احراز هویت، کلیدی‌ترین بخش در ارائۀ خدمات بانکی در هر سطح به مشتریان است؛ اما بدون وجود یک مگاپلتفرم یا کلان زیست بومی که نوعی از حاکمیت داده‌های مرتبط با پازل احراز هویت را در مواقع ضروری از چند نقطه به نقطۀ مورد درخواست گسیل بدهد، امکان‌پذیر نیست.

به گزارش اخبارپول، بسیار دشوار است از بانکداری صحبت کنیم بدون آنکه اکوسیستم فکری، رفتاری و فناوری حاکم بر فضای فعلی جامعه را درک کرده باشیم. وجود مگاپلتفرم‌ها در عرصه‌های مختلف باعث شده است تا درک و تجربه ما از هر پدیده‌ای متحول شود؛ در چنین صورتی وقتی خدمتی را دریافت می‌کنیم این خدمت حاصل فعالیت‌های تنها یک بانک نیست؛ بلکه شماری از نهادها و شرکت‌ها کنار هم قرار گرفته‌اند تا خدمتی حاصل شود؛ از سوی دیگر زنجیره‌های ارزش، مدام با پیوستن بانک‌ها و شرکت‌های دیگر تکمیل‌تر می‌شود.

سامانه‌های نماد، هامون و شمس چنین خاصیتی دارند. در میزسخن پیش رو که با حضور رضا گودرزی، معاون طرح و برنامه بانک صادرات؛ علی سیفی، معاون نرم‌افزار شرکت خدمات انفورماتیک؛ سید جعفر صدری، مدیر فناوری اطلاعات بانک صادرات؛ داود کریم‌زادگان، معاون بازاریابی و فروش شرکت خدمات انفورماتیک؛ صادق فرامرزی، مدیرعامل هلدینگ فناوری بانک صادرات؛ محسن قدیری‌نژادیان، مدیر محصول زیرساخت نماد و هامون (امضاء همراه) و خانم سیمین قدیری؛ رئیس سیستم‌های تبادل امن شرکت خدمات انفورماتیک برگزار شد به ابعاد مختلف شعبه مجازی سپهر به عنوان یکی از حلقه‌های زنجیره ارزش سامانه نماد و هامون پرداخته‌ایم. در عین حال شمس نیز در ادامه زنجیره خود ادامه‌دهنده زنجیره‌های جدید ارزش و تجربه‌های متفاوت مشتری است. بخش اول این میزگرد را باهم می‌خوانیم؛

صادرات به عنوان نخستین بانکی که به پلتفرم نماد پیوسته حالا مسئولیت نخستین بودن را هم بر دوش دارد و باید تلاش کند تا با زمینه سازی تجربه‌های جذاب برای مشتری فراهم کند. شمس یا شعبه مجازی سپهر را باید طلوع خورشیدی جدید در سرزمین دیجیتالی شدن بدانیم. خلق این خورشید در سایه همکاری دو شرکت خدمات انفورماتیک و گروه فناوری بانک صادرات محقق شده است.

* برای ورود به سخن، ابتدا از آقای فرامرزی دعوت می کنم مختصری درباره شمس صحبت کنند.
فرامرزی: شرکت هلدینگ فناوری و نوآوری و شتاب‌دهی «صاد» حدود سه ماه است که به صورت رسمی راه‌اندازی شده و هدف اصلی آن با توجه به شرایط حال حاضر اقتصاد دیجیتال کشور، حرکت به سمت تحول دیجیتال و بانکداری دیجیتال است. این شرکت به طور خاص قرار است به عنوان بازوی فناوری و نوآوریِ بانک در خدمت واحد فناوری باشد و به کمک دوستان، اجزای طرح تحول دیجیتال و اقتصاد دیجیتال را در بانک صادرات با در نظر داشتن ابعاد بزرگ بانک صادرات پیاده‌سازی کند.
اولین اقدام ما در این مسیر این بود که وظیفه‌ای برای سال بعد خودمان طراحی کردیم و نام آن را کهکشان صاد نهادیم. کهکشان صاد یک زیست‌بوم یا اکوسیستم است که اجزایی دارد. این اجزا خود به خود در بانکداری دیجیتال قرار می‌گیرند و بدون آنها نمی‌توان بانکداری دیجیتال را متصور شد. دو قسمت مهم این اکوسیستم احراز هویت دیجیتال و امضاء الکترونیکی است که امضاء الکترونیکی را مرکز میانی این کهکشان قرار دادیم.
این دو هدف به کمک دوستان شناسایی شدند و تحقق آنها به زودی و کمتر از یک سال امکان‌پذیر است. ما اجزای آماده‌ای در اکوسیستم بانک صادرات و بازار بیرونی داریم که با کنار هم قرار دادن اینها باعث می‌شود یک مسیری که به نظر سخت می‌آید، در مدت کوتاهی طی شود. فرآیند اصلی اجرا حدود دو الی سه هفته طول کشید و ما توانستیم این سه جزء را کنار هم قرار دهیم و یک امضاء کاملاً واقعی در محیط فعال بانک صادرات صادر کنیم. با کنار هم قرار دادن نهاد احراز هویت در کنار «شمس» یعنی پیشخوان مجازی بانک صادرات و امضاء که نام آن را «نماد» قرار دادیم ورود، ثبت درخواست، ثبت سند و امضاء سند به صورت کامل انجام شد.

* به این ترتیب دیگر نیازی به حضور فیزیکی مشتری در شعب نیست؟
فرامرزی: پاسخ صریح به این سؤال خیر است؛ ولی هر کدام از این سه نهاد اجزای قانونی دارند. به هر حال با قوانین فعلی در یک جا به امضاء مشتری یا دیدن شخص دارنده حساب نیاز است. بسته به سطح سرویسی که ارائه می‌شود به امضاء نیاز است. پیشخوان کاملاً مجازی «شمس» وجود داشت که امکان عملیات افتتاح حساب در آن موجود بود؛ ولی اشکالاتی داشتند که با راه‌اندازی نماد و احراز هویت رفع شدند.

* آقای گودرزی اگر توضیحاتی دارید بیان کنید.
گودرزی: سامانه «شمس» یا «شعبه مجازی سپهر» با هدف ارائه خدمات بانکداری غیر حضوری عرضه شد. از سال‌های گذشته بحث بانک‌های الکترونیکی در صنعت بانکداری مطرح بود و در سال‌های اخیر به سمت بانکداری دیجیتال تحول پیدا کرده است. خصیصه خاص بانکداری دیجیتال، تمرکز بر مشتریان و خدماتی است که می‌توان به مشتریان به نحو بهتری ارائه کرد.
وقتی خدمات بانک‌ها غیر حضوری شود به تبع هزینه‌ها کاهش می‌یابد، سهولت ایجاد می‌شود، بر ترافیک و رفت و آمد اثربخش است، به ویژه با شیوع بیماری کرونا خوب است که مشتریان برای دریافت خدمات بانکی در محیط‌های عمومی حضور پیدا نکنند. یکی از اهداف بانک صادرات از سال‌های دور خلوت‌تر کردن شعب و بهبود ارائه خدمات به مشتریان است که می‌توان سامانه شمس را نقطه اوج این هدف دانست. با وجود الکترونیکی شدن بسیاری از خدمات‌مان در بانک صادرات هنوز مشتریان برای دریافت سفارش دسته چک، تمدید کارت، تجدید کارت، رفع سوء اثر چک‌های برگشتی، دریافت تسهیلات و درخواست تقاضا برای تسهیلات و خدمات این چنینی به شعبه مراجعه می‌کنند که همه این خدمات در سامانه شمس پیش‌بینی شده است؛ از جمله خدماتی که در سامانه شمس عملیاتی شد، افتتاح حساب برای کسانی است که در بانک صادرات ایران تعریف مشتری شده‌اند و برای کسانی که اصلاً تعریف مشتری نشده‌اند و اولین مراجعه‌شان به این بانک است.
خدمت دومی که در سامانه شمس انجام شد بحث احراز هویت است. ما از مشتریان درخواست کردیم که ثبت‌نام و فرم‌ها را پر کنند تا کنترل‌های اولیه صورت بگیرد تا اگر مراجعه‌ای به شعبه انجام شد، در کمترین زمان خدمت انجام شود. برنامه بعدی‌مان این است که احراز هویت به طور کلی در مکان مشتری و به صورت غیر حضوری انجام شود.

* آقای صدری توضیحات را شنیدید؛ اگر نظری دارید بیان کنید.
صدری: قصد دارم از زاویه دیگری به این موضوع بپردازم؛ وقتی موضوع بانکداری الکترونیکی و استفاده مشتریان از ابزار و درگاه‌های مختلف مطرح شد به این سمت حرکت کردیم که نسبت تراکنش‌های غیر حضوری به حضوری کاهش یابد و تراکنش‌های حضوری به حداقل ممکن برسد.

* این نسبت چقدر است آیا آماری از این نسبت دارید؟
صدری: تراکنش‌های غیرحضوری بانک صادرات در اردیبهشت‌ماه سال ۹۶ حدود ۷۹ درصد و تراکنش‌های حضوری حدود ۲۱ درصد بود؛ اما با توجه به تبلیغات و حرکتی که در صنعت بانکداری کشور نسبت به استفاده از درگاه غیر حضوری صورت گرفت و کسب و کارهایی که در این زمینه ایجاد شدند میزان تراکنش‌های غیر حضوری افزایش یافت و در اردیبهشت ماه ۹۷ به ۸۳ درصد و در اسفند ماه ۹۸ به حدود ۸۹ درصد رسید.

* افزایش ۱۰ درصدی تراکنش غیر حضوری بیشتر در چه زمینه‌هایی رخ داده است؟
صدری: بانک صادرات ایران در اواخر سال ۹۷ اپلیکیشن «صاپ» را برای گسترش ارائه سرویس به کلیه مشتریان شبکه بانکی راه‌اندازی کرد که امروز حدود چهار درصد از تراکنش‌های غیر حضوری این بانک را در بر می‌گیرد. همراه بانکِ بانک صادرات از سهم حدود ۱۱ درصد به ۳۰ درصد رسیده است. در تراکنش‌های پایانه‌های فروش‌ در حدود ۳ سال، افزایش زیادی نداشتیم و از حدود ۴۵ درصد به سهم حدود ۵۰ درصد رسیده‌ایم؛ تراکنش‌های درگاه اینترنت‌بانک، همبانک و درگاه پرداخت اینترنتی نیز از‌ وضعیت بهتری برخوردار شده‌اند و بالطبع با رویکرد مشتریان به استفاده از تلفن‌های همراه و اپلیکیشن‌های موبایلی و نیز دور کردن مشتریان از شعب با ارائه خدمات از طریق درگاه‌های غیر حضوری آمار درصد تراکنش‌های غیر حضوری نسبت به کل تراکنش‌های انجام‌شده در شهریور ماه سال ۹۹ به حدود ۹۵ درصد رسیده است؛ یعنی در حال حاضر تنها پنج درصد از تراکنش‌های ما حضوری و ۹۵ درصد به صورت غیر حضوری توسط مشتریان انجام می‌شود.

اگر بخواهیم دسته‌بندی‌ای برای ارائه خدمات به مشتریان در نظر بگیریم؛ اصولاً سه نوع سرویس وجود دارد؛ خدماتی که مشتری به صورت فیزیکی به شعبه مراجعه و آن را دریافت می‌کند که در آن همزمان خدمت و هم محل ارائه خدمت مهم و محدود است و دیگری سرویسی که به صورت ۷ روز هفته و ۲۴ ساعته ارائه می‌شود و در آن عملاً مشتری محدودیتی به لحاظ مکان ارائه خدمت ندارد؛ ولی هر زمان می‌تواند سرویس خود را دریافت کند؛ مثل سرویس خدمات دستگاه‌های خودپرداز. دیگری سرویس‌هایی که روی موبایل و وب و در واقع اینترنتی هستند که نه زمان و نه مکان در ارائه این نوع خدمات محدودیت به حساب نمی‌آیند؛ یعنی مشتری در هر کجا و هر زمان می‌تواند سرویس خود را دریافت ‌کند.
رده اول، فیزیکال و مکان شعبه مهم است که این موضوع به دوره قبل از بانکداری الکترونیک بازمی‌گردد و متعلق به بیش از دو دهه پیش است و بعد از آن حدود یک دهه درگیر محدودیت مکان مثل درگاه‌های پایانه فروش و خودپردازها بودیم؛ ولی از حدود ۱۰ سال اخیر به ویژه چند سال اخیر، تراکنش‌ها به سمتی حرکت کرده‌اند که مشتری در هر جا و هر وقت، می‌تواند سرویس مورد نظر خود را دریافت کند؛ البته در نسل بعدی کسب و کار به سمت فین‌تک‌ها و استارتاپ‌ها حرکت می‌کند و دیگر خیلی از تراکنش‌ها را در سمت بانک نداریم و این کسب و کارها هستند که در فرایند انجام خود تراکنش‌های بانکی و مالی نیز تولید می‌کنند. در آن روز مشتری خیلی تصوری از سیستم بانکی نداشت و این اپلیکیشن‌ها و فین‌تک‌ها هستند که مقابل صحنه و در برابر مشتری قرار می‌گیرند.
همان‌طور که بیان کردم با ارائه سرویس‌های بدون محدودیت زمان و مکان توانستیم حدود ۹۵ درصد از تراکنش‌های خود را غیرحضوری کنیم؛ اما برای هدایت ۵ درصد باقیمانده دیگر ابزار و فرایندهای جاری نمی‌توانند آن تراکنش‌ها را به سمت غیر حضوری هدایت کنند؛ چون مسائل مهمی مثل احراز هویت سد راه غیر حضوری شدن آن فرایندها بود؛ به همین دلیل تصمیم گرفتیم پیشخوانی طراحی کنیم تا به تدریج برخی از فرایندهای حضوری باقیمانده را از طریق این پیشخوان به سمت غیر حضوری شدن ببریم و به این ترتیب پیشخوان «شمس» طراحی و به مشتریان ارائه شد. خدمات این حوزه غالباً روی درگاه‌های دیگر ارائه نمی‌شود چرا که فرایندهای آن جزو همان پنج درصد باقیمانده حضوری است؛ یعنی قصد نداشتیم خدماتی را دوباره در آن تکرار کنیم؛ یعنی اگر خدمت کارت به کارت را در درگاه همراه بانک یا صاب یا اینترنت بانک خود ارائه می‌کنیم دیگر به نظر لازم نمی‌آید آن را در پیشخوان شمس هم ارائه دهیم؛ اما برای افتتاح حساب یا رفع سوء اثر چک و ارائه تسهیلات و … می‌توانیم به خوبی از این پیشخوان استفاده کنیم.

* آقای کریم‌زادگان، لطفاً در تکمیل صحبت دوستان به مرکز ریشه بانک مرکزی (نماد) اشاره کنید و تصویری از آن ارائه دهید.
کریم‌زادگان: طبق آنچه آقای فرامرزی در مورد تحول دیجیتال در بانک بیان کردند قصد دارم به بخش امضای الکترونیکی اشاره کنم. در صدور گواهینامه‌های الکترونیکی تحت مرکز ریشه وزارت صمت سابقه‌ای حدود ۱۰ الی ۱۵ ساله داریم. با حساسیت‌های تراکنش‌های شبکه بانکی و ظرفیت‌های موجود در صنعت بانکداری کشور، بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر بانکی توانسته است زیرساخت مستقل خود را در حوزه صدور گواهی‌های الکترونیکی تحت یک مرکز ریشه مستقل داشته باشد. فرصت خیلی خوبی برای بانک صادرات پیش آمد تا بتواند به عنوان یکی از بزرگ‌ترین بانک‌ها و بهره‌برداران این گواهی‌ها در نظام بانکی اقدام مناسبی در این حوزه به عمل آورد. با اتصال سامانه شمس به زیرساخت نماد و امضای همراه (هامون)، بانک صادرات اولین بانکی است که در نظام بانکی به این زنجیره می‌پیوندد و از این حلقه استفاده می‌کند.
اقدام اصلی بانک مرکزی، تعریف جامع و مانع اکوسیستم احراز هویت و تأیید گواهی الکترونیکی در بستری امن است و تلاش شرکت خدمات انفورماتیک این است که در کنار بانک صادرات و سایر بانک‌ها تأمین‌کننده این زیرساخت باشد؛ چه از این منظر که بانک‌ها صرفاً در قالب یک بهره‌بردار به زیرساخت نماد متصل شوند یا خود بانک بتواند رأساً دفاتر RA خود یا در یک رده بالاتر مراکز میانی خود را راه‌اندازی کند؛ البته هر کدام از این موارد الزامات خاص خود را دارند؛ ولی مهم این است که کسب و کار بانکی بتواند با استفاده از گواهی امضای دیجیتالی که به مشتری ارائه می‌دهد، آن مشتری را در پیشبرد نیازمندی‌های بانکی‌اش راهنمایی و کمک کند.

از دیگر رویکردهای ما در شرکت خدمات انفورماتیک، تعامل امضاهایی است که در یک بانک تعریف می‌شوند و در سایر بانک‌ها قابل استفاده خواهند بود. این مقوله چالشی است که در مرکز ریشه وزارت صمت شاهد آن هستیم و آن اینکه مراکز میانی صدور گواهی که در آنجا شکل گرفته است، الزاماً به بخش تعامل‌پذیری بین حوزه‌های متفاوت نپرداخته‌اند و در حال حاضر امضایی که در هر یک از مراکز میانی صادر می‌شود، قابلیت استفاده در سایر مراکز میانی را ندارد و مشتری را مجبور می‌کند تا به ازای تک به تک مراکز میانی، امضاء تهیه کند؛ اگر چنین تجربه نامناسبی در نظام بانکی اتفاق بیفتد، معنی‌اش این است که مشتری بانک صادرات برای اینکه در بانکی به جز بانک صادرات تعامل مالی داشته باشد یا نیاز به احراز هویت یا گرفتن سرویسی از بانک دیگر داشته باشد، بدون تعامل‌پذیری مجبور می‌شود از آن بانک نیز گواهی و امضاء الکترونیکی مجزایی تهیه کند؛ بنابراین ما باید در مرکز ریشه بانک مرکزی کار مشتری را تسهیل و اعتماد و اطمینان کافی را در پازلی که توسط دکتر فرامرزی معرفی شد تسریع کنیم. دغدغه‌مان این است که تعامل‌پذیری بانک‌ها را برای مشتریان بانکی در نظام بانکی و در گام بعد تعامل‌پذیری با سایر مراکز ریشه دارای مجوز در کشور تضمین کنیم.

* آقای قدیری نژادیان اگر نظری دارید بیان کنید.
قدیری نژادیان: امروز حدود ۹۵ درصد از تراکنش‌ها به صورت غیر حضوری ارائه می‌شوند که نشان می‌دهد ما امروز آمادگی خوبی در نظام بانکی کشور برای حرکت به سمت ارائه خدمات کاملاً غیرحضوری‌، بدون نیاز به شعب و در قالب نئوبانک‌ها داریم. این یکی از اهداف بانک مرکزی است که طی سال‌های اخیر به آن اشاره شده است. بحث نئوبانک‌ها در ادامه مسیر تحول دیجیتال قرار دارد. تحول دیجیتال از زیرساخت‌های الکترونیک در بسترهای سنتی برای ارائه خدمات به کاربران استفاده می‌کند و در گام بعدی نئوبانک‌ها بدون شعب این خدمات را به مشتریان ارائه خواهند داد.
مفهوم نئوبانک‌ از سال ۲۰۱۵ در انگلستان مطرح شدند و امروز طبق آمار ۱۵ نهاد در بریتانیا دارای مجوز فعالیت در این حوزه هستند و در حال حاضر حدود ۱۵ درصد از جمعیت ۱۸ تا ۲۳ سال این کشور حداقل یک حساب در نئوبانک‌ها دارند. خط مشی‌ بانک مرکزی بیش از هر چیز نیازمند تحقق الزامات و پیش‌نیازهایی است که مهم‌ترین آنها هویت الکترونیک افراد در شبکه بانکی کشور است. سیستم بانکی به عنوان یکی از حساس‌ترین صنایع در کشور است که امنیت و سرعت تبادل تراکنش‌ها در آن نسبت به سایر کسب و کارها و صنایع فعال کشور بالاتر است. در این مورد زیرساخت نماد یا «نظام مدیریت امنیت داده‌ها» توسط بانک مرکزی ایجاد شد تا از طریق این زیرساخت تعاملات بر بستر الکترونیک بین متعاملان هموار شود. علاوه بر این می‌توان اهداف کلانی را برای این زیرساخت متصور بود؛ از جمله بحث احراز هویت یا تصدیق هویت افراد و دیگری رمزنگاری یا محرمانگی و هدف دیگر آن ایجاد تمامیت و جلوگیری از دستکاری در محتوای اطلاعاتی که در تراکنش‌های بانکی تبادل می‌شوند و در انتها بحث بسیار مهم انکارناپذیری است که این زیرساخت به ارمغان می‌آورد. در این حوزه بخش‌نامه‌ای از سمت بانک مرکزی در ۲۴ شهریور سال جاری به شبکه بانکی ابلاغ شد و طی آن بانک‌ها و مؤسسات مالی غیر بانکی مکلف به اتصال به زیرساخت نماد شدند.
بسیار خوشحالیم که طی تعامل سازنده و نوپایی که فی مابین بانک محترم صادرات و هلدینگ فناوری و نوآوری سپهر ایجاد شده است در فرایندی چابک، اتصال زیرساخت نماد به سامانه شمس (شعبه مجازی سپهر) صورت گرفته و به این ترتیب فرایند افتتاح حساب با استفاده از امضای دیجیتال و درخواست وام برای افرادی که قبلاً در بانک صادرات حسابی داشتند یا افرادی که به طور کلی جدیدالورود هستند انجام شد. این اقدامات دو هدف اولیه‌ای بود که محقق شد و در ادامه شاهد گسترش کاربردهای بانکی مبتنی بر احراز هویت و امضاء الکترونیکی در بانک صادرات و سایر بانک‌ها و مؤسسات خواهیم بود.

* آقای سیفی، لطفاً به کیفیت زیرساخت اشاره کنید.
سیفی: ما در شرایطی زندگی می‌کنیم که هر قدر از این دست اقدامات در جامعه انجام دهیم باز هم کم است. طی یک سال گذشته و همزمان با شیوع بیماری کرونا جسته و گریخته اتفاقات خوبی در شبکه بانکی به وجود آمد و بانک صادرات نیز طی اقدام خوبی این اتفاق را رقم زد و به این موضوع که هموطنان می‌توانند بدون حضور در شعبه از خدمات بانکی استفاده کنند عینیت بخشید از طرفی کارکنان بانک صادرات هم در آرامش و آسایش بیشتری هستند.
امیدوارم این امر در کل کشور به سرعت تسری یابد. برای توسعه چنین زیرساخت‌هایی در کل کشور باید از زیرساخت‌های ملی بهره برد. سؤالی که اینجا مطرح می‌شود اینکه آیا می‌توانستیم این کار را بدون راه‌اندازی سامانه نماد انجام دهیم؟ پاسخ بله است؛ بانک صادرات می‌توانست مانند یک جزیره کوچک عمل کند. چرا بانک صادرات سراغ سامانه نماد رفت؟ آیا این سامانه در جای دیگری کاربرد خود را نشان داده است؟ بله. در سال ۹۷ برای همه ذی‌حسابان دولتی در این کشور توکن سخت‌افزاری نماد ارائه شد و آنها جهت امضاء اسناد الکترونیکی از آن استفاده می‌کنند. در سال ۹۹ بانک خوبی مثل صادرات از این زیرساخت استفاده و این اتوماسیون را ایجاد کرد. سامانه نماد در داخل کشور بومی شده و توسط شرکت خدمات انفورماتیک به وجود آمده است، امروز یکی از مشتقات کار ما بعد از نماد، تولید امضای همراه است که در پروژه شمس مورد استفاده قرار گرفته است.

* آقای سیفی، برای اینکه نمادی داشته باشیم کل حاکمیت باید به نوعی هم‌سقف شوند؛ مثلاً وقتی می‌خواهید کد ملی را دریافت کنید باید سامانه ثبت اسناد و نهادهای دیگر را داشته باشید.
سیفی: سؤال شما دوپهلو است. امروز نماد، CA بانک مرکزی است و مطابق تعریف، تمام اعضای آن، بانک‌های دارای مجوز بانک مرکزی و مؤسسات مالی هستند. در حال حاضر بانک مرکزی تلاش دارد مجوز مرکز ریشه مستقل بانکی را دریافت کند که اقدامات قانونی آن طی شده است و به امید خدا رسماً اعلام می‌شود و همه استفاده می‌کنند. به نوعی هم تقریباً همه پذیرفته‌اند و یک‌یک بانک‌ها در حال حرکت به این سمت هستند. تمام مشتریان شبکه بانکی می‌توانند با یک نهاد و یک امضاء کار خود را انجام دهند و تعدد امضاء نداشته باشند. آیا می‌توان مرکزهای میانی مستقل ذیل نماد داشت؟ بله. این موضوع جزو تعاریف ماست که البته درخواست‌هایی هم در این زمینه داریم که روی آنها هم اقداماتی انجام می‌دهیم و امیدواریم به نتیجه برسیم.
سؤال مهم‌تر اینکه آیا کشور همین یک مرکز CA را دارد؟ نه. در کشور مطابق یک تعریف کلی، برای چهار یا پنج مرکز مستقل طراحی صورت گرفته است که در درازمدت این مراکز مستقل باید تعامل‌پذیر شوند و با یکدیگر صحبت کنند و امضای یکدیگر را بپذیرند تا مردم در بخش‌های مختلف کاری اذیت نشوند. با همین نگاه این سلسله‌مراتب باید به شبکه بانکی بیاید. تعامل مراکز میانی باید افزایش یابد و از یک بستر زیرساخت ملی استفاده کنند.
این روند فقط در ایران ایجاد نشده است؛ بلکه سایر کشورهای دنیا هم از همین روش استفاده می‌کنند مدلی که در حال حاضر در ایران پیاده شده به مدلی که در سوئد پیاده شده نزدیک‌تر است؛ البته معتقد نیستم ایران صددرصد مشابه سوئد است؛ ولی قصد داریم در حوزه شبکه بانکی همچون سوئد قدم برداریم.
اگر منظورتان یونیک بودن مرکز ریشه در کشورهاست باید بگویم که دقیقاً هر دو مدل در کل دنیا وجود دارد؛ ولی هیچ‌گاه الزام به منفرد و وحدانیت یک مرکز ریشه در کشورها نیست. مراکز ریشه می‌توانند در صنایع بیچ‌مارکت‌های تخصصی خود فعالیت کنند و به زعم من این اتفاق بهتری است؛ ولی در غایت تعامل‌پذیری و شناخت گواهی‌های الکترونیکی بین اینها انجام شود. بعضاً شاهد این هستیم که می‌گویند نباید در مراکز ریشه تعدد ایجاد شود. شاید فراتر از یک تعداد معقول حرکت کردن زیاد مناسب نباشد؛ ولی صرفاً داشتن یک مرکز ریشه یک مدل است که پیشنهاد نمی‌شود.

* خانم قدیری لطفاً تصویری از نماد و شاخص‌ها و ابعاد آن ارائه کنید.
قدیری: در تکمیل صحبت دوستان کمی با جزئیات بیشتر به سامانه نماد می‌پردازم. نماد در حقیقت فراهم‌کننده زیرساخت کلید عمومی است. زیرساخت کلید عمومی برای تضمین امنیت تبادل اطلاعات از طریق احراز هویت، محرمانگی، تضمین انکارناپذیری و تمامیت داده‌هاست. حالا تضمین امنیت تبادل اطلاعات از چه طریقی انجام می‌شود؟ سامانه نماد علاوه بر خدمات چرخه حیات گواهی الکترونیکی مثل صدور، ابطال، تعلیق گواهی‌ها خدماتی مثل اعتبارسنجی گواهی‌ها را هم ارائه می‌دهد.
برای صدور گواهی، شخص می‌تواند بر مبنای سیاست‌های تعیین‌شده یا به صورت حضوری با مدارک هویتی‌اش به دفاتر پیشخوان نماد مراجعه کند یا به صورت غیر حضوری با ابزار احراز هویت غیر حضوری، گواهی نماد را دریافت کند. از زمانی که گواهی نماد را دریافت کرد، می‌تواند به راحتی در سامانه‌های بانکی از امکانات امضاء دیجیتال و رمزنگاری استفاده کند. خدمات چرخه حیات گواهی توسط سامانه نماد انجام می‌شود و با احراز اطلاعات هویتی و کنترل اطلاعات هویتی با سامانه ثبت احوال انجام می‌شود. همین‌طور خدمات اعتبارسنجی گواهی هم، به صورت برخط و برون‌خط در اختیار سامانه‌ها قرار می‌گیرد؛ به این صورت که اگر گواهی شخصی به دلیل موارد قضائی ابطال شود یا به دلیل مفقود شدن، شخص تقاضای ابطال گواهی‌اش را ارائه دهد، سامانه‌ها می‌توانند از ارائه خدمات به این شخص امتناع کنند و این اتفاق می‌تواند در مورد فوت یا اتفاقات دیگری که باعث ابطال گواهی‌اش می‌شود هم بیفتد.

* به لایه‌های دیگر هم اشاره کنید؟
قدیری: خدمات اصلی سامانه نماد یکی خدمات چرخه حیات گواهی و دیگری خدمات اعتبارسنجی است. گواهی هم می‌تواند به صورت توکن سخت‌افزاری در اختیار کاربران قرار گیرد یا از طریق امضاء همراه که یک نرم‌افزار موبایلی است و ‌هامون نام دارد در اختیار اشخاص قرار گیرد.

* کاربران حقیقی و حقوقی تفاوتی با یکدیگر دارند؟
قدیری: برای انواع گواهی‌هایی که در سامانه نماد قابل صدور است پروفایل‌های گواهی تعریف کرده‌ایم که در اسناد خط مشی سامانه نماد در اختیار عموم قرار دارد. از جمله پروفایل‌ها می‌توان به اشخاص حقیقی، اشخاص مجاز بانکی، مهر سازمانی و نمایندگان مجاز اشخاص حقوقی (فردی که به عنوان نماینده یک شرکت، گواهی را دریافت می‌کند و می‌تواند امضاهای مربوط به آن شرکت را انجام دهد) و گواهی‌های ارتباطات سیستمی و … اشاره کرد. در سامانه امضاء همراه یا سامانه‌هایی که سرویس دریافت می‌کنند، امکان چندامضایی برای شرکت‌هایی که دارای چندین نماینده هستند یا چک‌ها یا قراردادهایی دارند که چند امضاء باید روی آنها انجام شود، وجود دارد.

* آقای فرامرزی لطفاً به هم‌پوشانی‌ها و جایگاه سامانه شمس و نماد در بحث تحول دیجیتال و اکوسیستمی که قرار است داشته باشیم و به طور کلی سفر مشتری بپردازیم.
فرامرزی: قبل از پاسخ به این سؤال در تکمیل صحبت دوستان باید تأکید کنم که اینکه الزامی از سمت نهاد مؤثری به نام بانک مرکزی در بانکی جاری شود، کافی نیست و این امر چند نکته بسیار مهم دارد و آن اینکه باید جذابیت یا اجباری به وجود بیاید تا مردم به سمت استفاده از این الزام حرکت کنند. تجربه نشان می‌دهد که به صرف وجود ابزار دیجیتال، کماکان اعتماد مردم به این ابزارها کافی نیست؛ این امر دلایلی دارد و آن اینکه از ۳۵ میلیون ثبت‌نام انجام‌شده در سجام فقط پنج میلیون ثبت‌نام با وجود اپلیکیشن‌های متعدد، غیر حضوری انجام شده است و ۳۰ میلیون مابقی در صف ایستاده‌اند و در پیشخوان دولت در دوران شیوع بیماری کرونا ثبت نام کرده‌اند. حال امضاء دیجیتال وضعیت پیچیده‌تری دارد؛ حتی کسانی که در کل صنعت از امضاء دیجیتال اطلاعات دارند محدود هستند امضاء دیجیتال برای بسیاری یک موجود عجیب و غریب است و کماکان شکل امضاء به ذهن بسیاری می‌آید؛ بنابراین بحث آموزش و فرهنگ‌سازی اهمیت بسیاری دارد.

* پیشنهادتان برای آموزش و فرهنگ‌سازی چیست؟
فرامرزی: به نظرم بانک‌ها و بانک مرکزی به صرف اینکه یک ابزار به وجود آمده است، اکتفا نکنند.

* به این ترتیب هم برای بانک‌ها و هم برای بانک مرکزی مأموریت جدید پیشنهاد می‌کنید.
فرامرزی: اگر بحث تحول دیجیتال را ۱۰۰ بگیریم ۱۰ تا از ۱۰۰ تا آی‌تی است و ۹۰ تای آن فرایند، آموزش، فرهنگ و … است. ابزار به راحتی ایجاد می‌شود؛ موانع حقوقی همچنان وجود دارند. ما دل‌مان به این خوش نباشد که بانک صادرات سامانه نماد را ایجاد کرده است؛ چون مهم بعد از این است. ما آی‌تی‌من هستیم و خودمان را در محدوده کشف و خلق محصولات راضی می‌کنیم و قانع می‌شویم؛ ولی از آنها استفاده نمی‌شود و آنچه در این میان از بین می‌رود هدف آخر یعنی نئوبانک است.

* گاهی همه بانک‌ها ابزارهایی در اختیار دارند؛ ولی یک بانک پیشرو می‌شود و با ارائه ایده‌ای فرهنگ‌سازی می‌کند و در این میدان برنده شود؛ آیا بانک صادرات می‌تواند چنین شاخصه یا مزیتی را ایجاد کند؟
فرامرزی: حتماً می‌تواند. بیشتر از یک بانک، در مورد یک محصول می‌تواند چنین اتفاقی بیفتد. به نظرم محصول نوآورانه‌ای که یک بانک به بازار ارائه می‌دهد و اجبار به استفاده از امضاء صورت می‌گیرد؛ چون مردم باید یک بار این را احساس کنند و از راحتی فرآیند کار آگاهی یابند. مدام در تبلیغات می‌بینیم که در فلان بانک در هفت دقیقه وام بگیرید حال در مدلی که ایجاد کرده‌ایم در کمتر از هفت دقیقه می‌توانید درخواست وام‌تان را پر و امضاء کنید، امضایی که همه جا قابل اتکاست.

* دو گزینه وجود دارد یکی اجبار و دیگری انتخاب است؛ اگر مشتری را به سمت استفاده از این خدمت ببریم بهتر است.
فرامرزی: نکته بسیار مهم که بانک مرکزی هم روی آن کار می‌کند، بحث تعامل‌پذیری است. اتفاقی که افتاده اینکه ما اینجا چند محل امضاء ریشه داریم؛ قوه قضائیه، وزارت صمت، بانک مرکزی، ثبت احوال و … که هر کدام ریشه هستند؛ اگر این نهادها با یکدیگر ارتباط برقرار نکنند نه تنها چیزی را حل نکرده‌ایم؛ بلکه اگر یک نفر از این سامانه استفاده کند؛ اما به نهاد دیگری برود و آن نهاد امضاء او را قبول نکند دیگر نه خودش می‌آید و نه دوستانش می‌آیند؛ این دغدغه بسیار مهمی است؛ بنابراین عوامل شکست این نوع طرح‌ها لزوماً تکنولوژی‌ها نیستند، اتفاقاً تکنولوژی تسهیل‌کننده این طرح‌هاست؛ اما آیا می‌توان به مشتریان بانک صادرات توصیه کرد که از امضاء دیجیتال استفاده کنند؟ حتماً می‌توان، اما آیا بعد از آن در برابر همه چیز آن پاسخگوست؟ نه، چون نه قانون‌گذار روی این قضیه صراحت دارد؛ از طرفی یکسری اجزا ناقص باقی مانده‌اند که همه ارکان باید برای تکمیل آنها کمک کنند؛ مثل بانک مرکزی به عنوان مجری نماد، بانک صادرات، وزارت صمت، قوه قضائیه و … باید کمک کنند تا تعامل‌پذیری هر چه زودتر فراهم شود.

صدری: منهای بحث تعامل‌پذیری، نگاه کلان در کشور برای این مورد وجود ندارد. شورایی به نام شورای سیاست‌گذاری گواهی‌های الکترونیکی داریم که یک بار هم برای این مورد جلسه تشکیل نداده است و این موضوع نشان می‌دهد که به این قضیه به صورت جدی نگاه نمی‌کنیم در صورتی که اگر الان این کار را انجام دهیم، سه الی چهار سال بعد جوانه می‌زند و در جامعه ۸۵ میلیون نفری ایران فراگیر می‌شود و همه اعتماد می‌کنند و به سمت آن می‌آیند؛ اگر قوه قضائیه، حوزه سلامت و شبکه بانکی با یکدیگر تعامل و ارتباط برقرار کنند، ۹۰ درصد مشکلات مربوط به این حوزه مرتفع می‌شود. به نکته‌ای اشاره کنم؛ آی‌تی شبکه بانکی پیشرفت بسیاری کرده است؛ اما بسیاری از حوزه‌ها از نظر آی‌تی فوق‌العاده فقیر هستند و اصلاً نمی‌توانند این کار را انجام دهند.

فرامرزی: ماحصل صحبت‌هایم بحث آموزش مفهوم پایه است. در امضاء دیجیتال در جامعه نخبگان صنعت حتی صنعت آی‌تی و بانکی از هر ۱۰ نفر کمتر از پنج نفر می‌دانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم؛ به تعبیر دیگر از امضاء دیجیتال تصویری در بدنه وجود ندارد آیا رسم شکل است؟ یک عدد است؟ و … این اهمیت بسیاری دارد.

* آقای گودرزی، مشتریان دو بخش هستند؛ یکی بانکداری شرکتی و مشتریان حقوقی و بزرگ و یک‌سری هم بانکداری خرد که با مشتری‌های حقیقی و خرد جامعه مواجهیم؛ هر کدام از این بخش‌ها در سامانه شمس و نماد و احراز هویت مسائل متفاوتی دارند لطفاً از این زاویه به مسئله بپردازید.
گودرزی: همان‌طور که دوستان اشاره کردند بحث فرهنگ‌سازی و آموزش اهمیت بسیاری دارد و از طرفی تفاوت برخورد با مشتریان خرد و کلان نیز اهمیت بسیاری دارد. مشتریان کلان و حقوقی محدودترند و راحت‌تر می‌توان با آنها ارتباط برقرار کرد. درجه پذیرش آنها بالاتر است؛ چون نقد را حس می‌کنند. بخش دیگری از مشتریان بانک‌ها به ویژه بانکی مثل بانک صادرات که مردمی است مشتریان خرد هستند.
به یاد دارم در فرودگاه‌های خارج از کشور بحث ایبوردینگ به تازگی مطرح شده بود؛ یعنی بلیت و کارت سوار شدن به هواپیما به صورت الکترونیکی صادر می‌شد. کسی که کارت سوار شدن الکترونیکی دریافت کرده بود، حس می‌کرد که نسبت به کسی که این کارت را ندارد یک مزیت دارد؛ چون تعدادی در فرودگاه صف می‌بستند و منتظر می‌ماندند تا کارت‌شان بازرسی شود؛ ولی این فرد به گیشه مراجعه می‌کرد و به راحتی از بازرسی عبور می‌کرد؛ بنابراین آسایش و آرامش بیشتری حس می‌کرد. مشتریان خرد و کلان بانک نیز باید این آسایش و آرامش را حس کنند.
ما وظیفه داریم به بخش‌های مختلف بانک مثل شعبات‌مان یا به بخش امداد مشتریان‌مان آموزش‌های لازم را ارائه دهیم تا اگر کسی تماس گرفت یا سؤالی داشت، توضیحات لازم را ارائه دهند یا بخش ارتباطات جمعی و روابط عمومی می‌توانند کلیپ‌های آموزشی تهیه کنند و در سایت بانک بارگذاری کنند یا در رسانه‌های عمومی و فضای مجازی آنها را توسعه دهند و نظام‌های انگیزشی و تشویقی برای کسانی که از این خدمات استفاده می‌کنند ایجاد کنند. همه این عوامل سبب ایجاد میل و رغبت در مشتریان می‌شود. از طرف دیگر باید حواس‌مان باشد که من که از این سرویس‌ها و خدمات استفاده می‌کنم؛ اگر روزی با مشکلی مواجه شدم نهادهای حقوقی و نظارتی و قضایی چتر حمایتی را به صورت عملیاتی داشته باشند؛ قوانین بسیاری هستند که بانکداری الکترونیکی و بانکداری دیجیتال را پذیرفته‌اند؛ ولی اگر من در حوزه امضاء دیجیتال اقدامی انجام دادم؛ اما با مشکل حقوقی مواجه شدم، زیرساخت‌ها برایش وجود داشته باشد که من بتوانم از آن طریق پیگیری‌های لازم را انجام دهم.

* در واقع این دغدغه کسب و کاری شماست که به بخش حاکمیت منتقل می‌کنید؛ مثلاً مشتری من که این خدمت را دریافت کرده است در بخش‌های دیگر مثل قوه قضائیه با مشکل مواجه نشود.
گودرزی: به مثالی اشاره کنم؛ من حدود ۱۴ الی ۱۵ سال پیش از یکی از دوستانم که تحصیلات بسیاری داشت، پرسیدم که قبض خود را چگونه پرداخت می‌کند؟ او پاسخ داد که به شعبه مراجعه می‌کنم تا زمانی که مهر شعبه نداشته باشد خیالم راحت نمی‌شود؛ چون اگر روزی به سازمان آب یا اداره برق و … مراجعه کنم از من مهر شعبه می‌خواهند. به او گفتم؛ در بانکداری الکترونیک یک شماره مرجع دریافت می‌کنید. گفت؛ آیا شماره مرجع کمکی به من می‌کند؟ خلاصه پس از کلی صحبت کردن او متقاعد شد که با تلفن‌بانک قبض خود را پرداخت کند. سه الی چهار ماه گذشت و دوباره از ایشان سؤال کردم ایشان گفت؛ پای دستگاه خودپرداز می‌روم و رسید را به قبضم منگنه می‌کنم تا اگر فردا روزی اتفاقی افتاد شماره را برایش ارسال کنم، می‌خواهم، بگویم؛ سازمان آب، برق و گاز باید به گونه‌ای باشند که اگر مشتریان روزی به آنها مراجعه کردند این موضوع را به عنوان یک موجودی که قابلیت و مشروعیت دارد، بپذیرند.

* این روند با اکوسیستمی که مطرح کردیم در تضاد نیست؛ بلکه پایه و شکل‌گیری همان اکوسیستم است.
صدری: مثلث معروفی به نام People-Process-Technology در توسعه و عملیاتی کردن نوآوری داریم. به طور معمول و تا به امروز این تکنولوژی است که به دلیل پیشرو بودن از بقیه بخش‌ها، آنها را به دنبال خود کشیده است؛ مثل ارابه‌ای که اسب‌ها به جای آنکه در جلوی ارابه باشند، از پشت ارابه سعی در حرکت آن رو به جلو داشته باشند؛ همین مثال را می‌توانیم برای جلوداری شبکه بانکی کشور در استفاده از تکنولوژی نسبت به دولت الکترونیک داشته باشیم. شبکه بانکی به واقع جلودار و فرهنگ‌ساز استفاده از تکنولوژی‌های نوین و ابزارها و درگاه‌های غیر حضوری بود که مشتریان را آموزش و به سمت استفاده از این ابزار سوق داد و با فاصله‌ای قابل توجه سایر ارکان دولت الکترونیک با توجه به مطالبه مردم سعی در ورود به این عرصه و پیشخوان‌های مجازی و غیر حضوری را ارائه کردند. با کمی دقت می‌بینیم که تمامی پیشخوان‌های حوزه دولت الکترونیک بعد از به وجود آمدن و جا افتادن بانکداری الکترونیک و حتی شکوفایی این حوزه شکل گرفتند. این نشان می‌دهد که برای توسعه مناسب، تدوین و به روزآوری فرایند و گسترش فرهنگ و آموزش در کنار تکنولوژی، بسیار بسیار حائز اهمیت است.
حدود دو دهه طول کشید تا قسمت اعظم بانکداری الکترونیک در کشور جا بیفتد و ۹۵ درصد تراکنش‌ها حالت غیر حضوری به خود بگیرند؛ اما تتمه خدمات بانکی‌ای که حضوری است به یکسری قوانین، زیرساخت و فرهنگ نیاز دارد که آنها در بیرون از شبکه بانکی باید تدوین، ایجاد و پشتیبانی شوند؛ مثلاً فکر کنیم بانکی قصد دارد دسته چک مشتریان خود را درب منزل‌شان بفرستد. در همه جای دنیا این انتقال به وسیله پست انجام می‌شود و قاعدتاً پست است که تضمین می‌کند، دسته چک شخص مورد نظر حتماً به او برسد و اگر مشکلی هم از این باب پیش آید و دسته چک دست مشتری نرسیده و سوءاستفاده‌ای هم از آن صورت بگیرد، این پست است که باید پاسخگوی مشتری و قوه قضائیه باشد و بانک حتی در این مورد به دادگاه احضار هم نمی‌شود؛ اما در حال حاضر فکر کنید در ایران بانکی این سرویس را بدهد و مشکلی هم ایجاد شود، بلافاصله دادگاه بانک را احضار و محکوم می‌کند. از این دست موارد زیاد می‌توان نام برد که کشور و قوانین و زیرساخت‌ها آمادگی ورود به بحث تحول دیجیتال و بانکداری هوشمند را ندارد.
بحث تجربه مشتری در حوزه تحول دیجیتال نیز به این مسائل می‌پردازد مشتری انتظار حمایت همه‌جانبه علاوه بر ارائه ابزار و تکنولوژی دارد؛ اما این موضوعات جایش خالی‌ست.
در مورد بحث فرهنگ‌سازی که آقای فرامرزی نیز به آن اشاره کردند باید بگویم که اگر مشتریان بانک را به دو دسته درون‌بانکی و برون‌بانکی تقسیم کنیم، مشتریان درون‌بانکی یعنی همکاران خود ما هستند که در مسیر تحول دیجیتال جای کار بسیاری برای آموزش دارند تا بتوانند مشتری برون‌سازمانی را حمایت و هدایت کنند؛ بنابراین این فرهنگ باید اول در درون بانک‌ها جاری و ساری شود که البته در این حوزه کلاً شبکه بانکی کم‌توفیق بوده است. من در مورد تفاوت بانک‌ها در رویارویی با تحول دیجیتال با فرمایش شما موافقم که بانک‌ها با یکدیگر متفاوت هستند؛ مثلاً یک بانک کوچک با مشتریان نسل Z که کارکنانش جوان و با تکنولوژی و فرایند و فرهنگ به‌روز آشنا هستند، مطمئناً بهتر از یک بانک سنتی حرکت کرده و تحول ایجاد می‌کند.

* بنابراین پروژه بعدی شما مطالعه در مورد ارتقا دادن است؟
صدری: بله درست است. اگر بخواهیم درست و اصولی در بانک بزرگی مثل صادرات عمل کنیم باید با حفظ سیستم موجود و تولد موجودیت جدید، همزمان به آموزش و فرهنگ‌‌سازی درون و برون سازمانی مشتریان خود بپردازیم؛ سپس با توسعه موجودیت جدید مشتریان را بیشتر به آن سمت هدایت کرده و همزمان خدمات بخش سنتی خود را کمرنگ‌تر کنیم؛ این به نظر تنها راه‌حل منطقی است که تقریباً در فرهنگ‌سازی بانکداری الکترونیک هم همین حالت اتفاق افتاد و یک نسل جابه‌جا شد. هر چند که شخصاً اعتقاد دارم تحول دیجیتال از اساس با بانکداری الکترونیک تفاوت‌های شگرفی دارد و خیلی قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.

* چالش اصلی شما، مشتریان درون‌بانکی‌تان هستند یا برون‌بانکی‌تان؟
صدری: مطمئناً مشتریان درون‌بانکی، چرا که با وجود نسل Z در عمل شما مشتریان برون‌بانکی‌ای دارید که مطالبه‌گر هستند و انتظار تحول را حتی اگر ما نخواهیم از ما می‌خواهند.

* آقای کریم‌زادگان، دو مسئله مطرح شد؛ یکی اینکه چطور فرهنگ‌سازی کنیم که انتخاب مردم امضاء دیجیتال باشد؛ مسئله دوم دغدغه ضدتبلیغ است به تعبیر دیگر مشتری پس از فرهنگ‌سازی از امضاء دیجیتال استفاده می‌کند؛ اما اگر به قوه قضائیه مراجعه ‌کند و این نهاد امضاء او را قبول نکند؛ به این ترتیب همه داشته‌ها نابود می‌شود برای این موضوع نقش شما پررنگ‌تر است؛ لطفاً به دغدغه‌های کسب و کاری در این مورد پاسخ دهید.
کریم‌زادگان: در ادامه صحبت‌های آقای صدری باید بگویم وقتی بسیاری از راهکارهای دولت الکترونیک واقعیت پیدا کرد که بانک‌ها توانستند پشتیبانی‌های خدمات دیجیتالی‌شان را گسترش دهند، نمونه به‌روزی را سراغ دارم که در دولت الکترونیک با اتکا به آدرس مکانی افراد، سرویس‌های زیادی را تعریف می‌کنند؛ ولی هیچ دیتابیسی از آدرس معتبر افراد در سطح کشور نیست که امکان‌بخش باشد؛ مثلاً با اداره پست بیزینسی را آغاز کرده‌اند؛ ولی حتی اداره پست آدرس‌های معتبر و به‌روزشده افراد را در اختیار ندارد و اگر هم دارد، با گذشت زمان کوتاهی آن دیتابیس می‌میرد.
در زیرساخت‌های سامانه‌های حاکمیتی برای بخش آدرس، مشتری مجبور است که تغییر آدرس خود را ذکر کند و این امر تضمین‌کننده یک بانک اطلاعاتی زنده است و تعداد بسیاری کسب و کار ارزش افزوده در دولت الکترونیک در این زیرساخت قابل تعریف است.
در ارتباط با راه‌اندازی سرویس گواهی امضا باید بگویم که هدف غایی همه ما این است که بتوانیم یک خدمت اطمینان‌بخش و تسهیل‌کننده برای مشتری در زمان‌های مختلف ایجاد کنیم. آقای سیفی از تعبیر فرصت کرونا استفاده کرد؛ ما از فرصت کرونا برای کنترل سرویس‌های بسیاری در سازمان‌ها از آموزش عالی و آموزش و پرورش گرفته تا نظام بانکی بهره گرفتیم.

آقای دکتر فرامرزی به خوبی بیان کردند که اگر ۱۰۰ امتیاز در تحول بانکی تعریف کنیم، ۱۰ امتیاز تکنولوژی و ۹۰ امتیاز مربوط به فرایند است. واقعاً نقش فرایند چند مرتبه بیشتر از نقش ابزار و تکنولوژی است. در گواهی الکترونیکی نیز به همین شکل است؛ یعنی اگر گواهی الکترونیکی را به عنوان یک سرویس لوکال و بدون توجه به زیست بوم کلی نظام، نظامِ بانکی و خارج از نظام بانکی در نظر بگیریم، بیشتر مانع و بازدارنده خواهد بود. من از بانک صادرات یک گواهی امضا دریافت و نیاز روزم را مرتفع می‌کنم؛ ولی به اتکای این کار هیچ جای دیگری نمی‌توانم کاری انجام دهم و مجبور می‌شوم همه جا یک گواهی امضا بگیرم و این همان چیزی است که ارزش را می‌تواند در ذهن عموم به ضد ارزش تبدیل کند و در موجی که می‌توان آن را مهندسی کرد و به مشتری لذت واقعی یک سرویس از راه دور را چشاند وقفه بیندازد؛ اگر حواسمان نباشد و در تدوین فرایندهایی که آقای دکتر فرامرزی به آنها اشاره کردند هوشمند نباشیم، قطعاً توفیق زیادی کسب نمی‌کنیم.

* پیشنهادتان چیست؟
کریم‌زادگان: پیشنهادم فرهنگ‌سازی و آموزش است. بانک مرکزی، جایی که سند CP یا Certificate Policy را تدوین می‌کند باید تمام جنبه‌های این زیست‌بوم را ببیند.

* شما دو مأموریت متفاوت از بانک دارید؛ یکی بخش حاکمیت است و دیگری بخش کسب و کار بانکی است که باید به آنها توجه کنید.
کریم‌زادگان: کاملاً درست است. اعتقادم بر این است که کارفرمای حوزه نظام بانکی که نامش بانک مرکزی است باید پالیسی را به گونه‌ای تدوین کند که نقشه جامع ما به خوبی ترسیم شود. در نقشه جامع، بانک‌ها نقش خود را دارند، شرکت‌ها می‌توانند کنار بانک‌ها قرار گیرند، مرکز میانی نقش خود را دارد، دفاتر RA نقش خود را دارند، احراز هویت غیر حضوری، گواهی امضا و … اگر خوب کنار هم قرار گیرند منفعتی که برای گرفتن سرویس از راه دور اظهار می‌شود، توسط مشتری قابل لمس و قابل تأیید است، نه اینکه فقط در بیان گفته شود.

* آقای قدیری نژادیان، لطفاً به ریسک‌های این خدمت اشاره کنید.
قدیری نژادیان: در ابتدا به بحث دوستان اشاره می‌کنم و در مورد فرهنگ‌سازی‌ای که از آن نام بردیم و ایجاد محرک و انگیزشی که باید در شبکه بانکی و کاربران و همه ذی‌نفعان این پروژه باشد، می‌گویم.
به نظرم بزرگ‌ترین ارمغان زیرساخت نماد برای ذی‌نفعان شبکه بانکی امنیت است؛ یعنی ذی‌نفعان شبکه بانکی از جمله کاربران حقوقی و حقیقی با استفاده از گواهی‌های الکترونیکی می‌توانند در زمان کوتاه و با سهولت بیشتر و در عین حال امنیت بالاتر تراکنش خود را به صورت موفقیت‌آمیز انجام دهند.
از سویی بانک‌ها هزینه‌های هنگفتی را در شعب خود مصروف می‌دارند تا خدمتی ارائه دهند. حال این بازیگران می‌توانند هزینه‌ها را از طریق گواهی‌های الکترونیکی و شیوه‌های غیر حضوری به طرز چشمگیری کاهش دهند و همزمان خدمات را با سطح امنیتی قابل قبول به مشتریان ارائه کنند. امروز ارتباط شبکه بانکی با فین‌تک‌ها، استارتاپ‌ها، TPPها و به طور کلی آنها که از سرویس‌های اتمیک بانک‌ها از طریق APIها استفاده می‌کنند، بحث رایجی است. این تبادل اطلاعات و دسترسی به سرویس‌ها می‌تواند کاملاً بر بستر گواهی‌های الکترونیک نماد اتفاق بیفتد.
در راستای مثالی که آقای گودرزی زدند باید ببینیم آیا فرهنگ‌سازی، بسط و گسترش کاربرد گواهی‌های الکترونیکی در شبکه بانکی، مزیتی را برای بازیگران اکوسیستم بانکی به ارمغان می‌آورد؟ بله. توسعه زیرساخت نماد به همان دلایلی که پیش‌تر بیان کردم، می‌تواند محرک باشد؛ اما موضوعی که وجود دارد، الزام است در کنار انتخاب. گاهاً الزام را محرک قوی‌تر برای تسری پیدا کردن این قبیل خدمات می‌دانیم. این اتفاق در گواهی‌های الکترونیک نماد می‌افتد. در حال حاضر بانک‌ها می‌توانند به منظور ایجاد بسترهای بهتر، سفر مشتری مطلوب‌تر و بهینه کردن سبد محصولات و خدمات خودشان به سمت استفاده از گواهی‌های الکترونیک بر روی توکن و موبایل گام بردارند.
با توجه به آورده‌های چشمگیر استفاده از این قبیل زیرساخت‌ها که مسیر ارائه خدمات غیر حضوری (به ویژه در دوران همه‌گیری کرونا) را هموار می‌کند، این امر در بانکداری خرد و در سامانه‌ها و محصولات شبکه بانکی با شیب مناسب و بعضاً تندی در بین کاربران و خاصه نسل‌های جوان‌تر و ریسک‌پذیرتر توسعه خواهد یافت. در ادامه به جایی می‌رسیم که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ سامانه چکاد راه‌اندازی می‌شود و بهره‌برداری از چک الکترونیک و حذف فیزیک چک به عنوان یکی از منویات بانک مرکزی محقق می‌شود. در این بخش چکاد را مساوی با امضاء دیجیتال و گواهی الکترونیک نماد می‌دانم. چرا؟ چون آنجاست که فقط کاربران از طریق درگاه‌های الکترونیک و با استفاده از امضاهای دیجیتال و هویت الکترونیک خودشان می‌توانند، فرایند را کامل و در اکوسیستم چک فعالیت کنند؛ بنابراین این الزام‌ها برای اتصال هر چه سریع‌تر بانک‌ها به زیرساخت‌ نماد خود محرک و انگیزشی بالا محسوب می‌شود.

امروز اولویت در این است که اتصال بانک‌ها به زیرساخت امضاء الکترونیکی و لانچ محصولات بانکی و کاربردی مبتنی بر امضاء امن نماد انجام شود. در مرحله بعد می‌توان به این موضوع پرداخت که بانک، شرکت یا هر نهاد دیگری بخواهد در نقش‌های بیشتری فعالیت کند. هر چند که کاربردهای صدور گواهی از طریق فرایند حضوری مراجعه به دفاتر پیشخوان نماد، محدود به صدور بالاترین سطح امنیتی گواهی (گواهی سطح ۳) و برخی کاربردهای خاص و بعضاً سیستمی است؛ علی ایحال با توجه به محدودیت در تعداد دفاتر فعلی از این موضوع استقبال می‌کنیم که بانک‌های پر شعب‌ بتوانند دفاتر RA خودشان را متناسب با دستورالعمل‌های اجرایی و امنیتی موجود و منطبق بر برندینگ و فرهنگ خودشان تأسیس و خدمات مربوط به صدور و مدیریت گواهی‌های الکترونیکی را به کاربران بانک خود یا کاربران سایر بانک‌ها و مؤسسات مالی ارائه دهند.
ولی در بخش مرکز میانی باید گفت رسوب دانشی ارزشمندی در شرکت خدمات انفورماتیک طی قریب به یک دهه تجربه در این حوزه به وجود آمده است و ایجاد این مراکز چه به لحاظ پیچیدگی تکنیکالی و چه به لحاظ هزینه‌بر بودن، دارای ریسک‌های عملیاتی نسبتاً بالایی است. از سوی دیگر شما تصور کنید؛ حتی اگر نیمی از شبکه بانکی درخواست این را داشته باشد که به یک مرکز میانی نماد تبدیل شود. با توجه به شرایط تحریم و سختی‌ها و فشارهای اقتصادی، ببینید چه آنارشی بر فضای حاکم بر شبکه بانکی مترتب خواهد شد؛ البته ایفای این نقش توسط بانک‌ها و مؤسسات قانونی پابرجاست و ابلاغیه بانک مرکزی بانک‌ها را مخیر کرده است تا در حوزه دفاتر RA یا SubCA به ایفای نقش بپردازند؛ ولی اولویت اول لانچ محصولات و سامانه‌های مبتنی بر گواهی‌های الکترونیکی در شبکه بانکی است؛ یعنی این فرصت هیچ وقت از دست نخواهد رفت. امروز که در حال صحبت با شما هستم؛ دو مرکز میانی داخلی متصل به RootCA بانک مرکزی به نام‌های Customer SubCA و Banker SubCA وجود دارند که پروفایل‌ها و گواهی‌های الکترونیک را ذیل پروفایل‌هایی که همکارم بیان کرد صادر می‌کنند.
به نظر می‌رسد باید هدف اولیه را اتصال شبکه بانکی به زیرساخت نماد دانست و پس از ایجاد پختگی و تسهیل در فرایندها و کاربردها در مورد نقش اساسی بانک‌ها و سایر نهادهای فعال در این حوزه بحث بیشتری داشت.

* آقای سیفی، لطفاً توضیحات‌تان را کامل کنید.
سیفی: آقای دکتر فرامرزی به آموزش پایه‌ای امضاء دیجیتال اشاره کردند که بسیار درست است. آقای گودرزی به پیوست حقوقی امضاء دیجیتال اشاره کردند. تصور کنید؛ اگر هر دوی اینها شکل بگیرند؛ ولی اپلیکیشن درست و اتوماسیون درستی نداشته باشیم، این دو نیز کارایی نخواهند داشت. اگر امروز شمس وجود نداشت و شمس حرکت نمی‌کرد، اینجا نبودیم تا در مورد این موارد صحبت کنیم. کاربرد کنار آن دو باید با هم رشد کنند و بالا بیایند و نشان دهند که این چه اتفاقی است. من شما را به دهه ۸۰ بازمی‌گردانم به جایی که کارت شکل گرفت تا زمانی که اولین یارانه نقدی در سال ۱۳۸۹ پرداخت شد و آن زمان همه ایرانی‌ها دارای کارت شدند و بعد از این موارد می‌بینید که کارت با مصائب و مشکلاتی همراه شد؛ مثلاً مسئله تقلب مطرح شد، مسئله حقوقی مطرح شد. می‌خواهم، بگویم این کاربردها هستند که بیشتر و بیشتر خود را نشان می‌دهند.
به نظرم اگر تعدد کاربردها را افزایش دهیم و نزد بانک‌ها برویم و محصولات بیشتری ایجاد کنیم مردم بیشتر به شبکه بانکی اعتماد می‌کنند. اعتماد به شبکه بانکی اهمیت بسیاری دارد چیزی که جای آن امروز در حوزه بانکداری دیجیتال خالی است. آقای گودرزی مثالی از پرداخت قبض اشاره کردند، اولین پرداخت قبض‌های الکترونیکی ایران در سال ۱۳۸۰ اتفاق افتاد. در آن موقع شاید روزی دو الی سه پرداخت قبض بیشتر نداشتیم. این موضوع باید در کار ما دیده شود و امروز جای آن خالی است.

* پیشنهادتان چیست؟ چطور می‌شود آن را تسریع کرد؟
سیفی: معتقدم باید اقداماتی معادل کار شمس بیشتر از اینها صورت بگیرد. سال ۱۴۰۰ بیستمین سال استقرار سپهر است که آقای فرامرزی آن را به خوبی کهکشان صاد نام گذاشته است. تابستان ۱۴۰۰ به مناسبت بیستمین سال استقرار سپهر، دو الی سه محصول متفاوت از شمس باید ایجاد شود. این در حوزه بانکداری دیجیتال اتفاق خوبی است. قطعاً در تابستان ۱۴۰۰ کرونا هنوز مهمان کشور ماست و می‌توان از این فرصت استفاده و اعتمادسازی را در کنار امنیت ایجاد کرد. به یاد داشته باشیم که همه این کارها در راستای امنیت هستند؛ اگر امنیت باشد، رئوسی که به آنها اشاره کردم تکمیل می‌شوند.

* خانم قدیری، در تکمیل صحبت‌های دوستان اگر نکته‌ای دارید بیان کنید و همچنین به لایه‌های مختلف نماد بپردازید.
قدیری: قبل از پاسخ به سؤال شما باید به نکته‌ای اشاره کنم؛ در مورد بحث آموزش مفاهیم پایه به کاربران نهایی باید بگویم که با بررسی‌هایی که در زمینه محصولات مشابه در کشورهای دیگر انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که کاربر در محصولات مشابه هرگز درگیر مفاهیم امضاء دیجیتال نمی‌شود، فقط می‌داند اپلیکیشنی دارد که با ورود پین کد یا اثر انگشت، می‌تواند یک تراکنش را به راحتی امضاء کند. این امر باعث می‌شود در عین اینکه امنیت اطلاعات تضمین می‌شوند؛ کاربر خود را درگیر این مسائل پیچیده امنیتی نمی‌کند؛ بنابراین درست است به یک سری مفاهیم پایه‌ای نیاز داریم؛ ولی ضروری نیست و بهتر است کاربر خیلی درگیر این مفاهیم نشود.

* نکته‌ای که در اینجا مطرح است لایه‌بندی مشتری‌هاست.
قدیری: در بحث قبلی به چند نمونه از پروفایل‌های گواهی اشاره کردم. حال هر یک از پروفایل‌های گواهی می‌توانند یک سطح اطمینان داشته باشند که بر مبنای اینکه کلیدها بر روی چه ابزاری قرار می‌گیرند یا احراز هویت به چه طریقی انجام می‌شود از یکدیگر متمایز می‌شوند. بر اساس سیاست‌ها و ریسک‌های بانکی، ‌استفاده از هر سطح گواهی برای یکسری خدمات بانکی از طریق بانک مجاز می‌شود؛ مثلاً برای امضاء تراکنش‌های با مبلغ محدود می‌توان از سطوح اطمینان کمتر استفاده کرد و برای مبالغ بالا یا امضاء قراردادهای با اهمیت بالا می‌توان از سطوح اطمینان بالاتر استفاده کرد.
سامانه نماد بر اساس سرویس‌هایی که ارائه می‌دهد، ‌دارای اجزای مختلفی است که یکی از این اجزا، مرکز ثبت نام دارد که در دفاتر پیشخوان نماد یا دفاتر ثبت‌نام در اختیار آن دفاتر قرار داده می‌شود. کاربر برای دریافت گواهی به صورت حضوری با مدارک هویتی خود نظیر کارت ملی به این دفاتر مراجعه و فرم درخواست گواهی را پر می‌کند. کاربران دفاتر RA مدارک را کنترل می‌کنند؛ به تعبیر دیگر احراز هویت حضوری انجام می‌شود؛ اگر مشتری به عنوان نماینده یک سازمان یا نماینده یک بانک بخواهد گواهی دریافت کند، علاوه بر مدارک هویتی خود، یک معرفی‌نامه با مهر و امضاء آن سازمان باید در اختیار داشته باشد و به دفتر ارائه دهد؛ وقتی این موارد توسط دفتر ثبت نام کنترل شد، اطلاعات، وارد مرکز ثبت نام نماد می‌شود؛ سامانه نماد یکسری کنترل‌ها را انجام می‌دهد که مهم‌ترین آن کنترل اطلاعات اظهارشده با اطلاعاتی است که در سامانه نهاب درج شده و به شناسه شهاب آن شخص اختصاص داده شده است؛ پس از انجام کنترل‌ها، اگر گواهی بخواهد برای توکن سخت‌افزاری صادر شود، تولید زوج‌کلید و زوج‌کلیدهای نامتقارن بر اساس کدهای گواهی روی آن توکن سخت‌افزاری انجام می‌شود و درخواست صدور گواهی به مرکز صدور گواهی ارسال می‌شود و مرکز صدور گواهی، گواهی را صادر می‌کند و گواهی روی توکن درج می‌شود و توکن سخت‌افزاری به همراه پاکت رمزی که کاربر برای استفاده از توکن لازم دارد، در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
در صورتی که کاربر بخواهد این گواهی را بر روی موبایل دریافت کند و از سامانه هامون استفاده کند، اگر احراز هویت حضوری باشد، همین مراحل انجام می‌شود فقط در این بخش یک پاکت رمز تحویل کاربر می‌شود و کاربر نرم‌افزار را دانلود می‌کند، اطلاعاتی را که در آن پاکت قرار دارد وارد می‌کند و تولید زوج‌کلید و صدور گواهی روی اپلیکیشن موبایل انجام می‌شود.

* یعنی انجام این کارها هنوز به صورت غیر حضوری راه‌اندازی نشده است؟
قدیری:‌ امکان احراز هویت غیر حضوری هم به زودی به سامانه هامون اضافه می‌شود و به صورت غیر حضوری هم می‌توانید گواهی صادر کنید.
قدیری نژادیان: اپلیکیشن هامون به یک مرکز احراز هویت مجهز است که در آن اپلیکیشن تعبیه شده است. کاربر پس از نصب اپلیکیشن از طریق هوش مصنوعی احراز هویت می‌شود و بعد از آن وارد مرحله فعال‌سازی و دریافت گواهی الکترونیکی روی موبایل خود می‌شود.
به نکته‌ای اشاره کنم، پروفایل‌های مختلف گواهی حساب اهمیت کاربرد و ریسک‌های مربوطه در سه سطح امنیتی ۱، ۲ و ۳ (Assurance Level) صادر می‌شود. سطح سه، بالاترین سطح اطمینان بوده و برای کاربردهای خاص و با ریسک بالاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به همین دلیل طبق سند CP – CPS نماد نیازمند احراز هویت حضوری در دفاتر RA است.

* آقای فرامرزی، لطفاً صحبت‌های خود را جمع‌بندی کنید.
فرامرزی: در ادامه صحبت‌های قبلی به نظرم می‌رسد؛ اگر قرار است بازار صنعت دیجیتال را گسترده ببینیم؛ یعنی فقط مربوط به یک سری افراد ماجراجو و علاقه‌مند به نوآوری نبینیم، متأسفانه باید اجبار باشد در غیر این صورت ضریب رشد آن در چیزهایی مثل امضا پایین خواهد بود؛ اگر امروز موفق شدیم مدارس را به لپ‌تاپ بیاوریم؛ چون راه دیگری وجود نداشت و مجبور بودیم یا استفاده از کارت همه‌گیر شد، چون حجم پول در حال افزایش بود و ما مجبور به استفاده از کارت بودیم. امروز نیز این طرح باید با اجبار همراه باشد؛ مثلاً سهام عدالت دو با امضاء دیجیتالی امکان‌پذیر باشد یا بانک‌ها وام‌های پرمصرف‌شان مثل وام‌های ازدواج و وام‌ها با ارقام کم خود را با امضاء دیجیتال پرداخت کنند؛ اگر این نباشد، همه این اقدامات مثل آموزش، راه‌اندازی نماد، اپلیکیشن و … هیچ فایده‌ای ندارند.
اساساً معتقد به آموزش دقیق و فنی نیستم؛ بلکه در این حد که مردم بدانند که عدم انکارپذیری چیست یا با کدی که به منزله امضا وارد می‌کند در واقع عدم انکارپذیری را تأیید می‌کند و این‌طور نباشد که بعداً مدعی شود که من چیزی را امضاء نکرده‌ام. مردم باید در همین حد بدانند که قبلاً روی کاغذ امضاء می‌کردند امروز این دکمه را وارد می‌کنند. توضیح مفاهیم پایه فنی دشوار است؛ البته شاید ضرورتی هم نداشته باشد؛ ولی در این حد که کاربر بداند به جای امضاء خیس، چیز دیگری جای آن آمده کافی است. ما کماکان پشت چک‌ها را دو امضا می‌کنیم در حالی که دلیل این دو امضا خیلی سال است منتفی شده یعنی خیلی فاصله است بین آنچه عادت کرده‌ایم و آنچه درباره آن صحبت می‌کنیم.
نکته دیگر اینکه ارکان اصلی این صنعت باید به فکر چند اجبار باشند، در کنار این باید آنچه بیان کردیم شکل بگیرد؛ اپلیکیشن خوب، نیاز، فرایند، اجزاء، سهولت کار و … .

* لطفاً به چشم‌انداز شمس در سالهای بعد و اقدامات سال ۱۴۰۰ اشاره کنید.
فرامرزی: قصد داریم تمام سرویس‌های حضوری را تا جایی که قانون منع نمی‌کند از بانک خارج کنیم. این چشم‌انداز تغییر وضع موجود است. نکته دیگر اینکه قصد داریم تا می‌توانیم از ترکیب سرویس‌های نوآورانه، سرویس جدید از دید مشتری ایجاد کنیم. این اقدامات تا پایان سال ۱۴۰۰ بسیار مهم و کار بسیار دشواری است. دقت کنید که در دوره جدید این مشتریان هستند که برای ما تعیین تکلیف می‌کنند. کهکشان صاد اجزای بسیار جدی و مهمی دارد که باید تا آن روز این را درست کرده باشیم.

* آقای گودرزی، شما هم جمع‌بندی صحبت‌های‌تان را بیان کنید.
گودرزی: مشتری عقلایی اگر بداند انجام این کار نفعی برایش دارد، حتماً از آن استقبال می‌کند، به ویژه از طریق سامانه شمس که برای این مسئله پیش‌بینی شده و کاملاً غیر حضوری خدمات ارائه می‌دهد و به این ترتیب ضریب نفوذ افزایش می‌یابد. همان‌طور که وقتی وارد یک رستوران می‌شویم، اگر پذیرایی خوبی از ما صورت بگیرد، حتماً انعام می‌دهیم؛ اما اگر پذیرایی خوبی صورت نگیرد رغبتی به پرداخت پول نداریم؛ اگر از مشتری بخواهیم که علاوه بر امضاء الکترونیکی یک امضاء خیس هم داشته باشد یا علاوه بر احراز هویت الکترونیکی به شعبه مراجعه کند دیگر برایش جذابیت نخواهد داشت. امیدوارم با کمک‌های آقای دکتر و مجموعه‌شان بتوانیم چنین آینده‌ای را برای پایان سال ۱۴۰۰ ترسیم کنیم تا مشتریان از طریق پیشخوان شمس خدمات غیر حضوری را در یک محیط آسان و با امنیت کافی دریافت کنند.

* آقای سیفی به چشم‌انداز اشاره کنید. آیا بانک صادرات می‌تواند به عنوان یک پیشران در استفاده از امضاء دیجیتال عمل کند؟
سیفی: در پیشخوان شمس، در حال حاضر افتتاح حساب و دریافت تسهیلات با استفاده از امضاء دیجیتال برای مشتریان انجام شده است. می‌توان برای مشتری بر مبنای رفتارش در طول این مدت ارائه پیشنهاداتی داشت. به هر حال یکی از آینده‌نگری‌ها و دستاوردهایی که می‌توان در حوزه شمس و سایر سامانه های بانکی داشت، این است که هر آنچه حضوری ارائه می‌شد تا آنجایی که بتوانیم غیر حضوری کنیم.

* اگر قرار است در بانک صادرات حرکتی صورت بگیرد کار گروهی بسیار مؤثر است؛ لطفاً به این موضوع اشاره کنید.
سیفی: پیشنهادم این است که در بانک‌های بزرگ یا حتی بانک‌های کوچک تیم‌هایی متشکل از متخصصان آی‌تی‌ و متخصصان فرایندی شکل بگیرند و بخش آموزش هم حضور داشته باشد و یک سری ریسک‌ها را متحمل شویم و با حداقل ریسکی که صورت می‌گیرد یکسری فرایندها را به‌روز کنیم تا در نهایت محصولات را ارائه کنیم؛ چون قاعدتاً در ذهن همه دوستان محصولات بسیاری وجود داشته و بسیاری از محصولات هم شکل گرفته‌اند؛ اما دلیل همه‌‌گیر نشدن آنها به این موضوع مربوط می‌شود که فرایندهای‌شان حتی فرآیندهای درون‌بانکی آنها متناسب نبودند.
پیشنهادم این است که تیم‌های مجزا شکل بگیرند، همان کاری که ۲۰ سال قبل برای ایجاد سپهر انجام گرفت. تیم‌های مجزایی فرایندهای متناسب خود را تدوین و عرضه کنند؛ البته حتماً ریسک و تبعاتی هم دارد و شاید لازم باشد قوه قضائیه برویم و یکسری پاسخ‌ها هم بدهیم؛ اما در نهایت باید این کار را انجام دهیم و ریسک‌هایش را هم بپذیریم.

* آقای قدیری نژادیان، لطفاً به چشم‌انداز نماد از بُعد توسعه بازار بپردازید.
قدیری نژادیان: من به عنوان یکی از اعضای شرکت خدمات انفورماتیک و تیم زیرساخت نماد و امضاء همراه (هامون) بسیار خوشحالم که بانک صادرات به عنوان یکی از ارزنده‌ترین مشتریان ما در این عرصه به صورت فعالانه‌ای به ایجاد تقاضا و کارکرد در حوزه خدمات غیرحضوری مبتنی بر گواهی الکترونیکی نماد مبادرت کرده و از منظر فرایندی و تکنولوژیکی باعث حرکت چرخ‌دنده‌های زیرساخت نماد و ترویج کارکردهای این حوزه شده است. طبیعتاً تلاش ما این است که در پاسخگویی به این نیازها کامل‌کننده پازل‌هایی که بانک برای خود قرار داده است، باشیم تا بانک بتواند سرویس‌های خود را به صورت سهل و آسان در اختیار مشتریان نهایی خود قرار دهد به گونه‌ای که این تغییر و تسهیل در نحوه دریافت خدمت برای مشتریان قابل لمس باشد.
معتقدم؛ همه‌گیری کرونا به‌رغم تمام مشکلات و محدودیت‌هایی که برای آحاد، اقشار، صنایع و کسب و کارها به وجود آورده است، توانسته با نگاهی مثبت در این بخش به عنوان فاکتوری تسهیل‌گر عمل کند؛ البته من هم بر این اعتقاد هستم که اجبارهایی باید باشد تا این حرکت شدت و شتاب بگیرد؛ اگر این فرصت را غنیمت بشماریم و از شتاب گرفتن راه‌اندازی سرویس‌های از راه دور و غیر حضوری بهره بیشتری بگیریم، تصور می‌کنم برد بزرگی کرده‌ایم. طبیعتاً شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان مجری پیاده‌سازی زیرساخت نماد تمام مساعی خود را برای بلوغ و توسعه کاربردهای آن در شبکه بانکی به کار خواهد بست. این کار در ابتدا برای بانک صادرات انجام شد و در حال تعامل با سایر بانک‌ها و مؤسسات مالی برای اتصال طیف گسترده‌ای از خدمات و محصولات بانک‌ها به زیرساخت نماد هستیم.

* لطفاً به همیاری و همراهی با سامانه شمس و بانک صادرات نیز اشاره کنید تا مشتریان کاملاً به این دو اطمینان داشته باشند.
قدیری نژادیان: افتخار ما این است که به ما اعتماد شد، قطعاً این موضوع به عقبه همکاری‌مان با بانک صادرات بازمی‌گردد؛ ولی واقعاً جای تشکر دارد؛ چون آقای دکتر فرامرزی در مدت زمان کوتاهی با یک تصمیم‌گیری و هدف‌گذاری صحیح و چابک این سرویس را در بانک صادرات عملیاتی کرد. این قطعاً برای ما افتخار است. طبیعتاً ما نقش خود را در پشتیبانی از دوستان کاملاً ایفا می‌کنیم؛ اما تأکید می‌کنم؛ اگر فرایندها پشتیبانی نکنند مشتری آن را لمس نخواهد کرد.
فرامرزی: این اتفاق یک درس‌آموخته بسیار خوبی داشت؛ در این مسیر دو رکن داریم؛ یکی شرکت خدمات انفورماتیک، بانک مرکزی و بانک صادرات. دو مجموعه بزرگ و سنگین‌ که تصمیم‌گیری در آنها زمان می‌برد، اجرا زمان می‌برد. صفر تا صد این فرآیند با وجود این دو رکن طی دو هفته انجام شد؛ البته بخش سومی هم به نام احراز هویت داخل این فرآیند وجود دارد که امروز اصلاً به آن نپرداختیم این روند نشان می‌دهد که اگر تعریف پروژه درست انجام شود، اتفاق به سرعت رخ می‌دهد.

صدری: آقای دکتر فرامرزی بیان کردند که به نفر اول که به نماد متصل شود مدال نمی‌دهند. بله، من هم معتقدم؛ ولی همواره در یادها خواهد ماند که اولین اتفاق کجا رقم خورده است و این اتفاق خوب در بانک صادرات با کمک هلدینگ انجام شد.

چند بار در این میزگرد در مورد اعتماد عمومی، اعتماد شبکه بانکی و اعتماد مراجعی که می‌توانند به این زیرساخت دسترسی داشته باشند صحبت شد، قصد دارم در این‌باره به یک الی دو نکته کوچک اشاره کنم؛ بحث زیرساخت کلید عمومی یا همان PKI در کشور در قالب یک ساختار سلسله مراتبی است که هر کدام از این مراکز گواهی اعتبارشان را از مرکز بالادست و در بالای این مراکز میانی مراکز ریشه قرار دارد و بالاتر از آن، مرکز شورای سیاست‌گذاری گواهی الکترونیکی در کشور است و قوانین این گواهی‌های الکترونیکی در ذیل آیین‌نامه اجرایی ماده ۳۲ قانون تجارت الکترونیک که مصوب سال ۱۳۸۶ است، تدوین شده است؛ حتی می‌خواهم بیان کنم که مباحث زیادی در این آیین‌نامه وجود دارد؛ ولی نکته جالب این است که در همان ابتدا به ساکن اهمیت شبکه بانکی در تبصره دو از ماده چهار آیین‌نامه اجرایی به این شکل آمده است که سیستم بانکی می‌تواند جایگاه مرکز ریشه را بدون اینکه وابستگی به هیچ مرکز ریشه دیگری در کشور داشته باشد، اختیار کند و مجوزهایی هم که از نهاد ریاست جمهوری به پیشنهاد شورای عالی فضای مجازی دادند و ابلاغ‌هایی که به دستگاه‌های اجرایی و وارد پروسه حقوقی شد که به بند قانونی اضافه شود به زودی مسیر خود را طی خواهد کرد و این شفاف‌سازی‌ها می‌تواند اعتمادی را که از آن نام بردید بیشتر و بیشتر کند.
به هر حال در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تعدد سرویس‌هایی که از سمت بانک مرکزی الزام‌آور است، خواهیم داشت.

* لطفاً برادران نماد را در سال ۱۴۰۰ نام ببرید.
قدیری نژادیان: معاون فناوری‌های نوین بانک مرکزی بیاناتی در مورد ایجاد یک یا دو نئوبانک طی سال ۱۴۰۰ برای اولین بار در کشور داشته‌اند که اقدامات مجدانه‌ای نیز تا کنون در این حوزه انجام پذیرفته است. از سویی برادران دیگری علاوه بر چکاد هستند که تدریجاً به زیرساخت شبکه بانکی اضافه خواهند شد که الزام و پیش‌نیاز اولیه آنها بحث احراز هویت غیر حضوری، دارا بودن هویت الکترونیک و در نهایت گواهی الکترونیک نماد است.
شرکت خدمات انفورماتیک، بازوی اجرایی بانک مرکزی در برخی از پروژه‌های بانکی کشور است و به عنوان مجری زیرساخت نماد علاقه‌مندیم شاهد فضای دوستانه‌تری در بین بازیگران حوزه بانکی پیرامون هویت الکترونیک و زیرساخت نماد کشور باشیم؛ همچنین به نظرم نباید به پروژه‌های این حوزه به شکل سهم‌خواهی نگاه شود و در واقع تحقق اهداف زیرساخت نماد یک حرکت رو به جلو برای کل شبکه بانکی و ذی‌نفعان آن محسوب می‌شود و می‌تواند با ایجاد سینرژی و همکاری و تعامل، از توفیقات بیشتری بهره‌مند شود.
بحثی که چند بار در این میزگرد مطرح شد، بحث تعامل‌پذیری است. بانک مرکزی هیچ وقت به دنبال ایجاد انحصار در این حوزه نبوده و نخواهد بود و یکی از طرفداران بحث تعامل‌پذیری است تا آنجا که گواهی‌های الکترونیکی صادره در تمامی مراکز دارای مجوز RootCA در کشور دارای اعتباری واحد باشند و کاربران با سهولت بتوانند تمام خدمات ترکیبی مربوط به صنایع مختلف را صرفاً از طریق یک گواهی الکترونیکی و بر بستری امن دریافت کنند.

* آقای سیفی، در نماد مگاپلتفرمی اتفاق افتاده است لطفاً از این زاویه صحبت‌های خود را جمع‌بندی کنید.
سیفی: اگر قرار است بحث تعامل‌پذیری مطرح شود و به صورت عینی آن را ببینیم به یک بستر مشترک نیاز داریم. جزیره‌های کوچکی که امروز به وجود آمده‌اند باید در قالب یک بستر تعامل‌پذیری خود را انجام دهند. حال چه زمانی به این موقعیت می‌رسیم؟ پیش‌بینی من یک الی یک سال و نیم آینده است.
آیا این اتفاق کمک می‌کند تا کارهایی معادل شمس برای حوزه سلامت هم انجام دهید؟ من معتقدم بله. این به نوعی صرفه‌جویی در حوزه تجهیزات و منابع کشور است.سؤال دیگر اینکه آیا عموم مردم می‌توانند از آن استفاده کنند؟ بله استفاده می‌کنند.
اگر از من بپرسید این ایده‌آل‌ها برای چه سالی رقم می‌خورند؟ باید بگویم که آیا منظورتان این است که اگر هزار نفر، دو هزار نفر، پنج هزار نفر، فقط در تهران یا کلانشهر استفاده شود شما می‌گویید رایج شده است یا اینکه ۸۵ میلیون نفر استفاده کنند؟ اگر بتوانیم برای پنج میلیون نفر در لحظه اتفاقات خوبی رقم بزنیم و این موضوع به شهرهای درجه دو و سه هم نفوذ کند در این صورت است که می‌توان مدعی شد که آن را ترویج داده‌ایم تا دستیابی به این وضعیت حدود چهار سال زمان نیاز داریم و اگر کرونا باشد، سرعت‌مان بیشتر است و اگر کرونا نباشد، سرعت‌مان کمتر است.
ابتدای سال گذشته این موقع نداشتیم؛ ولی امروز در مورد یکی از مواردی که طی یک سال گذشته به وجود آمده است صحبت می‌کنید. این فضا کمک می‌کند تا آن نگاه پلتفرمی که در مورد آن صحبت می‌کنید سریع‌تر شکل و فرم بگیرد. در این پلتفرم فقط بانک تنها نیست که باید کار کند؛ بلکه بخش‌های دیگر نیز باید کار کنند تا هم‌افزایی رخ دهد.

* تصور کنید امروز روزهای پایانی اسفند ۱۴۰۰ است. ما کجا هستیم؟
سیفی: حدس می‌زنم با نگاهی که دوستان دارند، قطعاً شالوده و پایه و نقشه راه پلتفرم کهکشان صاد شکل بگیرد. کنار دست شمس اتفاق دیگری می‌افتد؟ بله. حتی به شمس می‌توانیم توابع بیشتری اضافه کنیم. در حوزه نماد پایان سال ۱۴۰۰ چه اتفاقی می‌افتد؟ استفاده شبکه بانکی از نماد بیشتر و بیشتر می‌شود.
با توضیحی که آقای قدیری‌نژادیان دادند، در حوزه چکاد امضاء دیجیتال دغدغه کسی نیست؛ ولی یک نیاز است. در سال ۱۴۰۰ امکان پایلوت چکاد وجود دارد؛ اگر پایلوت چکاد به وجود آید در این صورت امضاء همراه شکل بیشتری به خود می‌گیرد. در سال ۱۴۰۰ همین موقع به شما می‌گویم که اتفاقات بیشتری در حوزه احراز هویت غیر حضوری با دامنه وسیع‌تر و تنوع بیشتری به وجود می‌آید.اگر همه اینها طی یک سال ۱۴۰۰ رخ دهد، یک اتفاق رو به جلوی مثبت در کشور در این حوزه‌ها رخ داده است.

* خانم قدیری، جمع‌بندی صحبت‌های‌تان را بیان کنید.
قدیری: همان چشم‌اندازی که آقای سیفی در مورد نماد بیان کردند در سال ۱۴۰۰ وجود خواهد داشت علاوه بر آن سبد محصولی امضاء همراه را هم گسترش می‌دهیم و امکانات دیگری به امکانات امضاء همراه اضافه می‌کنیم که یکی از آنها پیام محرمانه است.


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=180365
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت
هامون کلید ورود به اکوسیستم امنیت