پاسخ بدهیم که چرا از یک قانون خوب، پوسته‌ای ناقص ساختیم که نتیجه‌اش برای مردم گرانی، برای تولید رکود و برای دولت، فشار افکار‌عمومی شد.

حمیدرضا طهماسبی پور: خیلی دور نیست و حتما خاطرتان هست. همین چند‌ سال قبل بود که قرار بود فاز اول قانون هدفمندی یارانه‌ها آغاز شود.
رسانه‌ها پر بودند از گمانه‌زنی، تحلیل و هشدار. یکی در مذمت اجرا و یکی در دفاعش حرف می‌زد. آن دیگری از پیش‌شرط‌هایش و برخی فقط از خوبی‌هایش! اما در همان زمان، مردم و مدیران اجرایی کشور همه هراس داشتند که چه خواهد شد؟ برخی نامه نوشتند که این قانون جراحی پرخطری است و نباید ساده انگاشته شود. دولت اما چیز دیگری می‌پنداشت و حتی زمان شروع آن را نیز اعلام نکرد؛ چرا که از احتکار و اختلال در بازار می‌ترسید. به هر سو آذر٨٩ و شبانه اعلام شد که فاز اول این قانون اجرایی و قانونی شروع شده که اقتصاد ایران را بهبود می‌دهد. گذشت و گذشت اما وقایع طور دیگری پیش رفت. اعداد و ارقام اقتصادی از اجرای موفق این قانون در یک‌سال اول خبر می‌داد و اعلام شد توانسته شتاب مصرف انرژی در برخی بخش‌ها را کُند کند. افزایش قیمت حامل‌های انرژی در گام اول توانست اقتصاد بیمار ایران را وادار به مصرف کمتر کند اما گفته منتقدان قانون که می‌گفتند «این جراحی اقتصادی، بدون خونریزی شدید امکان ندارد» شنیده نشد چرا که دولت معتقد بود با درایت می‌تواند این بیمار را از زیر تیغ جراحی سالم بیرون آورد. قصد قضاوت ندارم که بگویم این بیمار با چه حالی زیر عمل رفت و زیر دست جراحان دوره پیش چگونه به جراح تازه (دولت یازدهم) سپرده شد زیرا اعداد و ارقام رشد اقتصادی (منفی ۶,٨)، رشد صنعتی (منفی ٩/٩)، تورم (بیش از ۴٠درصد) عیان‌تر از آن است که حاجتی به بیان داشته باشد. پس بیایید از ادامه کار در فاز دوم بگوییم. فازی که از‌ سال ٩٣ در دولت تازه کلید خورد و با جمله «شیب ملایم قیمت‌ها» ماندگار شد.
جراح جدید و منتخب مردم ایران (در انتخابات ‌سال ٩٢) در شرایطی بالای سر بیمار (اقتصاد ایران) آمد که خونریزی‌های فراوانی در تن این بیمار دیده شده بود و دیگر رگی برای تزریق خون در آن یافت نمی‌شد! حالا ۴‌سال پس از اجرای این قانون، زمزمه‌های اجرای فاز سوم این جراحی شنیده می‌شود. در این مقوله می‌خواهم به یک نکته کمتر دیده‌شده (از سوی مجریان) تأکید کنم. چرا پیش از بلند شدن صدای فاز سوم، ارزیابی تأثیر این قانون مطرح نیست؟ آیا کسی پاسخی دارد که بگوید آزادسازی یا همان گران‌سازی قیمت سوخت (بدون ابزارهای ضروری چون بهینه‌سازی مصرف) چقدر توانسته مصرف کاهشی مستمر ایجاد کند؟ اول بپذیریم که به واقع موفق نبودیم و بر همین یک نکته، ده‌ها و صدها پژوهش ارایه دهیم که چرا توفیق نداشتیم، بعد تن مردم و اقتصاد بیمار را دوباره بلرزانیم! پاسخ بدهیم که چرا از یک قانون خوب، پوسته‌ای ناقص ساختیم که نتیجه‌اش برای مردم گرانی، برای تولید رکود و برای دولت، فشار افکار‌عمومی شد. توضیح بیشتر با عالمان بحث، اما بدانید ما برای این دلواپسیم! دلواپس اقتصادی که قیچی جراح قبل در بدنش باقی مانده و جراح تازه نیز هنوز نتوانسته آن را پیدا کند.

منبع: شهروند


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=50736
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

قیچی جراح یارانه جاماند
قیچی جراح یارانه جاماند
قیچی جراح یارانه جاماند
قیچی جراح یارانه جاماند
قیچی جراح یارانه جاماند
قیچی جراح یارانه جاماند