۶- پرسش پایانی و مهم این است: حتی اگر تمام این دفاتر کاملا تعطیل شوند، از شمار کارکنان دولت کاسته نخواهد شد. حال یکی به این پرسش پاسخ دهد که تعطیلی این دفاتر و در نتیجه تعطیلی نظارت به نفع کیست؟
پول پرس: بالاخره خبر رسمی منتشر شد. بانک مرکزی به طور رسمی افرادی را که از بانک ملی ایران به ماموریت در بانک مرکزی آمده بودند و وظیفه داشتند بر عملکرد بانک ها در خارج از تهران نظارت کنند به محل اصلی خدمتشان بازگرداند. اینجا
از ابتدای سال ۱۳۹۳ این افراد در اختیار کارگزینی بزرگترین بانک دولتی هستند تا محل جدید خدمتشان مشخص شود. اما جدا از مشکلاتی که بازگشت این افراد برای بانک ملی ایجاد میکند، چند پرسش وابهام در خصوص تعطیلی این دفاتر مطرح است که امید میرود رئیسکل یا حمید تهرانفر معاون نظارتی به این ابهامها و پرسشها پاسخ دهند:
۱- با وجودی که در سالهای اخیر بزرگترین تخلفات بانکی کشور در شهرستانها رخ داده است، تصمیم به تعطیلی این دفاتر گرفته شد؟
۲- چگونه نظر آقای تهرانفر در ۴ سال تغییر کرده است و از طراحی این دفاتر به نتیجه تعطیلی آنها رسیده است؟
۳- در مدت بیش از ۴ سال از فعالیت این دفاتر گزارشهای بسیاری به تهران ارسال شده است. نتیجه بررسی این گزارش ها چیست؟
۴- برخی روسای دفاتر نظارتی در گفتوگو با نگارنده معتقد بودند که برخی گزارش ها حتی یک بار مطالعه هم نشده است و نخوانده بایگانی شده است. این ادعا چقدر صحت دارد؟
۵- رئیس یکی از دفاتر نظارتی خاطره ای نقل می کرد که سرپرست شعب یکی از بانک های بزرگ در یک استان مهم کشور در ۲۵ سال فعالیت بانکی خود برای اولین بار یک نماینده و بازرس بانک مرکزی را به چشم دیده است. با این وجود چرا این دفاتر تعطیل شده است؟
۶- پرسش پایانی و مهم این است: حتی اگر تمام این دفاتر کاملا تعطیل شوند، از شمار کارکنان دولت کاسته نخواهد شد. حال یکی به این پرسش پاسخ دهد که تعطیلی این دفاتر و در نتیجه تعطیلی نظارت به نفع کیست؟
انتهای پیام
هرچند میگن: مال یکجا و ایمان صد جا میره”مثل موضوع آقای خاوری”کانادا” و رضا صراف”ترکیه” و آقای رفیق دوست”سوئد”.گمان کنم اختلاسی دگر در راه است.بویژه از استان نفت خیز و ثروتمند خوزستان که در دهه اخیر اختلاسهای کلان در بانکهای این استان انجام شده و آخرش شده:کی بود؟کی بود؟ من نبودم.(منظور این هست که با توجه به تجربه های قبلی انسان به این فکر میرسد که باز میخواهند دست یک سری افراد را برای بهره برداری بهینه از این ثروت باز بزارند شاید نیت به خوبی باشد ولی تجربه خوبی در این باره وجودندارد “نبود بازرسی و نظارت بر گردش حسابهای مالی و انجام اختلاسهای کلان و پیگیری نکردن آن از سوی سازمانها و ارگانهای مربوطه دردوره های قبلی ” .خدا به خیر بگذراند و بندگانش هم کمی بیشتر در این موارد دقت کنند.البته این روزها بحث مهم دریافت ننمودن یارانه و کمک به سامانه بهداشت و درمان و دریافت خدمات پزشکی از پول بدست آمده از انصراف شماری از افراد مطرح هست، نه موضوع ۱۸.۵ میلیارد دلار آقای صراف در ترکیه.سر خم می سلامت.