تحریم سوئیفت بانکی در چند سال گذشته به ابزار غرب برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای غیر هم پیمان خود شده است که ایران نیز از جمله قربانیان آن به شمار می رود، اما اکنون این نوع تحریم دیگر نمی تواند اقتصاد کشورها را به میزان بالایی تحت تأثیر قرار دهد.
تحریم سوئیفت بانکی در چند سال گذشته به ابزار غرب برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای غیر هم پیمان خود شده است که ایران نیز از جمله قربانیان آن به شمار می رود، اما اکنون این نوع تحریم دیگر نمی تواند اقتصاد کشورها را به میزان بالایی تحت تأثیر قرار دهد.
غرب به بهانه مقابله با پیشرفتهای هستهای ایران، در دی ماه سال ۱۳۹۰ تحریم سوئیفت بانکی را علیه ایران وضع کرد،این تحریم از همان ابتدا بر اقتصاد کشور تأثیرگذار بود به گونه ای که از آن زمان دلار در بازار داخل روند صعودی نسبتا شدیدی را در پیش گرفت،افزایش قیمت دلار در تابستان ۱۳۹۱ شدت بیشتری گرفت و در مدت زمان نسبتا کوتاهی قیمت دلار به بیش از سه برابر افزایش یافت.
همین امر که یکی از اصلی ترین اهداف غرب از اعمال این نوع تحریم بود تا حدودی در اقتصاد ایران تأثیر گذار بود و یکی از عواملی شد تا تعادل اقتصادی کشور برای مدتی از حالت طبیعی خارج شود.
طی این مدت با اعمال این تحریمها و تنها بودن ایران در مقابله باعث شد کشور با محدودیت هایی روبرو شود.
از دلایل محدودیت توانایی ایران در مقابله با این تحریم می توان به وابستگی تجاری عمده کشورها به دلار، عدم احساس خطر کشورهایی مانند روسیه و چین، و همچنین اعتماد برخی کشورها به ساختار اقتصادی آمریکا اشاره کرد.
اما با گذشت چند سال به نظر می رسد غرب به این نوع تحریم برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه چشم دوخته است و همین امر باعث جلب توجه کشورهای غیر هم پیمان آمریکا به چند نکته شده است.
این اقدام غرب کشورهایی مانند روسیه و چین را نیز نسبت به احتمال به کار گیری چنین تحریم هایی علیه منافع آنها در آینده هوشیار نمود، همچنین رسوایی ها و ناکامی های اقتصادی آمریکا طی چند سال گذشته کشورهای جهان را نسبت به ساختار اقتصادی آن بی اعتماد کرد و از سوی دیگر تجربه ایران دیگر کشورها را بر آن داشت تا اقدامات جدی در این زمینه در نظر بگیرند.
روسیه با دارا بودن اقتصادی با پتانسیل بالا اگرچه به صورت مستقیم تحت تحریم سوئیفت بانکی قرار نگرفته است اما نگرانی ها نسبت به اعمال تحریم مشابه علیه این کشور توسط غرب و یا هرگونه اعمال محدودیت در دسترسی این کشور به دلار، در ادامه وضع تحریم های شدیدتر علیه روسیه، این کشور را برآن داشته است تا وابستگی خود را نسبت به دلار آمریکا در مبادلات بین المللی کاهش دهد.
روسیه و چین طی ماه های گذشته تلاش هایی را برای واکسینه کردن خود نسبت به اعمال این تحریم ها آغاز کرده اند و این کشورها توافق کرده اند که با پشتیبانی بانک های مرکزی خود مبادلات فی مابین خود را بر اساس ارزهای بین المللی یوآن یا روبل صورت دهند.
این اقدام با همراهی دیگر کشورها همراه شد به گونه ای که ۱۱ کشور مشتری نفت و گاز روسیه توافق کردند تا هزینه صادرات خود را به روبل و یا دیگر ارزهای ملی خود به روسیه پرداخت کنند.
طی ماه های گذشته ایران نیز مذاکراتی را برای حذف دلار از مبادلات خود با روسیه و چین انجام داده است.
کاهش وابستگی به دلار برای بسیاری از کشورها می تواند پیامدهای مثبت اقتصادی قابل توجهی را در بر داشته باشد. وابستگی به دلار ناخودآگاه اقتصاد کشورها را به سیاست های آمریکا وابسته کرده است و وابستگی اقتصادی نفوذ سیاسی آمریکا را نیز در این کشورها در پی داشته است.
از یک سو کاهش اعتماد کشورها به سیاست های اقتصادی آمریکا در پی بحران های اقتصادی این کشور در چند سال گذشته و از سوی دیگر تلاش برای افزایش اتکا به ساختارهای اقتصادی خود، کشورها را بر آن داشته است تا سیاست هایی را برای حذف دلار در ساختار مبادلات بین المللی خود در نظر گیرند.
به نظر می رسد اعمال تحریم های سوئیفت ارزی با هوشیاری کشورها در زمینه مبادلات بین المللی دیگر تأثیر گذشته را ندارند و به نظر نمی رسد این نوع تحریم دیگر توان متزلزل کردن اقتصاد کشورها بزرگی همچون ایران و روسیه را داشته باشد.
هوشیاری کشورها در باز کردن راه های مبادلاتی غیر دلاری توانسته است تا حدودی کشورها را در برابر این تحریم ها مقاوم سازد.
تکیه کشورها بر دلار تاکنون تأثیرات اقتصادی منفی گوناگونی را برای این کشورها به ارمغان داشته است. بعنوان مثال بسیاری از کشورها بدلیل وابستگی خواسته یا ناخواسته خود نا خودآگاه قربانی سونامی بحران های اقتصادی آمریکا از سال های بحران اقتصادی ۲۰۰۸ آمریکا شدند که در برخی موارد تأثیرات منفی بحران اقتصادی آمریکا در این کشورها بیش از خود آمریکا بوده است.
استفاده از دلار باعث محدود شدن رشد اقتصادی و رشد ارزش واحد پول ملی کشورها می شود. اگرچه قرار گرفتن واحد های پولی خود کشورها در بازارهای بین المللی می تواند باعث کاهش ارزش آنها در کوتاه مدت شود اما در طولانی مدت می توان نسبت به بازگشت این واحد ها به ارزش واقعی خود و همچنین تقویت آنها در بازارهای جهانی امیدوارد بود.
از سوی دیگر ارزش واحد پول ملی به عنوان یکی از اهرم های تنظیم اقتصادی داخلی کشورهاست که در سایه حضور دلار در اقتصاد این نقش ضعیف می شود و با خارج کردن دلار از ساختار اقتصاد داخلی می توان نقش این اهرم را بیشتر کرده و تسلط خود را بر اقتصاد کشورها افزایش داد.
منبع: فارس