سعید ارکانزاده یزدی*: معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد میخواهد بیمه مستقل خبرنگاران را قطع کند. ظهر دیروز خبرگزاریهای کشور به نقل از معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد خبری را منتشر کردند که اطلاع داده شده بود سامانه «سمان» (سیستم جامع مستندسازی سوابق و آثار خبرنگاران کشور) پالایش و بهروز خواهد شد و پس از آن، این سامانه بستهای حمایتی به خبرنگاران ارایه خواهد کرد که «بیمه قطعا شامل این بسته نخواهد شد چراکه بیمه لزوما باید از سوی کارفرما باشد.» سامانه سمان شامل حدود ۲۱هزار عضو است که خبرنگار، شناخته شده و به صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان معرفی شدهاند و این صندوق آنها را مستقیما بیمه کرده است. به موازات خبرنگاران، معاونتهای دیگر وزارت ارشاد نیز هنرمندان رشتههای مختلف را به صندوق معرفی کرده تا بیمه شوند. شکل بیمه به این ترتیب است که هشتدرصد حق بیمه را خود خبرنگار یا هنرمند پرداخت میکند و ۱۰درصد بقیه حق بیمه را هم صندوق تقبل میکند. این روند حدود هفت سال ادامه داشته است. اما به نظر میرسد معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تصمیم گرفته است که این بیمه را لغو کند. مهمترین استدلال برای قطع بیمه خبرنگاران، در روز ۲۴ اردیبهشت در مراسم اختتامیه جشنواره هلال و رسانه توسط معاونت مطبوعاتی عنوان شد: «در شکل غیراصولی، دولت خیرخواهانه اقدام به بیمهکردن خبرنگاران میکرد که این حرکت عملا استقلال خبرنگاران را زیر سوال میبرد؛ چراکه خبرنگاران وابسته به بنگاه رسانهای خود هستند. طبق ماده ۴۶ قانون مطبوعات، صاحبان رسانه باید نسبت به بیمهکردن خبرنگاران اقدام کنند و این حرکت علاوه بر استقلال خبرنگار، هویت او را شکل میدهد.» اما مساله سادهتر از این حرفهاست؛ طی سالهای گذشته، صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان حدود ۳۵میلیاردتومان به تامیناجتماعی بدهکار شده و بیش از یک سال است که بین وزارت ارشاد و سازمان تامیناجتماعی بابت این بدهی مجادلات فراوانی رخ داده است. اینطور میتوان تحلیل کرد که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد برای اینکه بدهی بیشتری برای صندوق درست نکند، میخواهد بیمه خبرنگاران را لغو کند. بیمه خبرنگاران در کنار وام سهمیلیون تومانی به اعضا، مهمترین خدماتی بودهاند که صندوق ارایه میکرده و با لغو بیمه، مشخص نیست که صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان چه فلسفه وجودی محکمی خواهد داشت؟ هرچند معاونت مطبوعاتی «ارایه بستههای تشویقی» و «خدمات رفاهی و حمایتی» را دلیل بر ادامه حیات این صندوق بداند. علاوه بر این، مشخص نیست چرا لغوشدن بیمهها از خبرنگاران شروع شده و تکلیف هنرمندان و نویسندگان عضو این صندوق چه خواهد شد، اما مهمتر از همه، اعلام «استقلال روزنامهنگاران» با لغو بیمههاست. در کشوری که ۸۰درصد اقتصاد، دولتی است، روزنامهها تحت نظارت یک هیات دولتی عمل میکنند. برای انتشار روزنامه باید پروانه انتشار گرفت، دولت به عمده مطبوعات صدهامیلیون تومان یارانه میدهد، بخشهایی از دولت تلاش میکنند برای روزنامهنگاران پروانه کاری صادر کنند.
توقیف رسانهها همچنان انجام میشود، نهادهای صنفی موازی برای روزنامهنگاران ایجاد میشود، هیچ نهادی به حقوق کم روزنامهنگاران اعتراض نمیکند، آگهیهای دولتی به انصاف به روزنامهها داده نمیشود، جشنواره مطبوعات توسط دولت برگزار میشود و روزنامهنگاران ممکن است هر روزی که به خانه میروند، آخر شب بشنوند که بیکار شدهاند، چطور معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تنها همین بیمهشدن روزنامهنگاران را نافی استقلال روزنامهنگاری شناخته است؟ درباره هیچ امری نمیتوان در خلأ تصمیمگیری کرد؛ نمیتوان با ترجمه برخی از آییننامههای صنفی و پروتکلهای مطبوعاتی خارجی و بدون درنظرگرفتن ویژگیهای بومی، گفت اگر دولت خبرنگاران را بیمه کند، ممکن است استقلال آنها نقض شود اما از سوی دیگر، موارد واضح و بسیار بزرگتر از نقض استقلال روزنامهنگاری ندیده گرفته شود. روزنامه لوموند در فرانسه، طبق یک سنت فرانسوی از دولت کمک میگیرد که اغلب هم غیرنقدی است؛ آیا میتوان گفت که روزنامه لوموند، رسانهای غیرمستقل و وابسته است؟ اتفاقا وقتی روزنامهنگار ایرانی به واسطه یک صندوق حمایتی بیمه شود، در وضعیت روزنامهنگاری ایران، با استقلال بیشتری کار خواهد کرد تا اینکه هر روز اضطراب داشته باشد که نکند رسانهاش تعطیل و بیمهاش قطع شود. شاید اگر وزارت ارشاد اعلام میکرد صندوق حمایتیاش بدهی زیادی دارد و دیگر توان ادامه کار برایش باقی نمانده، خبرنگاران راحتتر با قضیه کنار میآمدند تا اینکه اعلام شود بیمه آنها به دلیل دلسوزی برای استقلال آنها قطع خواهد شد. نتیجه قطع این بیمه، در بهترین حالت این خواهد بود که خبرنگارانی که در رسانههای کوچک و متوسط کار میکنند، مجبور باشند مجموع حق بیمه خود و کارفرمایشان را به مدیر رسانه بدهند تا نام آنها را در فهرست ارسالی بیمهشدگان به تامیناجتماعی بگنجاند. در بدترین حالت هم، روزنامهنگاران از کارگران ساختمانی و رانندگان تاکسی و قالیبافان که اکنون مستقلا بیمه میشوند، اوضاع بدتری خواهند داشت.
روزنامهنگار
منبع: شرق