سه سال پیش در چنین روزی محمدرضارحیمی معاون اول رئیس جمهور وقت که امروز در مورد عملکردش حرف و حدیث های فراوانی بر سر زبان ها است وجه تازهای به روز ملی صاردات افزود: “جمشید بسم اله”.
علی پاکزاد: ۲۹ مهرماه تنها روز ملی صادرات نیست روزرونمایی از “جمشید بسم اله”از سوی محمدرضارحیمی هم هست.
هر ساله در روز ۲۹ مهرماه همزمان با روزملی صادرات همه به بحث رونق یا رکود بازار کالاهای ایرانی و همه حواشیو موضوعات مرتب با آن می پردازند اما سه سال پیش در چنین روزی محمدرضارحیمی معاون اول رئیس جمهور وقت که امروز در مورد عملکردش حرف و حدیث های فراوانی بر سر زبان ها است وجه تازهای به روز ملی صاردات افزود: “جمشید بسم اله”.
دلال ارزی که معاون اول رئیس جمهور یک کشور ۷۵ میلیونی ادعا می کرد اوست که در چهار راه استانبول بر روی یک چهار پایه رفته نرخ ارز را تعیین می کند، بعد تر کاشف به عمل آمد که این بنده خدا یکی از دلالان متوسط الحال بازار ارز است که در آشفته بازار ارز مفری یافته کسب روزی می کند، مقدارش هم از بسیاری از صرافان بازار کمتر است؛ صرافانی که شایعه پرونده ۷هزار میلیارد تومانی آنها به تازگی طرح شده در همان روزها به نظرم پشت بلبشوی به پاشده به نام “جمشید بسم اله” در سایه مانده بودند و احیانا از چشم محمدرضا رحیمی دور.
بگذریم حلال و حرام روزی جمشید بسم اله و پنج برادرش که در همان بازار به کار صرافی مشغول هستند و دیگرانی ازاین دست بر زمه من نیست و من هم گردن نمی گیرم که نه قاضی هستم و نه از اصول فقهی آن اطلاع کافی دارم، می ماند مطلبی که همان زمان نوشتم تحت عنوان “جمشید بسم اله اهل کجاست؟”، مطلبی که امروز هم به آن معتقدم و از آن دفاع می کنم.
جمشید بسم اله از جایی آمد که دولت و بانک مرکزی در آن بستر فساد ناشی از تفاوت قیمت ارز رسمی و آزاد گسترده بودند، سفره ای که امروز گوشه از آن در زمزمه پرونده صرافان خاطی می گویند ۷هزار تومان می ارزد، وای به کل طول و عرض این سفره که من فکر می کنم به وجب، صدها میلیارد دلار است.
اما امروز هنوز جمشید بسم اله و دیگران صرافان هنوز در بازار کاسبی می کنند، چرب هم کاسبی می کنند، اما خبری از آن التهابات و اقتصاد آشفته نیست، چه چیزی تغییر کرده است؟
از من بپرسید به پشت سر آنهایی اشاره می کنم که رفته اند، محمود بهمنی جای خود را به ولی اله سیف داده و محمدرضا رحیمی خواسته معاون اولی را به اسحاق جهانگیری سپرده است و…
این رفت و آمدها نه جابجایی یک فرد با فرد که تغییر یک نگاه و تفکر با تفکر و نگاه دیگر است؛ دولت یازدهم در پی آرام کردن فضاست برخلاف آنچه سلفشان کرده بود و این مسئله به سادگی با چند عدد قابل اثبات است.
زمانی که محمدرضارحیمی از جمشید بسم اله رو نمایی کرد یعنی ۲۹ مهرماه سال ۹۱ متوسط نوسان روزانه ارز طی یک ماه قبل از آن ۹۸ تومان بود، درروزهای ۱۰ و ۱۵ مهرماه ۹۱به ترتیب قیمت هر دلار در بازار ۴۷۵ تومان و ۳۷۵ تومان در یکروز نوسان کرده بودند. ۲۹ اسفند ماه قیمت هر دلار ۳۶۰۰تومان بود.
در ۲۹مهر ۹۲ جمشید بسم اله نمی دانم برسر کار خود حاضر شد یا نشد ولی همچنان در جرگه صرافان بود ولی نه بهمنی و نه رحیمی بر سرمسند سال قبل خود نبودند. متوسط نوسان قیمت هر دلار در مهرماه ۹۲ به ۲۸ تومان رسید.۲۹ اسفندماه سال ۹۲ قیمت هر دلار ۲۹۹۰ تومان بود.
این تغییر البته بیش از آنکه ناشی از آمدن دولتمردان جدید باشد، عکس العمل بازار بود به رفتن، دولتمردان قبلی بود.
اما در ۲۹ مهرماه سال ۹۳ یعنی سومین سالگرد روز نمایی از “جمشید بسم اله”، قیمت هر دلار حدود۳۲۲۶ تومان رسید، متوسط نوسان روزانه قیمت هر دلار در این ماه ۹ تومان بوده است، نوسانی اندک که به فعالین اقتصادی اجاز می دهد چشماندازی قابل پیش بینی برای خود ترسیم کنند.
سعی کنیم هر سال همزمان با روز ملی صادرات یادی از جمشید بسم اله بکنیم تا فراموش نکنیم نگاه دولتمردان تا چه حد می تواند در معاش مردم تاثیر گذار باشد، نه مانند امسال که یادمان رفت یادی از آن کرده باشیم.
انتهای پیام