محمد عرب محمدی*: تردیدی نیست که دکتر مسعود نیلی از اقتصاددانان برجسته ایران است که با مسائل اقتصاد ایران آشنایی فوقالعادهیی دارد. این اقتصاددان یک بار در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ و در جریان تدوین برنامه سوم توسعه و با کمک کارشناسان سازمان برنامه و بودجه اقتصاد ایران را کالبدشکافی کرد. او همچنین در اوایل دهه ۱۳۸۰ و با استفاده از شرایطی که وزارت صنایع و معادن (سابق) در اختیار او قرار داده بود کتاب بزرگ استراتژی توسعه صنعتی را با کمک گروهی از اقتصاددانان تهیه و به این ترتیب اقتصاد ایران را زیر و رو کرد. وی در همین روزها کتاب ۱۰ جلدی را برای اتاق تهران نوشته است و در بخشهای گوناگون توصیههای سیاستی برای دولت یازدهم استخراج کرده است. از طرف دیگر محمد نهاوندیان درهمه ۳۵ سال سپری شده عموما در نقشهای مدیریتی دولت فعالیت کرده و از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ تا امروز ریاست عالی اتاق بازرگانی تهران و ایران را دراختیار داشته است. این مناصب در اختیار وی موجب شده است که با جزییات مسائل اقتصادی ایران آشنا شود. این دو اقتصاددان با این میزان تجربه فعالیت در برنامهریزی کلان و امور اجرایی و پشتوانه علمی در جریان معارفه دکتر نیلی برای شروع به کار در موسسه عالی آموزش و پژوهش و مدیریت و برنامهریزی خواستار این شدند که موسسه یاد شده به اتاق فکر اقتصاد ایران تبدیل شود. این خواسته دو اقتصاددان یادشده که یکی مشاور و یکی رییس دفتر رییسجمهور شدهاند شاید در بلندمدت فایدهیی داشته باشد اما برای کوتاهمدت حتما فایده بسیار کمی دارد. درحالی که انبوهی از مطالعات بزرگ و کوچک نشان میدهد مسائل اقتصاد ایران در حال حاضر عدم جریان یافتن نقدینگی موجود در بخش واقعی اقتصاد است و در شرایطی که دکتر نیلی در آخرین سخنرانی مشروح خود تاکید کرد در حال حاضر باید جریانی از دلارهای با منشا خارجی به تن اقتصاد ایران سرازیر شود آیا تاسیس اتاق فکر ضرورت دارد؟ واقعیت این است که اقتصاد ایران در کوتاه مدت به جای «اتاق فکر» نیازمند «اتاقی پر از دلار» است تا بتوان رکود موجود در امور زیربنایی و مسکن را برطرف کرد و موجی از اشتغال تازه ایجاد کرد. اقتصاددانان ایرانی از جمله دو اقتصاددان یاد شده که درحال حاضر مسوولیت دولتی نیز دارند باید راههای کارآمد و اجرایی برای سرازیر شدن اولا میلیاردها دلار انباشت شده در خانهها و ثانیا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد را پیدا کنند. تاسیس اتاق فکر اقتصاد ایران نیز البته یک ضرورت است اما به نظر میرسد نباید بودجه دولت و منابع کمیاب را به این کار و برای یک نهاد دولتی اختصاص داد. به اتاقی پر از دلار بیندیشیم که بشود در آن را باز کرد و از دلارهای آن برای راه انداختن چرخهای بخش زیربنایی برداشت کرد.
*اعتماد