گر در اروپا و آمریکا مردم مالیات فراوان میدهند، مابهازای مالیاتشان حق وارسی دولتها را دارند و برای هر دلار مالیاتشان فریاد میکشند و دولتها را مجبور به پاسخگویی میکنند که با مالیات ما چه کردهاید و چه میخواهید بکنید؟
حمیدرضا طهماسبیپور: هرگاه درباره توسعه اقتصاد ایران صحبت میشود، بحثهایی چون اقتصاد رانتیر، بیماری هلندی و وابستگی شدید اقتصاد غیرمولد ایران به نفت باز میشود. در این مقاطع از این نکته یاد میشود که تا دولتها با ثروت خدادادی نفت ریخت و پاش وارداتی کنند و به تولید و زیرساختها معطوف نباشند، وضع کشور تغییر محسوسی نخواهد داشت و توسعه واقعی کسب نمیشود.
قصد نبش قبر بحثهای عمومی اقتصاد را ندارم اما بد نیست به یاد همه بیاوریم که در شرایط اینچنینی، بسیارند کشورهای مشابه ما که با همین ثروت، اقتصادشان را از فرش به عرش رساندند و از دوره وابستگی به نفت، برای روزهای بدون نفت هم زیرساخت، ساختهاند!
حال بیایید از برنامهریزان کنونی کشور که بر تلی از ویرانههای اقتصادی گذشته نشستهاند، بپرسیم: برای ایرانی که در ١٠٠سال اخیر با ثروت نفت نتوانسته توسعه بیابد، قرار است کدام الگوی کسب درآمد برای اداره و رشد کشور دنبال شود؟ آیا در کشوری که حتی نتوانسته یک منبع مالی خدادادی را برای توسعه واقعی و زیرساختی کشور هزینه کند، صحبت از مالیاتگیری و ایجاد درآمد از این حوزه مورد پذیرش عمومی خواهد بود؟
بیایید با خودمان صادق باشیم؛ اگر در اروپا و آمریکا مردم مالیات فراوان میدهند، مابهازای مالیاتشان حق وارسی دولتها را دارند و برای هر دلار مالیاتشان فریاد میکشند و دولتها را مجبور به پاسخگویی میکنند که با مالیات ما چه کردهاید و چه میخواهید بکنید؟ آیا در ایران هم مالیاتهای اخذشده محل و ردیف هزینه روشن دارد که مردم در قبال مالیات دادنشان پاسخ بخواهند؟
به نظر میرسد ضعف مدیریت ثروت نفت که ریشهای صدساله دارد، بهانه خوبی برای تمرکز بر مالیاتگیری از بخش مالیاتدهنده کنونی نیست و باید از ۴٠درصد اقتصاد پنهانی گفت که در سایه کار میکنند و هیچ مالیاتی هم نمیدهند.
اگر قرار است ما هم بسان انبوهی کشور در دنیا، با سیستم مالیاتگیری کشور را رشد بدهیم، بد نیست ابتدا بگوییم چرا ۴٠درصد اقتصاد ایران مالیات نمیدهد و با معافیتهای خاصشان کاری کردهاند که تنها کارمند و کارگر و مغازهدار و قشر ضعیف جامعه مالیات منظم و واقعی بدهند؟!
این پرسشها زمانی جذابتر خواهد شد که بدانید سال ٩٣، حدود ٩۵ درصد، پیشبینی درآمدهای مالیاتی کشور محقق شده و دولت توانسته این منبع مهم را در جیب خود داشته باشد. (روایت مسئولان سازمان امور مالیاتی)
حال بیایید به بحث روز برسیم و به بودجه سال ٩۴ کشور نگاه کنیم. در شرایطی که کاهش قیمت نفت، بحران اداره کشور در سالجاری و بعد قلمداد شده، دولت برای سال ٩۴، رقم ٧٢ دلار را مدنظر دارد؛ حال آنکه قیمت نفت هماکنون به کانال ۵٠دلاری هم رسیده است!
در این شرایط دولت و مجلس برای اینکه کسری بودجه سال آینده را در کمترین شرایط ببینند، روی بحث مالیاتگیری و افزایش گستره مالیاتگیری (و نه افزایش نرخ) متمرکز شدهاند. همین نکته باعث شده تا با پیشنهاد دولت در بودجه سال ٩۴ درآمد مالیاتی از نفت جلو بزند. در بودجه ٩۴ حدود ٧٣هزارمیلیاردتومان درآمد نفت مقابل رقم مالیات ١/٨۶ هزارمیلیاردتومانی دیده شده تا معلوم شود درآمد مالیات از نفت پیشی خواهد گرفت.
با رشد ۵/٢٢درصدی درآمدهای مالیاتی نسبت به بودجه ٩٣ حالا باید از دولت یازدهم پرسید که با این حجم بیاعتمادی مردم در حوزه مالیاتدهی چه میخواهد بکند؟ دولت برای شناسایی فرارهای مالیاتی چه برنامهای دارد و با نهادهای قدرتمندی که به مالیات ندادن عادت کردهاند چگونه میخواهد برخورد کند؟ درنهایت هم باید از دولتی که نقشی در انبوه مشکلات امروز ندارد پرسید که آیا قصدی برای شفافیت موضوع و قرار دادن خود در ویترین مردم دارد تا مردم بدانند مالیاتهایشان کجا و چگونه خرج شده است. هرچند کار سختی است، اما دولت باید ثابت کند امانتدار مالیات مردم است.
انتهای پیام