دکترعلی رشیدی* : فرهنگ اساس زندگی مردم یک جامعه است که تحت تاثیر عوامل زیست محیطی، موقعیت جغرافیایی کشور، سوابق نژادی مردم و عمل و عکس العمل گروه ها در مقابل پدیده های طبیعی است. مجموع تمام اینها فرهنگ یک کشور ار می سازد و خصایصی را به مردم آن کشور می دهد که آنها را از مردم دیگر جوامع متمایز می کند. مسائل زیست محیطی، اندیشه و فکری همه تابع فرهنگ هستند که خود فرهنگ نیز در محیطی شکل گرفته است. فرهنگ پایه بقای یک ملت است بنابراین تمام جنبه های آن باید حفظ شود و برای نگهداری آن باید سرمایه گذاری شود. چه بسا که به توجه به این مبانی کارکرد یک کشور تغییر کند و آن کشور به رونق اقتصادی دست یابد. در مورد ایران نیز باید بر این نکته تاکید کرد که حوزه های فرهنگی بسیار فراتر از حوزه های جغرافیایی است. بنابراین باید روی این حوزه های فرهنگی سرمایه گذاری شود. این به معنای آن است که با توجه کردن به اتحاد فرهنگی و پیدا کردن مشترکات فرهنگی با کشورهای همسایه و منطقه از جمله افغانستان و حتی چین و کشورهای آسیای مرکزی می توان روابط توریستی، فرهنگی سینمایی را گسترش دهیم و حتی یک اتحادیه اقتصادی راه اندازی کنیم. بنابراین لازم است که در حوزه فرهنگ کارهای زیادی انجام شود که برای این کار نیز ابتدا باید نقاط مشترک با دیگر کشورها شناسایی و روی آنها سرمایه گذاری شود. در واقع کشورهای آسیایی می توانند از طریق اتحاد با یکدیگر در مقابل دیگر اتحادیه های جهان از منافع خود دفاع کنند. این یکی از اساسی ترین اصول فرهنگی است. همانگونه که در شاهنامه نیز می خوانیم:
جهان پر ز آوای فرهنگ ماست
این یکی از واقعیت های فرهنگی جهان است. در ایران از دیرباز به دلیل شرایط مساعد آب و هوایی، وجود دو دریا در شمال و جنوب کشور، وجود انواع جنگل و مناطق آب و هوایی متنوع و صحرا وضعیت منحصر به فردی وجود دارد که کمتر نقطه ای در ایران دارای این خصایص است. بنابراین باید به موضوع فرهنگ بیشتر توجه شود و برای دستیابی به بهره وری اقتصاد روی نقاط جزیی به صورت تخصصی و جزیی کار شود.
فرهنگ اساس زندگی اجتماعی یک جامعه را تشکیل می دهد و از این رو تاثیر مستقیم بر همه امور از جمله اقتصاد دارد. فرهنگ خاصیت ویژه هر کشور است. در فرهنگ ایران ادبیات از بسیاری فرهنگ های دیگر بسیار وسیع تر است. از سوی دیگر وسعت جغرافیایی فرهنگ فارسی موجب نزدیکی بسیار کشورهای همسایه را با یکدیگر فراهم آورده است که این امکان همکاری های اقتصادی بین این کشورها را بیشتر می کند. حتی در اروپا که نقاط مشترک بین کشورها زیاد وجود دارد، اما تضادهای زیادی وجود دارد. بنابراین برای اروپاییها به نسبت کشورهای منطقه ایران امکان جوشش بسیار کم تر است.
متاسفانه در چند دهه گذشته آسیب های زیادی به فرهنگ ایرانی وارد شده و سیاست های نادرستی اعمال شده است که این گریختن گروه های مختلف از فرهنگ ایرانی را به دنبال آورده است. اما هنوز هم زمینه بازیابی فرهنگ ایرانی وجود دارد. می توان با برنامه ریزی درست، کنار گذاشتن نگاه های جانب دارانه و در پیش گرفتن سیاست های فکر شده حوزه فرهگ را از نو ساخت و از آن بهره برد.
برای ایران زمینه های زیاد فرهنگی وجود دارد که می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد. اتاق بازرگانی ایران و همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد می توانند روی نقاط مشترک فرهنگی ایران با دیگر کشورها کار کنند، این نقاط را شناسایی و روی آنها سرمایه گذاری کنند تا از این طریق بتوان حوزه هایی که امکان نزدیک تر شدن کشورها منطقه به ایران را فراهم می کنند، شناسایی و آنها را تقویت کرد. در این میان راه های زیادی برای بهره گیری اقتصادی از مشترکات فرهنگی ایران و کشورها همسایه وجود دارد از جمله زمینه های گردشگری، مبادلات مرزی منطقه ای، از بین بردن موانع گمرکی تجارت فرهنگی بین کشورها. در واقع باید ابتدا مبادلات توریستی، مبادلات مرزی و مبادلات فرهنگی بین کشورها گسترش پیدا کند تا این مقدمه روابط گسترده تر اقتصادی بین کشورها باشد. تمام این اهداف دستیافتنی است به این شرط که منافع مشترک در نظرگرفته شود و اهداف در برنامه های دراز مدت دنبال شوند. اروپا پس از سال ها تضاد و جنگ به این نتیجه رسید که باید با تشکیل اتحادیه های مشترک بین کشورهای اروپایی، آسان کردن مبادلات تجاری بین این کشورها و یکسان سازی مقررات کار و بیمه توانست به تامین منافع مشترک کشورهای اروپایی بپردازد. بدون شک ایران و کشورهای منطقه نیز می توانند چنین اقدامی را انجام دهند و به تامین منافع مشترک کشورهای آسیایی بپردازند. این کار شدنی است اما آهسته آهسته.
*رئیس انجمن اقتصاددانان
انتهای پیام