گویی اتفاقات ۸ سال گذشته در ایران حد نصابی برای تخلف تعریف کرده است به میزان ۳۰۰۰ تا و کمتر از آن برای برخی از سیاسیون و رسانه ها صرف نمیکند.
فضل الله یاری: واکنش برخی از رسانه ها به گزارشِ نتیجه بررسی بورسیه های غیر قانونی عجیب به نظر میرسد. واکنشی که به صورت همزمان و حساب شده ابراز شده تا همچنان پوششی بر رانت خواری های چند سال گذشته باشد. در حالی که مسئولان وزارت علوم نتیجه بررسی های خود درباره ماجرای جنجالی بورسیه های غیر قانونی مسئولان وزارت علومِ دولت سابق را منتشر کردند، واکنش حساب شده – اگر نگوییم زنجیره ای- برخی از رسانه ها را به دنبال داشت. نتیجه این بررسی در یک نگاه کلی موارد زیر را به دنبال داشت:
۱- لغو بورسیه ۸۴۰ نفر ۲- قطع تحصیل ۳۶ نفر ۳- ۱۲۴۱ نفر باید تا ۱۵ بهمن اعلام نیاز از دانشگاه ها را اخذ کنند. ( کاری که باید قبلاً میکردند.) و در غیر این صورت وضعیت بورس آنها به تحصیل با هزینه شخصی تبدیل خواهد شد. ۴- ۴۸۸ نفر از افراد بورسیه شده در وضعیت استخدامی “پیمانی” بوده و شرایط لازم برای بورسیه شدن را نداشتند، و هیئت امنای دانشگاه ها باید درموردِ آنها تصمیم بگیرند.
اگر چه میتوان در گزارش مسئولان وزارت علوم درباره بورسیه ها آمارهای دیگری از عملکرد غیرقانونی به دست آورد، اما تا همین جا برای پاسخ به واکنش های عجیب برخی رسانه های مدعی اصولگرایی کافی است. این رسانه ها روز گذشته وانمود کردند که گویی هیچ اتفاق غیرقانونی رخ نداده است. آنها با انتشارِ اخبار، گزارش، تحلیل و مصاحبه با مسئولانِ سابقِ وزارت علوم به گونه ای برخورد کرده اند که گویی به یک “فتح الفتوح” دست یافته اند و انگار ادعاهای مسئولان دولت کنونی در زمینه بورسیه های غیرقانونی از بیخ دروغ بوده است.
این در حالی است که توجه به آمارهای ارائه شده در گزارش وزارت علوم به خوبی این موضوع را نشان میدهد که همچنان آمار تخلف گسترده در این باره بالاست، اگرچه ممکن است به اندازه عددی که پیش از این اعلام شده بود (بیش از ۳۷۰۰ نفر) نباشد؛ اما گویی همین موضوع میتواند سندی باشد برای تبرئه مسئولین خطاکار دولت سابق.
این رسانه ها در اقدامی هماهنگ همه این گزارش را رها کرده و تنها به قطع روند تحصیلی ۳۶ نفر (مندرج در گزارش ) استناد کرده اند، تا بگویند از آمار اعلام شده قبلی تنها “یک درصد” آن درست بود. در حالی که با یک نگاه حداقل میتوان متوجه لغو بورسیه ۸۴۰ نفر دیگر نیز شد.
۸۴۰ فرصت بزرگ علمی که میتوانست در سالهای گذشته در اختیار جوانان مستعد کشور قرار گیرد و آنان را به جایگاه واقعی شان برساند. این رسانه ها نمیتوانند( یا نمیخواهند) بپذیرند که هم اکنون ۸۴۰ جوان ایرانی از این فرصت بی نظیر محروم شده اند و گروهی، که هم اکنون بررسی های وزارت علوم نشان میدهد شرایط لازم برای اخذ مجوز بورسیه را نداشته اند، جای آن ها را گرفته اند. گروهی که تنها به خاطرِ برخی وابستگی های سیاسی، محفلی و خانوادگی این جایگاه را غصب کردند و اکنون نیز پس از مشخص شدن وضعیت غیر قانونی شان باید آن را رها کنند.
این رسانه ها روز گذشته به گونه ای عمل کردند که گویی تخفیف آمار ۳۷۰۰ نفری اولیه تخلفات به نزدیک به هزار نفر، اصل موضوع سوء استفاده از مسئولیت و هدر رفتن فرصت های کشور را از میان میبرد و وصورت مساله را پاک میکند. این در حالی است که اگر این رسانه ها از دایره تنگ وابستگی های جناحی و محفلی بیرون میآمدند و از منظری به نام ” منافع ملی” نگاه میکردند، خود باید همان حداقل ۳۶ نفر را علم میکردند و بر سر مسئولان قانون شکن آوار میکردند. اما چه میتوان گفت که گاهی وابستگی های سیاسی آن قدر برجسته میشود و اولویت مییابد که منافع ملی کشور و مهم تر از آن، قانون و شرع و اخلاق را میپوشاند.
این رسانه ها و برخی از سیاسیونِ همفکر آنها به گونه ای با این موضوع برخورد کرده اند که گویی تخلفات باید به یک حد نصاب ۳۰۰۰ تایی برسد تا در افکار عمومی قابل طرح باشد. تازه آن زمان باید میزان نزدیکی و دوری متخلفان نیز منظور شود، تا نکند خدای نکرده انتقاد از متخلفان به تقویت جریان رقیب منجر شود.
به نظر میرسد برای یک رسانه که در این جغرافیای زخم خورده فعالیت میکند و احتمالاً از منابع مردم همین سرزمین نیز ارتزاق میکند، تنها و تنها یک تخلف اثبات شده در این زمینه میتواند موضوع خوبی برای افشاگری و بازخواستِ مسئولین متخلف باشد.
منبع: ابتکار