رکود رخوتانگیز بازار سرمایه ایران از مرز ۹ماه هم عبور کرد.
از نیمه دی ماه سال گذشته بود که مجموع متغیرهای برونزا و درونزا سبب افت شدید قیمت سهام در بورس و ترس و واهمه سرمایهگذاران شد. از آن زمان تاکنون سرمایهگذاران حقیقی طی ۳ دوره از بازار سهام خارج شدهاند.
دوره نخست مربوط به بهمن ماه سال گذشته بود. دوره بعد اردیبهشت امسال و درنهایت دوره سوم هم بعد از فصل مجامع منتهی به تیر ماه ۹۳. از تیر ماه سال جاری نیز بازار عملا در جا زده و گروههایی هم در حال رفت و آمد در بازار هستند، اما سکون شاید بهترین تعریف از بازار سرمایه کنونی باشد.
اما نکته قابل بررسی طی دو ماه اخیر که عملا رکورد بورس طی این مدت عمیقتر شده، عملکرد منفعلانه نهادهای نظارتی و اجرایی است. تردیدی نیست که شرایط حاکم بر بازار سرمایه کشور بیش از هر چیز ناشی از ریسکهای سیستماتیک و رکودی است که اقتصاد کشور را در بر گرفته است. اما این به آن معنا نیست که دست روی دست گذاشته و نظارهگر تابلوی بیجان بورس تهران باشیم. به هر حال گردانندگان اقتصاد ایران معتقدند که کشور از حالت رکودی خارج شده و حتی شواهدی هم از رشد اقتصادی توسط برخی از اعضای اقتصادی کابینه ارائه شده است. همچنین بررسی آخرین گزارشهای ۳ماهه شرکتها هم از تقویت برخی صنایع همچون خودروسازی، لیزینگ و بانکداری و… حکایت دارد. برخی از این شرکتها هم گزارشهایی از فروش و تولید ۴ ماهه و ۵ ماهه خود ارائه کردهاند و در شرکتهای بااهمیتی همچون خودروسازی آمار خوبی ارائه شده است.
اینکه بازار سهام کشور تحت تاثیر شرایط کلی اقتصاد کشور چنین روزهایی را میگذارند، امری بدیهی است؛ اما مقصود نگارنده این است که متاسفانه ظرف ۳ ماه گذشته مسوولان بازار سهام نتوانستند از طریق اطلاعرسانیهای ماهانه تصویر شفافتری را از اوضاع شرکتها ارائه کنند.
بهطور قطع اوضاع خیلی از شرکتهای بورسی در ۳ ماه دوم سال یعنی فصل تابستان به دلیل اعمال برخی افزایش نرخها بعد ازماه مبارک رمضان و همچنین افزایش راندمان تولید، بهتر از بهار بوده است؛ اما بازار برای دریافت این اطلاعات باید دست کم ۱۰ تا ۲۵ روز دیگر صبر کند تا گزارشهای ۶ ماهه روانه کدال شوند. حال سوال اینجا است که نهاد ناظر یا نهاد اجرایی بازار سهام که در آن بازار رویایی و صعودی سال ۹۲ هر روز یک بخشنامه جدید و چندین و چند خلاقیت جدید برای تنزل رتبه شرکتها، ایجاد محدودیتها، عرضه سهام، کنترل شایعات و… از خود بروز میدادند تا کسی در این بازار سود بیموردی شناسایی نکند، در این روزهای رکودی، چرا سکوت کردهاند؟
آیا نمیشد از طریق الزام شرکتها به ارائه گزارشهای ماهانه (مثل ایران خودرو و سایپا) واقعیتهای موجود در شرکتها را به بازار گزارش کرد. لازم هم نبود که شرکتها صورتهای مالی ماهانه ارائه دهند، همین کافی بود که ناشران پذیرفته شده در بورس در تکه برگی آمار تولید و فروش واقعی خود را ارائه دهند که خود حدیث مفصلی بود از این مجمل؛ یعنی بازار میتوانست در پایان تیر، مرداد و شهریور ۳ گزارش واقعی از عملکرد شرکتهای بورسی داشته باشد و حداقل در این عالم بیخبری و رکود بتواند روی عملکرد ۳ ماه دوم شرکتها تصمیم بگیرد.
البته الان هم، زمان از دست نرفته است و این موضوع میتواند در ۳ ماه سوم و چهارم امسال نیز انجام شود. بنابراین یکی از راهکارهای مقابله با رکود فعلی بورس، ارائه تصویر واقعی از اوضاع شرکتها است و از آنجا که عملکرد شرکتهای تولیدی چه در صنعت خودرو و چه در سایر صنایع مثل برق، لیزینگ، صنایع غذایی، لبنی، تایرسازان و… مناسب بوده است، بنابراین گزارشدهیهای ماهانه به صنایع میتواند راهکاری برای انرژیبخشی به بازار سهام باشد. البته هرچند فصل تابستان با همین رکود ناامیدکننده سپری شد، ولی بههرحال مقصود نگارنده از این نوشتار این است که مدیران تحرکی از خود به خرج دهند. البته منکر تلاشهای نهاد ناظر برای پایان ابهامات در صنایعی همچون پالایشگاهها و رفع نگرانی پتروشیمیها از بابت خوراک و همچنین پیشنهادهای خوب بورسیها برای تعدیل یک درصدی دامنه نوسان و حذف حجم مبنا نیستیم؛ ولی بسیاری از تصمیمات کلان در حوزه اختیارات مدیران بازار سرمایه نیست، بنابراین اقداماتی همچون شفافسازیهاو گزارشدهیهای ماهانه میتوانست به واقع کمککننده باشد و راهکاری برای خروج از رکود فعلی.
منبع: دنیای اقتصاد