تورم در ایران فقط محصول نقدینگی نیست از سوی دیگر و برخلاف آنچه عموما عنوان میشود مطالعات بیشتر اقتصادی نشان میدهد رابطه میان نقدینگی و تورم رابطهای یکسویه نیست و همچنین شیوه توزیع نقدینگی نیز بر نرخ تورم اثرگذار است.
کمبود نقدینگی در بنگاههای اقتصادی بیش از ۱۰ هزارمیلیاردتومان است. این رقم بزرگ کمبود نقدینگی تنها بخشی از مشکلات این بنگاههاست. این درحالی است که این رقم میتواند از حیث کمبود نقدینگی برای بازپرداخت بدهیها از این هم بیشتر باشد.
این درحالی است که برخی کارشناسان نامآشنای اقتصادی در ایران معتقد بودند که از دید علم اقتصاد نقدینگی با تورم رابطهای ندارد و به این اعتبار ما در سالهای گذشته با افزایش نقدینگی و چاپ پول بیش از ظرفیت اقتصادی مواجه بودیم.
از سوی دیگر ما با نظرات کاملا متضاد دیگری نیز مواجه بودهایم. بارها در کشور «افزایش نقدینگی موجب افزایش تورم میشود»؛ این نظریه در ایران و طی سالهای اخیر بارها از سوی کارشناسان و مسئولین دولتی مطرح شده است و این فکر تا آنجا در جامعه تبلیغ شده که حتی در میان مردم نیز این تفکر اقتصادی مورد پذیرش واقع شده که هر افزایشی در نقدینگی اعم از دریافت یارانه و یا افزایش دستمزد تورمزاست.
اما تورم در ایران فقط محصول نقدینگی نیست از سوی دیگر و برخلاف آنچه عموما عنوان میشود مطالعات بیشتر اقتصادی نشان میدهد رابطه میان نقدینگی و تورم رابطهای یکسویه نیست و همچنین شیوه توزیع نقدینگی نیز بر نرخ تورم اثرگذار است.
اگر روند اقتصادی کشور را از سالهای گذشته تاکنون دنبال کنیم، به این مساله پیخواهیم برد که ما همواره با روند افزایشی تشکیل حبابهای مالی مواجه بودهایم. این حبابها گاهی در بخش مستغلات و املاک متمرکز بوده است و گاهی در بخش معاملات بورس اوراق بهادار و یا بازار سوداگری ارز متمرکز میشود.
حتی گاهی این حبابها در برخی کالاهای صادراتی نیز شکل گرفتند که آثار زیانباری برای اقتصاد کشور داشتهاند. جریان نقدینگی در دست صاحبان سرمایه همواره به دنبال حداکثر رساندن سود است. صاحبان نقدینگی تنها در حوزههایی وارد میشوند که با حداقل هزینه، بیشترین درآمد را داشته باشند.
لذا این مساله طبیعی است که نقدینگی موجود در کشور (هرچقدر هم از سوی بانک مرکزی و دولت با دستور مقامات به درون اقتصاد ایران سرازیر شود) به سمت تولید حرکت نکند. لذا بنابه دلایل عدیده ساختاری و سیاستگذاری در طی بیش از دو دهه گذشته، اقتصاد ایران تبدیل به نقطه امنی برای سوداگریهای کوتاهمدت برای اهداف کوتاهمدت و کسب سود بالا شده است.
این سوداگریها در هر دو عرصه اقتصاد کلان (یعنی اقتصاد پولی و اقتصاد مالی) جای پای خود را در نهادهای غیررسمی حفظ کردهاند و نقشی غیرقابل پوشش در تحلیلها دارند. با وجود این جریان به این دلیل که تولید دارای حاشیه سود پایین است، بهطور طبیعی نقدینگی به سراغ این بخش نخواهد آمد.
این وضعیت نشان میدهد که بهرغم برخی ادعاها مشکل بنگاههای صنعتی و تولیدی کوچک و متوسط ایران نقدینگی نیست. بلکه مشکل عمیقتر از این مسائل است و ماهیتی ساختاری در اقتصاد ایران دارد.
صدالبته نقدینگی و تورم رابطه مثبت با یکدیگر دارند. اما وجود این شکافها و تناقضات نشان میدهند که این رابطه مستقیم و علت و معلولی نیست و ارتباط نقدینگی و تورم دارای پیچیدگیهای عمیقی است. لذا نه سیاستهایی که بهمنظور افزایش نقدینگی به افزایش تورم و کاهش رفاه مردم انجامیده است قابل تائید است و نه سیاست رهاسازی بازار!
منبع: آرمان