شاخص کل از ۱۷فروردین تاکنون به‌شمار می‌رود. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که بورس تهران هم‌جهت با دیگر بازارهای مهم اقتصادی از کمبود شدید نقدینگی رنج می‌برد. کاهش ۲درصدی نرخ سود سپرده‌های بانکی در ابتدای سال نیز به هیچ‌وجه نتوانست پولی را به بازار منتقل کند.
از یک طرف بانک‌ها به خودی خود از کمبود نقدینگی رنج می‌بردند، همین موضوع نیز باعث شده بود که نرخ‌های ترجیحی و نرخ‌های بین بانکی بسیار بیش از ۲۲درصد نرخ رسمی بازار پول باشند. در گزارش‌های «تعادل» نیز اشاره شده بود که کاهش دستوری نرخ سود سپرده‌های بانکی از آنجا که نمی‌تواند عملی باشد، اثر مثبتی نیز بر بازار سرمایه نخواهد داشت. از طرف دیگر اگرچه نرخ سود سپرده‌های بانکی سرسخت‌ترین رقیب بازار سرمایه محسوب می‌شد، اما نرخ سود اوراق با درآمد ثابت نیز در گوشه‌یی از بازار قرار داشتند که کمتر بدان توجه شد. در حال حاضر اوراق بهادار با درآمد ثابت با سودهای ۲۴ و ۲۵درصد در اقتصاد کشور وجود دارند که حضور این اوراق دست کمی از بحث بالا بودن نرخ سود سپرده‌های بانکی ندارد.
اما بورس تهران در حال دست‌وپنجه نرم کردن با مقوله مذاکرات حساس هسته‌یی است که در حال حاضر مهم‌ترین ریسک سیستماتیک بازار است. بیانیه لوزان برای بورس تهران تنها مسکنی محسوب می‌شد که فقط توانست برای چند روز بازار را صعودی کند. هرچند پس از ۱۷فروردین، خبر مهمی درباره مذاکرات هسته‌یی منتشر نشد، اما ادامه‌دار نبودن اخبار مثبت برای پیکره بی‌جان بورس، به منزله خبری منفی تلقی شد و به عنوان عاملی اثرگذار در کنار سایر عوامل باعث شد حرکت مثبت شاخص کل ادامه‌دار نباشد.
فروپاشی مثلث هسته‌ای
در طول مدت رکود بازار سهام، این مساله که نمادهای بانکی، خودرویی و حمل‌ونقل دریایی بیشترین انتفاع را از لغو تحریم‌های اقتصادی می‌برند، برای فعالان بازار سهام جا افتاده بود. همین موضوع باعث می‌شد که در طول این چند ماه، این نمادها که به مثلث هسته‌یی معروف شده بودند، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده و همگام با هم حرکت کنند. به این صورت که با انتشار اخبار مثبت مذاکرات این نمادها همزمان وارد صف‌های خرید قرار می‌گرفتند و با انتشار اخبار دلسرد‌کننده همزمان در فاز اصلاحی ظاهر می‌شدند. چنانچه تحریم‌ها لغو شوند، بانک‌ها از شر تحریم سوییفت خلاص می‌شوند، خودرویی‌ها می‌توانند روند پیشین همکاری با شرکای خارجی خود را در پیش گیرند و گروه حمل‌ونقل دریایی نیز از رفع تحریم‌های کشتیرانی منتفع خواهد شد.
اما طی دو ماه گذشته، هم‌راستایی این نمادها از بین رفت. از طرفی گمانه‌زنی‌ها درباره عدم سوددهی نمادهای بانکی باعث شد که قیمت سهم‌های بانکی افت کرده و به محدوده اسفندماه سال گذشته برسند. برخی اخبار حاکی از این بود که در سال‌جاری قرار است مجامع عمومی بانک‌ها تشکیل نشود. بعدها این خبر تکذیب شد اما نکته منفی دیگری آغاز به خودنمایی کرد. سیاستگذاران بانکی معتقد بودند که بانک‌ها سود کاغذی و نه سود حقیقی شناسایی کرده‌اند. حال قرار شده بانک‌ها پیش از آنکه صورت‌های مالی حسابرسی شده خود را منتشر کنند آن را دراختیار بانک مرکزی قرار دهند تا بانک مرکزی از کم‌وکیف سود بانک‌ها آگاه باشد و در صورت نیاز رویه شناسایی سود در بانک‌ها را اصلاح کند. این مسایل شایعه احتمال کاهش سود تقسیمی بانک‌ها را گستراند و در نتیجه، روند قیمت بانک‌ها منفی شد و بانک‌ها عملا از جرگه مثلث هسته‌یی خارج شدند. حال نمادهای بانکی اگرچه همچنان بیشترین ارزش‌های معاملاتی را به خود اختصاص می‌دهند اما روندی منفی داشته و راه خود را از مثلث هسته‌یی جدا کرده‌اند.
از طرف دیگر خودرویی‌ها در حال حاضر بیشترین میزان زیان انباشته را در دل خود دارند و چنانچه لغو تحریم‌ها و قراردادهای جدید به شرکای خارجی خودروسازان رخ ندهد، آیند‌ه روشنی در انتظار این شرکت‌ها نخواهد بود. فضای ناامیدی از مذاکرات باعث می‌شود که اصلاح قیمت در این نمادها شدید‌تر باشد، چراکه مساله لغو تحریم‌ها برای این شرکت‌ها مساله مرگ و زندگی است.
تنها گروهی که همچنان مشتری دارد و از اصلاح قیمت‌های شدید اخیر مصون مانده است، گروه حمل‌ونقل دریایی است که درصورت عدم لغو تحریم‌ها احتمالا کاهش قیمت شدیدی را تجربه خواهد کرد.
مدیریت یا دخالت؟
نکته دیگری که اگرچه عامل اصلی شکل‌گیری روند منفی در بازار نبوده است، اما باعث تعمیق بحران در شرایط کنونی شده، سیاست‌های حمایتی است که سازمان بورس مدنظر قرار داده است. پس از اوج شاخص کل در تاریخ ۱۵بهمن ۱۳۹۲ رخ داد، سازمان بورس به‌شدت در تلاش بود که بازار را در برابر ریزش‌های شدید محافظت کند. این تلاش‌ها از انجام مصاحبه‌های متعدد گرفته تا دستکاری مستقیم معاملات، هیچ‌یک نتوانستند جو بازار را نجات دهند. بارها در گزارش‌های «تعادل» اشاره شده بود که دستکاری معاملات و خارج کردن آن از روند طبیعی، باعث طولانی شدن بحران خواهد شد و تنها وقوع بحران را به زمانی دیگر موکول می‌کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که هر بار سازمان تلاش خود را برای حمایت از بازار بیشتر کرده، ارزش معاملات افت شدیدی را تجربه می‌کرد. حتی در بعضی موارد شنیده شده بود که سازمان با فروشنده حقوقی تماس می‌گرفت و آنها را از فروش دارایی خود منع می‌کرد. این اقدامات نه‌تنها از ارزش معاملات، بلکه از شأن سازمان بورس نیز کاست. نتیجه همه این مسایل این بود که نه‌تنها شاخص کل افت کند، بلکه اعتماد سرمایه‌گذاران نیز از دست رفت؛ ضایعه‌یی که به این زودی‌ها جبران نخواهد شد. شاید همین نکته باشد که باعث شده فعالان بازار (بخوانید غیرفعالان بازار) دیگر به خبرهای مثبت واکنش نشان نمی‌دهند. در این مدت بودند شرکت‌هایی که تعدیل‌های مثبت داشتند و شرایط بدی را تجربه نمی‌کردند، اما اعتماد ازدست رفته بازار کار را به جایی کشاند که بازار‌ تر‌وخشک را با هم بسوزاند. در این شرایط حتی تحلیلگران هم نمی‌توانند استنباط مناسبی از شرایط داشته باشند چراکه مهم‌ترین فاکتور سرمایه‌گذاری یعنی اعتماد در بازار وجود ندارد.

منبع: تعادل


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=64180
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟
چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟
چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟
چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟
چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟
چرا بازار سرمایه با سهامداران سر سازش ندارد؟