این روزها حال و روز اقتصاد ایران خوب نیست. نرخ رشد اقتصادی ایران پایین، تورم بالای ۳۰ درصد، نرخ بیکاری بالاتر از ۱۵ درصد، همه و همه نشان میدهد اوضاع نابسامان است. از طرف دیگر، اقتصاد ایران با کاهش درآمدهای نفتی نیز روبهروست. حال سؤال این است که چگونه میتوان حال وخیم اقتصاد ایران را علاج کرد؟
در این رابطه با یکی از اساتید علم اقتصاد گفتوگو کرده ایم. دکتر حسن محمدی کرمانی عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و یکی از محققین علم اقتصاد اسلامی است که به سوالات ما در حوزه مشکلات اقتصادی داخلی پاسخ داده است:
آقای دکتر نظرتان دربارهی چالشهای اقتصادی سال آینده چیست و به نظر حضرتعالی نحوهی مقابلهی دولت با این چالشها و نقش تأثیرگذارِ تحریمها و مدیریت داخلی بر نابسامانی اقتصادی چه می تواند باشد؟
در مورد مشکلات و چالشهای اقتصاد کلان، تقریباً همهی افراد، چه متخصصان در این زمینه و چه آنهایی که حداقل آشنایی را با مسائل روز دارند، میدانند که مهمترین مشکل، در حال حاضر، تورم و بیکاری است.
در چند سال اخیر، نرخ تورم به بالاترین حد خود رسیده و درصد بیکاری نیز افزایش داشته است. افزایش نرخ تورم و درصد بیکاری، اثرات نامطلوبی بر اجتماع و اقتصاد دارد، زیرا باعث کاهش تولید و افزایش فقر میشود. بررسیها نشان میدهد عوامل داخلی، خارجی و همچنین تحریمها نقش مؤثری در این زمینه داشتهاند.
در سالهای قبل هدف این بوده است که وابستگی به درآمد نفتی کم شود، ولی باز هم مهمترین متغیر و مهمترین منبع درآمدی، چه در بودجهی دولت و چه در اقتصاد کلان، کماکان درآمد حاصل از نفت است.
از این رو نوسانات شدید قیمت نفت در اقتصاد کشور تأثیر میگذار. تأثیرگذاری تحریمها در فروش نفت و درآمدهای ارزی تبعا در اقتصاد کشور نیز تأثیرگذار بوده است.
متأسفانه در زمین اقتصاد داخلی نیز عملکرد دولت، در سی سال گذشته، بسیار ضعیف بوده است؛ یعنی تحول خاصی ایجاد نشده است. در سی سال گذشته، هزینههای جاری دولت تقریباً ۴۰ درصد از مالیاتها بوده است و در سال ۹۱، این عدد ۴۴ درصد شده است که به معنی زیاد بودن هزینههای دولت است.
شما عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
معمولاً برای ارزیابی، در همه جای دنیا، از افراد واجد شرایط میخواهند در یک بازه زمانی، از عملکرد خودشان، مطابق با برنامهای که داشتهاند، گزارش بدهند. به نظر بنده، اگر بخواهیم در این زمینه قضاوتی کلی داشته باشیم، عملکرد تیم اقتصادی دولت در مقایسه با گذشته در مجموع بهتر و علمیتر بوده است.
نکتهی بسیار مهم و اثباتشده در اقتصاد این است که برطرف کردن مشکلات اقتصادی بدون همکاری مردم امکانپذیر نیست، زیرا کلید حل مشکلات اقتصاد کلان، مراجعه به افکار عمومی و نظرسنجی از آنان است.
بنابراین باید تمام برنامهها، هر چند وقت یک بار، با مردم در میان گذاشته شود و تمام راهحلهای موجود از مردم پرسیده شود. مثلاً در فاز دوم هدفمندیِ یارانهها و نحوهی پرداخت آن، باید بررسی شود که اصلاً تعریف هدفمندی چیست؟ و آیا باید به همه اقشار مردم یارانه داد؟ اما نباید فراموش کرد که تیم جدید اقتصادی دولت در یک فضای خوشبینانه سیر می کند که این موضوع می تواند به ضرر اقتصاد تمام شود.
به نظرشما روند نزولی نرخ تورم و نرخ ارز در بازار به دلیل عملکرد موفق مسئولان اقتصادی دولت بود؟
وقتی شاخص قیمتها بالا میرود، میگوییم تورم صورت گرفته است. اگر میانگین شاخص قیمتها پایین بیاید، میگوییم تنزل قیمتها یا کاهش منفی صورت گرفته است که این هیچ وقت در ایران پیش نیامده است.
در اقتصاد توجه به احساسات و انتظارات جامعه نکته بسیار مهمی است. مثلاً بحثها و مذاکرات اخیر دولت باعث ایجاد خوشبینی در جامعه شده است. خوشبینی عامل رشد و رونق اقتصادی است.
ریشهی افزایش نقدینگی مشخص شده است. ریشهی آن در بودجهی دولت، اقتصاد بخش عمومی، بزرگ بودن دولت و افزایش بیرویهی هزینههای غیرمولد دولت است. امیدوارم که دولت در این زمینه اقدام نماید. وقتی که مسئولان از واگذاری بخشها و مشارکت مردمی صحبت میکنند، خوشحال میشوم، اما باید شرایط این کار نیز عملاً فراهم شود.
مسئولان در زمینه برخورد با مشکلات اقتصادی مانند تورم ۳۰ درصد چه کاری را باید انجام دهند؟
همانطور که گفتم این مقدار تورم خیلی زیاد است اما بانک مرکزی ایران حتماً باید به مقدار کافی سیاستهای پولی خود را انقباضی کند. در همسایگی ما یعنی در کشور ترکیه موفق شدند نرخ تورم را از رقمهای بسیار بالا به رقمهای پایین کاهش دهندکه این کار با اجرای سیاست های انقباضی صورت گرفت.
باید از مسئولان اقتصادی پرسید که چرا نروژ تورم دو رقمی ندارد؟ مگر نروژ هم مثل ایران کشور نفتی نیست؟و از درآمدهای نفتی استفاده نمیکند؟ هرگز از خود پرسیدهاید چرا آنها نرخ تورم پایینتری دارند؟ باید گفت که آنها درآمدهای نفتی خود را سرمایهگذاری میکنند. استفاده مستقیم از منابع نفتی سیاست خوبی محسوب نمیشود.از این رو لازم است که بانک مرکزی مستقلی داشته باشیم تا دولت بانک مرکزی را برای چاپ اسکناس و تامین منابع مالی تحت فشار قرار ندهد.
تا پایان سال کمتر از ۳ ماه فرصت باقی است. آیا در این مدت می توان حماسه اقتصادی را محقق کرد؟
خیر. زیرا دولت بعد از گذشت ۷ ماه از پیروزی در انتخابات هنوز در هوای خوش این پیروزی به سر می برد و گویا هنوز از خواب بیدار نشده است. بنابر این نمی توان به امسال دل خوش کرد و اگر هم شاهد بهبود شرایط تورمی هستیم تنها علتش کاهش تورم انتظاری است اما اگر این بی توجهی دولت ادامه یابد دوباره و از سال بعد نرخ تورم افزایشی خواهد شد.
انتهای پیام