افت شاخص کل بورس در ابتدای سال تا جایی ادامه یافت که شاخص به کانال ۷۳ هزار واحدی نیز وارد شد. در این شرایط، حمایتهای دولت و موسسات بانکی از طریق صندوق توسعه منجر به رشد مجدد شاخص شد. به این ترتیب، بسیاری از کارشناسان این مقدار را کف بازار دانسته و معتقدند با توجه به شرایط متعادل موجود و امیدواری به بهبود وضعیت شرکتها با ورود به فصل مجامع، بورس مسیر رو به رشد را بار دیگر در پیش میگیرد. «دنیای اقتصاد» بهمنظور تایید این پیشبینی، بازدهی چهار ماه ابتدایی بورس طی ده سال گذشته را بررسی کرده است. نتایج این بررسی نشان میدهد تنها در سال ۸۴ و ۹۱، تغییرات شاخص منفی بوده است و در سایر موارد، بورس توانسته بازدهی مناسبی را عاید سهامداران کند. به این ترتیب، پیشبینی میشود بورس در سال جاری مطابق سنت پیشین خود روند صعودی در پیش گرفته و شاخص کل بتواند قلههای بالاتری را فتح کند.
اتفاقات خارج از بورس معاملات را بر هم زد
در چند ماه ابتدایی سال، معمولا اوضاع اقتصادی هم از منظر کلان (تعیین سیاستهای دولت در سال جدید) و هم از منظر خرد یا همان بنگاهها (گزارشهای مالی سالانه شرکتهای بورسی) وضعیت مشخصی پیدا میکند که همین امر منجر به اقبال بیشتر سهامداران به بورس میشود. بر این اساس، طی ۱۰ سال گذشته در بیشتر سالها شاهد رشد شاخص کل در این مدت هستیم. شاید بتوان سالهای ۸۴ و ۹۱ را در این زمینه استثنا در نظر گرفت. به عبارت دقیقتر، سال ۸۴ با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئیسجمهور دولت نهم مصادف بود که این مساله با توجه به دیدگاههای اقتصادی دولت وی، از سوی بازار سرمایه مثبت ارزیابی نشد و در نتیجه بر خلاف سالهای قبل، شاخص بورس در این دوران منفی شد. در سال ۹۱ نیز بورس نتوانست در مقابل سایر بازارهای مالی رقابتپذیری مناسبی داشته باشد و در نتیجه سرمایهگذاران به این بازار اقبال چندانی نشان ندادند که این مساله نیز ارتباط زیادی به وضعیت شرکتهای بورسی در ابتدای آن سال ندارد.
سود مجامع پیش خور نشده است
یکی دیگر از مسائل مهمی که بر وضعیت کلی بورس طی فصل مجامع سالانه اثرگذار است، وضعیت بازار در ابتدای این فصل است. حسن کاظمزاده، کارشناس بازار سرمایه در این خصوص میگوید: اینکه در هر سال، بازار در چه شرایطی کار خود را آغاز میکند به شدت روی مسیر آتی آن در فصل مجامع اثرگذار است. به بیان دقیق تر، اگر ورود به بازار مثبت باشد و رشد قابل توجهی را در همان ابتدای سال شاهد باشیم، شاخص در فصل مجامع بازدهی چندانی را ثبت نمیکند و به اصطلاح بازار سود سهام را پیش خور کرده است.
نسبت قیمت به درآمد (P/E) متوسط بازار بهترین معیار جهت تعیین وضعیت بازار باشد. بر این اساس، «دنیای اقتصاد» طی ۶ سال گذشته به بررسی این نسبت پرداخته است که به خوبی نشان میدهد طی سالهای ۸۷، ۸۸، ۸۹ و ۹۲ که بازدهی بورس بیش از ۱۵ درصد بوده، نسبت P/E متوسط بازار در ابتدای سال کمتر از ۶ است. این در حالی است که در سال ۹۰ مشاهده میشود این نسبت ۷/۷ مرتبه است که نزدیک به مرز هشدار (حدود ۸ مرتبه) قرار گرفته است. بر این اساس، طی سال ۹۰ شاخص بورس نتوانسته بازدهی چشمگیری را در فصل مجامع عاید سهامداران کند.
درخصوص سال ۹۱ نیز باید به چند نکته مهم توجه شود. نخست، رشد قابل توجه قیمت دلار در این سال (حدود ۱۷ درصد طی ۴ ماه ابتدایی سال) است که در پی خود افزایش قیمت طلا را نیز به همراه داشت. از سوی دیگر، طی سال مزبور بازار مسکن با رونق قابل توجهی مواجه بود که در نتیجه سرمایهگذاران اقبال چندانی به بورس نشان ندادند. همچنین، وضعیت نامناسب صنایع و عدم رشد تولید ناخالص ملی و همچنین نبود چشمانداز مثبت به آن، عامل دیگری در افت بازار ۹۱ به شمار میآید.
در این شرایط، بررسی نسبت P/E در سال ۹۳ امیدواریهایی را برای سهامداران ایجاد کرده است. شاخص کل در فروردین ماه روند نزولی خود را ادامه داد و به کف ۷۳ هزار واحدی نیز رسید. به این ترتیب، نسبت قیمت به درآمد متوسط بازار ۶/۶ مرتبه شد که شرایط متعادلی را نشان میدهد. در واقع، قیمت سهام موجود در بازار به گونهای است که میتواند پس از برگزاری مجمع و تقسیم سود، باز هم با اقبال سهامداران مواجه شود و بازدهی مناسبی را در پایان تیر ماه به ثبت برساند.
رشد ۱۵ درصدی شاخص با نقدینگی فعلی
کاظمزاده در خصوص وضعیت فعلی بازار عنوان میکند: با توجه به آنکه مجامع سالانه را در پیش داریم، تقسیم سود نقدی با کاهش قیمت سهم، نسبت P/E را نیز کاهش خواهد داد. حال این سوال پیش میآید که چه سهامی مناسب خرید است؟ به گفته این کارشناس بازار سرمایه، سهام با P/E کمتر از ۴-۴/۵ مرتبه جهت خرید مناسب هستند که تعداد آنها قابل توجه است.
وی میافزاید: عمده این شرکتها دارای ارزش بازار بالایی هستند که میتوانند شاخص را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین، پس از برگزاری مجامع، انتظار سهامداران از سودآوری شرکتها برآورده میشود. کاظم زاده عنوان میکند: این گونه شرکتها به ویژه در گروههای پتروشیمی، فلزات اساسی و سنگآهنی به عنوان صنایع پیشرو میتوانند بار دیگر بازار را امیدوار به صعود کنند. بر این اساس، ترس از ریسکهای موجود در بازار کاهش یافته و در نتیجه با نقدینگی که در اختیار سهامداران فعلی است میتوان شرایط رو به رشدی را برای بازار ایجاد کرد. وی در پایان تاکید میکند: اگر تغییر اساسی به ویژه در شرایط سیاستهای خارجی به وجود نیاید، میتوان امیدوار بود که شاخص کل با رشد ۱۰ الی ۱۵ درصدی نسبت به کف ۷۳ هزار واحدی (پایان فروردین ماه) مواجه شود و پیشبینی میشود در تیرماه به ۸۴ هزار واحد نیز برسد.
اقبال مجدد به بورس
در این رابطه، مهرداد خالقی، دیگر کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: در حالی به نیمههای اولین فصل از سال ۱۳۹۳ نزدیک میشویم که با رفع ابهامات پیرامون بازار سرمایه، از جمله مشخص شدن تکلیف صنعت پتروشیمی، سنگآهنیها و همچنین کاهش نرخ بهره بانکی، وضعیت بازار سرمایه اندکی بهبود یافته است. در حال حاضر، شاخص کل بیش از ۴۰۰۰ واحد از کف خود فاصله گرفته است و با توجه به فروکش کردن نوسانات در بازار ارز و سکه که به ترتیب با خبر ورود ارز پتروشیمیها به کشور و افت قیمت اونس در بازارهای جهانی رقم خورد، بار دیگر نگاهها به بازار سرمایه معطوف شده است.
شاخصسازها به کمک بازار آمدند
این تحلیلگر درخصوص وضعیت و نوسانات شاخص کل اظهار میکند: افزایش حجم معاملات و همچنین خروج شاخص کل از مسیر نزولی همگی سیگنالهای مثبتی را در جهت رشد بازار ارائه میکنند. همچنین، این روزها گویا آنچه برای متولیان بازار سرمایه اهمیت دارد شاخص کل است. زیرا بهرغم رشد بازار، همچنان بازدهی سبدها منفی است و متولیان بازار سرمایه به مدد بازگشایی نمادهای شاخص ساز، در حال مهندسی شاخص کل هستند. اما با توجه به افت ۲۰ درصدی شاخص کل طی ماههای اخیر و همچنین نزدیک شدن به فصل مجامع سوال اساسی در مقطع کنونی، آینده شاخص کل و اهداف پیش روی بازار سرمایه است.
بهار همیشه سبز بورس تکرار میشود؟
این کارشناس بورس عنوان میکند: در نمودار ۲۲ساله شاخص کل در فریم ماهانه، نوسانات شاخص کل را میتوان در یک کانال صعودی محصور کرد. نکته جالب حرکات ریتمیک قیمت در داخل کانال است و جالبتر اینکه شاخص در زمستان سال گذشته با برخورد به سقف کانال با فشار عرضهها و ریزش ۲۰ درصدی مواجه شده است. صرفنظر از کندل فصلی بهار ۹۳ که هنوز تکمیل نشده، ۲۱ کندل در فصل بهار از سال ۱۳۷۱ تا کنون رویت میشود. (کندلهایی که با فلش قرمز مشخص شدند) مطابق نمودار از این ۲۱ کندل، ۱۵ کندل آن به رنگ سفید است که نشاندهنده رشد شاخص کل در فصل بهار است و در دو مورد بهرغم مشکی بودن کندل، باز هم شاخص نسبت به فصل گذشته با افزایش ارزش بسته شده است. بنابراین، تنها در چهار سال برآیند حرکتی شاخص کل در فصل بهار نسبت به فصل قبلی (زمستان) منفی بوده است. جالب اینکه سه مورد از این چهار مورد در سالهای دور یعنی سالهای ۷۲ ، ۷۶ و ۷۷ اتفاق افتاده است و آخرین کندل نزولی در فصل بهار مربوط به سال ۱۳۸۶ است. بنابراین در ۱۰ سال اخیر صرفا یک بار بازار ردای سرخ رنگ را به تن کرده است. خالقی میافزاید: اما در فریم روزانه و در کوتاهمدت، فارغ از موج شماری و دید الیوتی، میتوان از جنبه ساده تری هم به بازار نگاه کرد. در ماههای اخیر بازار همواره به میانگین متحرک ۲۱ روزه خود واکنشهای درخور توجهی نشان داده است. به عنوان مثال، از زمان آغاز بحران در بازار سرمایه، شاخص نتوانسته بود خود را بالای این خط تثبیت کند و تنها یک بار در ۲۴ بهمن ماه بالای این سطح نفوذ کرده است. اما اکنون با رشد اخیر شاخص کل، این سطح مقاومتی در هم شکسته شد و شاخص با یک کندل قدرتمند از این سطح عبور کرد و تشکیل دو کندل دیگر از جنس تثبیتی، اکنون میانگین متحرک ۲۱ روزه را به محدوده حمایتی شاخص کل بدل کرده است. این تحلیلگر تکنیکال بیان میکند: در مقطع کنونی بازار نرسیده به باند مقاومتی ۸۹۱۰۰– ۸۸۷۰۰ با تشدید عرضهها مواجه شده و در حال عقب گرد است. البته وضعیت اندیکاتورها و همچنین جو عمومی بازار نشاندهنده این موضوع است که ریزش احتمالی بازار جای نگرانی نخواهد داشت. چرا که میانگین متحرک ۲۱ روزه تا ۷۶۹۸۰ واحد بالا آمد و قطعا میتواند نقش یک حمایت معتبر را ایفا کند. به این ترتیب در صورت ادامه دار بودن افت شاخص محدوده ۷۷۰۰۰ – ۷۶۵۰۰ واحد میتواند سطح برگشت بازار تلقی شود. از سوی دیگر، در صورت گذر شاخص از محدوده ۷۹۱۰۰ واحد، بازار میتواند تا پایان خرداد یا نهایتا اواسط تیر تا ۸۴۰۰۰ واحد نیز پیش روی کند.
نمودار بر ای سال ۹۳ بر اساس تحلیل تکنیکال کف ۷۶ هزار و سقف ۸۴ هزار واحدی را تا پایان تیرماه پیش بینی کرده است
منبع: دنیای اقتصاد