سیدعلی دوستی موسوی* :پرده اول: خدای ناکرده مشکلی برایتان پیش آمده است؟ بیماری، گرفتاری، افزایش پول پیش منزل، تصادف یا هر علت دیگری؟ شاید هم به سلامتی میخواهید چیز تازهای بخرید یا حرکتی اقتصادی انجام دهید.
طبیعی است تقریبا در همه موارد پولتان کم است و به وام بانکی نیاز دارید و گرنه این گزارش را نمی خواندید، اما اگر به ده ها نفر روانداخته و به بانک های دولتی و خصوصی گوناگون هم سرزده اید و در هر مرحله ای از کار طوری متوقف مانده اید که ناامیدانه عطای وام را به لقایش بخشیده اید، بدانید مشکل تان بدجور فراگیر است. البته دشواری در دریافت وام بخصوص از بانک های دولتی چیز تازه ای نیست. سال های سال است به بهانه گیری هایی چون گواهی و شرایط ضامن و سپرده و منابع نداریم و نمی شود و این گونه حرف ها عادت کرده ایم، اما تفاوت امروز با گذشته در این است که اگر در گذشته به هر حال راه عبور از موانع را پیدا می کردید، به وامتان می رسیدید، امروز حتی با عبور از آن موانع نیز کمتر «رویای وام» تحقق می یابد.
چرا؟ چون بانک های دولتی و خصوصی کمتر پول دارند یا ندارند که وام بدهند. به ده ها دلیل اقتصادی و غیراقتصادی بانک ها حدود ۱۸ درصد بیش از منابع شان تسهیلات داده اند و حالا به تنها چیزی که گوش نمی دهند، تقاضای وام است.
پرده دوم: پولی را پس انداز کرده اید یا به خواست خدا به شما رسیده است. بعد از سال ها اکنون یا در حال طی دوران بازنشستگی هستید و کمک خرجی مطمئن و ثابت و البته کافی می خواهید یا در نظر دارید از آن پول سودی به دست بیاورید و فعالیت تان را گسترش بدهید و به کمک خداوند روزی رسان به زندگی تان رونق ببخشید. در هر حال سپرده گذاری در بانک ها و محاسبه آن که به پولم سالانه یا ماهانه چقدر سود می دهند، اولین راه آسان و مطمئنی است که به ذهنتان می رسد. سپرده گذاری، هم مالیات ندارد و هم پول به مکان امنی چون بانک سپرده شده که ده ها خطر را از آن دور می کند. با این حال، این سپرده گذاری فقط یک مشکل کوچک دارد: سودش کم است و واقعی نیست. یعنی مطابق با نرخ تورم رسمی که شما باید مطابق با آن هزینه بپردازید، تضمین نشده است. به بانک می روید و درخواست تان افزایش نرخ سود سپرده تان است، اما بانک فقط یک نوشته دارد: دستور است: همین است و بیشتر نمی شود. اینچنین است که دریافت سود کافی به سودایی شبیه است. سودایی که در کنار رویای دریافت وام به معضلات اصلی امروز بانک ها تبدیل شده است؛ دو قسمتی که اجزای معادله نرخ سود بانکی را تشکیل می دهد.
نرخ سود بانکی و حالت نرمال
در یک تعریف ساده، نرخ سود بانکی به دو دسته تقسیم می شود: نرخ سود تسهیلات یا همان وام ها و نرخ سود سپرده ها. بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی در اصل کار واسطه گری مالی را به عهده دارد. یعنی از مردم وجوهی را تحت عنوان سپرده دریافت می کند و آن وجوه را به متقاضیان تسهیلات اعطا و از این میان کارمزد خود را بر می دارد.
بانک به عنوان وکیل و امین سپرده گذار، پس از کسر کارمزدش هر آنچه سود از متقاضی وام می گیرد به صاحب سپرده یا پول پرداخت می کند. آنچه گفته شد حالت عادی و نرمال روش کار بانک و گردش منابع آن است. در این حالت عادی، نرخ سود بانکی (در هر دو بخش آن) از طریق توافق میان سپرده گذار ـ بانک و بانک ـ وام گیرنده تعیین می شود. چراکه بانک درواقع یک فروشگاه امانت فروشی است که پول، کالای موجود در ویترین آن است. مانند یک مغازه کفاشی که فروشنده قیمتی را برای هر جفت کفش به تناسب جنس و کیفیت آن به مشتری پیشنهاد کرده و در صورت پسندیدن، دو طرف روی قیمت آن و احیانا روش پرداخت وجه کفش توافق می کنند.
نرخ سود بانکی و حالت ایرانی
با این حال بانک های ایرانی به قاعده معروف، حالتی ایرانی دارند. در این حالت، بانک یک بنگاه واسطه گر مالی نیست، بلکه یک بنگاه سرمایه گذار دولتی یا شبه دولتی است که بخش کوچکی از پول سپرده گذاران را وام داده و بخش دیگر را به صلاحدید خود یا دولت در جاهای مختلف هزینه یا سرمایه گذاری کرده و در بیشتر موارد بخش عمده سود را خودش برمی دارد.
در وجه دیگر ماجرا دولت به عنوان مالک بانک، اجازه تصمیم گیری واقعی به بانک درباره هزینه کرد پول های امانتی را نمی دهد و به ده ها دلیل موجه و غیرموجه به وی «دستور» می دهد که پولش را با چه قیمتی و چگونه به چه اشخاصی بپردازد. در این حالت بانک چاره ای جز اطاعت از دستور ندارد، چراکه مالکیتش متعلق به دستور دهنده است، لذا حتی به قیمت ضرر دیدن خود و صاحب پول باید به دستور عمل کند.
آنچه بر جای می ماند
و از این معادله چه بر جای می ماند؟ نرخ دستوری سود بانکی. این نرخ چه می کند؟ از یک سو منابع بانک ها به قیمت ارزان و کمتر از نرخ بازار به اشخاص داده می شود و چون این منابع ارزان است، پس متقاضی برای آن زیاد است و پارتی بازی و ده ها مورد دیگر شکل می گیرد و بانک ها هم تحت فشار دستوردهنده مجبور به پرداخت بیشتر و بیشتر وام های ریز و درشت می شوند و… در نهایت بخش عمده منابع بانک، ارزان به دیگران داده می شود و بانک پول کافی برای ادامه فعالیت و وام دهی در اختیار ندارد. بگذریم که این در حالتی است که همه وام گیرندگان به موقع اقساطشان را بپردازند و مشکل مطالبات هنگفت معوق را نداشته باشیم! اما این ماجرا رمز و راز دیگری دارد.
بانک به خاطر ارزان فروختن پول خود به متقاضیان وام مجبور می شود پول را از صاحب آن یا سپرده گذار به قیمت ارزان دریافت کرده و نرخ سود سپرده ها را غیرواقعی و پایین تعیین کند. اینچنین می شود که بخشی از سپرده گذاران، سپرده گذاری در بانک را فراموش کرده و به دنبال راه های جدید برای تولید سود از پولشان می روند. لذا منابع بانک ها کمتر و کمتر می شود. چنین وضعی را امروز در سیستم بانکی شاهد هستیم. به گفته بانک مرکزی، دولت قبل با مالک دانستن خود بر پول امانتی مردم نزد بانک ها مقرر کرد بانک ها تسهیلات هنگفت و ارزانقیمتی را به مسکن مهر پرداخت کنند. از سوی دیگر هم اجازه نداد نرخ سود بانکی واقعی شود. لذا بانک ها از یک سو با خروج شدید منابع و از سوی دیگر با کاهش شدید و ورود سپرده مواجه شدند. یعنی نه من و شما می توانیم از آنها وام بگیریم و نه سپرده گذار می تواند سود مناسب و متناسب با تورم دریافت کند.
وام می خواهید؟
حالا با تمام این توضیحات باز هم من و شما وام می خواهیم. چه کنیم؟ اول ماجرا این توضیح را بدهیم که در ایران چند نوع منبع وام دهی وجود دارد؛ بانک های دولتی و خصوصی که منابع کاملا قانونی وام دهی محسوب می شوند، موسسات مالی و اعتباری (یا موسسات اعتباری غیربانکی) نیمه قانونی محسوب می شوند و تکلیف بانک مرکزی به درستی با آنها روشن نیست. سرانجام نیز وام فروشان روزنامه ای که سرچشمه ای مشکوک و نامشخص دارند و رباخواران دو منشاء کاملا غیرقانونی وام گیری محسوب می شوند. با توضیحاتی که در این گزارش خواندید، وام گیری فوری دست کم در ۹۵ درصد موارد از بانک های دولتی که سود پایینی دارند، منتفی است. این بانک ها هم اکنون در پرداخت وام های واجب چون وام ازدواج هم درمانده اند، لذا زیاد به آنها فکر نکنید. راه دوم بانک های خصوصی است که شانس را بیشتر می کند، اما باز هم زیاد امیدوار نباشید. چراکه دریافت وام از این بانک ها در بیشتر موارد نیاز به سپرده گذاری دارد. یعنی به تناسب مدت سپرده گذاری و مبلغ سپرده در مقاطع سود شش ماهه و یک ساله یا بیشتر می توانید وام دریافت کنید. البته برای ضمانت دریافت وام حتما سند معتبر ملکی لازم دارید. سود آن نیز پس از کسر سود سپرده تان محاسبه می شود و در بیشتر موارد از متوسط ۲۵ درصد کمتر نیست. راه سوم که آسان تر است، مراجعه به موسسات مالی و اعتباری است. این موسسات نیز در بیشتر موارد وام در قبال سپرده گذاری با سودهایی به طور متوسط ۳ تا ۵ درصد بالاتر از بانک های خصوصی پرداخت می کنند، اما اگر سند ملکی معتبر داشته باشید با مذاکره و پرداخت سود بالاتر در حد ۳۰ درصد می توانید فورا وام دریافت کنید. راه سوم و چهارم را نیز اصلا توصیه نمی کنیم که گیرنده آن دنیا و آخرتش را با هم می بازد.
می خواهید سپرده گذاری کنید؟
در سوی دیگر ماجرا اگر می خواهید سپرده گذاری کنید، نرخ سود سپرده های بانک های دولتی و خصوصی تقریبا و با درصد اندکی تفاوت یکسان است. البته بگذریم برخی بانک ها طرح های ویژه ای را طراحی کرده اند که مثلا اگر در طول مدت سپرده گذاری، سود متعلقه را برداشت نکرده و آن را جمع کنید، نرخ سود بالاتری به شما تعلق می گیرد. لذا باز هم قانونی یا غیرقانونی و خواسته یا ناخواسته، بالاترین نرخ سود سپرده را با ارقام متوسط ۲۷ تا ۳۰ درصد در موسسات مالی و اعتباری دریافت خواهید کرد. درباره سود ربا هم مگر گفتنی است؟ مگر می توان چیزی نوشت؟ خدا آن روز را نیاورد… .
منبع: جام جم