کد خبر: 198968
پنجشنبه 25 فروردین 1401 - 15:00
مریم ابونیا : میگویند مستاجری که زیاد در یک خانه بماند صاحبخانه شده و بلند کردنش از آن خانه سخت میشود. گویا اکنون این حکایت بانکهاست!
جابهجایی مدیران عامل از یک بانک به بانک دیگر، آن هم بدون دلیل خاصی، مدتهای زیادی است که مطرح شده است.
اما واقعا ملاک این جابهجاییهای ناگهانی و بیدلیل چیست؟ مدیرعاملی که در یک بانک خوب کار کرده چرا باید عوض شود؟ اگر هم کارکردش در یک بانک قابل قبول نبوده چرا باید پشت میز ریاست بانک دیگری بنشیند؟
متاسفانه در این میان حتی دیده شده که مدیران خوب میروند و مدیرانی به جای آنها میآیند که چندان کارنامه درخشانی هم ندارند و صرفا مدام در حال نقل مکان از بانکی به بانک دیگر هستند!
این رویه در میان دولتها و متصدیان بانک مرکزی در ادوار مختلف پیشین مرسوم بوده و هرگز هم پاسخ مناسبی در خصوص چرایی این تغییرات داده نشده است.
واقعیت این است که همواره بانکها به عنوان یکی از پایههای نظام مالی کشور از حساسیت و اهمیت بسیار بالایی برخوردارند و هر تصمیم اشتباهی میتواند به صورت دومینو وار بر سایر نهادها اثر بگذارد.
اما در وهله بعدی، چه عملکرد مثبتی در یک مدیر دیده شده که به جای مدیری با سابقه درخشان منسوب میشود؟
پاسخ به این سوالات مدتهاست مغفول مانده است!
راز جابهجایی مدیران بانکی از یک بانک به بانک دیگر چیست؟ انتصاب مدیران سفارشی به جای مدیران بالیاقت؟ آیا این قبیل تصمیمها و اقدامات به نفع کشور و مردم است؟
در پایان از وجدانهای آگاه باید پرسید اگر شخصی صلاحیت مدیریتی دارد چرا تعویض میشود و اگر صلاحیت ندارد چرا بر مسند مدیرعاملی بانک دیگری مینشیند؟