حمیدرضا آریانپور*: واپسین هفته سال ۲۰۱۳ میلادی در کنار هیجان بازارهای سهام از امید به اقتصاد ۲۰۱۴ که بیش از هرجایی در وال استریت خودنمایی کرد، سالگرد رویداد مهمی در اقتصاد جهان هم بود.
در ۲۳ دسامبرسال ۱۹۱۳، وودرو ویلسون، سند ایجادکننده نظام «فدرال رزرو» را امضا کرد. حالا «صندوق فدرال» در ۱۰۰ سالگی با همه چالشهای پیش رو قدرتمندترین نهاد مالی جهان است. فدرال رزرو در سال ۲۰۰۸ برای دومین بار در تاریخش با بحرانی بزرگ دست و پنجه نرم کرد. «رکود بزرگ» دهه ۱۹۳۰ که بزرگترین فاجعه تاریخ اقتصاد میدانندش، به سیاستهایی برای کاهش قیمتها، تولید و اشتغال انجامید. بحران ۲۰۰۸ هم با ورشکستگی موسسه «برادران لمان» آغاز شد- با بدهی بیشتر از ۶۰۰ میلیارد دلار، بزرگترین بدهی تاریخ- و به همه امریکا و بعد جهان سرایت کرد. فدرال رزرو اینبار سیاستهای «تسهیل کمی» را پی گرفت و به اقتصاد پول تزریق کرد. نتیجه این سیاستها آن شده که بانک مرکزی امریکا حالا بیش از چهار تریلیون دلار بدهی امریکا را به شکل اوراق قرضه و رهن در اختیار دارد در حالی که در سال ۲۰۰۷ این رقم زیر یک تریلیون دلار بود.
آیا فدرال رزرو در این ۱۰۰ سال خوب عمل کرده است؟ این سازمان از همان زمان تشکیل محل بحث بسیار بوده است. نظام مالی ایالات متحده پس از تشکیل کشور مستقل تا اوایل قرن بیستم نتوانست بر سر راهکاری برای متمرکز شدن قدرت مالی به توافق برسد. در سال ۱۹۰۷ ولی بحران در یک تراست امریکایی لزوم نظارت را یادآوری کرد. سناتور نلسون آلدریش، جمهوریخواه با مشاوره با بانکداران و مطالعه بانکهای مرکزی بریتانیا، آلمان و فرانسه دست به کار شد تا مجمعی خصوصی از بانکها برای انتشار ارز تحت اختیار آنها راه بیندازد. دموکراتها اما نگران سوءاستفاده بانکداران بودند و مسوولیت دولتی را لیبرالتر میدانستند. ویلسون در سال ۱۹۱۲ در تبلیغات انتخاباتی به آلدریش حمله و در زمان مسوولیت کنگره را ترغیب کرد نفوذ ۱۲ حوزه بانکی را که بنا بود شبکه فدرال را تشکیل دهند با تشکیل هیاتمدیرهیی که رییسجمهور منصوب میکرد بکاهد. به این ترتیب ارز فدرال تعهد دولت بود و نه بانکها. بانکداران مخالفت کردند اما در نهایت فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ به وجود آمد.
از آن زمان فدرال رزرو سال به سال به قدرتش در نظام مالی جهان افزوده و با سیاستهایی که در دورههای مختلف گاهی متناقض هم بودهاند به تاثیرگذاریش ادامه داده است. حالا در اوایل فوریه ۲۰۱۴ این نهاد نخستین رییس زن را هم در خود خواهد دید که پیشرفت دیگری برای زنان امریکایی به شمار میآید. بزرگترین چالش پیش روی او همان برنامههای تسهیل کمی خواهند بود؛ برنامههایی که به گفته خودش برای همیشه قابل ادامه دادن نیستند. او البته به همراه رییس پیشینش، بن برنانکه در پایان سال ۲۰۱۳ خبرساز خوبی بودند چراکه از کاهش محرکهای مالی گفتند و امید بسامان شدن اقتصاد را دگر بار افزودند. خرید دارایی از سوی بانک مرکزی امریکا از همین ماه جاری میلادی مقداری کاهش مییابد. این هم ادامه بحث همیشگی امریکاییهاست. اینکه میزان و شیوه نظارت بانک مرکزی بر موسسات مالی و دخالت مستقیم آن در امور اقتصادی چگونه باید باشد. قدرت بانک مرکزی ایالات متحده در دولت باراک اوباما هم به خاطر بحران مالی سال ۲۰۰۸ و هم به خاطر نوع نگاه او و همفکرانش بیشتر از همیشه تاریخ ۱۰۰ ساله این نهاد شده است. چیزی که جمهوریخواهان بسیار با کم و کیف آن مشکل دارند. با این حال بانک مرکزی امریکا کاملا مستقل از دولت است و سیاستهای خود را به دولت هم تحمیل میکند. دولت بر اساس دادهها راهکار پیشنهاد میدهد و تصمیم آخر را بانک مرکزی گرفته و دولت خود را با آن هماهنگ میکند. اما هماهنگی دولت و فدرال رزرو بیتردید ضروری است و نتیجه این همکاری در سال ۲۰۱۳ خوب بوده است. سیاستهای فدرال رزرو که مخالفان اندکی نداشته اما در سال گذشته میلادی جواب دادند و باید دید که در سال ۲۰۱۴ چقدر موفق خواهند بود. برای امریکا در سال ۲۰۱۴ رشدی حدود ۵/۲ درصدی در نظر گرفته شده که گرچه فقط نتیجه سیاستهای فدرال رزرو نیست، اما اقدامات این نهاد مالی در آن بسیار تاثیرگذار بوده است. این تاثیر و این استقلال جنت یلن را یکی از قدرتمندترین رهبران جهان در سال پیش رو خواهد کرد. متیو اوبراین در مجله آتلانتیک با مرور رویدادهای گذشته و شرایط کنونی او را قدرتمندترین زن تاریخ دانسته است. تا سال ۲۰۱۶ از او و از فدرال رزرو بسیار خواهیم شنید.
منبع: اعتماد