دومان سهند *: سلطانی میگوید: «اغلب واردکنندگان در سال گذشته ترجیح دادهاند کالاهای خود را با ارز آزاد وارد کنند.» دانستن این خبر زمانی بغرنجتر میشود که به یاد مرکز مبادلات ارزی بیفتیم که بهتازگی بانک مرکزی شمع یکسالگیاش را فوت کرد و رسما اعلام کرد این مرکز در یکسال گذشته ۱۸میلیارددلار به واردات اختصاص داده در حالیکه کل واردات ما در سال گذشته ۵۳میلیارددلار بوده است. او که چندسالی است نایبرییس اتاق بازرگانی ایران است، در روز جشن تولدش میزبان ما میشود تا به برخی از پرسشهای ما پاسخ دهد. نکته دیگری که در خلال گفتوگو جالب بهنظر میرسد، تامین بخشی از ارز موردنیاز کشور توسط صادرکنندگان است. او شایعه سرمایهگذاری ارزها در خارج از کشور را کاملا رد میکند. جزییات بیشتر این گفتوگو در ادامه میآید:
آقای سلطانی، چند هفته پیش آمار میزان ارایه ارز به واردکنندگان از طرف مرکز مبادلات ارزی منتشر شد که نزدیک به ۳۰میلیارددلار با آمار واردات کشور تفاوت داشت اینکه بسیاری از واردکنندگان ترجیح دادند ارز را از بازار آزاد تهیه کنند به نظر شما نشان از بیاثربودن این مرکز نیست؟
البته باید در نظر داشته باشیم که این دو آمار از لحاظ تاریخی با هم تطبیق ندارند چون آمار مرکز مبادلات از مهر سال گذشته تا مهر امسال است ولی گزارش گمرک از اسفند تا اسفند است ولی اگر این دو آمار را با هم تطبیق بدهیم شاید با مقداری کم و زیاد به همان عدد ۳۰میلیارددلار برسیم. در هر صورت این آمار نشانگر یک نقصان در تامین ارز واردات است که میتوان دلایل بسیاری برای آن آورد و من هم تا جایی که اطلاع دارم بسیاری از واردکنندگان ترجیح دادند در سال گذشته ارز خود را از بازار آزاد تهیه کنند.
پس از ارایه این آمار انتقادهایی هم از رانتیبودن ارزی که این مرکز در اختیار واردکنندگان قرار میداد و حتی شایعهای هم مبنی بر اینکه ارز مرجع این مرکز اصلا تبدیل به کالاهای اساسی نشده به گوش رسید. نظر شما چیست؟
ما اصرار داریم که مرکز مبادلات ارزی گزارشی ارایه کند و اعلام کند ارز مرجع به چه کسانی داده شده است و آیا واقعا این ارز تبدیل به کالاهای اساسی شده یا نه. تا این ابهامی که در جامعه به وجود آمده که رانتی در این مرکز وجود داشته شفاف شود و در آینده شرایطی فراهم شود تا امکان این رانت از بین برود.
به نظر میرسد صادرکنندگان در سال گذشته نقش مهمی در واردکردن ارز به کشور داشتهاند.
همانطور که در سوال اول مشخص شد باید به نقش صادرکنندگان در پوشش این کاستی عرضه از طرف بانک مرکزی اشاره کنم که نشان از آن دارد صادرکنندگان توانستهاند نقش مهمی در واردات ارز به کشور داشته باشند و تا حدود زیادی ارز مورد نیاز کشور هم در سال گذشته اینگونه تامین شده است و این آمار حقانیت صادرکنندگان را در خدمت به اقتصاد کشور در چنین شرایط بحرانیای نشان میدهد.
عدهای اعتقاد دارند صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات را به ایران وارد نکردهاند و در خارج سرمایهگذاری کردند. برخلاف عقیده بسیاری از جمله برخی از نمایندگان مجلس آمار تجارت خارجی و تراز ارزی آن نشان میدهد که ارز صادرکنندگان به خارج از کشور منتقل نشده و این واقعیتی است که صادرکنندگان همواره بر آن تاکید داشتند و معترض دولت قبل بودند که پیماننامه ارزی را در لباس محرومیت از معافیتهای مالیاتی مجدد احیا کرد.
اصلا چنین چیزی امکانپذیر است که ارز حاصل از صادرات، وارد ایران نشود؟
اصولا صادرکننده نمیتواند ارز را از کشور خارج کند و باید با تبدیل آن به ریال، چرخه تولید و صادرات خود را ادامه دهد بنابراین این تصور که ارز توسط صادرکنندگان از کشور خارج میشود از ابتدا دچار اشکال است. به نظرم با آمار رسمی واردات کشور که منتشر شده باید به نگاه ملی صادرکنندگان افتخار کنیم و در جهت تقدیر از این فعالان، نگاه را به صادرات عوض کنیم.
در آمار صادرات ششماهه اول سال ۹۲ شاهد کاهش ۱۳درصدی آن نسبت به سال گذشته بودیم به نظر شما میشود در ششماهه دوم سال شاهد افزایش این آمار باشیم؟
بله این آمار نگرانکننده است و من فکر میکنم باید در ششماهه دوم سال در جهت افزایش این آمار حرکت کنیم. در شرایطی که ما در آستانه دور جدید مذاکرات هستهای قرار گرفتهایم به نظر من نباید با بیتوجهی به مشکلات صادرات پاشنه «آشیل» جدیدی برای اقتصاد کشورمان بسازیم.
چه انتظاری از دور جدید مذاکرات هستهای و اثرات آن بر اقتصاد ایران دارید؟
ما بسیار امیدوار هستیم که در دور جدید مذاکرات که یک تیم حرفهای آن را هدایت میکند گشایشهایی در تحریمها به وجود آید. البته نمیتوان انتظار بالایی از دور اول مذاکرات داشت.
در تابستان و پس از انتصاب رییس کل جدید بانک مرکزی و اظهارات ایشان مبنی بر مناسب بودن قیمت حال حاضر ارز، شاهد موج انتقادها از ایشان از طرف کسانی بودیم که انتظار کاهش قیمت ارز را داشتند. نظر شما چیست؟
به نظر من جنجالی که به پا شده است از طرف کسانی است که کاملا بیخبر از وضعیت تولید در کشور هستند. کافی است این افراد نگاهی به تراز ارزی کشور بیندازند و ببینند واقعا نرخ ارز، جای پایینآمدن دارد؟ به نظر من سیگنالی که رییس کل بانک مرکزی به بازار در آن موقع داد کاملا لازم بود. سیاست ارزی کشور را نباید مانند گذشته با فشار و گریبان چاک کردنهای پلیسی تعیین کرد و باید نرخ ارز بر اساس واقعیتهای اقتصاد کشور تعیین شود.
به نظر شما مدافعان پایینآمدن قیمت ارز چه کسانی هستند؟
نرخ ارز به دلیل شرایط سیاسی کشور در زمانی دچار حباب شد که در حال حاضر با استقرار دولت جدید آن حباب تخلیه شده است و نرخ ارز پایینتر از قیمت حال حاضر نمیتواند واقعی و بیانگر حقیقت اقتصادی کشور باشد. درآمدهای ارزی ما نسبت به مصرف نشان میدهد که در یک تراز مثبت قرار ندارد گرچه اعلام میشود تراز تجاری ما رو به مثبتشدن گذاشته است ولی واقعینبودن قیمت ارز به تنگنای تولید در کشور منجر شده است و همان رکود تولیدی که بحثش این روزها مطرح است به همین دلیل است. بنابراین مدافعان پایینآمدن قیمت ارز، مدافعان واردات هستند، مدافعان واردات خودروهای لوکس و… .
ولی واردکنندگان هم اعلام میکنند که با پایینآمدن قیمت ارز هزینه واردات مواد اولیه هم کاهش مییابد و شاهد کاهش قیمت بعضی از کالاها خواهیم بود.
واردکنندگان مواد اولیه در مرکز مبادلات، ارز موردنیاز خود را تامین میکنند و این بحث که ارزانشدن قیمت ارز کمکی به آنهاست اشتباه است. قیمت ارز مبادلهای افزایش نیافته است که حالا با کاهش قیمت ارز تکان بخورد.
پس شما از قیمت فعلی ارز حمایت میکنید؟
تورمهای لجامگسیخته در سالهای اخیر امکان رقابت را از تولیدکنندگان ما گرفته و در عمل شاهد عرض اندام واردکنندگان بودیم. نرخ ارز فعلا یک جایی باید آرام بگیرد و در حال حاضر به نظر من در جای مناسبی ایستاده و این نرخ میتواند به خارجشدن تولیدکنندگان ما از رکود، کمک شایانی کند.
به نظر شما تیم جدید مدیریت صنعتی کشور میتواند کمکی به خروج از رکود بخش تولید کند؟
رکود در کشور بیشتر ریشه در اقتصاد کلان کشور دارد و ابزارهایی که در اختیار وزیر صنعت است بیشتر مربوط به اقتصاد خرد است. بنابراین مجموعه تیم اقتصادی کشور باید برای خارجشدن از رکود، وارد کار شود و البته شاهد این تحرک هستیم. اولین اقدام، رفع تحریمهاست و دومین اقدام مهم بهبود محیط کسبوکار است از راه مقرراتزدایی و برداشتن سنگهای بیشمار از جلو پای تولیدکنندگان و حذف اقدامهای تعزیری و دستوری در اقتصاد کشور است.
وضعیت اقتصاد کشور از نظر شما چگونه است؟
به نظر من اقتصاد کشور در حال حاضر، مانند مریضی است که به حالت اغما فرو رفته است برای خروج از این وضعیت در مرحله اول باید عوامل بنیادی که باعث این وضعیت شده را شناسایی کنیم بهعنوان مثال اگر مریض خونریزی دارد جلو آن را بگیریم و در مرحله بعد دست به احیای آن بزنیم. تورم بالا همان خونریزی است که باید در مرحله اول آن را کنترل کرد و بعد سراغ تنگی نفس بیمار که همان سیاستهای ارزی و بانکی کشور است برویم و با کنترل و اصلاح این دو مرحله میتوان به سراغ بهبود محیط کسب وکار رفت و با آزادسازی و رهاکردن آن اجازه تنفس دوباره و اوجگرفتن تولید را داد.
آیا میشود در کوتاهمدت هم در بعضی حوزهها، دولت کمکی برای شکوفایی سریع اقتصاد کند؟
میتوان در حال حاضر با به کارانداختن موتورهای محرک به صورت موقت در حوزههایی که نیازی به سرمایهگذاری زیاد ندارند و تنها با آزادسازی مقررات میشود کسب و کار را تا حدودی از رکود خارج کرد این کار را کرد. بهعنوان مثال در حوزه ICT و گردشگری دولت میتواند در کوتاهمدت با ایجاد مشوقهای لازم سرمایهگذاران را تشویق به ورود به این حوزه کند و با توجه به اینکه در این حوزه بازگشت سرمایه هم سریع انجام میپذیرد شاهد بالارفتن رشد اقتصادی با فعالکردن بعضی از حوزههای کسب و کار خواهیم بود. البته باید تعصبها و تنگنظریها هم در این موارد کنار گذاشته شود تا سرمایهگذار احساس امنیت بکند. حوزه حمل و نقل هم جزو حوزههایی هست که میتوان به رشد سریع آن امیدوار بود. همانطور که میدانید کشور ما نقطه اتصال آسیای میانه به خاورمیانه و همچنین اروپا به آسیا است و دولت میتواند در کوتاهمدت در بخش حمل و نقل اشتغال و رونق خوبی به وجود آورد.
پس از روی کارآمدن دولت جدید بسیاری از مردم امیدوار به رفع تحریمها هستند ولی واقعیت این است که طبق قوانین آمریکا و سازمان ملل شاید مدتها طول بکشد تا این تحریمها حذف شوند به نظر شما مردم چرا باید به کوتاهمدت امیدوار باشند؟
فقط موضوع تحریمهای قبلی نیست. همین که با توجه به اقدامهای دولت جدید روند ایجاد تحریمهای جدید متوقف شده و فعلا تحریم کامل خرید نفت ایران که در کنگره آمریکا در حال بررسی بود و میدانید که تصویب آن یعنی فلجشدن کل کشور به تعویق افتاده، نشانههای مثبتی است که نباید نادیده گرفت ولی صحبت شما هم درست است که به همان میزان که وضع تحریمها سالها زمان برد شاید رفع کامل آنها هم زمانبر باشد ولی امید ما این است در درجه اول جلوی تحریمهای بیشتر گرفته شود و بعد از آن با رفع تحریمهایی مانند سوییفت، صنایع خودروسازی، پتروشیمی و امثالهم موجبات افزایش تحرک در تولید و تجارت به وجود آید. همچنین امید دیگری که از مذاکرات میرود این است که بعضی از تحریمهایی که دولت آمریکا یا سازمانملل آن را وضع نکردهاند و تنها با لابیگری با کشورهای متعامل ایران در حال اجراست هم کاهش یابد. من قبلا گفتم باز هم تاکید میکنم که روند حذف تحریم قطعا به سرعت صورت نخواهد گرفت ولی میتوان از افزایش آن و نگاه تنگنظرانه بیشتر کشورهای متقابل جلوگیری کرد.
به نظر شما اگر روند مذاکرات مثبت باشد چه مدت طول میکشد تا وضعیت کسب و کار بهبود پیدا کند؟
اگر روند مذاکرات با همین روند مثبت پیش برود من حدس میزنم تا یک سال آینده میشود تا ۴۰درصد از فشارهای خارجی را به اقتصاد کشور کاست ولی ۶۰درصد مابقی به زمان بیشتری نیاز دارد.
یکی از موارد تاسفبرانگیز از دستدادن بازارهایی است که تجار ایران در هشت سال گذشته از دست دادند به نظر شما باید به دنبال پیداکردن بازارهای جدید بود یا برای بازپسگیری همان بازارها تلاش کرد؟
به دستآوردن آن بازارها به صورت طبیعی برای ما زحمات بسیاری را خواهد داشت ولی همانطور که اشاره کردید من به ایجاد و نفوذ به بازارهای جدید اعتقاد دارم و کشورهایی مانند عراق، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، ارمنستان و کشورهایی از این قبیل میتوانند مقاصد تجاری خوبی برای تاجران ایرانی باشند. البته آن هم کاملا بستگی به سیاستهای تجاری و استراتژی دولت دارد که باید از صادرکنندگان حمایت کند.
یکی از بحثهایی که این روزها مطرح میشود بازکردن درهای کشور برای سرمایهگذاران خارجی است نظر شما در این مورد چیست؟
قطعا اگر به صورت آنی درها به روی سرمایهگذاری خارجی باز شود بخش خصوصی تحتالشعاع آنها قرار خواهد گرفت و شاید مغلوب طرف خارجی شود که این مطلوب کشور نیست و باید اول فضا برای سرمایهگذار داخلی مساعد شود و حتما اگر قرار است سرمایهگذار خارجی جذب شود در کنار فعالان اقتصادی داخل مشغول به کار شود تا در آینده اگر از بازار ایران خارج شدند به یکباره تولیدکنندگان ایرانی دچار مشکل نشوند.
آقای دکتر به نظر شما ریاست اتاق ایران مهمتر است یا رییس دفتری رییسجمهوری؟
اصلا قابل قیاس نیست و نمیتوان گفت کدام مهمتر است.
با توجه به انتقادهای موجود آیا یک فرد میتواند هر دو این سمتها را بدون کاستی هدایت کند؟
باید شخص موردنظر شما جواب این پرسش را بدهد و من نمیتوانم در این مورد پاسخ مشخصی بدهم.
یعنی میتوان باور کرد که اتاق ایران را میشود با دورکاری هدایت کرد؟
به نظر من تجربه جدیدی در اتاق شکل گرفته و الان زود است که در این مورد نظر داد و باید دید در چند ماه آینده نتیجه چه خواهد شد و عجله در مورد قضاوت در این خصوص به نظر من اشتباه است.
با توجه به رییس محوربودن اتاق ایران به نظر شما وقت آن نرسیده که تحولی در ساختار این اتاق رخ دهد؟
یک جریان طولانیمدت در اتاق ایران حاکم بود که به قول شما رییسمحوری اتاق بود که به نظر من با آمدن آقای نهاوندیان تغییراتی اتفاق افتاد. اگر مقایسه نسبی با گذشته بکنیم به نظرم وضع بهتر شده است ولی اگر با انتظاراتمان مقایسه کنیم تغییرات بیشتری را باید توقع کنیم.
منبع: شرق